۳۸
(ورود امام حسین ع به کربلا)
امشب این دل کرده هوای حسین
رفته این دل به کربلای حسین
بین دلسوختگان غربت او
ریزم اشک بصر برای حسین
غریب آقام آقام آقام حسین۳
کاروان غم آمده از راه
همه از خاندان آل الله
همه اصحاب و کودکان و زنان
در کنار زینب و ثار الله
غریب آقام آقام آقام حسین۳
همه اهل حرم به تاب و تب
همه بر لب زمزمه ی یا رب
ریزد از بهر کاروان غریب
اشک چشمان حضرت زینب
غریب آقام آقام آقام حسین۳
همه سرمست عشق دلدارند
مهر حق را به جان خریدارند
کودکان و زنان اهل حرم
همه گرد شمع علمدارند
غریب آقام آقام آقام حسین۳
دور گهواره ی علی اصغر
همه جمعند سلاله ی حیدر
نگه شاه کربلا باشد
بر قد و بالای علی اکبر
غریب آقام آقام آقام حسین۳
همه گیشان در شور و احساسند
مست عطر و بوی گل یاسند
همه اصحاب با وفای حسین
محو رخسار ماه عباسند
غریب آقام آقام آقام حسین۳
رسد آن دم زینب شود تنها
اسیر رنج و درد و محنت ها
به سوی کوفه می روند اما
به زیر تازیانه ی اعدا
غریب آقام آقام آقام حسین۳
یک طرف غرق خون علی اصغر
یک طرف پیکر علی اکبر
یک طرف بین قتلگه بیند
پیکر غرق خون تن بی سر
غریب آقام آقام آقام حسین۳
(سبک: شبایی که دلارو غم میگیره)
#رضا_یعقوبیان
#ورود_کاروان_امام_حسین_ع_به_کربلا
نوحه
سبک ای خدا دلم تنگ اومده
به کوفه نیا،که پره نامرده حسین
دل آدما ش روکینه پر کرده حسین
مسلمت شده پر پر اقا۲
آواره میشه زینب نیا کوفه حسین ۲
یا حسین ،حسین جانم حسین ۴
آخه اکبرت پرپر میشه جلو چشمات۲
وقتی تو میری آتیش می گیره خیمه ها ت۲
یا حسین بیا برگرد آقا ۲
بی تو آواره میمونن تموم بچه ها ت
یاحسین حسین جانم حسین ۴
عباست میره تنها میمونی آقا جون۲
دشت کربلا میشه آلا له ی خون
رقیه می گیره بهونه۲
انقده کتک خورده سیره از زمونه۲
یاحسین غریب مادر م۴
صل الله علیک یا ابا عبدالله
شاعر مریم صالحی مرزیجرانی
نوحه شب اول محرم تقدیم به ذاکران عزیز
🏴🏴🏴
در خزان گلها، شد بهار ماتم(۲)
بــاران بـلا ریخت، از ابـــر محــرّم
طـوفـان بـلا بـرخـاست
عـالم بـه عـزا برخاست
وای از این مصیبت (۲)
مـاهیـان دریـا، محـو کـربلاینـد(۲)
لالــههـای صحــرا،داغ این عـزایند
مـرغی کـه نواخوان است
در ذکـر شهیـدان است
وای از این مصیبت (۲)
این لاله رخان بر،عشق حق بنازند(۲)
تـــا کعـبـــۀ دل، در کـــربــلا بســازنـد
کعبهای که گلگون است
سنگ فرشش از خون است
وای از این مصیبت (۲)
این قافله را هست،چاووش،ابوالفضل(۲)
دارد علـــم عشــق، بــر دوش، ابوالفضل
عشـق پـایبست اوست
چشمهـا بـه دست اوست
وای از این مصیبت (۲)
.
#زمزمه_مسجدی_مباهله
عید مباهله
بیست و چهارِ ماهِ ذی الحجّه زِ رحمت
شد مسلمین را عید فخر و جشن عزّت
قلب محبّین بس منجلی شد
نور محافل نامِ علی شد
مباهله و گویم مکرّر
اللهُ اکبر اللهُ اکبر...
جانم علی جانم علی جانم علی جان...
در این زمان گشتند از الطاف داور
نَجرانیان مَقهورِ اسلام و پیمبر
یادش نَماییم با احترامی
باید بِداریم آن را گرامی
دل پر سُرور است از عشق حیدر
اللهُ اکبر اللهُ اکبر...
جانم علی جانم علی جانم علی جان...
مباهله عیدِ همه اهل یقین است
فَضیلت و مَدحِ اَمیرُالمؤمنین است
خوانده علی را آن حیّ داور
نَفسِ پیمبر جانِ پیمبر
گویم دمادم با حُبّ حیدر
اللهُ اکبر اللهُ اکبر...
جانم علی جانم علی جانم علی جان...
#ذی_الحجه
#بیست_چهار_ذی_الحجه
#بیست_چهارم_ذی_الحجه
#آیه_مباهله
#مباهله #روز_مباهله #عید_مباهله
#زمزمه_مباهله #سرود_مباهله
#زمزمه_مسجدی_مباهله
#امیرالمؤمنین علیه السلام
#شور
بند1⃣
کشف الاسرارِ نون و القلم حیدر حیدر
یا ذَا الجودِ وَ الْمَنِّ وَ الْکرم حیدر حیدر
نور المستوحشین فِی الظُلَم حیدر حیدر
مصداق آیه ی مباهله
توی جنگیدن حتی عادله
ها علی بشرٌ کیف بشر
خیلی با بشر داره فاصله
حیدر، منتها و مبدا وجوده
حیدر، شعر نابی که خدا سروده
حیدر، فاصله نداره با خداوند
حیدر، بوده وقتی هیچ کسی نبوده
بند2⃣
ذکرش بالاترین عبادته حیدر حیدر
مبنا و میزان قیامته حیدر حیدر
معنی واقعی وحدته حیدر حیدر
محبتش مرز برادری
آفریده شد واسه دلبری
ولایتش راه نجاته و
شرط قبولیِ پیمبری
حیدر، صاحب اختیار کائناته
حیدر، نوکریش اوجبه واجباته
حیدر، معنی حقیقی کماله
حیدر، سرتا پا تجلی صفاته
بند3⃣
استاد جنگیدن بی زره حیدر حیدر
وقتی به ابروش میندازه گره حیدر حیدر
دشمن باید بی سر عقب بره حیدر حیدر
شاگرد رزمش عباس و حسین
فاتح بدر و خیبر و حنین
توی خندق تنها یه ضربشه
افضل من عبادت الثقلین
حیدر، ضرباتش همه رو حسابه
حیدر، همیشه بی سپر و نقابه
حیدر، هرکجا میگه هل من مبارز
حیدر، پرسشی کرده که بی جوابه
شعر و سبک: #امیر_آهمند
*🔘روضه جانسوز_دوطفلان حضرت زینب سلام الله_شب چهارم محرم قسمت پایانی حاج محمود کریمی🔘*
▪️◾️▪️◾️▪️
*دیگه راهیشون کرد،اینا نوه های جعفر طیارن،نوه های علی ن،ترس در وجود اینا راه نداره،تو این گیر و دار رجز خوندن رو ببینید،کجای کارن این دو نوجوون؟! وارد میدان شدن نگفتن ما بچه های عبدالله بن جعفریم،میخواستن دشمنو آتش بزنند با رجزهاشون؛گفتند:آهای! ما بچه های زینبیم! اصلا لشگر روحیشو از دست داد،اینا دیگه کین؟این خواهر این طوری تو میدونه" اول یه جنگ نمایانی کردند،ولوله ای تو لشگر افتاد،آخر صدای یه عده بلند شد،مگه نمیشناسید؟ اینا نوه های علیند"اصلا اینا ترسو نمیشناسن،هر کی رو تو کربلا حریف نشدن،اول سنگبارون کردن..."*
*اینطوری که من دیدم فقط* *دونفر،اونم مسلح نبودن،سنگباران نکردن،یه ضرب زدن،یکی روضشو فرداشب براتون میخونم،یکی هم دیگه نا نداشت حرف بزنه با تیر زدن،بقیه رو دیدن حریف نمیشن سنگباران کردند" همچین سنگ اول و دوم و دهم"دست آمد بالا دفاع کنه نیزه ها تو پهلو رفت..." دوتا آقا زاده رو زمین افتادن؛ لحظه های آخر صدا میزدند:" امیری حسین"*
*ابی عبدالله بالاسرشون* *رسید،همتون میدونید،بدن دوتا آقازاده ی حضرت زینب که امام حسین می آورد،از خیمه بیرون نیامد زینب ..." اواخر عمر تو دل عبدالله بن جعفر سوال پیش آمد،میدونم خانم جان هر کاری شما بکنید عین حکمته ولی میشه بگید چرا هر شهیدی رو آوردن شما بعضی موقعا زودتر بالاسر شهید* *رسیدی،مثل علی اکبر اما برا بچه ها من از خیمه بیرون نیامدی؟!*
*گفت:عبدالله !از لابه لای خیمه میدیدم حسین داره میاد،هی نگاه به خیمه میکرد،گفتم:اگه برم بیرون آقام از من خجالت میکشه،کمک کردن آوردن،بالاخره دو تا بچه های من رو به خیمه دارالحرب آوردن؛حسین بالاسر همه رفت..." عالم بسوزه برای اربابم" لحظه های آخر دیدن یکی سرازیر گوداله تا زینب اومد برسه دیدن سر حسین بالای نیزه هاست...*
سری به نیزه بلند است، در برابر زینب
خدا کند که نباشد،سر برادر زینب
ماه شب تار زینب ...
ای سالار زینب ...
حسین ...
این دست بالابردنه یعنی دامان ابی عبدالله رو داری میگیریا
حسین آرام جانم ....
بگو:فاطمه جان ممنونتم،اسم گریه کنای حسینتو شما تعیین میکنی،به خدا تا مادرش نخواد کسی نخواد کسی نمیتونه بیاد،کسی یه قطره اشک نمیتونه بریزه...آخه خرجی حسینو مادرش میده" مادرش بهانه ی خلقته،وقتی داشت از خیمه بیرون میرفت هر جوری صداش زدن دیگه برنگشت؛دل کنده داره میره؛زینب دیگه دید چاره ای نداره نام مادرو برد حسین
*ایستاد...گفت:"مهلا مهلا...یابن الزهرا..."*
*ای حسین ...*
ـــــــــــــــــــــ
@Asheghane_hazrat_zeynab
*🔘روضه و مناجات_توسل حضرت حر علیه السلام_شب چهارم محرم قسمت اول_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی🔘*
▪️◾️▪️◾️▪️
*اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن*
*صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ،فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"*
دلم از انتظار آب نکن
با فراغت مرا عذاب نکن
گر جوابم نمیدهی دیگر
از در خانه ات جواب نکن ....
گرچه لایق نیم تو ای مولا
جز غلامت مرا حساب نکن
گرچه من خود حجاب وصل توام
تو دگر چهره در حجاب نکن
گنه بی حساب آوردم
تو کرامت کن و حساب نکن .....
یابن الحسن ..... یابن الحسن ......
السلام علی حجت رب العالمین
السلام علی خامس اصحاب الکسا
السلام علی ساکن کربلا ....
السلام علی الاعضاء المقتعات
أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ
أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ
أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ
حسین .....
حسین .......
حسین ............
ارباب خوب من .... 3
از نوکر بد هم که بپرسی گوید
ارباب به خوبی تو پیدا نشود
◼◼◼
@Asheghane_hazrat_zeynab
AUD-20220724-WA0255.mp3
1.53M
#استقبال_از_محرم
#آواز_دشتی
#شهید_علیرضا_حمامیان
ای اهل عزا
ماه محرم شده نزدیک
ایام غم و
محنت و ماتم شده نزدیک
ای اهل عزا
حزنِ دل از دیده ببارید
چون ماتمِ سالار شهیدان
شده نزدیک ...
چاووش عزایِ
شه دین می رسد از راه
گوید به نوا
غافله ی غم شده نزدیک
@Asheghane_hazrat_zeynab
❣﷽❣
🍁 #استودیویی_امام_زمان_عج
🍁 #حاج_جواد_غفاریان
🍁یا صاحب الزّمان آجَرک الله
🍁فی مصیبة جدّک الحسین ع
🍁 ای روضه خوان
🍁شاه دو عالم سلام
🍁ای بانی کتیبه و پرچم سلام
🍁ای صاحب عزای محرم سلام
🍁سلام سلام
🍁از تو ممنونم آقا
🍁به تو مدیونم آقا
🍁باز مثل هر سال
🍁من هم با تو میخونم
🍁صل الله علیک یاشیب الخضیب
🍁امام رضا فرموده به ابن شبیب
🍁افتاده بودی تو خاک صحرا غریب
🍁غریب غریب
🍁صل الله علیک
🍁یا شاه سر جدا
🍁زخمی و خشکیده لب
🍁زیر دست و پا
🍁مادرتو میزدی به گریه صدا
🍁صدا صدا
🍁احب الله من آحب حسینا
🌹هدیه به حضرت معصومه س الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@
🏴🏴
💚شب دوم محرم💚
نوحه بسیارزیبا
سبک:واحد
♣️😭♣️
هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا
هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا
هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده اند
میدهد مولا شفا با ما بیاید کربلا
زادۀ ام البنین سرباز گیری میکند
گو به سرباز خدا با ما بیاید کربلا
دعوت از مولاست هر کس طالب مهمانی است
میزند هاتف صدا با ما بیاید کربلا
جامهٔ ماتم بپوش ای دل مُحَرّم آمده
گو به چاوش عزا با ما بیاید کربلا
بُعد منزل نیست عاشق را همین جا کربلاست
آمده اهل سما با ما بیاید کربلا
زشت و زیبا را در این بازار با هم میخرند
شاه باشد یا گدا با ما بیاید کربلا
کربلا هستند برخی، کربلایی نیستند
محرم قالو بلا با ما بیاید کربلا
از مدینه آمدم بیرون تمنّا کرده ام
شخص ختم الانبیا با ما بیاید کربلا
من نخواهم رفت زیر بار ظلم ظالمان
اهل غیرت، هر کجا با ما بیاید کربلا
اهل بحرین اهل مصر اهل یمن اهل عراق
اهل ایران هکذا با ما بیاید کربلا
جان من، ای اکبر من، دست قاسم را بگیر
گو عزیز مجتبی با ما بیاید کربلا
هشتم ذیحجه راه افتادم از امّ القرا
گفتم اهل کبریا با ما بیاید کربلا
با خدای کعبه عهد کربلایی بسته ام
تا خلیلش از منا با ما بیاید کربلا
در بقیع بودم شب هجران «کلامی» قول داد
مادرم خیرالنسا با ما بیاید کربلا
♣️😭♣️
شاعر : استاد ولی الله کلامی زنجانی
محرم
سینه_زنی
از موسم حج تا ماه عزا آمدیم
از کوی منا تا کرببلا آمدیم
ای بغض نهان بسم الله
ای اشک عیان بسم الله
ای سینه زنان بسم الله
هلال ماه خون آمد برون از پشت ابر غم
بسوز ای دل که می سوزد در این ماتم همه عالم
(شده عالم پریشان، بخوان با چشم گریان، حسین جانم حسین جان)
سوزی به دل و بغضی به گلو می آید
تا نغمه ی هل من ناصر او می آید
با تشنه لبان شو همراه
می خواندمان قربانگاه
لبیکَ اباعبدالله
دلم را می برم امشب به سوی خیمه گاه تو۶
مگر جز تو، کسی دارد، غلام روسیاه تو
(شده عالم پریشان، بخوان با چشم گریان، حسین جانم حسین جان)
حیران غمت جان و دل ما یا زهرا
گریه به حسینت عقده گشا یا زهرا
ای روزی اشکم با تو
ای روضه عالم با تو
ای لطف محرم با تو
دم یا فاطمه دارد تمام خیمه ها امشب
می آید هر نفس عِطر بقیع و کربلا امشب
(شده عالم پریشان، بخوان با چشم گریان، حسین جانم حسین جان
☑️کانال متن نوحه باسبک👆👆👆
👇👇👇
هدیه به حضرت زهرا صلوات
واحد یا زمینه و شور محرم
🤎🖤🍃🥀🖤🤎
باز محرم شد
باز دلم غرق عزاو سوزو ماتم شد
باز محرم شد
باز چشام از داغه تو پر اشک و پر نم شد
شور عشقه تو
شیرینه خیلی به دلها می شینه ارباب
تو قیامت هم
گریه واسم تنها برگ زرینه. ارباب
هر چی می خواهی بگیر
از من اما سوز و آهم. و نگیر
گریه این تنها سلاحم رو نگیر
ای پناهه من پناهم. رو نگیر
ارباب حسین
روزیه من کن بازم
تا بشینم توی بزم ماتمت
تا بپوشم رخت مشکیه غمت
تا بشم زنده دوباره از دمت
ارباب حسین
تو رگای ما
باز دوباره خون غیرت داره می جوشه
کوچه های ما
از غمت داره دوباره مشکی می پوشه.
خونه های ما
باز داره می شه مُهَیّای عزای تو
ارزومونه
اربعین باشیم تو راهه کربلای تو.
اذن پیرهن مشکی مو
می گیرم از مادر تو فاطمه
واسه زخمام تنها گریه مَرحمه
چشمام از داغه غمه تو پر نمه.
ارباب حسین
منتظر هستم یه سال
برسه ماهه عزای تو حسین
بشینم تو روضه های تو حسین
شاملم شه تا دعای تو حسین
ارباب حسین
باز پیرهن مشکی
باز دوباره اشک و آه و ناله هق هق
باز پیرهن مشکی
کاش بشه میون روضه هات کنم من دق
از غم دوریت
نوکر تون خیلی بد حاله تو میدونی
از غم دوریت
شده کار من همه اش ناله تو میدونی
یا حسین ارباب من
نیم نگاه تو بسه ای دلبرم
آرزومه جون بدم کنج حرم
وقتی میذارم روی شش گوش سَرَم
مولای من
یا حسین ارباب من
من گدا و هستی تو شاه کَرَم
جز در خونه ات کجا دارم برم
برندار دستت رو از روی سرم مولای من
آقام آقام یا حسین
#شاعران👇
#رضا_نصابی🌹
#سعید_توانا🌹
اجرای سبک
کربلایی
#مجید_منصوری🎤👌
🤎🖤🍃🥀🍃🖤🤎
|⇦•محرمی که نباشی .....
#قسمت_اول توسل به امام زمان عجل الله و #روضه شب اول محرم۱۴۰۰ به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ"
* دوزانو دست ادب به سینه بگذارید شب اول مُحرمه ....*
هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله
"اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن"
"یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین
اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة"
"یا رب الحجه بحق الحجه اشف
صدر الحجه بظهور الحجه...."
مُحرمی که نباشی در آن مُحرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست
چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست
*اینقدر این فراق بینما طولانی شده دیگه برامون عادی شده ندیدنت ونبودنت ،چقدر محرما بیاد و بره نبینمت
آقا...."عَزیزٌ عَلَّیَ اَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تُری"
خدا نکنه این فراق عادی بشه عادتکنم به نبودنت ..آدم باید محرم بی قرار باشه برا امامش ..از همین امشب یاد بگیریم این بیقراری رو...
مسلم هر وقت که میگذشت بیشتر بی قرار امامش بود ..آقا خودت بخواه ما که هرچه خواستیم نشد ..*
خودت بخواه که دست از گناه بردارم
*از گناه خسته شدم به جدت قسم اومدم با این پیرهن مشکی دست از گناه بردارم ... آقا جان!*
خودت بخواه که دست از گناه بردارم
که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست
*هرچی عهد بستم هرچی بهت قول دادم همه رو شکستم اما امسال اومدم بگم: یا صاحب الزمان! میخوام به واسطه محرم عهد ببندم عهدی که زیر خیمه عزای جدت میبندم فرق داره ....آقا جان! ..*
هزار بار خودت را به ما نشان دادی
ولی چه فایده چشمان ما که مَحرم نیست
*اومدم یه چشمی بهم بدی مَحرم بشه لایق بشه این چشمی که پر از گناهه لیاقت نداره، اومدم چشمم رو شستشو بدم، واقعا هم همینه هرچیزی که بخواد پاکبشه باید شستشه بشه ...من از شما سؤال میکنم چی بهتر از اشکبرحسین برای شستشه شدن ...؟
آقا جان هیچجا بهتر از روضه پیدا نکردم ..حرف دلت هست یا نه ؟*
خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه
حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست
*یه شبِ روضه ی شمارو با عالم عوض نمیکنم یک ساله منتظر شب اول محرمم....*
حوائجم همه در بین روضه یادم رفت
*کی میگه حاجتی ندارم، مگه میشه کسی بی حاجت اومده باشه ..خیلی حاجت داشتم خیلی درد دارم گفته بودم شب اول میامکلی حاجت میارم وسط، اما تا اومدم نگام به این پرچمِ یا حسین افتاد تمام یادم رفت *
حوائجم همه در بین روضه یادم رفت
غمت چه کرده…غم روزگار یادم نیست
#شاعر احسان نرگسی رضا پور
*خوشا به حال اونی که فقط غم امامش رو بخوره غم خودش یادش نیاد .. شهدای کربلا اینجوری بودن از غموغصه خودشون هیچوقت گریه نکردن وحرف نزدن ..فدای اون آقایی بشمکه توکوفه خیلی غمداشت خیلی بلا داشت خیلی مصیبت دید اما یه لحظه غمخودش یادش نیومد، فقط برا غم امامش گریه کرد ..فدات بشم آقاجان ..چهچوری مسلم توکوفه اسیرشد ..چهجوری غریب شد ..یه بار برا غمخودش گریه نکرد ...فقط میزدتو سینه اش میگفت: حسین نیا کوفه ..
اصلا خودش رو ندید فقط با آقاش نجوامیکرد*
سرم رو شکستند فدا سرت
اینا نقشه دارند برا سرت
میترسم که رو نیزه ها سرت
قرآن بخونه...قرآن بخونه ..
میترسم بازم مثله مادرت
یه دستی بلند شه رو دخترت
همه ترسم از اینکه خواهرت
غریب بمونه.....
فرقی نمیکنه، تو کوفه مرد و زن
دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن
گودال میکنند، بد جور میزنند
حتی زنا شونم، از دور میزنند
*یه جوری زدنش، گفت: منو اینجور میزنید با حسینم چه میکنید؟...*
یه گودال برام کندن و زدن
یه عده میخندیدن و زدند
غریب گیرم آوردن و زدن
همه دور گودال نشستنُ
زدند دندونم رو شکستنُ
توی کوچه دستم رو بستنُ
*من نایبت بودم اینجوری میزنند، موندم که با خودت میخوان چیکار کنن؟..*
سیلی که میزدن از پا میوفتادم
یاد مدینه و زهرا میوفتاد