◾روضه حضرت اُم البنین سلام الله علیها
◾بانوای :ِ حاج مهدی سلحشور
قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین
من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین
قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است
چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین
پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق
قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین
به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد
دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین
مکان گریه برای حسین اگر حرم است
مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین
شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم
به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین
اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم
گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین
به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی
کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین
*می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست*
نخورد آب زمانی که روضه می خوانده
گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین
"محمّدقاسمی"
تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی
یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی
یه همدم تو غم ها برایِ علی
یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی
تو موندی کنار علی یک تنه
تو گفتی که زهرا پناهه منه
نذاشتی علی بهت بگه فاطمه
نذاشتی که زینب دلش بشکنه
*اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...*
نخِ چادُرت دلبری میکنه
تو رو فاطمه یاوری میکنه
واسه بچه هاش مادری کَردیُ
برا بچه هات مادری میکنه
چقدر مثل زهرا شده شوکتت
چقدر مثل زهرا شده غیرتت
ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود
ان شاءالله که نیلی نشه صورتت
ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو
نشینه غلافی رو بازویِ تو
بمونی همیشه کنارِ علی
نره میخِ در تویِ پهلویِ تو
الهی نبینی غمِ حیدر رو
نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو
نداره دلی خوش زدیوار و در
امیری که کنده دَرِ خیبر رو
می ترسم بخونم برات روضه من
فقط اینه دیگه دعام دائماً
ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو
نبینه چیزایی که دیده حسن
خدا گر زحکمت ببندد دری
زرحمت گشاید دَرِ دیگری
خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش
به جاش داده عباسِ نام آوری
*نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد..
نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟
گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین....
فایل صوتی 👇👇👇
🌷 مرثیه حضرت امُ البنین (س) 🌷
فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین
از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین
بانویی که اهل دل از او ادب آموخته
عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته
اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین
در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین
چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر
صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر
وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین
آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین
من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا
جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا
من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند
با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند
هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین
جان او جان عزیزانم به قربان حسین
گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من
روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من
من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت
کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت
♦️ مرتضی شاهمندی ♦️
4_5888754428898445268.mp3
684.1K
#زمزمه
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
سبک: #مهدی_نظری
شعر: #رضا_تاجیک
#سبک_خداحافظ_عشق_دل_بى_قرارم
همین که اباالفضل ، تو اومدى دنيا
شدى تو عزيز ، پسرهاى زهرا ۲
بابات مرتضى تا / تو اومدى دنيا
مى زد بوسه با گريه به دستت عباس
می خوند زیر لبهاش / که "ناد على" رو
مى خوند براى چشماى مستت عباس
مى گفت كه تو وقف حسينى - بايد ساقى كربلاشى
با قد رشيدت اميد - خيمه ها شى
نشد باور من ، كه افتادى از پا
با دستاى خالى ، رسيدى ز دريا ۲
نشد باور من / سر تو شكسته
نشد باورم بى هوا نيزه خوردى
نشد باور من / علمدار خيمه
سرت رو ز پهلو به نيزه سپردى
شنيدم كه ابروت شكافته - امونم رو اين غصه برده
توو چشمت يه تيرى شبيه - نيزه خورده
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
Motiee Babolharam.mp3
8.01M
میثم مطیعی
وقتی صدایت میکنم بشنو صدایم را
آورده ام اینجا برایت ، گریه هایم را
آغوش بگشا بر غریبی بی کس و تنها
تا بشنود عالم صدایِ ربنایم را
*امشب با یه امیدی اومدم درِ خونه ت .. فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ ... سمتِ تو فرار کردم .. مولایِ من ..*
آری همانم که فراری بوده از دستت
تو خوب میدانی تمام ماجرایم را
*الان میخونی تو مناجات شعبانیه : وَ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ ...*
آری همانم که سراپا غرقِ تقصیر است
اما تو پوشاندی همیشه هر خطایم را
* قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَى .. جلو امامِ زمانم سرافکنده شدم ... نه فقط به خوبا غبطه می خورم ، برا گذشتۀ خودم دلم تنگ شده ... تو این دنیا پرده ها رو بالا نزدی جلو حضرتِ زهرا منو بی آبرو نکنی *
جا ماندم از پرواز نه! اصلاً زمین گیرم!
زنجیر نافرمانیام بسته است پایم را
من دور بودم از تو؛ ترسیدم ، زمین خوردم
حالا ولی برگشتهام ... داری هوایم را؟
اولِ مناجات فقط یه قسمت میدم ، قسم به اون بانویِ مظلومی که پسراشُ نوکرِ حسین تربیت کرد .. قسم به اون بانویِ مظلومه ای که بشیر اومد مدینه همه رو جمع کرد بی بی ام البنین صدا زد :
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی جان چهار تا پسرحسینم داشتی همشونُ کشتن .. بشیر از چه خبر ؟ ... اگه خبر بهت نرسید من بهت بگم : اون علمدارِ رشیدِ کربلا دستاشُ بریدن .. به چشماش تیر زدن .عمود آهن به فرقش زدن ... پاهاشو بریدن
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان
5c16245f58147c2341541a01_-7336005895159708655.mp3
23.85M
#روضه
#حاج_محمود_کریمی
#وفات_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
شکستی الماسم و ای روزگار
چیدی گل یاسم و ای روزگار
خزون زدی به باغم ای روزگار
گرفتی عبـاسـم و ای روزگار
من گریه ی مدینه ام ای روزگار
با غصه همنشینم ای روزگار
بگو با مردم شهـر ای روزگار
من ام بی بنینم ای روزگار
عالَم زیر پرم بود ای روزگار
خونم خودش حرم بود ای روزگار
عصای دسته من ای، ای روزگار
علی اکبر بود ای روزگار
خونم پر از قمر بود ای روزگار
از آسمونا سر بود ای روزگار
قاسم تو آسمونم ای روزگار
ستاره ی سحر بود ای روزگار
تموم باورم رفت ای روزگار
پناهِ این حرم رفت ای روزگار
میگن حسین صدا زد ای روزگار
تموم لشکرم رفت ای روزگار
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
.
#حضرت_ام_البنین
#نوحه #زمزمه
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_همه_جا_بروم
تو گل گلشن حضرت حیدری
بعد زهرای او بر علی همسری
مام عباس، ام البنینی تو
یار امیرالمومنینی تو
یا علی مولاآجرک الله(۳)
به فدای تو و شور و احساس تو
شد فدایی دین جان عباس تو
تو گل گلزار ولا هستی
همسر پاک مرتضی هستی
یا علی مولاآجرک الله
تو شنیدی شهید گل لیلا شده
تو ندیدی بدن اربا اربا شده
تو ندیدی حسین قامتش خم شد
در غم اکبر صبراو کم شد
یا علی مولا آجرک الله
تو شنیدی شده غرق خون اصغرش
تو ندیدی ز کین پاره شد حنجرش
تو ندیدی بر دست بابایش
غرق در خون شد گل لبهایش
یا علی مولا آجرک الله
تو شنیدی که شد دست عباس جدا
تو ندیدی که شد فرقش از کین دوتا
تو ندیدی در علقمه افتاد
چشم عباس بر فاطمه افتاد
یا علی مولا آجرک الله
تو شنیدی شده کربلا دشت خون
تو ندیدی تن بی سر غرق خون
تو ندیدی حسین بر زمین افتاد
سر ببریده تشنه لب جان داد
یا علی مولا آجرک الله
تو شنیدی حسین و غم خواهرش
بدن بی سر و غرق خون پیکرش
تو ندیدی خون شد دل زینب
جان اوآمد بی حسین بر لب
یا علی مولا آجرک الله
همه گلهای تو پرپر از کین شدند
با سر و جان خود حامی دین شدند
حق کرم کرد ام الشهیدی تو
در صف محشر روسپیدی تو
یا علی مولاآجرک الله
همه ی عمر خود بودی درشور و شین
یاد علقمه و اشک چشم حسین
همه ی عمرت غصه میخوردی
عاقبت همچون گل تو پژمردی
یا علی مولا آجرک الله
شب رحلت تو خون شده دل ما
سوزد از داغ تو همه حاصل ما
از غم داغت همه می نالیم
تا صف محشر بر تو می بالیم
یا علی مولاآجرک الله
شهر یثرب شده از غمت کربلا
خانه ی مرتضی شده ماتم سرا
ای که سرتاپا روح احساسی
لحظه ی آخر یاد عباسی
یا علی مولا آجرک الله ۳
#نوحه_رحلت_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#مشهد_مقدس
158.3K
نوحه_رحلت_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_قاسم_سلیمانی #سردار_سلیمانی
#میلاد_حضرت_زهرا_س
#متن_سرود
#حاج_محمود_کریمی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام بانو ، سلام مادر ، سلام نور خونمون ، سلام مادر
سلام عشقم ، سلام مادر ، سلام ماه آسمون ، سلام مادر
سلام عمرم ، سلام مادر ، دلم خوش میشه که تو هوامو داری
سلام احساس ، سلام مادر ، سلام اولین شکوفه ی بهاری
سلام یارم ، سلام مادر ، سلام عشق هممون ، سلام مادر
سلام بانو ، سلام مادر ، سلام نور خونمون ، سلام مادر
سلام عشقم ، سلام مادر ، سلام ماه آسمون ، سلام مادر
برام خونت پناهگاهه ، تویی که فلک میون دستاته
سفره ی نونت حسرت شاهه ، هر چی دارم تو زندگیم از یه نگاته
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام دینم ، سلام مادر ، سلام آی مهربون ، سلام مادر
سلام بانو ، سلام مادر ، سلام نور خونمون ، سلام مادر
سلام عشقم ، سلام مادر ، سلام ماه آسمون ، سلام مادر
شهیدامون ، دم آخر ، به روی دامن تو سر می ذارن
چقدر خوبه ، برا ما هم ، جواز شهادت و از تو بیارن
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چقد خوبه ، تو اون لحظه ، بیای بالا سرمون ، سلام مادر
سلام بانو ، سلام مادر ، سلام نور خونمون ، سلام مادر
سلام عشقم ، سلام مادر ، سلام ماه آسمون ، سلام مادر
◾نوحهی سینه زنی
◾مادر سقای کربلا
◾حضرت امالبنین
◾بنداول
در کرب لا نبودم اما من
ناله زدم به کوچه و برزن
بهر یاس و لالهی خونین پر
گریه کردم میان این گلشن
من.... روح احساسم
من....برگ گل یاسم
من.... مادر عباسم(۴)
◾بنددوم
من کنیز امابیهایم
خادمهی حضرت زهرایم
از بعد کوثر علی و آل
خاک راه زینب کبرایم
من....روح احساسم
من....برگ گل یاسم
من.... مادر عباسم(۴)
◾بندسوم
مادر آیینه و آبم من
شرمندهی طفل ربابم من
همچو شمعی از سرشب تا صبح
میسوزم و خانه خرابم من
من....روح احساسم
من....برگ گل یاسم
من.... مادر عباسم(۴)
#مرتضی_محمودپور
.
#حضرت_ام_البنین
* حسن لطفی
من و این یک نفس بشتاب مادر
مرا این لحظهها دریاب مادر
شدم مثل رباب این روز آخر
عذابم میکند این آب، مادر
نه دل گرمی نه تسکین مانده باقی
که داغی سخت و سنگین مانده باقی
ببین از پنج فرزندم برایت
فقط یک مشک خونین مانده باقی
ز تو حیف است بازویت بیافتد
و زخمی بین ابرویت بیافتد
چه میشد وقت جان دادن عزیزم
سرم بر روی زانوی بیافتد
زمین خوردن تنت را هم بِهَم ریخت
حرامی پیکرت را هم بِهَم ریخت
حرم با تو زمین افتاد عباس
عمود آمد سرت را هم بِهَم ریخت
تو را بست از سرگیسو به نیزه
مگر تابت دهد هر سو به نیزه
الهی بشکند دستان خولی
تو را محکم زد از پهلو به نیزه
سرت بر خاک بود و درد سر شد
که سرگرمی چندین رهگذر شد
سرت برگشت بر نیزه ولیکن
شکاف ابروی تو بازتر شد
هزاران تیر برتن تا پرآمد
هزاران تیر بود و مادر آمد
مگر کم بود حجم تیر این سو
که غلطیدی و از آن سو در آمد
پُر است اینجا پری آتش گرفته
لباس و مَعجری آتش گرفته
شنیدم روضه ات را بار اول
خودم از دختری آتش گرفته
چقدر آن قافله شرمنده ام کرد
نشان سلسله شرمنده ام کرد
تو را نه، کاش مَشکَت را نمیزد
بمیرد حرمله شرمنده ام کرد
ببین این روزهای آخری را
شنیدم روضهی انگشتری را
خداوندا سنان از من گرفته
تمام لذت نامادری را
#دشتی
.
سبک 5
#سیزدهم_جمادی_الثانی
#شهادت_حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
سنگین،زمزمه....
تکراربلند:
داره دیگه بسته میشه نگاه بی قرار وخونبار
صورت چار قبر ِکشیده در بقیع خدا نگهدار
امّ البنینم،امّ البنینم، از بعد کربلا دیگه من بی بنینم.......
تکرار کوتاه:
امّ البنینم،من بی بنینم.......
-------------------------
بنداول:
این نفسای آخری، شد نذرشاه کربلا الحمدالله
کار دل امّ البنین، شد ناله بهر نینوا الحمدالله
دیگه ازاین زمونه سیرم
کمونم و از غصه پیرم
از داغ کربلا می میرم
دیگه ببین ازپانشستم
دیگه از این زمونه خسته م
شهید روضهٔ دودستم
داره دیگه بسته میشه نگاه بی قرار وخونبار
صورت چار قبر ِ کشیده در بقیع خدا نگهدار
امّ البنینم،امّ البنینم، از بعد کربلا دیگه من بی بنینم...
امّ البنینم،من بی بنینم.......
🌸🌸🌸🌸🌸
باور نکردم رأس تو ، شکسته گرز آهنین ، ای پهلوونم
باصورتت ای مه جبین،افتاده ای روی زمین،ای پهلوونم
شنیده ام بر تو جفا شد
درعلقمه دستت جدا شد
تیری به چشم تو رها شد
اومد حسین با آه وزاری
از اون همه زخمای کاری
دید ای قمر دستی نداری
داره دیگه بسته میشه نگاه بی قرار وخونبار
صورت چار قبرکشیده در بقیع خدانگهدار
امّ البنینم،امّ البنینم،از بعد کربلا دیگه من بی بنینم.......
امّ البنینم،من بی بنینم.......
🌸🌸🌸🌸🌸
روی زمین افتادی و، شکسته شد پشت حسین،در پیش زهرا
اهل حرم لب تشنه و ، نبرده ای آبی چرا ، بین دو دریا
ازاین همه زخم وجسارت
خم شد قد حسین کنارت
اهل حرم چشم انتظارت
با رفتنت از دل صفا رفت
سرحسین به نیزه ها رفت
زینب سوی شام بلا رفت
داره دیگه بسته میشه نگاه بی قرار وخونبار
صورت چار قبر کشیده در بقیع خدا نگهدار
امّ البنینم،امّ البنینم،از بعد کربلا دیگه من بی بنینم.......
امّ البنینم،من بی بنینم.......
سبک 7 #حضرت_ام_البنین
#سیزدهم_جمادی_الثانی
#شهادت_حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
دوباره تو بقیع روضه ست
صدای ناله پیچیده
میون روضه ی سقا
ابر هر دیده باریده
دوباره دلا رفته تا کربلا
می خونه بازم روضه ام البنین
تداعی شده مقتل علقمه
بازم خورده با صورتش بر زمین
تا که عقده از قلب او وا بشه
کشیده رو خاکا یه عکس علم
بازم میزنه لطمه بر صورتش
برا اون دو دستی که گشته قلم
میگه با کینه ی دشمن
اگه پرپر شده یاسم
چرا تیر سه شعبه شد
انیس چشم عباسم
غریب کربلا عباس....
