#نوحه_و_روضه_رقیه_س
#بسیار_زیبا
#سبک_شیراز
😭😭
رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر...
این جاده گر گل میشود
اون سرزمین کربلا۲
گلهای گلدان حسین
پرپرشود درنینوا۲
ازسیلی این قوم دون ۲
روی رقیه شد کبود۲
😭😭
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر...)
😭روضه😭
(بمیرم اومدزیر یه خارو خاشاک
دید یه دخترسه ساله ای😭
زیر خاروخاشاک نشسته وگریه می کند
بازبون بچگی صدامیزنه بابا بابا
هی صدامیزد عمه عمه عمه
عمه من بابام ومیخوام بابام ومیخوام
اینقد ناله زد،گریه کرد😭
گفتن دخترحسین بهانه ی بابا گرفته
گفت اشکال نداره برید سر بریده ی
باباشو براش ببرید😭
بمیرم سروگذاشت روزانو
صدازد بابا،بابا توآسمونا دنبالت
می گشتم
بابا عمم می گفت :رفتی سفر
بابا،بابا بابا
بابای مهربونم
اینجای روضه دلم آتیش گرفته😭
صدازد بچه های شام بیاین
ببینید بابام اومده😭
دیگه به من نگید بچه یتیم۲
بیاید ببینید بابام اومده من
مهمون دارم😭
خوش اومدی بابا بابا
خوش اومدی توویرونم)
😭😭
😭ادامه نوحه😭
گلوی اصغرش شکافت
قنداقه اوشدغرق خون۲
درعلقمه آب آورش
گشته جدا دستش کنون۲
ازسیلی این قوم دون
روی رقیه شدکبود۲
گلوی اصغرش شکافت۲
قنداقه اوشد غرق خون۲
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر....)
😭😭
بابانگرحزینه ام
من دخترت سکینه ام۲
آوردی ازمدینه ام
بی توسفر چراکنم۲
بابا گلی گم کرده ام۲
کواصغرشیرین زبان۲
می گردم اندرکشته ها۲
شاید گلم پیداکنم۲
من دخترت رقیه ام
سیلی زدشمن خورده ام۲
ویران سراجایم شده
پرآبله پایم شده۲
ارثی زمادر برده ام
من تازیانه خورده ام۲
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر.....)
😭
❣﷽❣
⚡️#سینه_زنی_حضرت_علی_اکبر ع
☀️#زنجیرزنی
⚡️#سنتی
☀️ای چراغ سحرم علی اکبر پسرم
ای جوانان به منو نعش جوانم نگرید
جسم پاشیده ز هم را سوی خیمه ببرید
دیده بگشا که سکوت تو مرا کشت علی
قاتل من بود آن کس که تو را کشت علی
☀️ای چراغ سحرم علی اکبر پسرم
دست بگذار روی زخم سرت ای پسرم
آخر ای میوه ی دل عمه ات آمد ز حرم
لب خونین بگشا بار دگر حرف بزن
از لب تشنه و از دیده ی تر حرف بزن
☀️ای چراغ سحرم علی اکبر پسرم
فراغت آتش، طوفندم کرد
آی زبان تشنه ات شرمنده ام کرد
آی کنار پیکرت جان داده بودم، ولی زینب رسید و زنده ام کرد
علی باباااااااا غمت چون شمع محفل کرده آبم، آخی گهی بی تاب و گه آی در پیچ و تابم
آی نگاه مادرت زهرا به من گفت
وی که با خون سرت کردی خزابم
لب خونین بگشا بار دگر حرف بزن
از لب تشنه و از دیده ی تر حرف بزن
از شرار جگرم خون جگر سنگ کنم که ز خون پسرم صورت خود رنگ کنم
☀️ای چراغ سحرم علی اکبر پسرم
⚡️هدیه به خانم فاطمه معصومه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⚡️
@Asheghane_hazrat_zeynab🔰
❣﷽❣
🔴#سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
⚫️#سه_ضرب
🔴#زنجیرزنی
اي بهارِ پرپرم
ای امید آخرم
خون به قلبِ من مكن
اي علي اصغرم
مرغِ خسته ام
بر دلم شرر مزن
طفلِ تشنه ام
بین سینه پر مزن
ناله اینچنین
دربر پدر مزن
جان من علی(2)
⚫️جان من علی
🔴 اي علي اصغرم
عمر و حاصلم علي
غصه ی دلم علي
دیدن لبان تو
گشته قاتلم علي
اشكِ چشمِ تو
دستِ خاليِ پدر
چشم مستِ تو
بی فروغ و بی اثر
می کشد مرا
کام خشک و چشم تر
جان من علی(2)
⚫️جان من علی
🔴 اي علي اصغرم
لاله ي پدر تويي
شمس والقمر تويي
بسكه تشنه مانده اي
آتشين جگر تويي
گريه هاي تو
تير غم زند به جان
ضجه هاي تو
اشك من كند روان
جان من مرو
جان مادرت بمان
جان من علی(2)
⚫️جان من علی
🔴 اي علي اصغرم
⚫️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔴
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔆#سینه_زنی_امام_حسین_ع
✨#زنجیرزنی
🔆#کربلایی_محمد_یوسفی
✨#کربلایی_علی_احدی
یه آرزو دارم آقا
اون هم فقط کربلاته
دیدن صحن و سراته
ببین که پشت در تو
گدا دوباره نشسته
با پاهای خسته2
عشقت سامونم
بی تو دلخونم
پیرهن سیاه غم تو
بسته به جونم
هستی اربابم
بی تو بی تابم
به عشق دیدار صحنت
هر شب میخوابم
🔆یاثارالله اباعبدالله
دلم به عشق یه ساقی
دیوونه ی بوی یاسه
فدای عباسه
تشنه ی مشکم دوباره
دلم آقا بی قراره
تو فکر دلداره
شاه و سقایی
باب دل هایی
عشق تو آقا مجزا
خودت یه دنیایی
دادی بر بادم
کردی آزادم
وقتی که دارم میمیرم
برس به فریادم
🔆یاثارالله یا ثارالله
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
🎤#مداح_کربلایی_احمد_نظری
#نوحه_زنجیر_زنی
#حضرت_علی_اکبر
#سنتی
وای و وای اکبرم
ای گل پرپرم ای زجان بهترم
علی اکبر جوانم علی آرام جانم
انا فتحنا لک فتحا مبینا
اکبر به میدان میرود ای حی دانا
یارب نما رحمی بر این تازه جوانم
ده نصرتی یارب به نور دیدگانم
ترسم نیاید زین سفر آرام جانم
خوش میخرامد در برم با قدر رعنا
علی اکبر جوانم
وای و وای اکبرم ای گل پرپرم ای زجان بهترم علی اکبر جوانم علی آرام جانم
کامی از این تازه جوان آخر ندیدم
شبها کنار بسترش من آرمیدم
یارب چه زحمت ها که در پایش کشیدم
شبها کنار بسترش من آرمیدم
علی اکبر جوانم علی آرام جانم
وای و وای اکبرم ای گل پرپرم ای زجان بهترم علی اکبر جوانم علی آرام جانم
این آرزو بردم به دل ای حی سبحان
چشم و دلم روشن شود
گردد عصای پیری من از دل و جان
اما جوانم در یم خون گشته غلطان
علی اکبر جوانم علی آرام جانم
وای و وای اکبرم ای گل پرپرم ای زجان بهترم علی اکبر جوانم علی آرام جانم
اهل حرم از خیمه گه بیرون بیاید
تماشای قدر علی اکبر نمایید
علی اکبر جوانم علی آرام جانم
اهل حرم از خیمه گه بیرون بیاید
تماشای قدر علی اکبر نمایید
جسم علی در عبای من گذارید
پیرو جوون بر نعش اکبر خون ببارید
علی اکبر جوانم علی آرام جانم
وای و وای اکبرم ای گل پرپرم ای زجان بهترم علی اکبر جوانم علی آرام جانم
کامی از این تازه جوان آخر ندیدیم
شبها کنار بسترش من آرامیدم
یارب چه زحمت ها که در پایش کشیدم
شبها کنار بسترش من آرمیدم
وای و وای اکبرم ای گل پرپرم ای زجان بهترم علی اکبر جوانم علی آرام جانم
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
شب چهارم محرمه...
امشب متوسل بشیم به مادر پهلو شکسته...
از همین جا دل ها رو روانه کنیم مدینه...
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
یا صاحب الزمان...
آقا جانم ... به مادرتون زهرای مرضیه قسم...
دیگه ما رو امشب دست خالی از این مجلس بر نگردون آقا...
اولین دعای ما فرج شماست آقا جانم...
🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد
ابن عباس میگه...
دیدم پیغمبر خدا نگرانن...
عرضه داشتم یا رسول الله...
چی شده آقا...
چرا انقده نگرانید...
حالتون منقلبه...
فرمود ابن عباس...
میبینم بعد از خودم...
امتم به زهرام ظلم میکنن ...
صدای ناله دخترم بلنده ...
هی میگه یا ابتاه...
کسی به داد زهرای من نمیرسه...
عرضه بداریم یا رسول الله ...
نبودی ببینی با دخترت زهرا چه کردن...
پشت درب خانه...
تا پهلوش رو شکستند...
صدا زد یا ابتاه یا رسول الله...
بابا ببین با من چطوری رفتار میکنند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
َ
صدا زد...
یا فضه خذینی...
فضه محسنم رو کشتن...
ای وای...
همینو گفت بی بی روی زمین افتاد...
حالا فضه میگه...
من اومدم بالای سر زهرای مرضیه...
تا خانم چشماشون رو باز کردن صدا زدن...
فضه به من بگو علی رو کجا بردن...
فضه میگه...
زهرا نگفت صورتم...
نگفت پهلوم...
نگفت بازوم....
فقط صدا زد فضه ...
علی رو کجا بردن....
خانوم جان علی رو دارن سمت مسجد میبرن...
چادر عربی رو به سر کرد...
حالا میخام تصور کنی...
دختر پیغمبر تو کوچه های مدینه...
یه دست به کمر گرفته...
یه دست به دیوار...
هی صدا میزنه...
کجا میبرید مولام رو
🔸دنبال حیدر میدوید
🔸از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقا انداختن...
خدا ...
دستای علی رو بستن ...
دارن کشون کشون میبرن...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
دومی نامرد اشاره کرد ...
قنفذ چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
خدا... زبان لال بشه...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادرتون رو زدن...
دستهاش رها شد...
🔸مردنم بهتر که ببینم بند بر دست علی
🔸دست من را بشکنید و دست علی را وا کنید
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
اگه تو مدینه مادرمون زهرا رو نمیزدن...
کسی جرات نمیکرد کربلا...
زینب کبری رو با تازیانه بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بابا بی تاب شده...
هی صدا میزنه...
بابا بلند شو ببین دارن عمه جانم زینب رو میزنن...
🔸نزنيدم كه در اين دشت مرا كاري هست
🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
-