eitaa logo
کانال ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡍ߭ ܥ݆ܣߊ‌ܝ‌ܥ‌‌ܘ ܩܫࡎࡐ‌ܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊ‌ܠܢܚܠߊ‌ܩܢ
3.2هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
7.7هزار ویدیو
380 فایل
🌺براے بهره‌منـבے از پیامبر ص و سایر ائمه(علیهم السلام) نیز بایـב از واسطه‌ے ؋ـیض الهے بهره‌منـב گشت و از בریچه‌ے وجوב حجت زماט از انوار سایر معصومین(علیهم السلام) بهرـہ منـב شـב.تمام سعاבت و شقاوت انساט בرگرو معر؋ـت امام زماט عج اللـہ است‌ 🌼 @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 🔵 # معرفت یافتگان 📖 تزکیه اخلاقی امام علی علیه‏السلام 💎 اعطایی ✍️مرحوم آیة الله حاج شیخ مرتضی حائری رحمت الله علیه (16) نقل فرمود: حکیم و طبیب بزرگ دوران قاجار مرحوم میرزا خلیل تهرانی (17) داستان زیبایی دارد. این داستان را علاوه بر اینک خود شخصاً از مرحوم حاج شیخ محمود خلیلی رحمت الله علیه شنیدم، مرحوم حاجی نوری نیز در کتاب دارالسلام به نقل از مرحوم حاج ملاعلی فرزند صالح مرحوم میرزا خلیل رحمت الله علیه بیان کرده و می گوید: روزگاری که مرحوم میرزا خلیل تهرانی در قم به جهت تحصیل علوم حوزوی در از جمله حکمت و طب حضور داشته است، ناگهان قحطی و گرسنگی ایران را فرا می گیرد. او نیز مانند همگان چنان به زحمت افتاده که برای یک وعده غذا ناچار می شود که همه زندگی خویش را به فروش برساند. او در آخرین مرحله فروخت، کتاب خطی نفیسی را که سخت به آن علاقه مند بود، به فروش رسانده، تا شاید بتواند از پول آن نانی به دست آورد. وی پس از قدری جستجو، با زحمت فراوان نانی را خریداری، آنگاه عازم حجره اش شده، تا گرسنگی خویش را رفع نماید، ولی در راه بازگشت متوجه زنی بچه دار می شود که سخت از گرسنگی رنج برده و به التماس از وی تقاضای نان می کند. وضعیت رقت بار زن، طوفانی در روح میرزا خلیل پدید می آورد. او علیرغم احساس گرسنگی فراوان، آن زن بچه دار را بر خود ترجیح می دهد و نان به گزاف خریداری شده را به او می دهد و خود با دست خالی به حجره اش باز می گردد! دقایقی پس از ورود به حجره، فشار گرسنگی چنان او را بی تاب می کند، که او توانایی مطالعه را از خود سلب می بیند، پس به ناچار عبایی بر سر کرده و دراز می کشد، تا شاید خواب او را از آن فشار نجات دهد، ولی او به زودی درمی یابد که از فرط گرسنگی، توان خواب نیز از او ربوده شده است. پس خود را به خدا می سپارد تا چه سرنوشتی از برایش پدید آید. در عشق تو بی تو چون توان زیست؟ بگو - و آرام دلم جز تو دگر کیست؟ بگو (18) اتفاقاً در همان شب، یکی از دختران فتحعلی شاه قاجار، که جهت زیارت به قم آمده و در خانه وقفی قاجار - که مرحوم خانه شاهی، تولیت آن را داشته است - سکنی گزیده بود، ناگهان به دل درد شدیدی مبتلا می شود، وقتی پزشکان بر بالین آن دختر حاضر می شوند، توانایی درمان آن دختر را در خود نمی یابند. همان شب یکی از خادمان در عالم رویا می بیند که به او می گویند: به فلان حجره مدرسه دارالشفاء برو، دوای درد خانم را از میرزا خلیل بگیر! خادمه خود را به دختر فتحعلی شاه رسانیده و جریان خواب را برای او نقل می کند. وی نیز فوراً دستور می دهد که او به حجره میرزا خلیل شتافته، تا دوای درد وی را بستاند. خادمه نزد میرزا خلیل آمده و از او تقاضای درمان درد دختر فتحعلی شاه را می نماید. میرزا خلیل که از فرط گرسنگی حال نشستن نداشته است، با همان حالت درازکش دوای بسیار ساده ای تجویز می کند. او نیز با خوشحالی خداحافظی و به سرعت دوا را تهیه و به دختر فتحعلی شاه می دهد. با اولین استفاده دختر شاه از آن دوا، او بلافاصله درمان می گردد. ساعتی بعد میرزا خلیل تهرانی رحمت الله علیه ناگهان متوجه می شود که در حجره اش به صدا درآمده و فردی با سینی غذای شاهانه ای که در داخل آن نیز یک اشرفی طلا! وجود دارد، وارد اتاق شده و غذا و پول را با احترام فراوان در جلوی او می گذارد. وی پس از فهمیدن جریان، خداوند را شکر می کند و از آن روز به بعد به طبابت - که با اشراق حکمت الهی به دست آمده بود - می پردازد که چنان شهرت و کارایی پیدا می کند که کمتر طبیبی در آن دوران به آن شهرت و اعتبار دست یافته است ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