🌸🌸🌸🌸🌸
دیدن طفل و مشک آب
میکنه زخمشو کاری
می سوزه قلب او وقتی
می بینه از رباب زاری
همیشه به یاد لب اصغره
لبی که شده زخمی از قحط آب
وقتی یاد غمهاش میشه خون جگر
میخونه لالایی شبیه رباب
لالایی میخونه و با گریه هاش
تکون میده دستاشو مثل رباب
میگه من بمیرم برای حسین
چقد واسه اصغر کشیده عذاب
چطوری سمت خیمه ها
رفته با دستای پرخون
چطور از حنجر اصغر
یک سه شعبه کشید بیرون
غریب کربلا ارباب....
🌸🌸🌸🌸🌸
اگه غمگین گلهاشه
ولی داره غم ارباب
میگه گلهام فدای اون
گل تشنه کنار آب
بازم روضه میخونه با اشک وآه
برای تن پاره ی بی کفن
برا پیکری که شده بی سر و
زیر نعلای تازه رفته بدن
بمیرم که زینب شده محتضر
برا داغ انگشت و انگشترش
چهل منزل ِ راه ِ کوفه و شام
روی نیزه دیده سر اطهرش
من فدای سر زینب
خورده سنگ از فراز بام
دیده زخم ِ لب قاری
توی بزم شراب شام
غریب کربلا ارباب....
سبک 8
#سیزدهم_جمادی_الثانی
#شهادت_حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
سبک سنتی
من کنیز زینبینم
مادر یار حسینم
بعد زهرا شدم یار حیدر
باغبانی به گلزار حیدر
جواب: جان فدای تو یا امّ العباس
🌸🌸🌸🌸🌸
کشته شد سه اختر من
لاله های اطهر من
بر علی گرچه ام البنینم
بعد کرب وبلا بی بنینم
🌸🌸🌸🌸🌸
شد جفا بر ماه حیدر
شد گلم از کینه پرپر
راه او از سر کینه بستند
بازوی یاس من را شکستند
🌸🌸🌸🌸🌸
مشک آبش گشته پاره
از دل او رفته چاره
با عمودی شکستند سرش را
کرده اند غرق خون پیکرش را
#واحد_نوحه_سنتی_ام_البنین_س
🎼#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#ای_همسر_یعسوب_دین
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
ای همسره یعسوب دین
یاره امیرالمومنین
بانوی با احساس
ای مادر عباس
کنیزه بیت فاطمه
باب نجات ماهمه
شفیعه ی محشر
همسنگره حیدر
(ام البنین4)
بنمانظربرما ای مادره سقا
🔘➖➖➖➖🔘
☑️بنددوم
نالان شدی باچشم تر
با روضه ی دیوار و در
بودی عجین هرشب
با ناله ی زینب(س)
باشدمقامه تو رفیع
ای مادر اهل بقیع
برزینبین جانی
ام الشهیدانی
ام الوقارام الحیا
ام الادب ام الوفا
درمحضرت بانو
عالم زند زانو
(ام البنین4)
بنمانظربرما،ای مادره سقا
🔘➖➖➖➖🔘
☑️بندسوم
عباس تو درعلقمه
زائر شده برفاطمه(س)
دستش جداگشته
فرقش دوتاگشته
گردیده است در کربلا
آماجه تیغ ونیزه ها
مشکش شده صدچاک
افتاده است برخاک
***
گردیده جاری از دوعین
اشک تو از بهرحسین
آن کشته ی گودال
که شد تنش پامال
(ام البنین4)
بنمانظربرما،ای مادره سقا
#واحد وفات حضرت ام البنین س
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
181.4K
#واحد وفات حضرت ام البنین س
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی