WWW.EMAM8.COM53770_1398417103824_1238914.mp3
زمان:
حجم:
1.24M
#دفاع_مقدس_و_شهدا
#شهدا
نوحه برای شهدا -(شهیدا برای ما دعا کنید
شهیدا برای ما دعا کنید
دلارو راهیِ کربلا کنید
همیشه هر جایی،دل به شما بستیم
قسم به نام عشق،مدیونتون هستیم
شما ها عزیز و نور عین شدید
شماها فدایی حسین شدید
شهیدا برای ما دعا کنید
دلارو راهیِ کربلا کنید...
عَکسای زیباتون،قبله نمای ماست
نشونیِ راهِ،کرببلای ماست
برا ما دعا کنین فدا بشیم
فدای شهید سرجدا بشیم
شهیدا برای ما دعا کنید
دلارو راهیِ کربلا کنید
کرببلا خاکِ،شرافت و شوره
تجلّیِ گودال،تجلّیِ نوره
امان از قدِ خمیدهٔ حسین
رو نیزه اس سرِ بریدهٔ حسین
حسین جان حسین غریب کربلا...
شاعر: امیرعباسی
حاج محمود کریمی4_5821449478166545606.mp3
زمان:
حجم:
6.21M
هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله
هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله
کاروان دل عشاق به راه افتاده ست
مانده همراهی دلهای شما بسم الله
غم آن شاه اگر میطلبی اینک غم
به دل توست اگر مهر و وفا بسم الله
در ره عشق نجوئید به جز مهر حسین
هرکه دارد به سر این شور و هوا بسم الله
.
#مناجات
#از_لسان_خدای_تعالی
از خوب و بد هرعملت باخبرم من
چون از رگگردن بهتو نزدیکترم من
صدبار اگر توبه شکستی و گذشتم
صدبار دگر توبه کنی میگذرم من
درخواب فرومیروی و غافل ازاینکه
مشتاق به دیدار تو در هرسحرم من
تو ثانیهای حالخوش خویش بیاور
تا با همهی جاه و جلالم بخرم من
وقتخوشیوخنده بهمن نیستحواست
در وقت گرفتاریات اول نفرم من
ترسیبهدلت راهنده، چونکه برایت
در واهمهی روز قیامت سپرم من
از رحمت و بخشندگیام باخبری تو
از خوب و بد هرعملت باخبرم من
#مجتبی_خرسندی✍
.
#حضرت_رقیه_ولادت
بهار ، رویشِ او را به صحنِ گلها خواند
نسیم ، آمدنش را به گوشِ دریا خواند
شبی که آمد و گُل شد سپیده میبارید
فرشته بر قدمِ نو رسيده میبارید
طلوعِ طلعتِ او را بنفشه آذین بست
هزار دستِ شقایق هزار نسرین بست
سحر ستارهی گُل را به باغها پاشید
زمین غبارِ رَهَش را به آسمان بخشید
هزار خرمنِ خوش رنگِ خوشهیِ خورشید
هزار دامنِ گُل از هزار یاسِ سفید
چه دلنشین و شگفت و چه ناز و زیبا گفت
شبی که غنچهیِ لب را گشود و بابا گفت
طراوتِ نَفَسش جان به باغبان میداد
تبسمش به خداوندِ عشق ، جان میداد
گرفت تنگ در آغوش و بوسه اَفشاندش
چو جانِ رفته زِ تَن رویِ سینه خواباندش
دوباره آتشِ شوقش زِ دل زبانه گرفت
شکُفت خندهی ارباب و این ترانه گرفت
بگو دوباره قرارم ... بگو بگو بابا
ستارهیِ شبِ تارم ... بگو بگو بابا
چه عاشقانه به گوشِ سما ثریا گفت
دل از حسین ربود و دوباره بابا گفت
#حسن_لطفی
#حضرت_رقیه_ولادت
یک جلوه کرد نور منور درست شد
نورش تلالو کرد ، که گوهر درست شد
از گرد و خاک مقدم او زر درست شد
بهر ثناش این همه منبر درست شد
محبوبه ای به هیبت حیدر درست شد
یا ذوالجلال رکن جلال آفریده ای
اعجوبه ی وقار و کمال آفریده ای
او را فقط برای سه سال آفریده ای
یعنی برای کار محال آفریده ای
پیغمبری ز نسل پیمبر درست شد
سر می دهند پای تو ایل و تبار ما
وفق مراد می شود این روزگار ما
کر شد دو گوش عالم و آدم ز جار ما
افتاده دست دختر ارباب کار ما
او لطف کرد و مشکل نوکر درست شد
یک یا رقیه گفته ام و جان گرفته ام
آشفته حال بودم و سامان گرفته ام
از دست این کریمه خودم نان گرفته ام
نذر سه ساله سفره ی احسان گرفته ام
نذرم قبول حاجتم آخر درست شد
مریم کجا و حضرت لیلای پنج تن
در تو حلول کرده سراپای پنج تن
هستی چکیده ای تو ز سیمای پنج تن
تکیه زدی تو یکتنه بر جای پنج تن
قدیسه ای به دامن کوثر درست شد
تا روز حشر قبله ی حاجات میشوی
تو سربلند عرصه ی شامات میشوی
همپای زینب عمه ی سادات میشوی
والله نور ارض و سماوات میشوی
شاهد مثال قصه هم اختر درست شد
حورای کربلایی و زهرای دیگری
بنت الحسین ، ام ابیهای دیگری
جای تو نیست روی زمین ، جای دیگری
باید قدم زنی تو به دنیای دیگری
صرفا برایت عالم دیگر درست شد
ای جان فدای سوریه ، قربان کربلا
ما هم شدیم جمله مسلمان کربلا
خون شد دهان دیده ی مهمان کربلا
آتش زدند خیمه ی سلطان کربلا
از خیمه های سوخته معجر درست شد
با تازیانه دور و بر تو یکی یکی
خون کرده اند بر جگر تو یکی یکی
وقتی که ریخت بال و پر تو یکی یکی
گشته سپید موی سر تو یکی یکی
ای وای من مدینه ی دیگر درست شد
بال شکسته قصد پریدن نداشته
دنبال پای خسته ، دویدن نداشته
ظالم نفس نفس که ، بریدن نداشته
موی یتیم ، زجر ! کشیدن نداشته
درد سر است آمدنت... شر درست شد
#علیرضا_وفایی #خیال
#حضرت_رقیه_ولادت
#حضرت_رقیه_مدح
#رباعی
خاك قدم رقیه باشی عشق است
زیر علم رقیه باشی عشق است
با مهدی صاحب الزمان از ره لطف
یك شب حرم رقیه باشی عشق است
هر جا سخن از رقیه جان می آید
صوت صلوات عرشیان می آید
در مجلس این سهساله من معتقدم
عطر خوش صاحب الزمان می آید
امشب كرم رقیه را می بینیم
خیر قدم رقیه را می بینیم
این حرف تمام عاشقان است حسین
پس كی حرم رقیه را می بینیم
در محفل عشقتان ادب آوردم
غم از دلتان برده طرب آوردم
یادت نرود یك صلواتی بفرست
تا نام رقیه رابه لب آوردم
#حضرت_رقیه_ولادت
ای رونق فصل بهار أُمِّ إِسحاق
ای دلخوشی روزگار أُمِّ إِسحاق
تو فرق داری با همه ، از دار دنیا
تنها تویی دار و ندار أُمِّ إِسحاق
تو به حیات مادر خود جلوه دادی
ای روشنی شام تار أُمِّ إِسحاق
گویا خدیجه فاطمه آورده از نو
بالا گرفته کار و بار أُمِّ إِسحاق
امشب ملائک به تماشایت نشستند
امشب که هستی در کنار أُمِّ إِسحاق
در چشمهای تو نجابت خانه کرده
ای سوگلی باوقار أُمِّ إِسحاق
دختر به خوبی تو این دنیا ندارد
غمخوار بابا ! خانه دار أُمِّ إِسحاق
نورٌ علی نورٌ علی نوری یقینا
خورشید زاده ! شاهکار أُمِّ إِسحاق
بی شک به دنبال کمالات است اگر که
بوسه به دستت زد هماره أُمِّ إِسحاق
در دامنش خاتون محشر پروریده
صدها درود حق نثار أُمِّ إِسحاق
کل میکشم امشب به یمن مقدم تو
کف میزنم به افتخار أُمِّ إِسحاق
عطر خوش قنداقه ات می آید از راه
با یاد تو مستم تَوَکَّلتُ عَلَی الله
خورشید روی بام دنیای حسینی
فرزانه ای و ماه شب های حسینی
باباست محو حُسن سیمای تو بانو
یا اینکه تو گرم تماشای حسینی
سر تا به پا آیینه ی مادربزرگی
هانیه ، حسنا ، زهره ، زهرای حسینی
ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین فامیل
محبوبه ی محجوب و زیبای حسینی
إِنسیه ای اما شبیه به فرشته
باید صدایت کرد "حورای حسینی"
با مادری هایی که کردی میتوان گفت
در کودکی أم أبیهای حسینی
عالم فدای طرز بابا گفتن تو
شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی
دل میبرد چادر نمازت از ملائك
مأموم شبهای مصلای حسینی
تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت
پیداست در خوی تو تقوای حسینی
بابا از این لحظه دو تا غمخوار دارد
تو زینب کبری نه صغرای حسینی
حبل المتین از ریشه های چادر توست
تو گرمی بازار فردای حسینی
ای آبرو بر خلق داده ! خیر مقدم
ارباب زاده ! شاهزاده ! خیرمقدم
روحی لطیف آکنده از احساس داری
قلبی پر از مهر و دلی حساس داری
سیب دو نیم فاطمه هستی و حتما
در هر نفس هایت شمیم یاس داری
جز حق برای هیچ کس کاری نکردی
مانند زهرا مادرت اخلاص داری
لطف زیاد تو به بابا رفته انگار
بنده نوازی و نگاهی خاص داری
گرم است پشت تو به کوه انگار بانو
تا تکیه ای بر شانه ی عباس داری
ما رعیتی ساده در این دربار هستیم
خاتون ! نگاهی به عوام الناس داری ؟
جودِ حسن ، مهرِ علی ، احسانِ زهرا
در تو نهفته ، بی گمان "میراث داری"
آيینه دار نور ناب پنج تن تو
زهرا ، حسین و مرتضی ، احمد ، حسن تو
از عزم جزم ات دشمن احساس خطر کرد
گوش فلک را هم رجزهای تو کر کرد
آنقدر ای بانو بزرگی که برایت
هجده سر بر روی نی سینه سپر کرد
محکم قدم برداشتی عالم به هم ریخت
پس همنشینی با عمو در تو اثر کرد
شمشیر دشمن پیش تو از کار افتاد
با شیوه ی تدبیر تو کلی ضرر کرد
با ناله ات طوری به مسجد حمله بردی
گویا دوباره فاطمه چادر به سر کرد ...
با همت ات چیزی نماند از آل فتنه
هشیاری تو شام را زیر و زبر کرد
تاریخ بعد از این نخواهد دید قطعا
کاری که خشمت با بساط زور و زر کرد
تا حرمله را از نفس انداخت آهت
نفرین تو شمر و سنان را دربه در کرد
تو مغز بادام امیر لافتایی
آوازه ات امروز عالم را خبر کرد
با گرد و خاک چادرت محشر به پا شد
کرببلا با همت تو کربلا شد
#علیرضا_خاکساری
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما كند زهرا
كم مخواه از عطای بسیارش
كآنچه خواهی، عطا كند زهرا
بضعۀ مصطفی بُوَد زآنرو
جلوه چون مصطفی كند زهرا
خانۀ وحی را، ز رخسارش،
رشكِ غار حَرا كند زهرا
نه عجب گر به شأن او گویند،
خاك را كیمیا كند زهرا
این مقام كنیز او باشد
تا دگر خود، چهها كند زهرا!
چهره پوشد ز مرد نابینا
تا بدین حد، حیا كند زهرا
در طرفداری از خدا و رسول
به علی اقتدا كند زهرا
روز محشر -كه از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا كند زهرا-
همچو مرغی كه دانه بر چیند،
دوستان را جدا كند زهرا
چه شود گر زِ رحمت بسیار
حاجت ما روا كند زهرا؟
پای غمت گیرم حسین
نوشته ی کتاب تقدیرم حسین
از غیر تو سیرم حسین
آخر یه شب تو روضه میمیرم حسین
هر شب باید مجنونت شم
لیلا کیه لیلا تویی قربونت شم
بی سر و بی سامونت شم
کاش کی یک شب کرب و بلا مهمونت شم
جانم حسین جانم حسین جانم حسین
با روضه هات قلبم گرفت
قاب چشمامو بارون نم نم گرفت
گفتم حسین گریه ام گرفت
انقدر مَرد که دست نامردم گرفت
هر شب باید مجنونت شم
لیلا کیه لیلا تویی قربونت شم
بی سر و بی سامونت شم
کاش کی یک شب کرب و بلا مهمونت شم
جانم حسین جانم حسین جانم حسین
بی رمقی و بی حالی
پیش چشم مادر میون گودالی
میجنگی با دست خالی
ای تشنه لب ای بی کفن ای یارالی
ای محروم از آب فرات
از تشنگی دیگه نمیبینه چشات
ای وای ای وای خشکه لبات
کشتنت با ذکر و سلام و صلوات
جانم حسین جانم حسین جانم حسین
یومٌ علی صدر النبی
حالا به خاک افتادی و تشنه لبی
تو زیر پای مرکبی
زینب گرفتار یه عده اجنبی
یومٌ علی وَجهِ الثَری
ای وای من سر رو بریدن از قفا
زینب به گریه زد صدا
واویلتا هذا حسینٌ بِلعَراء
یومٌ علی وَجهِ الثَری
ای وای من سر رو بریدن از قفا
زینب به گریه زد صدا
ای کشته ی لب تشنه کرب و بلا
جانم حسین جانم حسین جانم حسین
وداع با ماه شعبان:
____
خداحافظ ماه بخشش و غفران
خداحافظ ماه پر نورِ شعبان
خداحافظ نورِ چشم تر ما
خداحافظ ماه پیغمبر ما
زده غنچه در تو گلشنِ حیدر
حسین و عباس و سجاد و اکبر
خداحافظ ماه عشق و خوش عهدی
خداحافظ ماه میلاد مهدی
خداحافظ ماه گفتنِ حاجات
خداحافظ ماه خوب مناجات
به سوز دل و آه و اشکِ روانم
وَ اِن لَم تَکُن قَد غَفَرتَ بخوانم
دعا کن عبدِ راهِ خدا شم
دعا کن تا زائرِ کربلا
اَلا ای ماهِ عزیز و مُکرّم
دعا کن تا که رِسَم به مُحرّم
دعا کن تا که زِ نیکیِ اِقبال
کنم گریه بر مصائبِ گودال
((خداحافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابرِ زینب))
هدایت شده از ❤صاحبالزماندوستتدارم❤
🌼در آخرین سهشنبه اسفند ماه
💖برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج
🌼صلواتی ختم کنیم به نیت
💖تعجیل در فرج حضرت ولی عصر
🌼ارواحنا لتراب مقدمه الفداء
🌼اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
💖وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌼🍃