eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
794 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_net/کربلایی سید مهدی حسینی14001208eheyat-hoseini-roze.mp3
زمان: حجم: 5.65M
|⇦•دواى درد بى تابى... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی•✾•
زمزمه_بند اول گدای دوره گردم و.mp3
زمان: حجم: 606K
🏴بند اول گدای دوره گردم و،دخیل کاظمینتم همسایه ی قدیمیه،عزیز و نورعینتم دستای خالیمو ببین،نذار بیفته روم زمین کریمی و ابن الکریم،یه عمره زیر دِینتم یه کاظمین داری آقا،منو دیوونه کرده همون دو گنبد طلا،منو دیوونه کرده دلم رو برده،هوای صحنت جایی نداره،صفای صحنت میزنه قلبم،برای صحنت دو تا ستاره،چه میدرخشه،تو آسمون کاظمین دو باب حاجات،پدر بزرگ و،نوه جوون کاظمین (ای اهل عالم)۲ منم گدای کاظمین 🏴بند دوم میونه زندون بلا،بودی چه زجرا کشیدی حتی یه لحظه ام آقا،خوشی تو عمرت ندیدی مثل بابات علی آقا،بودی اسیر غصه ها خیلی از این نامردا تو،زخم زبون ها شنیدی به زیر اون شکنجه ها،بودی میرفتی از حال تا می شِنیدی ناسزا،زودی میرفتی از حال فضای زندون،برید امونت سندی ملعون،بلای جونت با ضربه شلاق،می برد توونت تو خسته بودی،شکسته بودی،نداشتی جون تو پیکرت با کنده ها تا،زمین میخوردی،می بردی اسم مادرت (آه و واویلا)۲ غریب امام کاظمین 🏴بند سوم من بمیرم آقا جونم،با زهر کینه کشتنت اون لحظه های آخرت،به یاد جدت افتادی یاد لب خشک حسین،کردی و روضه خون شدی شد پاره پاره جگرت،به یاد جدت افتادی نبود کسی بالا سرت،تنهای تنها بودی نبودش اونجا خواهرت،تنهای تنها بودی کسی نیومد،دور و بر تو نشد جسارت،به پیکر تو نرفت رو نیزه،آقا سر تو خدارو شکر که،خواهر نداشتی،بره اسارت ای آقا خداروشکر که،به دختر تو،نشد جسارت ای آقا (آه و واویلا)۲ حسین غریب کربلا
حاج منصور ارضیShahadat_Emam_Kazem_Arzi_1401.mp3
زمان: حجم: 9.25M
متن شعر روضه علیه السلام - من جدا از تو گرفتارم با تو خوبم حق بده سر به درخانه‌ی تو می‌کوبم مثل آهوی فراری به تو رو آوردم بغلم کن شود آرام دل آشوبم مثل چشم تو ضریحت چه به هم ریخت مرا جذبه‌ی دیدن تو کرده چنین مجذوبم رونمایت همه‌ی زندگیم را بدهم پرده‌ی محمل خود باز کن ای محبوبم گر بگویند که یک حاجت از این خانه بخواه طلب وصل تو را می‌کنم ای مطلوبم بار افتاده‌ی ما را برسان کربُ بلا زائر حضرت ارباب نما محسوبم مادرم با نمک روضه‌ی تو شیرم داد من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم خیزران گفتم و دیدم دهنم درد گرفت سالیانی‌ست عزادار لبی مضروبم لبه‌ی چوب کجا صورت محبوب کجا؟ مشت مانند رقیه به لبم می‌کوبم سجاده‌ها زجلوه‌ی روحانی تو اند زندانی خدا همه زندانی تو اند با دست‌های بسته مناجات دیدنی‌ست یک گوشه‌ای نشسته مناجات دیدنی‌ست در زیر تازیانه خدا را صدا بزن آه ای غریب قید ملاقات را بزن جایت کم است بال و پرت را تکان مده دیوار محکم است سرت را تکان مده تا ساقت خمید، خمیده شدی تو هم زنجیر را کشید، کشیده شدی تو هم خورشیدی و به جانب گودال می‌روی ساقت تکان که می‌خورد از حال می‌روی بالت به میله‌های قفس گیر می‌کند با این گلوی بسته نفس گیر می‌کند این چارتا غلام غریبت کشیده‌اند انگار تخته‌ها به سلیبت کشیده‌اند یک گوشه دختران خودت را صدازدی با دست و پای بسته شده دست و پا زدی
WWW.SHIA-NEWS.COM17161_355.mp3
زمان: حجم: 2.21M
متن روضه امام موسی بن جعفر علیه السلام-مرحوم كافی امروز می خواهم همه شما را به کاظمین، حرم موسی بن جعفر(ع) ببرم. میل دارید برویم؟ « السلام علی المُعَذَّبِ فی قَعرِ السُّجونِ. » امروز چراغهایتان را خاموش کنید. چرا؟ برای اینکه در سلامی که به موسی بن جعفر(ع) می کنید، می گویید: سلام ما برآقایی که در آن تاریکیهای زندان، درآن سیاه چالها جایش دادند. « السلام علی المعذب فی قعر السجون و ظلم الوطامیر ذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیها بذل الأستخفاف.» بی تو گلزار جنان ای دوست زندان من است چون تو باشی در برم زندان گلستان من است مونسم در کنج زندان چون کسی جز دوست نیست محبس تاریک هارون باغ رضوان من است چهارده سال، او را از این زندان به آن زندان می بردن. می دانم هیچ موقع زندان کشیده اید یا نه؟ زندانیها صبح تا بعد از ظهر دور هم برای همدیگر صحبت می کنند، حرف می زنند. اما همین که نزدیک غروب آفتاب می شود تمام غمهای عالم می آید روی دل این زندانی  را می گیرد. یک دفعه به فکر می فتد: ای خدا! الان بچه هایم چه می کنند؟ یک دفعه فکر می کند، آیا امشب زن و بچه ام چیزی دارند یا نه؟ مسّیب می گوید: یک وقت دیدم آقا دارد ناله می کند. آقا دارد ضجه می زند. خیلی حالش منقلب است. گفتم: آقا جان! چه شده امشب خیلی ناراحتی؟ صدا زد: مسیب! به خدا دلم برای رضایم تنگ شده است. می خواهم بروم مدینه پسرم را ببینم. می خواهم بروم مدینه رضایم را ببینم.
هدایت شده از 🍀یاران موعود🍀
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 شهادت_امام_کاظم(ع) 🌴فدایی تو منم 🌴خونه‌ی تو وطنم امام_زمان لبیک_یا_خامنه_ای