یه نقلم اینه به قافلشون حمله کردن سادات و سر بریدن در غذای حضرت سم ریختن اونموقع تو ساوه ناصبی زیاد بودن گفتن ببرین قم خانم پاشو گذاشت قم چه جمعیتی پای ناقه اومدن گریه کردن هیچ مردی ام جلو نیومد همه از دور سرشون پایین بود و گریه میگردن ما کجا که دختر موسی بن جعفر شهر ما بیاد هی گل میزدن گل می پاشیدن یک مرد اومد جلو موسی بن اخرج که ببره خونش صدا زد کی مثل من لیاقت داره عنان ناقه ی خواهر امام رضا رو بگیره نمیشه شام نرفت این یه خواهره امامه اماده ای... این جا فقط زنا جلو اومدن مردا عقب واستادن اما شام فقط مردا جلو اومدن زنا عقب بودن زنا سنگ میزدن مردا کتک می زدن بازیشون گرفته بود سرارو بهم میزدن... ای وای گفت چادرم روی سرم بود به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود به جایی نگرفت چقدر مردم این شهر ولایی خوبن که سرم نشکستن خدایی خوبن اما من کجا شام کجا زینب بی یار کجا من کجا شام کجا کوچه و بازار کجا اینجا وقتی حضرت معصومه از ناقه پیاده شد زنای قم صف واستادن دونه دونه میومدن دست بی بی رو می بوسیدن بی بی جان خوش اومدین... اما تو شام مرحوم ذهنی از مدینه تا مدینه داره هفتصدتا رقاصه اومدن جلو این قافله میرقصیدن کف میزدن... گریه کن گریه کن گریه کن بخدا زینب جاش بزم شراب نبود گریه من بخدا زینب حقش نبود کوچه و بازار گریه کن بخدا حقش نبود یه نامحرم زینب و بزنه گریه کن گریز همه کربلاست اما میخوام مدینه باشه قربون گریه های شما بی بی 17 روز تو قم بود فقط عبادت و گریه دیدن به به چه تشیع جنازه ای راه انداختن خونه ی مردم خالی شد همه اومدن باخودشون میگفتند همون یهبار فاطمه رو شب دفن کردن بسه اینجاست میگه مردم این شهر ولایی خوبن آی جوان ننه آی قد کمان ننه تا که یک بار نیوفتد پدری روی زمین مادری پیش نگاه همه صدبار افتاد ای کاش فقط افتادن بود ریختن سرش جلوی چشای علی خیلی سخته ناموستو بزنن هی میزدن فاطمه آخ میگفت علی روشو برگردوند دیدم یکی میگفت دستش را شکستم یه روز بهم تو این شهر خیبر شکن میگفتن لقب پلوونو فقط به من میگفتن حالا که مرد صبرم مغیره پلوون شد قنفذ رجز میخونه هرچی که خواست همون شد ….. با بودن من سیلی و کوچه یک اتفاق غیر ممکن بود اسما چرا تابوت میسازی این چوب گهواره ی محسن بود آن دوره ی عشق و وفا یادش بخیر آن روز با صفا یادش بخیر شب عروسی یادته بابات میگفت پیر شی به پای مرتضی یادش بخیر نفس من نفس بزن خانومم... ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─

پُر شده از گُل، گلشنِ منظومه ام... #روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ حضرت معصومه سلامٌ عليك... پُر شده از گُل، گلشنِ منظومه ام من غلامِ حضرتِ معصومه ام *حضرت معصومه در شهر قم غريب بود، اين همه راه از مدينه به عشقِ برادر اومد، اما موفق به ديدنِ برادر نشد، دَمِ آخري صدا ميزد: رضاجان! رضاجان!... امشب مجلسِ عزايِ حضرتِ معصومه است، مگه ميشه مجلسِ عزاي خواهر باشه، برادر نياد؟ مگه ميشه امشب امام رضا نظر نداشته باشه...* برسانيد خبر را به برادر امشب كه بيايد به كفن كردن خواهر امشب * از مدينه حركت كرد بياد بره خراسان برادر رو ببينه، اما موفق به ديدنِ برادر نشد، اما مَردم من يه خواهر رو سراغ دارم راهش به برادر خيلي نزديك بود...* از حرم تا قتلگه زينب صدا ميزد: حسين دست و پا ميزد حسين، زينب صدا ميزد: حسين * همچين كه بي بي مي دَويد سمت قتلگاه، چادر مي رفت زيرِ پاش هي ميخورد زمين، هي بلند ميشد مي گفت: حسين!...* از تلِ زينبيه، زينب صدا ميزد: حسين! هر جا به هر بهانه، زینب صدا ميزد: حسين! *خوب شد حضرت معصومه نرسيد خراسان ببينه برادرش مثلِ مارگزيده به خودش ميپیچه، اما بي بي جان! عمه جانتون اومد بالايِ بلندي، نگاه كرد ديد شمر رويِ سينه ي حسينش نشسته، حسين....* از تلِ زينبيه، زينب صدا ميزد: حسين! با قامتی خمیده، زينب صدا ميزد: حسين! رنگش ز رخ پریده، زينب صدا ميزد: حسين! در زیر تازیانه، زينب صدا ميزد: حسين! * از لابه لاي دستاي شمر، يه مرتبه ابي عبدالله نگاهش افتاد ديد زينب آمده، ديگه صداش جوهره نداشت، ديگه دستاش حركت نداشت، با گردشِ چشم اشاره كرد برگرد زينب، خواهرم تو طاقت نداري ببيني...* آتش است اينجا نسوزي چون سپند يا برو يا چشم هايت را ببند با نگاهش حرف ها ميزد حسين پيشِ زينب دست و پا ميزد حسين * مرد قم برا حضرت معصومه گُل آوُردن، خيلي احترام كردن، وقتي وارد شهر قم شد گُل بارونش كردن...گفت: داداش!* در كوچه ها با حالِ بيمارم نبردن وقتي رسيدم سمتِ بازارم نبردن اين معجري كه رويِ سر دارم نبردن اي كاش مرغي را كسي بي پر نبيند جسمِ برادر را كسي بي سر نبيند هر كس كه بيند كاشكي خواهر نبيند *داداش من اومدم شمارو ببينم، ولي نديدم، ولي زينب اومد نگاه كرد، يه بدنِ بي سر، حسين....* #حاج_عباس_حیدرزاده #روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─

•دوباره آمده ام.. #سینه_زنی و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها دوباره آمده ام تا به من بها بدهی مرا مریض کنی و مرا شفا بدهی گره به کار من افتاده اِی کلید بهشت خدا کند که به من فرصت دعا بدهی من از زیارت قبلی خراب تر شده ام خدا کند به من بی پناه جا بدهی من از زبان رضا با تو درد دل دارم مگر که پاسخ این ” اشفعی لنا ” بدهی تو آمدی و مقام رضا مشخص شد تو خواستی که کلیدی به دست ما بدهی دلم برای محرم چه زود تنگ شده مگر که باز تو امضای کربلا بدهی هزار عید فدای دو روز ماتم تو اگر اشاره کنی ، رخصت عزا بدهی تمام سال برای تو روضه می گیریم هزار مرتبه هم در عزات می میریم شاعر : مجید تال #سید_مجید_بنی_فاطمه #روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─

•ماییم گدای حضرت معصومه.. #روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها ماییم گدای حضرت معصومه محتاج عطای حضرت معصومه همراه رضا ز دیده خون میریزیم در روز عزای حضرت معصومه آمد ز مدینه تا که در قم باشد در مملکت امام هشتم باشد شاید که خدا نخواست تا مرقد او مانند مزار فاطمه گم باشد در سر هوسِ دیدن دلبر دارد بر سینه‌ی خود داغ برادر دارد افسوس که تا دیار ساوه آمد دیگر نتوانست قدم بردارد زخمی به جگر داشت و در تب میسوخت از داغ برادرش مرتب میسوخت هر جا که سرِ دردِ دلش وا میشد میگفت: "امان از دل زینب" میسوخت با ناله دو چشمان ترش را وا کرد تا سِیر کند دور و برش را، وا کرد نومید ز دیدن برادر بود و با ذکر رضا بال و پرش را وا کرد صد آه اگر بر جگرش افتاده هر چند جدا ز دلبرش افتاده کِی بر بدن برادرش رقصیدند ؟ کِی دست کسی به معجرش افتاده ؟ او خواهر یک امام بود.. و زینب.. او شاهد احترام بود.. و زینب.. کِی راهی شهر شام بود.. و زینب.. در مجلسی از حرام بود.. و زینب.. شاعر : #محمد_مربوبی حضرت معصومه (س) این همه راه رو تا ایران اومد به شوق دیدار امام رضا (ع). روایت میگه دستخط امام رضا تو بغل حضرت معصومه بود؛ همچین که زمین افتاده داره جون میده، نامه رو تو بغلش گرفته، هی زیر لب رضا رضا میگه و داره جون میده... اینجا یه خانمه برا دفاع از ولایت این‌همه راه اومده، اومده کمک امام رضا باشه. اما قربون اون خانمی برم که تا درِ خونه‌ش رو زدن، صدا زد علی جان من میرم پشت در، در رو باز میکنم .. "هیزم آورده که آتش بزنند این در را پشت در حضرت زهراست، خدا رحم کند" (گریز دوم رو بگم؟!) نامه امام رضا تو بغلشه هی رضا رضا میگه و جون میده؛ اما بمیرم برای اون خانمی که تو لحظات آخر، پیراهن خونی حسین رو تو بغلش گرفته، هی رضارضا میگه وجون میده امابمیرم براون خانمی که تولحظات آخر پیراهن خونی حسین روتوبغلش گرفته هی میگه حسین #سید_رضا_نریمانی #روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─

مسلم فاخر فاخر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بنام خدا #عظمت_جمکران #گریز_به_قیام_حضرت_مهدی_ع اولار روز سه شنبه سینه پرغم یاغار گوز یاشی گوزلردن چو زمزم دولار مهدی آدی آفاقه هر دم عزیزان. کوی جانان جمکراندی وقار ملک ایران جمکراندی کیم ایستورکی رخ مهتابی گور سون جمال مهر عالم تابی گورسون و یا دنیاده ده در نابی گورسون اوزون وورسون بو بحر بیکرانه دئسین لبیک امیر انس و جانه عزیزان عشق دریاسی درین دی بو بحر پر خطر شور آفرین دی بوتون. زائرلری اهل یقین دی ولیکن مهدی اول ماه دل آرا گزیر بو بحر پر طوفان دا تنها کویری ایلیوب دی کوی جنت بلی وار جمکراندا آیری لذت چیخور یاددان او یئرده رنج ومحنت بو شهرین عز و جاهی ماسوادی اونون توپراقی چوخ درده دوادی دل صحراده دریا بسله نوبدی اورا گویدن ملائک هئی انوبدی انوب زائرلرین آنلین ئوپوب دی بو درگاهین دری دار الشفادی علاج سیز ددلره الحق دوادی بورا صحرا دگول بحر خزردی بو مأوایه گلن لر منتظردی دعالر مستجاب و پر ثمردی وئرور جولان بو مأواده ملک لر تاپور بیر آیری آرامش اورک لر بو یئرده روز و شب گوزلر اویاقدی تامام گوزلر پی بیر اتفاق دی چون اوردا مهدی زهرا قوناقدی بو شهرین شهریاری هی قان آغلور خانم معصومه ئونلا سینه داغلور دولار بیر گون نوای حق جهانه چاتار بانگ انا الحق. آسمانه دیر لبیک هامو صاحب زمانه قیام ایلر بو یئردن پور حیدر اونا احسن دیر زهرای اطهر یازوب فاخرده یاران خسته جانم توانیم یوخدی بی تاب و توانم گوزوم یولاردادی من باغری قانم سه شنبه چوخ ملول و دل غمینم گوزوم یول گوزلویور زار و حزینم ایا صاحب زمان گویلر دومان دی بهار عمروموز مولا خزان دی بوتون عاشق لرین قدی کماندی دعا ائت یئر اوزی عدلیله دولسون آقا اذن ظهورون صادر اولسون 🖊️مسلم فرتوت فاخر http://eitaa.com/mo1346 •┈┈••✾✾✾••┈┈• https://t.me/moslm_fakher کانال اشعار فاخر (احباب الهدا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

❣﷽❣ 🌸 #ورود_حضرت_معصومه_س 🌸 #سبک باید باز بزنم دل و به دریا 🌸 #پیشنهادم 👌👌 اومدی پاییزه دل ما بهاره بارونه رحمته که داره میباره توی شهرقم از آسمون بالا به قدمهای تو میریزه ستاره ای وجود پاک تو به اهل قم راه نجات بر تو و مقدم تو بر گل رویت صلوات چشم ما و کرم تو دست خالی نمیریم از حرم تو 🌸فاطمه جان از وجودت شده مدینه ی ما قم توی صحن حرم میشه دلامون گم جلوه ی کبریا بضعه ی پیمبر مادر عالمی فاطمه ی دوم خواهر امام رضا کریمه ی آل عبا ای سلاله ی بتول فاطمه اشفعی لنا کویره دل شده دریا از قدمهای تو ای دختر موسی 🌸فاطمه جان ای کریمه مارو جزء زاءرات کن دلامون کفتره گنبد طلات کن عشق و جان رضا ای خواهر سلطان یه نگاهی به ما باگوشه نگات کن از توو صحن آینه میریم تامشهدالرضا میگیریم از داداشت زیارت کرببلا مثه بین الحرمینه قم و مشهد حرمه دو نوره عینه 🌸فاطمه جان ابوذر رییس میرزایی (بهار) ┈

. #ورود_حضرت_معصومه_به_قم این نغمه ها از عالم بالا می آید باچه شکوهی دختر موسا می آید دارد به سوی شهر قم زهرا می آید معصومه دارد با برادرها می آید صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است ای خاک خشک قم ببین باران رسیده روزی رسان سفرهء ایران رسیده ای اهل گریه، خواهر سلطان رسیده با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده قربان چشمان تر و شب زنده دارش جانم فدای آن غم و حال نزارش گل بود، اما نیمه های راه، پژمرد بسکه دلش را دوری یارش می آزُرد او را به روی دست خود، یک شهر می بُرد از کوچه رد می شد ولی سیلی نمی خورد در قم، چهل تا قلدر جنگی نمی دید مثل مدینه کوچهء تنگی نمی دید شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا... شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا... نشکست هر دو زیور او مثل زهرا خونی نمی شد بستر او مثل زهرا داغی مگر بر سینهء او ماند اصلاً از محرم خود رو نمی گرداند اصلاً میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده دامان این آتش به خیمه هم رسیده باید به استقبال این غم، سال ها رفت زینب به جنگ اغلب جنجال ها رفت خیمه در آتش سوخت و خلخال ها رفت دست حرامی ها به سوی شال ها رفت می زد میان کوچه ها فریاد زینب هرجا کسی افتاد، می افتاد زینب شاعر:#رضا_دین_پرور ✍ #حضرت_معصومه .........................................................