🌹#روضه_اربعین
🌾#دفتری
🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات
🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات
🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا
🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا
🍁وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
✨چهل روز است حسینم را ندیدم
✨ بلایش را به جان و دل خریدم
✨چهل روز چهل منزل اسیرم
✨دعا کن در کنار تو بمیرم
✨چهل روز غم چهل ساله دیدم
✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم
✨سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
✨همین جاغرق درغم شد وجودم
✨تن پاک ترا گم کرده بودم
✨میان نیزه ها دل با ختم من
✨ ترا دیدم ولی نشناختم من
✨اگر امروز برداری سرت را
✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
✨ز جا برخیز ای نور دو دیده
✨ببین مویم سپید و قد خمیده
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🔘آخ کاروان رسید کربلا....
☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا.....
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر....
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س).....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را
🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من
ز شرار ِ غم میسوزم ...
ز شرار ِ غم می سوزم به تمامی ِ وجود
دوباره باید بخونم یکی بود یکی نبود
بلبلی گوشه ی ویرونه میخوند برای یار
بعد مدتها کنار ِ بابا بگرفته قرار
تموم ِ رنج ِ سفر رو برا یار داره میگه
از غم ِ بچه ها ُ عمه داره حرف میزنه
بابا جون دردت به جونم ...
بابا جون دردت به جونم ...
بابا جون خوش اومدی به منزل فقیرونه
بیا بنشین بشنو درد دل یتیمونه
بابا جون خوش اومدی قربون ِ خاک قدمت
به خدا دلم می سوخت رفتی سفر ندیدمت
وقتی رفتی دشمنا آتیش زدن به خیمه ها
برا خاطر ِ چی میزدن کتک به بچه ها ؟!
بابا جون بین ِ همه عمه مونو خیلی زدن
بابا جون منو ببین به صورتم سیلی زدن
بابا جون دردت به جونم ...
بابا جون دردت به جونم ...
هر کی صورتم رو دیده میگه چون زهرا شده
صورت ِ مادر ِ تو آخه مگه چطور شده !؟؟
بابا جون داداش علی رو به کجا بردی بابا ؟
بچه ها میگن اونو پیش ِ خدا بردی بابا ...
بابا جون بهم بگو بر سر ِ تو چی اومده
داداشم علی ِ اکبر برا چی نیومده ...
من نمیفهمم بابا بعضیا با هم چی میگن
همه بم میگن یتیم ، بابا یتیم به کی میگن ؟
مگه هر کی که باباش رفته سفر یتیم میشه ؟!
یا یتیم اونه که تو خرابه ای مقیم میشه ؟!
اینجا با زخم زبون آتیش به دلها میزنن
اینجا رسمشون بده بچه یتیمو میزنن
ز شرار ِ غم میسوزم به تمامی ِ وجود
دوباره باید بخونم یکی بود یکی نبود ...
بابا جون دردت به جونم ...
بابا جون دردت به جونم ...
*زمینه اربعین* *امام زمان(عج)*
*قدم قدم موکبارو میگردم*
*ستون ستون دنبال یک نشونم*
*🎤 میثم مطیعی*
💠😭
*التماس دعا*🤲📿
قدم موکبارو میگردم ستون ستون دنبال یه نشونه م
کجای این جمعیتی که میخوام نمازمو پشت سرت بخونم
مگه میشه شبای درد و غم به سر نیاد؟
مگه میشه حبیب من توو این سفر نیاد؟
ما رو اینجا امام عسکری صدا زده مگه میشه پدر صدا کنه پسر نیاد؟
میدونم که بین زائرا میدونم میون مردمی
میسوزم توو آتیش غمت ای آقا عمود چندمی؟ آه
یا مهدی عزیز فاطمه یا مهدی عزیز فاطمه
شاید الان تو جاده ای و شاید گوشه کنار موکبا نشستی
دلم خوشه که این قَدَر میدونم تو هم کنار من تو جاده هستی
دانلود مداحی قدم قدم موکبارو میگردم میثم مطیعی
شاید الان به زائرای تشنه آب میدی یا توو موکب مسافرا رو جای خواب میدی
میشه باهم یه بار بریم مزار مادرت مطمئنم یه روز به این سوال جواب میدی
این لشکر به یاری خدا هر چیزی براش فراهمه
از کوفه با پرچم علی میریم تا مزار فاطمه
یا مهدی عزیز فاطمه یا مهدی عزیز فاطمه
قبول دارم پیش تو رو سیاهم منو سیاهی لشکرت حساب کن
ازین سپاه اربعینی آقا سربازای ظهورو انتخاب کن
کی میدونه توو قلبت این روزا چی میگذره؟ غم غربت یا غصه ی نبود لشکره
میدونم که دلت ازم یه کم مکدّره ولی آقا همیشه بخشش از بزرگتره
میگردم ولی مث شما محبوبی نمی بینم آقا
تا دنیا حسین و نشناسه من از پا نمی شینم آقا
یا مهدی عزیز فاطمه یا مهدی عزیز فاطمه
*یا مهدی عزیز فاطمه میثم مطیعی*
◾💠◾💠◾
◾😭◾
#شور اربعینی
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#شور
#اربعین
رفیق یه روز میاد رفاقتُ نشون میدی
شونههای منو تو قبر تکون میدی
شاید توی پیری و شاید جوونی
باید برام بشینی تلقین بخونی
اسْمَعْ افْهَمْ یا فُلانَ بن فُلان
شونمُ تکون که میدی که توامان
بگو آقا رفیقم سینه زنان،
پشت دستههات میرفت دوان دوان
بیا دستشو بگیر همین الان
هَلْ انْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی فَارَقْتَنا
امسال بدون من میری به کربلا
یادت نره رفیق منو بین موکبا
یادت نره رفیق منو بین زائرا
اذا اتٰاکَ الْمَلَکٰان مُقَرَّبٰان
چند قدم به نیت گذشتگان
توی مشایه برو گریه کنان
میخوری چای عراقی نوش جان۲
فلَا تَخَفْ، یادم کن توی ایوون نجف۲
ذکر علی علی برام بگیر
تا که بگیرِ روح من شعف
لَا تَحْزَنْ قَسَمت میدم به شاه بی کفن
اگه رفتی حرم امام حسن،
یه سلامم بده از جانب من۲
أَفَهِمْتَ یَا فُلانَ ابن فلان
غصه نخور میرسه امام رضا به داد ما سینه زنان
أَفَهِمْتَ یَا فُلانَ ابن فلان
غصه نخور از تو قبر دراومدی خاک بریز و بگو صاحب الزمان
الغوث و الامان، الغوث و الامان
*وای وای وای حسین...*
▪◾▪◾▪
بزا برم به بالای تل خاک غم
بزا برم به بالای تل خاک غم
دوباره ای برادر،برات بگیرم دم
از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم...
مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل
مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل
مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل
مگه یادم میره شری که شمر،اینجا بپا کرد
مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد
مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد
مگه یادم میره مُردم سَره کوچه و بازار
مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار
مگه یادم میره خون بود روی چِشِ علمدار
مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم
مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم
مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم
مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی
مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی
مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی
حسین....
مارو وارد بزم شراب کردن
یه عده نامحرم چش چرون
یه عده بی حیای مست
از یه طرف،زینب وارد مجلس
رباب وارد بزم شراب کردن
چوب خیزران،تشت طلا،جام شراب
حسین...
#حاج_عباس_طهماسب_پور
◾👇◾
#ذکر_توسل #اربعین اجرا شده 25 شهریور 1400به نفس استاد حاج منصور ارضی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهم»
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»
«أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
گفتند خالقِ تو دارد بنای عفوت
با سر دویدهام چون، دارم هوای عفوت
از رو سیاهِ بدکار یک بار دل نکندی
جرم مرا نوشتی یک عمر پای عفوت
حسّ غریبهها را اصلاً ندارم اصلاً
تو عاشقِ گنهکار من آشنای عفوت
خواب از سرم پریده از بس که گریه کردم
دنبال خود کشیده من را صدای عفوت
سربار بودم اما، من را بغل گرفتی
بارِ عذابم افتاد بر شانههای عفوت
جُرم مرا بریزُ و ترسِ مرا مریزان
چون بیشتر میارزد خوف و رجایِ عفوت
بی آبروییام را اهلِ کسا خریدن
آخر مرا کشیدن زیرِ عبایِ عفوت
قبل از تو که ببخشی دیدم حسین بخشید
لطفِ حسین نگذاشت جایی برای عفوت
یا رب ببین زمانی تا اربعین نمانده
با تذکره بگو که این هم به جای عفوت
دور از ضریحِ ارباب دارم فقط گلایه
من همچنان رقیه جاماندم از مشائِ
*خدا رو شکر اگه جاموندیم میگیم مثه حضرت رقیه جاموندیم .. ولی آقاجان، حسین جان خیلی سخته .. ما هی میگیم عیبی نداره کربلا نمیریم .. ولی خیلی سخته .. الهی به سیدالشهدا علیه السلام الهی العفو ..*
زمینه اربعین🎙
ویلی یا حسین یا قتیلَ العبرات
ایها المحروم یوما من ماء الفرات
اشک چشمامه مرحم رو زخمام
می میرم آقا برات
ایها المحروم یوما مِن ماء الفرات
افتادی از پا و زینب رفت از حال
تنهای تنها ماندی بین گودال
با یه چادر خاکی با یه قلب شکسته
مادرت دیده قاتل روی سینه نشسته
ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای
ویلی یا حسین مسلوبا عنه الردا
ایها المظلوم یا سید الشهدا
خنجر کهنه چی به روزت آورد
هستی زینب رو برد
ایها المظلوم یا سیدَ الشهدا
کشته ی دور از وطن آه ای ارباب
تشنه ی صد پاره تن آه ای ارباب
نگرانی تو گودال برا غربت خیمه
برا شام غریبان برا غارت خیمه
ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای
ویلی یاحسین ایها الشیب الخضیب
سید العطشان ایها الخد التریب
جای سنگ ای وای مونده رو پیشونی
وای از چشمای خونین
بعد تو زینب ماند و داغ دوری
وای از اون روزی که کنج تنوری
روی دستای زینب رد زخم طنابه
روی نیزه بمیرم سر طفل ربابه
ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای
🎤سیدمجیدبنی فاطمه
#اربعین
#زمینه
|⇦•روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج محمد رضا غلامرضازاده •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
ای .. فلک بر هم زدی سامانِ زینب
چه می خواهی مگر از جانِ زینب
*از محرم تا الان منتظرِ اربعینی .. با خودت گفتی روزِ عاشورا امام حسین کربلاییم میکنه ، دیدی نرفتی .. دیدی نطلبیدت .. نکنه منو نخواستی و نبردی ام .. *
ای .. فلک یارِ مرا در کربلا بُرد
بلاها بود که آمد بر سرِ من ..
*امروز فقط باید بشینی زبون بگیری ... حسین ..*
خدایا ، لالۀ من یاسِ من کو ؟
کسی کز مهر دارد پاسِ من کو
همه اطرافِ من نامحرمانن
گلِ اُم البنین عباسِ من کو ..
*یه لشگرِ پیروز اومدن کربلا .. چندتا دخترِ کتک خورده .. نمی دونم اینجا معجر دارن یه ندارن .. آروم آروم اومدن .. فرماندۀ این لشکر یه خانمیِ که اسمشُ گذاشتن زینب .. وقتی گفتن این کاروان میخواد بره کربلا همه از هم سوال میکردن ، بویِ بابامُ دارم استشمام میکنم .. اومدن پیشِ عمه جانشون ، عمه چه خبره ؟! ولوله تو کاروان افتاده .. گفت بچه ها خودتونُ آماده کنید برید سرِ قبرِ باباتون حسین .. وقتی آماده شدن ، معجرهاشونو درست کردن نامحرم نبینه .. چادراشونُ درست کردن گفتن بابا حساسِ .. اومدن بالا سرِ قبرِ حسین .. همه نشستن منتظرِ زینبن .. ببین عمه جانشون چه جوری روضه میخونه .. (تا حالا روضه عمه جانشونُ نشنیده بودن) اما اینجا فرصت شد روضه ی زینبُ بشنون .. آخه یزید ملعون گفت با اینا با مهربانی رفتار کنید تاریخ نوشته بشیر ابن جَذلَم رو فرستاد با این کاروان از محبینِ اهل بیتِ رسیدن نزدیکِ کربلا فرمود برید کنار .. این زن و بچه تا الان عزاداری نکردن .. میخوان بشینن با باباشون حرف بزنن همه منتظرن ببینن زینب چی جوری حرف میزنه : *
سرت را پس گرفتم
همان عمامه ی پیغمبرت را پس گرفتم
به چه سختی ولیکن
ز دست حرمله انگشترت را پس گرفتم
بیا بنشین و بنگر
ببین خلخالِ پایِ دخترت را پس گرفتم
ز دستِ نیزه داران
لباسِ دست دوزِ مادرت را پس گرفتم
*داداش بلند شو .. همه چیزایی که به غارت برده بودن پس گرفتم .. اما داداش از تو یه تقاضا دارم ..*
دلم خوش کن برادر
بگو آرامِ خواهر معجرت را پس گرفتم
*یه عده کتک خورده اومدن کربلا .. هر کی دنبالِ چیزی میگرده .. گفتن عمه ما بریم برا بابامون آب بیاریم .. دیگه آب آزاد شده .. اما گوش دادن دیدن زینب یه جورِ دیگه داره حرف میزنه .. گفت داداش تا الان نمی تونستم موهامُ نشونت بدم .. داداش دیگه اینجا نامحرم نیست ... فقط یه پرده کنار زد .. گفت داداش موهام سفید شد .. *
حسین ...
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
|⇦•باشد مرا نبر ولی آقای..
#روضه و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
باشد مرا نبر ولی آقای من ببین
با کوله بار اشک رسیدم به اربعین
باشد دوباره حسرتُ افسوس سهم من
سهم مقربان تو آن بزم دلنشین ..
یک عمر من به خاکِ درت سر گذاشتم
عمری نشان عشق تو مُهر است بر جبین
گفتم خودش به وقت خبر میکند مرا
امسال هم گذشتُ من این بی خبرترین
من هیچ وقت همره خوبان نبودم
آه آسمان کجا و من مانده در زمین
تو خواستی همیشه فقط خوبی مرا
راضی مشو به حال خراب من این چنین
هر کار خواستی بکنی با دلم بکن
بگذار عاشق تو بمانم فقط همین
*نمیدونم از شماها کیا میرن کربلا .. من اینو برا اونایی که نمیتونن برن کربلا
اگر شب اربعین نبودید هر کی رفت کربلا .. شب اربعین روضۀ اربعین میخواست گوش بده بسم الله ..
ببین گرفته صدایِ من از صدا زدنم
مگر به نیزه چه گفتی که بی هوا زدنت
تمام خاطره ام از سفر فقط این است
تمام راه به پیش نگاه ما زدنت
هنوز صدای نالۀ طفلت نرفته از یادم
که گفت با نَفَس آخرش چرا زدنت
هنوز پیش نگاه من است چون کابوس
به زیر دشنه و سر نیزه دست و پا زدنت
چگونه با تو بگویم چگونه خواهر رفت
تمام سوی دو چشمم پس از برادر رفت
بجای آن همه تیری که بر تنت آمد
لباس کهنه و انگشتر مطهر رفت
صدای حرمله می آمد و نوای رباب
کنار نیزه طفلش ز هوش مادر رفت
حرم در آتش دختر نفس نفس میزد
نگاه ها پی غارت به سمت دختر رفت
برای غارت یک گوشوارۀ کوچک
دو چشم رفت گل سر شکست معجر رفت
|⇦•مثلاً تو قبول کردی..
#سینه_زنی و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس سید رضا نریمانی •ೋ
مثلاً تو قبول کردی
کوله بارمو هم بستم
مثلاً من الان تویِ
راهِ کرببلا هستم
مثلاً رسیدم دارم
زیارتنامه میخونم
مثلاً رو به ایونه
حرمت به زیر بارونم
ای باوفا، جاموندم از کربُبَلا ..
یه ذره منو ببین
مگه من چند تا امام حسین دارم!
پایِ حرفِ من بشین
مگه من چند تا امام حسین دارم!
یه ذره منو ببین
مگه من چند تا امام رضا دارم!
پای دردِ من بشین
مگه من چند تا امام رضا دارم!
یه ذره منو ببین
مگه من چند تا امام حسن دارم!
پایِ حرفِ من بشین
مگه من چند تا امام حسن دارم!
به همین نفس زدن دلم خوشه
به تو و امام حسن دلم خوشه
به همین برو بیا دلم خوشه
به تو و امام رضا دلم خوشه
بندۀ گدا کجا
مستِ سبوی رضا بشود
عبد بی حیا کجا
که زائر کربُبَلا بشود
خجلت زده ات کردی
از بس که کرم کردی
از لطف مرا مولا
راهیه حرم کردی ..
|⇦•اگه توام مسافری..
#سینه_زنی و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس حاج میثم مطیعی •ೋ
اگه توام مسافری، قدم قدم با من بخون
راهُ شیرینتر میکنه، مرور خاطراتمون
یادش بخیر
توو انتظارِ این مسیر، میموندیم
یادش بخیر
تا از نجف، راهی شدیم، میخوندیم
پشت سر: مرقد مولا، روبرو: جاده و صحرا
بدرقه: با خود حيدر، پيش رو: حضرت زهرا
اينجا هر كي هرچي داره نذر حسين كرده
هرستوني كه رد ميشيم سيل جوونمرده
«يا حسين لبيكَ يا حسين لبيكَ يا حسين يابن الزهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه توام مسافری، قدم قدم با من بخون
راهُ شیرینتر میکنه، مرور خاطراتمون
یادش بخیر
با خستگی، با پای خون، میخوندیم
یادش بخیر
همراه جابر هر ستون، میخوندیم
کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم
ستون های این جاده را ما، به شوق حرم می شماریم
شبیه رباب و سکینه، برای شما بی قراریم
ازین سختی و دوری راه، به شوق تو باکی نداریم
فدایی زینب، پر از شور و عشقیم
اگر که خدا خواست، به زودی دمشقیم
«لبیک یابن حیدر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه توام مسافری، قدم قدم با من بخون
راهُ شیرینتر میکنه، مرور خاطراتمون
یادش بخیر، با هر قدم، تا پای جون، میخوندیم
یادش بخیر، با هر نژاد، با هر زبون، میخوندیم
با هر قدم، دوباره می تپد دلم
به شوق دیدن حرم
به یاد زینب، نشسته بر لب، سرود غم
هرکس ز گوشه ای آمده، اما شبیه یکدیگریم
دور از نژاد و رنگ و زبان، گویا همه ز یک مادریم
با هر زبان، با هر نژاد، ما عاشقان حیدریم
یا مرتضی، یا مرتضی، یا مرتضی علی مدد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه توام مسافری، قدم قدم با من بخون
راهو شیرینتر میکنه، مرور خاطراتمون
یادش بخیر
اون سالی که، از قافله، جا موندیم
یادش بخیر
توو هیئتا، با اشک و آه، میخوندیم
میاد خاطراتم جلوی چشام
من اون خستگی تو راهو می خوام
میخواستم مثه اهل بیت حسین
با اهل و عیالم، پیاده بیام
آه حسرت توو سینمه و می باره چشام به پای غمت
این غم کم نیست لیاقتشو ندارم آقا، بیام حرمت
جاده به جاده، پای پیاده
جا موندم اما زائر زیاده
|⇦•روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج محمد رضا غلامرضازاده •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
ای .. فلک بر هم زدی سامانِ زینب
چه می خواهی مگر از جانِ زینب
*از محرم تا الان منتظرِ اربعینی .. با خودت گفتی روزِ عاشورا امام حسین کربلاییم میکنه ، دیدی نرفتی .. دیدی نطلبیدت .. نکنه منو نخواستی و نبردی ام .. *
ای .. فلک یارِ مرا در کربلا بُرد
بلاها بود که آمد بر سرِ من ..
*امروز فقط باید بشینی زبون بگیری ... حسین ..*
خدایا ، لالۀ من یاسِ من کو ؟
کسی کز مهر دارد پاسِ من کو
همه اطرافِ من نامحرمانن
گلِ اُم البنین عباسِ من کو ..
*یه لشگرِ پیروز اومدن کربلا .. چندتا دخترِ کتک خورده .. نمی دونم اینجا معجر دارن یه ندارن .. آروم آروم اومدن .. فرماندۀ این لشکر یه خانمیِ که اسمشُ گذاشتن زینب .. وقتی گفتن این کاروان میخواد بره کربلا همه از هم سوال میکردن ، بویِ بابامُ دارم استشمام میکنم .. اومدن پیشِ عمه جانشون ، عمه چه خبره ؟! ولوله تو کاروان افتاده .. گفت بچه ها خودتونُ آماده کنید برید سرِ قبرِ باباتون حسین .. وقتی آماده شدن ، معجرهاشونو درست کردن نامحرم نبینه .. چادراشونُ درست کردن گفتن بابا حساسِ .. اومدن بالا سرِ قبرِ حسین .. همه نشستن منتظرِ زینبن .. ببین عمه جانشون چه جوری روضه میخونه .. (تا حالا روضه عمه جانشونُ نشنیده بودن) اما اینجا فرصت شد روضه ی زینبُ بشنون .. آخه یزید ملعون گفت با اینا با مهربانی رفتار کنید تاریخ نوشته بشیر ابن جَذلَم رو فرستاد با این کاروان از محبینِ اهل بیتِ رسیدن نزدیکِ کربلا فرمود برید کنار .. این زن و بچه تا الان عزاداری نکردن .. میخوان بشینن با باباشون حرف بزنن همه منتظرن ببینن زینب چی جوری حرف میزنه : *
سرت را پس گرفتم
همان عمامه ی پیغمبرت را پس گرفتم
به چه سختی ولیکن
ز دست حرمله انگشترت را پس گرفتم
بیا بنشین و بنگر
ببین خلخالِ پایِ دخترت را پس گرفتم
ز دستِ نیزه داران
لباسِ دست دوزِ مادرت را پس گرفتم
*داداش بلند شو .. همه چیزایی که به غارت برده بودن پس گرفتم .. اما داداش از تو یه تقاضا دارم ..*
دلم خوش کن برادر
بگو آرامِ خواهر معجرت را پس گرفتم
*یه عده کتک خورده اومدن کربلا .. هر کی دنبالِ چیزی میگرده .. گفتن عمه ما بریم برا بابامون آب بیاریم .. دیگه آب آزاد شده .. اما گوش دادن دیدن زینب یه جورِ دیگه داره حرف میزنه .. گفت داداش تا الان نمی تونستم موهامُ نشونت بدم .. داداش دیگه اینجا نامحرم نیست ... فقط یه پرده کنار زد .. گفت داداش موهام سفید شد .. *
حسین ...
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
❣﷽❣
🍁#_امام_حسین_ع
🍁#آقای_علیمی
میبره دلم رو صدات حسین یا مولا
میمیرم برا کربلات حسین یا مولا
کس و کارم تویی یارم گرفتارم عزیزم
می نابی تب و تابی تو اربابی عزیزم
دوای درد بی درمون صداته
چشم خیسم به دنبال نگاته
برای من سعادت یک دعاته دعاته
حسین
سجده برخاک تربت کردم
اینگونه شکر نعمت کردم
هرباری قصد هیئت کردم
انگاری که زیارت کردم حسین
ثارالله اباعبدالله
نفس دادی که ذاکرشم
ثارالله اباعبدالله
همین روزاست که زائرشم
ای آب حیات یا اباعبدالله
جانها به فدات یااباعبدالله
دراوج بلا ذکر عاشق اینه
کشتی نجات یااباعبدالله
دلو دینو عقل و هوشمو بردی
بانگاهت مارو اینجاآوردی
نوکرت رودست زهراسپردی
دلوبردی حسین دلوبردی حسین
ای شور شیرین من یاحسین
ای یار دیرین من یاحسین
حسین
میبارم از عشق تو جانا
غم دارم ازعشق تو یارا
عمریه هستم سینه زنت
نجوای شب هامی تو آقام
حسین
ای رویای شیرین من
ای رفیق دیرین من
ای دین من آیین من
دل و دین و دنیامی حسین
تو اربابو آقامی حسین
🍁صل الله علی الباکین علی الحسین
🍁حسین آقا جان حسین ..
🍁ای آقا جان ...
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها