🌷مداحی زیبای لری
🌷حضرت قاسم (ع)
سادات حسینی
ای کفتر قشنگم
به دام غم اسیری۲
میان خاک و خونی
چه خسته پر میگیری ۲
آروم جونم قاسم شیرین زبونم قاسم ۴
مثل اینکه آرزوی
شهادت بردلت بود
ناله زدی و افسوس
عمو زتو خجل بود
آروم جونم قاسم شیرین زبونم قاسم۴
ای کفتر قشنگم
به دام غم اسیری
میان خاک و خونی
چه خسته پر میگیری
آروم جونم قاسم شیرین زبونم قاسم
عمو برس به دادم
من از نفس افتادم
اسیر خاک عشقم
که در نفس افتادم۴
😭😭😭😭😭
ای کفتر قشنگ به دام غم اسیری
@Asheghane_hazrat_zeynab
AUD-20220804-WA0298.mp3
1.81M
علی نــبینمــــت که بی تابی
شیری نخـوردی تشنه ی آبی
#نوحه_واحد_سنگین
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_واحد_سنگین
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
علی نــبینمــــت که بی تابی
شیری نخـوردی تشنه ی آبی
از تشنگی بی رمق و خوابی
(علیِ مظلوم)
کم دست و پا بزن علی اصغر
شدی به روی دست من پرپر
از داغ تو شدم علی مضطر
(علیِ مظلوم)
[لای لای علی لای لای علی اصغر(۳)لای لای علی جان]۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دیگـــه علی آروم نمی گیره
خــدا گــمونم داره می میره
دل رباب از غصـــه می گیره
(ای وای از این غم)
ای غنچه ی خوشبو بیا برگرد
ای هـــــمه آرزو بیـا برگرد
علی نـرو تو رو خــــدا برگرد
(بابا علی جان)
[لای لای علی لای لای علی اصغر(۳)لای لای علی جان]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
من موندم و یه غنچه ی پرپر
من موندم و قنداقــه ی اصغر
تو خیمه ها منتظـــرت مادر
(ای وای از این غم)
از داغ تو بابا شــده حیــــران
گهی روم خیـــمه گهی میدان
با رفتنت شد مادرت بی جان
(ای وای از این غم)
شعر: کربلایی مرتضی شاهمندی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═┅─
AUD-20220804-WA0306.opus
218.3K
به نام خدا
#نوحۀ
#حضرت_علی_اصغر_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
غنچه ی من به خون شکوفا شد
غـربـت و مظلـومی ام امضا شد
یازینب کجایی،،،،اصغر شد فدایی
لایی لایی اصغر (2)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
با گل تشنه ام چها تیـر کرد
که داغ او مرا زمینگیـر کرد
شد پاره رگـهــای گلـوی او
تیرسه شعبه کارشمشیرکرد
هـم دارد تلظّـــی، هــــم دارد تکلّم
من بردیده ام اشک،او بر لب تبسّم
لایی لایی اصغر (2)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به خیمه مـــادرش بُوَد بی تاب
آوردمــش تا که شـــود سیراب
به حنجــــر تشـــنۀ او بنشست
پیکان حرملـــه، بــــه جـای آب
خَم گشتم که بوسه،بنشانم به رویش
دیـدم ناگهـــان تیــر، آمــد بر گلویش
لایی لایی اصغر(2)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گُلم زخون به تـــن کفن پوشید
خونش به ســوی آسمان پاشید
ز چشم قدسـیان به جـای اشک
قطره به قطره خونِ دل پاشید
از قلب ملائک، برخــیزد شـراره
برحال من و این،حلق پاره پاره
لایی لایی اصغر (2)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دلم بُوَد به ســوز و تاب و تب
چسان به خـیمـه رو کنم یارب
اگـــر چـــنین ببینـــدش مـادر
زغُصّــــه جان او رســـد برلب
هم قنداقه خونین، هم گهواره خالی
دارند اهل خیمه، از غُصّه چـه حالی
لایی لایی اصغر(2)
شعر:محمّد نعیمی (قم المقدّسه)
تهیه و تنظیم کنندگان:
علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری (قم)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️☑️☑️📢📢📢این نوحه به عنوان نوحه سراسری درشب عاشورا در دفاع از حجاب وعفاف خوانده خواهد شد؛ لطفا در تمامی گروه ها پخش شود تا مثل سرود سلام فرمانده بازتاب گسترده داشته باشد. شما هم با پخش در ثواب شریک شوید.نوحهی کامل👆👆🏴🏴🏴🏴
#شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸کیست اصغر، اکبر ذبح عظیم
🔸خود به تنهایی صراط مستقیم
امشب بریم درخانه ی باب الحوائج ششماهه ی امام حسین...
علی اصغر...
خدا میدونه میدونه یک سال منتظر شب هفتم نشستیم...
بیاییم برا ششماهه ی حسین اشک بریزیم...
جان عالم به فداش...
🔸اختری برشانه ی خون خدا
🔸آبروی روی گلگون خدا
این آقازاده خیلی آبرو داره درخونه ی خدا...
🔸دست های کوچکش، دست حسین
🔸روز عاشورا همه هست حسین
ابی عبدالله هم عنایت خاصی به علی اصغرش داره...
فقط همینو بگم....
قطعا ابی عبدالله، گریه کن های ششماهه اش رو دست خالی بر نمیگردونه...
🔸صورتش پژمرده اما دلگشا
🔸دستهای بسته اش مشکل گشا
عالمی به فدای دستان قشنگش...
با دستهای به ظاهر کوچیکش...
گره های بزرگی رو باز میکنه...
خیلی از علما، بزرگان ما، متوسل میشن به این شش ماهه...
آی مادری که سالهاست...
خدا بهت فرزند نداده...
امشب خدا رو به ششماهه ی حسین قسم بده...
خیلی ها امشب با دست پر از این مجلس میرن...
مواظب باش...
🔸دستهای بسته اش مشکل گشا
امشب... همه برا ششماهه گریه میکنند...
حتی روز عاشورا لشگر دشمن هم طاقت نیاورد...
گریه کردند...
مبادا آروم باشی...
🔸شیرخواری با پدر همدرد بود
🔸آخرین سرباز و اولمرد بود
لحظات آخر ابی عبدالله یه نگاه کرد به دوروبرش...
دید تنهای تنها مونده...
حبیب بن مظاهر رو به شهادت رسوندن...
عباسشو به شهادت رسوندن...
علی اکبرشو قطعه قطعه کردند...
دیگه یاری نداره...
یکدفعه از داخل خیمه...
صدای گریه علی اصغرش بلند شد...
با زبان کودکی...
میگه بابا...
مبادا صدای غربتت رو بشنوم بابا...
بابا..هنوز من زنده ام...
بابا...هنوز یک سرباز کوچک داری بابا...
🔸من به باغِ سرخِ خون، یاس توام
🔸با دو دست بسته عباس توام
چه خوب خودش رو فدا کرد...
آماده ای گریه کنی بسم الله...
خواهرها امشب باید بلندتر گریه کنند...
آخه شما بهتر میفهمید حال مادر علی اصغر رو...
ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت...
اومد در مقابل دشمن ایستاد...
علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد...
صدا زد...
«یا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ»
ای نانجیبها...
شما با من سر جنگ دارید...
اگه به من حسین رحم نمیکنید...
این طفل شش ماهه که کاری نکرده...
یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید...
ببینید...
اما ترونه کیف یتلّظى ّعطشا
اگه بهش آب بدید میمیره...
اگه آب هم ندید میمیره...
اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون ببرید سیرابش کنید...
دشمن داره نگاه میکنه...
خیلی ها به گریه افتادن...
ابی عبدالله داره حرف میزنه...
شاید اینها دلشون بسوزه...
یکدفعه دیدند...
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد...
«فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن»
🔸از شیرخواره ای به همه شیرخوارگان
🔸آغوش گرم مادرتان نوش جانتان
مادرها نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه...
اگه بچه شش ماه دارین...
الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه...
فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد... دید تیر سه شعبه...
گوش تا گوش علی رو دریده...
علی اصغر روی دستها بابا داره جان میده...
خدایا... حالا جواب مادرش رو چی بگم...
جواب رباب رو چی بگم...
خدایا هیچ مردی شرمنده همسرش نشه...
دیدند حسین هی چند قدم به سمت خیمه ها میره برمیگرده...
🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای
🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای
🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود
🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
@Asheghane_hazrat_zeynab
#شب_هفتم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
مناجات 1
🔸آفتابا بسکه پیدائی نمیدانم کجائی
🔸دور از مائی و با مائی نمیدانم کجائی
امام زمان...
این روزها همه جا صدای یا بن الحسن بلنده...
همه دارن شما رو صدا میزنند...
ای منتقم کجایی...
🔸هر طرف رو آورم روی دل آرای تو بینم
🔸جلوه گر از بس بهر جائی نمیدانم کجایی
عزیز فاطمه...
ما منتظر اون روزی هستیم...
که صدای شما از کنار خانه خدا بلند ميشه:
« ألا یا أهل العالم أنا بقیه الله»
🔸کعبهای یا کربلا یا در نجف یا کاظمینی
🔸یا کنار قبر زهرایی نميدانم کجایی
امشب.. کجا زانوی غم به بغل گرفتی...
کجا برا جد غریبت اشک می ریزی...
آقا جانم...
🔸عبد را هجران مولا تلخ تر از زهر باشد
🔸من تو را عبدم تو مولائی نمیدانم کجائی
ما که جز در خونه ی شما جایی رو نداریم...
آقا... ما که جز شما اهل بیت کسی رو نداریم...
یا صاحب الزمان
شب هفتم محرم...
اومدیم بگیم آقا...
🔸مانده بر لب های اصغر همچنان نقش تبسم
🔸تا برای انتقام آئی نمیدانم کجائی
آقا بیا انتقام شش ماهه ی کربلا رو بگیر...
یا بن الحسن...
@Asheghane_hazrat_zeynab
ببینید، ببینید - گلم رنگ ندارد
اگر آمده میدان، سر جنگ ندار
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
جز این کودک معصوم،دگر یار ندارم
جز این هدیه ی کوچک، به دادار ندارم
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
به روی دست و دوشم، ببینید فتاده
سرو گردن خود را، به دوش من نهاده
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
اگر تیر دریده، اگر رنگ به رو نیست
بجز تیر سه پهلو، جوابی به گلو نیست
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
منم تاجر و، جز او - زسرمایه ندارم
که از سوره ی عشقم، جز این آیه ندارم
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
اگر تیر دریده، گلوی کوچکش را
رود تاکه بیند، عموی کوچکش را
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
علی انسانی
اجرای سبک :🎤 بانوای مداح اهل بیت ع استاد کربلایی محمد دیدبان
التماس دعا
@Asheghane_hazrat_zeynab
دفتری روضه حضرت علی اصغر(ع)
السلام علیک یا باب الحوائج یاعلی اصغر حسین(ع)
امروز اومدی دست به دامن این طفل شیر خواره بشی
خیلی سخته برا مادر طفل شیر خواره داشته باشه وازبچه ش جدابشه
یاعلی اصغر حسین(ع)
▪️
بمیرم برات یا رباب چه کردند با دل امام حسین(ع)
امروز حاجاتت رو مدنظر بگیر
آی جوون دارا،حاجت مندا،
آی کربلایی هاامروز اومدی برا طفلی ناله بزنی که ازشدت عطش زبانشو دور لباش می چرخوند، دل مادر کباب میشد
دیدید وقتی یه بچه بی تابی میکنه مادر ازاون بی تاب ترمیشه
حاجت مندا
آخ لالالالا لالالالا لالایی
لالالالا لالا مادر کجایی
لالالالا لالا ناخورده شیرم (مادر)2
آخ لالالالا لالا دردت به جونم
لالا لالا لالاشیرین زبونم
توهم هم ناله شو با رباب براعلی اصغر لالایی بخون عزیزدلم
لالالالا لالالالا لالایی2
مادر دعاکن مادرت اینجا بمیرد
نباشد قبر تو دربر بگیرد (مادر)2
بمیرم چه کردند با دل امام حسین(ع)
▪️
عصر عاشورا وقتی خیمه ها رو آتش زدند به زن وبچه ها آب دادند
آی حاجت مندا ،مریض دارا،گرفتارا
به زن وبچه ها آب دادند اما خانم زینب نیمه های شب این زن وبچه ها رو آروم کرد
دید رباب آروم نمیگیره
رباب تودیگه چرا؟
بگو یا حسین تا دلت کربلایی بشه امروز بگو یا حسین تا حاجت بگیری
بگو یا حسین تا کربلایی بشی امروز
یا اباعبدالله(2)
زینب دید رباب آروم نمی گیره
گفت تو دیگه چرا؟
صدا زد خانم جان زینب جان اون موقعی که بچه داشتم شیر نداشتم حالا که شیر دارم بچه ندارم
چی شده رباب؟خانم ازوقتی جرعه ای آب نوشیدم سینه هام پر شیر شده
یاد لبهای تشنه اصغرم افتادم(یاحسین)
دلم زدنیا سیره به دست غم اسیره
یه چکه آب بیارید بچه م داره می میره
دلم زغم کبابه ،این طفلک ربابه
چاره درداصغر فقط یه جرعه آبه
آخ مادر
چطوری بچه رو سیراب کردند
بمیرم باتیرسه شعبه
آی حسین▪️
صدای ناله ت برسه کربلا
اینقدر گریه نکن هیچ کسی آبت نمیده
غیر تیرحرمله هیچ کس جوابت نمی ده
مادرت شیر نداره تو که اینو خوب میدونی
پس چرا زبونتو دور لبات میچرخونی
مادر مادر▪️
مادر اینقدر سینه مو چنگ نزن مادر
مادر دلمو آتیش نزن مادر
آخه وقتی بچه ای بی تابی میکنه به خدا مادر ازاون بی تاب ترمیشه
مادر2
مادر برات بمیره اصغرم
مادر فدات بشه مادر
آروم بخواب گل پسرم
آروم بگیر گل پسرم
آروم بخواب گل رباب
آروم بگیر گریه نکن
آروم بگیر بهت آب نمی دن
یکی ازخجالتهایی که روز عاشورا امام حسین(ع)کشید خجالت رباب بود
الهی هیچ مردی خجالت خانواده شو نکشه
خیلی سخته
حرف دل امام حسین(ع)
بابا آروم بخواب روی دلم
آروم بگیر گل پسرم
اما یه قول بهم بده
بیدار نشی دم حرم
آخه مادر دم حرم منتظره
خوشحاله بچه ش سیراب بشه وبرگرده
اما دیدند آقام امام حسین(ع)بچه رو زیر عبا گرفته هی میاد نزدیک خیمه ها وبرمیگرده
لشگر داره هلهله میکنه الهی دشمن به شاد نشی عزیز دلم
اما دیدند آقا اومد پشت خیمه ها یه قبر کوچولو داره حفر میکنه
راوی میگه دیدم یه خانمی سراسیمه میدوه
میگه حسینم صبرکن یه مرتبه دیگه علی اصغرم رو ببینم
حاجت داری گرفتاری شفای مریض میخوای سه مرتبه بگو یا حسین(ع)3
یا ابا عبدالله لحظه لحظه استجابت دعاست
اشک چشمتو بمال کف دستت
ببر درخونه خدا
بگذار خدا این اشک چشمتو ببینه
انشالله امروز به واسطه این اشکها حاجت بگیری
ای به دردم چشم بیمارت طبیب
مانده ام مضطر بخوان امن یجیب
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
امن یجیب والمضطر اذا دعا ویکشف السوء
وادامه دعای پایان
التماس دعا
@Asheghane_hazrat_zeynab
❣﷽❣
♨️ #دفتری_علی_اصغر_ع (3)
♨️ #روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
♦بر نور جمال پاک احمد صلوات
♦برعطر وجود حی سر مد صلوات
♦بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول
♦برخاتم انبیاء محمدوآل محمد صلوات
( #دعای_فرج )
☇ای اهل عزا اجر شما با علی اصغر
☇مهمان حسینیم بگو یا علی اصغر
☇این کودک شش ماهه گل باغ رباب است
☇پرپر شده درگلشن زهرا علی اصغر
☇ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید
☇چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر
☇طفلش مشماری که بود باب الحوائج
☇پرونده ما را کند امضاء علی اصغر
🔲 السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ..
المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ...
المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ
⬅️بریم در خانه ی باب الحوایج ، شیرخواره ابی عبدالله ..
بریم کربلا...
کنار قبر شش گوشه ارباب بی کفن ...
اون آقایی که پایین پاش علی اکبر ع خوابیده...
آخ رو سینه اش علی اصغر ع ...
امان از دل حسین ...
یا حسین 3
⬅️در حالات میرزای قمی نوشتن گاهی 10 روز روضه میگرفت سفارش میکرد ..
میگفت هر 10 روز روضه علی اصغر رو بخونند ..
(گفتن آقا کسای دیگه هم بودند کربلا که شهید شدند.. علی اکبر بوده .. قاسم .. ابالفضل بوده چرا هر ده روز روضه علی اصغر (چرا؟؟))
فرموده بودند..برا اینکه علیاصغر مظلوم بود..
اونایی که تو کربلا بودن زبون داشتند.. از عطش ناله میکردند..
شمشیر داشتن جنگ میکردند..
اما علی اصغر شش ماهه زبون برای حرف زدن نداشت ...
آخ مرد جنگ نبود .. لباس رزم به تن نکرد..
تو آعوش ابی عبدالله پرپر شد..
🔰 بعد فرمودند اگه مشکل دارید اگه هر دری میزنید مشکلتون حل نمیشه..
روضه علی اصغر ع بگیرین ..
خیلی در خونه علی اصغر امام حسینو بزنید ..
امان از دل ابی عبدالله ..
بمیرم برا دل داغدارت یا حسین ..
🎇آی حاجت دارا... جوون دارا ..آی مریض دارا...
( یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..)
☆هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
☆جزخداوند به عمرم به کسی رو نزدم
☆روی دستم گل بی برگ و برم را کشتن
☆رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن
☆حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود
☆کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود
⬅️(راوی میگه دیدم ابی عبدالله زیر عبا قنداقه ی خونی پنهان کرده ..متحیره)
آخ یه قدم سمت خیمه برمیداره دو قدم برمیگرده ..
(میگه اینقده دلم برای حسین سوخت منم براش گریه کردم)
با خودم گفتم چرا نمیره سمت خیمه ها ..
دیدم یه عده زن و بچه جلوی خیمه ها منتطرند .. چشم براهند علی برگرده ..
🍁بچه ها دست بابا خونی شده
🍁گمونم شیش ماهه قربونی شده
🍁عبارو طوری رو اصغر کشیده
🍁معلومه خیلی خجالت کشیده
⬅️میگه دیدم ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها با غلاف یه قبری کند ..
این بدن مطهرو دفن کرد..
(یه جمله بگم آقا جان یا اباعبدالله..)
آقا جان زخمی ندیده بود این بدن ..
(فقط یه تیر خورد ،، )
نخواستی این بدن رو کسی ببینه ،،
نخواستی خواهراش ببیننه ..
آقا جان نخواستی مادرش رباب ببینه ..
نخواستی عمه اش زینب ببینه ..
آقا جان ...
بمیرم برا اون ساعتی که همه ی این زن و بچه اومدن قتلگاه...
دیگه حرف یه زخم نبود..
(تو ناحیه مقدسه داریم)
فرقةٌ بالسيوفِ ..
فرقةٌ بالرماح ..
فرقةٌ بالحجارةِ ..
فرقةٌ بالخَشَبِ والعصا ..
یه عده با شمشير زدن، یه عده با نيزه، یه عده اى با سنگ، عده اى هم با چوب وعصا
چه کردند با عزیز برادر زینب ...
◾️خاک عالم به سرم کز اثر تیغ سنان
◾️جای یک بوسه ی من بر همه اعضای تو نیست
⚜صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
یا لیتنا کنا معک فافوز فوزا عظیما
دعا👇👇
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ
وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ
وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِه
ِوَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ
وَ الفائزینَ بلِقائه
🔰جهت شادی روح امام و دو فرزند امام علما صلحا شهدا
گذشتگان علی الخصوص گذشتگان این جمع و بانی محترم مجلس
بخوانید رحمه الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات
هنگام پخش صلوات حذف نشه لطفا👇👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Mahmood Karimi - Lalaei Golam Lala (128).mp3
16.22M
وحه جانسوز حضرت علی اصغر علیه السلام
😭😭😭😭😭🥀🥀🥀
لالایی گلم لالا، مهتاب اومده بالا… 😭
موقع خواب حالا، اما نه به زیر خاک…
لالایی چه شیرینی، روی ابرا بنشینی!!
خوابای خوب ببینی، اما نه به زیر خاک!!
لالایی گل زهرا، عمو بیاد از صحرا… 😭
آب بیاره سقا، اما نه به زیر خاک….
لالا گل یاسینم، گل پس شیرینم!! 😭
دومادیتو میبینم، اما نه به زیر خاک
لالا نوه ی حیدر، لالایی علی اصغر… 😭
قربون قدت مادر، اما نه به زیر خاک!!
لالا نوه ی حیدر، لالایی علی اصغر
قربون قدت مادر، اما نه به زیر خاک… 😭
لالایی گل مریم، میبری ز قلبم غم…
قد که میکشی، کم کم اما نه به زیر خاک!!
لالایی عزیز جونم، نور چشم گریونم 😭
شمع شبهای خونم، اما نه به زیر خاک… 😭
لالا گل بارونی لالایی پریشونی… 😭
گفتم میری مهمونی، اما نه به زیر خاک!! 😭
لالا نوه ی حیدر لالایی علی اصغر…
قربون قدت مادر اما نه به زیر خاک!!
علی لای لای، علی لای لای 😭
لالا لالا لالایی گل پونه، قناری بی آب و دونه…
خدا خودش روزی رسونه، علی لای لای!!
مادر تو بدون شیره، این لب یا این که کویره 😭
گریه نکن صدات میگیره، علی لای لای!! 😭
تیری که خورد به چشم ساقی، با حنجرت کرده تلاقی…
چیزی ازت نمونده باقی، علی لای لای… 😭
حرمله میخنده عزیزم، دل منو کنده عزیزم…
سرت به مو بنده عزیزم، علی لای لای!😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
😭🥀😭🥀😭🏴🏴🏴🏴
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
4_5999326485033255534.mp3
83.7K
#صلوات_آخر_مجلس
#شب_هشتم_محرم
خدای متعال ان شاء الله به حق جوان رعنای سیدالشهداء جوانهای ما رو از گزند تهاجمات فرهنگی مصون و محفوظ بدارد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ
4_6008174611584257242.mp3
11.07M
❣﷽❣
🥀استودیویی_حضرت_علی_اصغر_علیه السلام🥀
🎤آقای_محمدحسین_حدادیان
ٱما تَرَونه کَیفَ یَتَلَظی عطشا
بچه ام داره میمیره بخدا
مُنّوا عَلی مادرش چشم انتظاره
مُنّوا عَلی تشنگی دوا نداره
منو علی کاشکی آسمون بباره
چجوری روی دست من عزیزم
حرمله دید سفیدی گلوتو
آورده اون تیر سه شعبه ای که
زده تو علقمه عموتو
🔘کشته منو داغ جوون تو لااقل زنده بمون
این اشک من از گوشه چشمای ترم
رو لبهای خشکت ای پسرم پسرم
مُنّوا عَلی شده پرپر گل یاسم
مُنّوا عَلی بی جوابه التماسم
مُنّوا عَلی حرمتی نمونده واسم
من اذن الی الاذن
صدای ناله بیقرارم اومد
بازم علی و تشییع جنازه
دوباره این عبا به کارم اومد
🔘کشته منو داغ جوون تو لااقل زنده بمون
سرت به مو بنده ای وای از دست و پا زدنت
قنداقه ات شد آخر کفنت کفنت
مُنّوا عَلی بسه این همه جسارت
مُنّوا عَلی مادرش نره اسارت
مُنّوا عَلی گهواره اش نره به غارت
شبیه روضه ی علی اکبر
دارن به اسک پدرش میخندن
پشت حرم میان سراغ قبرت
سر تو رو رو نیزه ها میبندن
🔘کشته منو داغ جوون تو لااقل زنده بمون
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#شب_هشتم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحيم
(#نمونه_شروع: شب جمعه)
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ ، يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ ، يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً ، وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ.
(ترجمه: ای خدائی که احسانت بر بندگان دائمیست،ای خدائی که دستانت بر عطا باز است،ای دارنده ی بخشش های ابدی، درود فرست بر بهترین خلقت، محمّد و آل محمّد که دارای بهترین ارزشها هستند و در این شب بر همه ی ما ببخشای،ای صاحب بزرگی)
🔸ای دادخواه عترت و قرآن بیا بیا
🔸وی زخم دین به تیغ تو درمان بیا بیا
🔸از زخم هر شهید ندا میشود بلند
🔸کای التیام زخم شهیدان! بیا بیا...
این روزها دل امام زمان خونه...
بیایید دست به دعا بلند کنیم...
برا سلامتی آقا دعا کنیم...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان...
#شب_هشتم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸بیا تاکی نهادی سر به صحرا یا اباصالح
اقا جانم امام زمان...
چرا سر به بیابان ها گذاشتی...
عزیز فاطمه...
🔸بیا تاکی نهادی سر به صحرا یا اباصالح
🔸بتاب ای آفتاب عالم آرا یا اباصالح
ای خورشید پشت ابرها...
بیا و عالم رو روشن کن...
🔸صدای غربت مولا زچاه کوفه می آید
🔸علی تنهاست ای تنهای تنها یا اباصالح
قربونت برم آقای غریبم...
مثل جدت امیرالمومنین...
شما هم تنهای تنهایی...
اگه اون روز امیرالمومنین تنها بود و درددل هاش رو به چاه ميگفت...
آقا... امام زمان...
امروز شما هم در بین ما تنهایید...
امروز شما هم غریبی...
خدا میدونه...
چقد دل امام زمان خونه...
🔸بیا ای وارث حیدر که زخم سینه زهرا
🔸به شمشیر تو میگردد مداوا یا اباصالح
ای.. مرهم پهلوی شکسته...
🔸به شمشیر تو میگردد مداوا یا اباصالح
🔸سر خونین جدت در تنور و طشت و نوک نی
🔸تو را خواند ز سوز سینه ما یا اباصالح
أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء
آقا بیا انتقام جدت غریبت حسین رو بگیر...
🔸تو را خواند ز سوز سینه ما یا اباصالح
آقا... امشب یه درد دلی دارم...
میخام بگم...نميدونم
اون روزی که شما می آیید...
من لیاقت دارم...
در کنارتون باشم یا نه...
آقا...
خیلی ها به ابی عبدالله هم نامه نوشتند...
اما وقتی حضرت اومدند...
در امتحان الهی رد شدند...
دست به شمشیر بردند و...
در مقابل امام زمانشون ایستادند...
آقا...
میدونم.. منم نوکر خوبی نبودم...
شیعه خوبی براتون نبودم...
اما خدا میدونه...
میام تو این مجلسها میشینم...
بخاطر اینکه شما به دلم نظر کنید...
بتونم یار واقعی شما باشم...
امام زمان...
نکنه منم آقام رو تنها بزارم...
واويلا...
نکنه اون روزی که شما میآید...
من در رکابتون نباشم...
واويلا...
آقا اصلا میخام اعتراف کنم...
میخام بگم...
من از خودم چیزی ندارم...
میام توی این هییت ها...
فقط شما به دلم نظر کنید...
شما به دادم برسید...
امام زمان...
حالا با توجه...
هر کی میخاد یار امام زمانش باشه صدا بزنه...
یا صاحب الزمان...
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم
🔸صبحم زستارهی سحرم دست کشیدم
زبانحال آقامون ابی عبدالله
🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست
🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم
شاعر: سیدرضاموید
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد...
نمیدونم جوان دارید یا نه...
الهی کسی داغ جوانش رو نبینه...
میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه...
بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...
وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...
اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
قربان غریبیت برم حسین..
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد..
قرآن کریم میفرماید:
یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است..
میدونست یوسفش سالمه..
بلاخره هم به یوسفش رسید..
اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد...
جانها فدای ابی عبدالله..
جانها فدای جوان ابی عبدالله..
شهزاده علی اکبر..
اومد کنار ابی عبدالله صدا زد:
بابا اجازه میدان بده..
حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم..
میخوای بری برو بابا..
اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم..
🔸من نگویم مرو ای ماه برو
🔸لیک قدری ببرم راه برو
بذار برای بار آخر.
قد و بالات رو نگاه کنم علی جان..
🔸برو میدان ولی آهسته برو
🔸دیدن عمه ی دل خسته برو
تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان..
همه از خیمه بیرون اومدند..
دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن..
لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه
هی صدا میزدنند:
إرحَم غُربَتَنا
به غربت ما رحم کن علی
وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک
انقده برا جنگیدن عجله نکن..
آخه ما طاقت دوریت رو نداریم..
دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان..
بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد:
رهاش کنید...
فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله
رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست..
هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان..
اما چه رفتنی..
دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه..
تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت
انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش..
🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
جوانم علی...
🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
صدا زد:
خدایا تو شاهد باش..
فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ
خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم..
رفت به سمت میدان..
یا صاحب الزمان..
جنگ نمایانی کرد..
خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد..
برگشت صدا زد بابا..
يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي
بابا دارم از تشنگی میمیرم..
فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام
ابی عبدالله به گریه افتاد..
فرمود عزیز دلم..
علی جان طاقت بیار بابا..
خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی..
برگشت به سمت میدان...
طولی نکشید..
صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه..
بابا به دادم برس..
افتاد روی اسب..
بعضی مقاتل نوشتند..
مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه..
رفت وسط قلب لشگر دشمن..
چه کردند با علی اکبر..
حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله..
دور تا دور علی اکبر رو گرفتند..
تصور کن...
یکی با شمشیر میزنه...
یکی با نیزه میزنه...
یکی با سنگ میزنه...
فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً
بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند..
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش..
ولی دیگه پاها رمق نداره..
(فجلس علی التراب)
روی زمین نشست..
دید جوونش رو قطعه قطعه کردند..
🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی
🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم
خدایا حالا حسین چکار کنه..
سر جوانش رو به دامن گرفته..
هی صدا میزنه..
ولدی علی..
دید جواب نمیده..
دوباره صداش زد..
ولدی علی..
علی جواب نمیده..
دلش طاقت نیاورد..
سر رو به سینه چسباند
دلش طاقت نیاورد.
یدفعه دیدند..
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه
ِ
ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند..
هی صدا میزنه.
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان بابا..
اُف بر این دنیا بعد از تو علی..
🔸سپه كوفه و شام استاده
🔸به تماشاى شه و شهزاده
🔸شه روی نعش پسر افتاده
🔸همه گفتند حسین جان داده
حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره..
هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره..
یه نگاه به سمت خیمه ها..
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بر در خیمه رسانم
4_6033038782851187510.mp3
2.5M
مراد زاده:
#زمینه_شب_نهم_محرم_الحرام
#شب_تاسوعا
🎼#سبک_بعد_تو_بابا
#ای_علمدارم_ای_سپهدارم
✅بنداول
ای علمدارم ای سپهدارم
ای امیر لشکرم
باوفا عباس باصفا عباس (ع)
ساقی اهل حرم
پاشو ای سقا برای طفلا
جرعه ی آبی بیار
همه بی تابن تشنه ی آبن
ندارن صبرو قرار
🔘
ای وای از دلای اهل حرم
داره جون میده علی اصغرم
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
تا که افتادی از روی مرکب
یهو حُرّی ریخت دلم
رو زمین خوردی با تن پر تیر
با دو تا دست قلم
وقتی افتادی به روی خاکا
ای یل ام البنین(س)
عدوی نامرد به سرت داداش
زد عمود آهنین
😭
تا خوردی زمین بین دشمنا
گفتی یاحسین ادرک یا اخا
ای عباس من ای عباس من
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
ای حسین من نور عین من
ای عزیز فاطمه
میاد به یادم وقتی افتادم
توی دشت علقمه
بامشک خالی نا امید بودم
با اون حال مضطرم
تاشدم بی حال اومد استقبال
مادرت باقدخم
😭
گفت عباس من گل پرپرم
قربونت برم آه ای پسرم
😭
ای عباس من ای عباس من
🔘➖➖➖➖➖🔘
#کاری_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
🕊﷽🕊
🏴#روضه_حضرت_علی_اکبر_ع
🏁#آقای_میرزامحمدی
🏴#دفتری_علی_اکبر ع
🏁#ملاعباس_چاوش
🚩#السلامعلیکیااباعبداللهوعلیکیاعلیبنالحسین..
⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ...
جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند...
حالا که حال خوبی داری میگم....
⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی...
هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ...
این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا..
خسته ، گرسنه، تشنه...
همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم...
،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره....
با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست...
♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید
شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ...
یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید...
⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود..
رحمت خدا بر این ناله ها...
وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ...
فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،،
اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند ..
بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،،
نگران برزخ و قیامتم هم هستم..
با همون خستگی اومد وارد حرم شد..
✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم ..
دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد..
عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد...
💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ...
هم سفرات هم بیدار کن ..
گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون..
همه رو بیدار کرد..
ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم..
🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید ..
🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید...
🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ...
چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه...
تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد ..
💔#آی_حسین...
چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟
📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ...
اما دید رمقی به زانوهاش نمونده..
دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره...
هی صدا میزنه: وا ولدا ...
عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ...
وقتی اومد کنار بدن علی اکبر
فبکی بکاءا عالیا
دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه
♻️#حسین....
🔆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔆
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@Asheghane_hazrat_zeynab
🕊﷽🕊
💔 #روضه_حضرت_علی_اکبر_ع
🖤 #دفتری_علی_اکبر ع
⭐️به آیه آیه قرآن محمدی صلوات
⭐️به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات
⭐️به اهل بیت رسول گرامی اسلام
⭐️به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات
(دعای فرج)
💥#السلام_علیک_یا_مظلوم_یا_اباعبدالله_یاحسین_یا_حسین_یا_حسین
💥#السلام_علیک_یا_علی_ابن_الحسین_ایها_الشهید_بکربلا
💥#السلام_علیک_یا_علی_اکبر_امام_حسین_ع
▪️داغی که حسین از غم اکبر به جگر داشت
▪️جز خالق اکبر که زِ دل حسین خبر داشت
▪️تا آن دم آخر که بریدند سرش را
▪️او دیدهٔ حسرت به سوی جسم پسر داشت
میسوخت خود از تشنگی و در دم مُردن
▪️از سوز لب خشک پسر دیدهٔ تر داشت
⬅️از امام صادق علیه السلام پرسیدند..
آقا جان اَلَّذَ الذائذ...
آقا جان لذت بخش ترین لذتها تو دنیا چیه؟
فرمود اگه فرزند پسری داشته باشی بزرگش کنی جلو چشم پدر و مادر راه بره نگاه به قد و بالای پسر کنی...
( لذت بخش ترین لذتهای دنیا آینه)
پرسیدند آقا جان سخت ترین مصیبت ها چیه؟؟
فرمود اگه همون جوون جلو چشم پدر و مادر از دنیا بره...
💔امان از دل حسین3..
🖤بمیرم برا دل داغدارت یا ابا عبدالله....
💔داغ علی اکبر چه کرد با دل حسین...
امان امان امان امان...
⬅️نقل می کنند آقایی تو حرم امام حسین ع روضه علی اکبر ع خوند میگه شب خوابیدم،، امام حسینُ ع خواب دیدم..
دیدم همه بدن امام مجروحه...
پرسیدم آقا جان...
این زخمها چیه به بدنتون..
فرمود نیزه ها و شمشیرهاییه که به من زدند...
گفتم آقا آیا مرحمی داره؟؟
فرمود بله..
وقتی شیعیانم بر منه حسین ع گریه می کنند زخمهای تن من خوب میشه...
🔹(سوز/اوج)
میگه یه مرتبه دیدم رو قلب امام حسین ع یه زخم عمیقه...
آقا این زخم چیه؟
فرمود از این زخم سوال نکن این زخم هیچ وقت خوب نمیشه...
هیچ وقت خوب نمیشه...
این زخم داغ پسرم علی اکبره...
💔بمیرم برا دل ابی عبدالله...
⬅️اگه جوون داری جوونتو بیمه علی اکبر امام حسین ع کن...
⬅️مادرایی که جوون دارین...
خدا براتون نگه داره ..
الهی نبینی داغ جوونتو...
هر پدری...هر مادری.. هزار آرزو داره برا جوونش..
هی نگاه قد و بالای جوانش میکنه...
مادر الهی داغتو نبینم مادر...
الهی عصای پیریم باشی مادر...
(اما دیدی؟؟)
اون مادری که داغ جوون میبینه...
هی مُشت به سینه میکوبه...
هی میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر...
💔قربون دل داغدارت برم یا اباعبدالله...
💔چه کرد داغ علی اکبر با دل حسین ع...
آی آبرومندا...آی حاجت دارا..
⬅️ روایت میگه هر کدوم از اصحاب که صدای ناله شون بلند می شد...
(وقتی از سمت میدان
ابی عبدالله را صدا میزدند)
آقا سریع می آمد کنار بدنها
اما آی جوون دارا...
همچنین که صدای ناله علی بلند شد...
💔ابَتا عَلَیكَ مِنّى السَّلامَ
روایت میگه ابی عبدالله افتاد رو دو کُنده زانو..
دیگه نتونست قدم از قدم برداره...
از وسط خیمه صدا زد،ولدی علی، باباصبر كن اومدم...
اوج مصیبت علی اكبر ع میدونی کجاست...
امام حسین رحمةالله الواسعه است...اینا خانواده کرمند خانواده رحمتن...
ولی امام حسین عتو كربلا یه جا نفرین كرد...
(کجا)
تا اومد بالا سر علی یه نگاه به لشكر كرد،گفت:عمر سعد،
💔 قَطِعَ الله رَحِمَک
چیكار كردی با بچه ام...
با میوه ی دلم چیكار كردی...
حسین نفرین كرد،
💔قَتَلَ الله قَومً قَتَلوک
امان امان...
نمی دونم،چه جوری ابی عبدالله اومدکناربدن
🔹(سوز/اوج)
آخ اومد کنار بدن علی.....
هرچه کرد دلش آرام نگرفت...
سر علی رو به دامن گرفت دلش آرام نشد...
سر علی رو به سینه چسباند دلش آرام نگرفت....
اگه جون داری بسم الله ....
اگر ناله داری بسم الله ....
که حاجت داری بسم الله...
📒(بگمو التماس دعا)
یه وقت دیدن حسین خم شد
💔وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ
صورت به صورت علی گذاشت....
اینجا ابی عبدالله ناله کرد گریه کرد
(یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرده کنار بدن اربا اربای علی اکبر ع بود)
هی صدا میزد...
ولدی علی... ولدی علی..ولدی علی...
🍁تا کنارت با دو زانو اومدم...
🍁عزیز لیلا
🍁جلوی چشای بابا...
🍁دستُ پا مزن مسیحا
🍁ارباً اربا زیر تیغا...
🍁نمیدونم چی کشیدی
🍁اولین باره میبینم...
🍁جلوی بابا خوابیدی
🍁مثل بارون اشک میریزم..
🍁 آبرو دارم عزیزم...
🍁تا که یک بابا نگویی..
🍁 از کنارت بر نخیزم...
🍁 غرق آه آتشینم...
🍁کنارتنت میشینم...
🍁 تیکه تیکه بدن تو رو...
🍁من روی عبا می چینیم..
هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله به اشک و آه و ناله امام حسین به حق اون لحظه ای که تو کربلا بلند بلند گریه کرد....حاجتتو مد نظر بگیر..صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگوووو
یا حسیــــــن...یا حسیـــــن
👇 حذف نشه لطفا👇
💔هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
نوحه حضرت علی اکبر
توئی شمع شبستانم چرا در پیش چشمانم
شدی مانند گل پرپر علی اکبر علی اکبر
بجان مادرم زهرا لب خونین ز هم بگشا
بگو بار دگر بابا علی اکبر علی اکبر
گل سرخ و سپید من امید من امید من
شهید من شهید من علی اکبر علی اکبر
جوانم را فدا کردم چو جان از خود جدا کردم
که تقدیم خدا کردم علی اکبر علی اکبر
پسر خون در رُخش جاری پدر گرم عزاداری
حرم در گریه و زاری علی اکبر علی اکبر
صدایت مانده در گوشم دگر بعد از تو خاموشم
دگر آبی نمی نوشم علی اکبر علی اکبر
بپوشان زخم خود شاید که زینب از حرم آید
به رویت دیده بگشاید علی اکبر علی اکبر
موضوع: #حضرت_علی_اکبر
سبک: #مدینه_شهر_پیغمبر
شاعر: #حاج_غلامرضا_سازگار (#میثم)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه حضرت علی اکبر
الهی می رود میدان عزیز بهتر از جانم
نبی را اشبه الناس و یگانه روح و ریحانم
علی جانم ، علی جانم
خداوندا ز شوق تو بود سر مست شیدایی
که میدان رفتنش باشد در این صحرا تماشایی
علی جانم ، علی جانم
به میدان می رود اکبر لبش تشنه تنش خسته
جوانی اش به یاد آرد مرا پهلوی بشکسته
علی جانم ، علی جانم
موضوع: #حضرت_علی_اکبر
سبک: #مدینه_شهر_پیغمبر
شاعر: #ژولیده_نیشابوری (با تغییر)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه حضرت علی اکبر
جوانان بنی هاشم بیائید از حرم بیرون
زمین کربلا گشته ز خون اکبرم گلگون
واویلا آه و واویلا شده پرپر گل لیلا
من آن خونین جگر هستم که چشم از زندگی بستم
خداوندا بدادم رس جوانم رفته از دستم
واویلا آه و واویلا شده پرپر گل لیلا
علی فرقش دو تا گشته علی از ما جداگشته
علی صورت زخون شسته علی عطشان فدا گشته
واویلا آه و واویلا شده پرپر گل لیلا
موضوع: #حضرت_علی_اکبر
سبک: #مدینه_شهر_پیغمبر
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه حضرت علی اکبر
بیا برو ای پسرم دست خدا به همراهت
اما کمی آهسته تر تا که کنم خوب نگاهت
نمک تو هیچ کسی تو دنیا نداره
بدون تو دنیا دیگه معنا نداره
می لرزه کرب و بلا به زیر قدمهات
با رفتن تو دیگه جون بابا نداره
علی جان
زیر بازوهام رو باید دیگه اباالفضل بگیره
آخه با دیدن تنت به خیمه ها پام نمیره
با دیدن تو ز جون سیر می شم علی جان
کنار جسمت زمین گیر می شم علی جان
جوون رعنای بابا پیش تن تو
همه می بینن که من پیر می شم علی جان
علی جان
موضوع: #حضرت_علی_اکبر
سبک: #تا_مشکتو
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه حضرت علی اکبر
سوی میدان برو ای مه انورم قدری آهسته تر نازنین دلبرم
که بود دیده ام به رهت از قفا آه و واویلتا، آه و واویلتا
برده دین و دلم قد و بالای تو آتشم می زند چشم شهلای تو
نظری کن پسر پدرت در نوا آه و واویلتا، آه و واویلتا
سر منِه روی خاک گل زیبای من آتش افکنده ای به سراپای من
عمه در خیمه گه به غمت مبتلا آه و واویلتا، آه و واویلتا
از چه خونین شده طرّه ی موی تو برده هوش از سرم جلوه ی روی تو
تشنه کامیِ تو زده آتش مرا آه و واویلتا، آه و واویلتا
موضوع: #حضرت_علی_اکبر
سبک: #همه_جا_کربلاست
شاعر: #موحد (با تغییر)
❣﷽❣
🔘 #دفتری_عباس_ع (4)
🔘 #روضه_حضرت_عباس_ع
🔘 #کرامت_حضرت_عباس_ع
💠اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔺بر بازوی افتاده به خاک ابالفضل صلوات
🔺برچهره ی ماه تابناک ابالفضل صلوات
🔺افتاده به روی خاک عباس علی
🔺برقد رشید چاک چاکش صلوات
💠(دعای فرج)
◽️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبَاعَبْدِالله …
السلام علیک یا قمر العشیره یا ابالفضل العباس ع
یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ، اِکْشِفْ کَرْبِی بِحَقِّ اَخیکَ الْحُسَیْن
▪️سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
▪️سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس
▪️سلام باد به چشم و به دست و بازویش
▪️درود باد به ماه جمال دلجویش
▪️ملقّب است به باب الحوایجی آری
▪️بیا و دست گدایی دراز کن سویش
▪️تمامی شهدا غبطه می برند به او
▪️که هست صحنۀ محشر پر از هیاهویش
▪️سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
▪️سلام حضرت زهرا به حضرت عبّاس
🔶ثروتمند بود اونقدر عاشق عباس بود هر ماه در آمدش رو نصف میکرد میگفت اینم سهم عباس…
(همه مردم میدونستند این مجنون عباسه…این آقا ابالفضل العباس رو خیلی دوست داره)
یه دختری خدا بهش داد، دخترش سرطان خون گرفت, همه جا بردنش برا مداوا، دکترا گفتن این دختر رفتنیه، موندنی نیست، دیگه قادر نیست حرکت کنه، دختر ۵ ساله نمیتونه راه بره.
(بعضیا بهش طعنه میزدن، میگفتن این ابالفضلیه …این چرا درمونده شده، تو ثروتی که داشت سهمشو با عباس جدا میکرد ، چرا ابالفضل محلش نمیده، چرا نگاش نمیکنه )
یه شب دلش خیلی شکست گفت آقا من بی ادب نیستم… اما دیگه مردم زخم زبونم میزنن،
منو خجالت زده نکن ، آقا جان یا باب الحوائج منو جلو بچه ام شرمنده نکن.
با گریه خوابش برد…
نصف شب دید دخترش صداش میزنه…
بابا بلند شو بابا…
(اوج) دید بچه سالمه ، رو پا ایستاده…
(دخترم عزیزم چی شده بابا)
صدا زد بابا ,خوابیده بودم ، دیدم یه آقایی بلند قامت ، دستی در بدن نداشت، گفت دخترم برو باباتو صدا کن... بهش بگو حالت خوب شده ، بگو عباس سلام رسوند ، به بابات بگو ...یه عمر سهم ابالفضل دادی اینم سهم ابالفضل… ابالفضل برات جبران کرد…
🔰یا ابالفضل …۳
حاجت دارا کجا نشستند،گرفتارا کجا نشستند،
(اوج) آخ مریض دارا کجا نشستند ، جوون دارا کجا نشستند …
(باب الحوائج کربلاست…)
⬅️امان امان…
⬅️یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا
(شفا همه مریضا بلاخص مرضای منظور )
🔰تا صدای ناله ابالفضل از سمت علقمه بلند شد…
اخا … ادرک اخا … برادر حسین برادرتو دریاب…
(میتونی تصور کنی چی به دل حسین گذشت اون لحظه، یه چشمش سمت خیمه ها یه چشم سمت علقمه)
سراسیمه خودشو رسوند کنار بدن ابالفضل… اما چه ابالفضلی …
📿برام عزیزی …(ابالفضلم داداش …)
📿برام عزیزی …
📿اینجوری دست و پا نزن بهم میریزی
📿از اون قد رشید تو نمونده چیزی
📿 هنوز علمدار منی، پاشو پاشو
📿همه کس و کار منی، پاشو پاشو
📿هیچکی ازت آب نمیخاد, پاشو پاشو
📿فقط میگن عمو بیاد پاشو پاشو
ابالفضلم پاشو بریم خیمه, آخ سکینه چشم انتظاره… رقیه ام چشم انتظاره
آخ رباب چشم انتظاره
نگاه کرد دید عباسش داره گریه میکنه…
عباسم داداش…
چرا گریه میکنی …
گفت حسین جان…
الان که من افتادم ، داداش اومدی سرمو به دامن گرفتی …
آخ حسینم …گریه ام برا اون لحظه ایه که سرت زمین بیفته…اما کسی نیست سر تو به دامن بگیره
(دشتی)
💢کرم یک قطره و دریا اباالفضل
💢گرفتاری بگو یک یا اباالفضل
💢بود مشکل گشای خلق عالم
💢در این دنیا و آن دنیا اباالفضل
‼️هر چقدر ناله داری به امید ناامید شده ابالفضل دستتو بیار بالا … حاجتتو مدنظر بگیر سه مرتبه ناله بزن بگو یا ابالفضل…
⭕️و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@Asheghane_hazrat_zeynab
❣﷽❣
🔳#روضه_حضرت_عباس_ع
🔳#دفتری_عباس_ع ( 3)
🔻شیران دلیر کربلا را صلوات
🔻آن جمع خیام نینوا راصلوات
🔻برساقی لشکر و علمدار حسین
🔻تقدیم به نورچشم زهراصلوات
(دعای فرج)
🔷السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ
السلام علیک یا ابالفضل العباس
یا ابالفضل 3
⬅️یه مسیحی از تجارت تهران خدا فقط تو دنیا یه دختر بهش داده..تومور مغزی گرفته ..چند بار عمل کردن کاسه سرش و چند بار برداشتن دوباره گذاشتن.. یه شب گفتند آقا دیگه دخترت خوبشو نیست..
مادرش میگه گفتم نمی خوام بچم تو بیمارستان بمیره.. حالا که داره میمیره می خوام ببرم خونه خودم دستورات دینمون را براش پیاده کنم.
مسیحی ارمنی دخترش رو برمیداره میاره منزلش..
⬅️پدر میگه من طاقت دیدن آب شدن بچه ها نداشتم از خونه زدم بیرون گفتم لحظه جون دادن بچه ام نباشم
تو خیابونای تهران می رفتم یه مرتبه دیدم یه جایی زن صدا میاد
(همراه کشش👇👇)
ای باوفا (ابالفضل) 3
مشکل گشا (اباالفضل)3
یه پیرمردی رو دید گفت چه خبره..
پیرمرد گفت مگه مسلمون نیستی؟؟نمیدونی چه خبره؟؟
گفت من ارمنی هستم .
پیرمرد گفت حسین مارو میشناسی؟ گفتم بله..
گفت عباسمونو چی؟؟ گفتم بله ابالفضل تونو می شناسم.
گفت این ضریحو ساختیم داریم میبریم کربلا رو قبر ابالفضل نصب کنیم.. امشب مهمان ماست .. اومدیم وداع کنیم.
میگه ناخواسته کشیده شدم به سمت این ضریحی که میخواد بره کربلا
گفت شبکههاشو دستم گرفتم ..صورتمو روش گذاشتم ..
⬅️ (اوج) گفتم یا ابالفضل.. آقا شنیدم خیلی به حسین ارادت داری..شنیدم خیلی حسینتو دوست داریآقا
اومدم بگم تورو به جان حسینت قسم دخترم داره میمیره.. اگه واسطه بشی خوب بشه قسم میخورم مسلمان بشم..
⬅️میگه گریه کردم سوار ماشین شدم اومدم خونه دیدم خونه شلوغه..خودمو آماده کرده بودم بهم تسلیت بگن.. از پله ها که بالا می رفتم همه نگاه می کردند گریه می کردم..
وارد که شدم دیدم دخترم تو اتاق داره راه میره ..تاچشمش به من افتاد صدا زد بابا کجا رفته بودی.. گفتم چطور بابا.. بابا من که افتاده بودم دونفر اومدن سمتم.. گفتن وقتش تمومه.. داشتن می بردند سمت آسمان..
یه وقت یه آقای جلو راه اینا رو گرفت..فرمود ولش کنید..برش گردونید..( گفتن آقا وقتش تموم شده)
فرمود باباش منو به حسینم قسم داده ..
گفت منو داشت برمیگردوند گفت ما به عهدمان عمل کردیم به بابات بگوبه عهدش عمل کند
میگه حرفهای دخترم که تموم شد..شروع کرد گریه کردن..
بابا جان چرا داری گریه میکنی
(بابا حالا که حالت خوب شده چرا داری گریه میکنی)
(اوج)صدا زد بابا..گریه ام برای خودم نیست بابا
گریه ام برای اون آقاست ..بابا...نمیدونم آقای به این نازنینی چرا دست در بدن نداشت..
✨سقای دشت کربلا( ابالفضل)3
✨دستش شده از تن جدا( ابالفضل)3
✨ای با وفا ابالفضل
✨مشکل گشا ابالفضل
✨درده دوا ابالفضل
ان شاالله بری کربلا...
وقتی برسی کربلا اولین گنبدی که نگاه میکنی گنبد آقات ابالفضله..
امروز کیا باابالفضل کار دارند..
اونایی که گرفتارند مریض دارند مشکل دارند کجا نشستند اونی که جوون داره التماس دعا داره کجا نشسته
باب الحوائجه... آقایی که ارمنی هم بیاد در خونه اش ناامید بر نمیگرده
(میدونید یعنی چی؟؟
یعنی میخواد بگه آی مردم عباس بی جوابت نمیزاره)
جایی که ارمنی بی جواب بر نمیگرده ..مگه میشه گریه کنه حسین دست خالی برگرده
مگه میشه گریه کنه مادرش زهرا بی جواب برگرده
🔘امروزخدا رو قسم بده به آبروی ابالفضل.
اون آقایی که دستاشون ازبدن جدا کردند..
تیر به چشم نازنینش زدن..
عمود آهن به فرقش زدند..
همچین که از بالای مرکب با صورت رو زمین افتاد..
آقایی که هیچ وقت به امام حسین برادر نگفته بود
صدا زد.. اخا ادرک اخا..
برادر برادرتو دریاب
امان امان
آخ حسین اومد کنار بدن ابالفضل
سر عباسشو به دامن گرفت
گفت حسین جان..
پاکو کن چشمامو از خون
که تا بینم رخ زیبای بی جون
(کارش داری؟؟)
آخ طبیب و باب حاجاتی ابالفضل
علمدار رشیدم یا ابالفضل
اگه برادر داری خدابرات نگه داره
الهی پر پر شدن برادرو نبینی
الهی هیچ عزیزی دست وپا زدن عزیزشو نبینه..
چه گذشت به دل حسین..
گفت
💥جلوچشای من( پاتو نکش زمین)3
💥تو رو خدا پاشو یل ام البنین
💥 بدون تو چجوری من برگردم
💥خون دل از چشام میاد نم نم
💥خمیده میشه کمرم کم کم
(داداش)
💥جواب زینب و خودت پاشو بده
💥از دم خیمه ها به اینجا زل زده
💥پاشو که آبروم داره میره
💥اگه پاشی علی نمی میره
💥رحمی بکن برادرت گیره
(داداش)
💥باور نمیکنم
💥دستات جدا شده
💥خونی شده چشات
💥فرقت دوتا شده
💥تو رو به حق حیدر کرار
💥پاشو علم رو از زمین بردار
💥تا بچه هام نرن سرِ بازار
(شاعر ؛ حامد شریف)
(سجاد شرفخانی)
هرچقدر ناله داری مریض داری جوون داری حاجتمندی گرفتاری سه مرتبه ناله بزن بگو #یاابالفضل...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت