eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
795 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Karbalaei mohsen abolhasaniArezooye karbala-Karbalaei mohsen abolhasani.mp3
زمان: حجم: 11.05M
آرزوی کربلا با این دلای مبتلا این آرزومونه خدا پای پیاده از نجف تا کربلا کربلایی محسن ابوالحسنی تیرماه ۱۴۰۲ محرم۱۴۴۵
karbalaei hossein eshaghiGhafelesalare bala-karbalaei hossein eshaghi.mp3
زمان: حجم: 14.25M
قافله سالار بلا تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام حسین اسحاقی تیرماه ۱۴۰۲ محرم۱۴۴۵
karbalaei hossein eshaghiShoure mahshar-karbalaei hossein eshaghi.mp3
زمان: حجم: 11.13M
السلام علیک ایها العبد الصالح شور محشر تقدیم به ساحت مقدس قمر بنی هاشم حسین اسحاقی تیرماه ۱۴۰۲ محرم ۱۴۴۵
karbalaei Mohsen AbolhasaniDele Bitab-Karbalaei Mohsen Abolhasani.mp3
زمان: حجم: 8.28M
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام دل بی تاب کربلایی محسن ابوالحسنی تیرماه ۱۴۰۲ محرم ۱۴۴۵
Karbalaei Hosein EshaghiSaghaye bi Ab-Karbalaei Hosein Eshaghi (1).mp3
زمان: حجم: 21.08M
سقای بی آب تقدیم به قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام حسین اسحاقی تیرماه ۱۴۰۲ محرم ۱۴۴۵
❁﷽❁ :به تماشابیا ای پسر فاطمه... یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 مانده تنهـــا به میــــدان ، پســـر فاطمه صوت هَل من معین رسید،به گوش همه کودک شیرخوار ناله زد بیقــرار یا حسین جان(۴) عزم میــدان نمــود طفل رضیـــع رباب بر لبش مانده بودحسرت یک قطره آب شد سه شعبه ، جواب جــای یک قطــره آب وای علی جان(۴) شده قنــداقه ای لباس رزم پسر گشته سرباز کوچک و فدای پدر پاره شد حنجرش ناله زد مـــادرش وای علی جان(۴) ای خدا رحمی کن بر جگر مادرش مانده در خیمه ها منتظر اصغرش تــا ببینـــد ربــاب می شود دلْ کباب وای علی جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 ای علی اصغریم آغلاما دیلسیز بالا یارالی قلبیمی داغــلاما دیلسیز بالا تشنه لب اصغریم لالــهٔ پـــرپـــریــم وای علی جان(۴) گجه نی صبحه جَن آغلادون ای وای ددیم گؤزلرون یومّادون هِی سنــه لایلای ددیم راحت اولدون بالا بِئلَه صولدون بالا وای علی جان(۴) علی ، سنن صورا سرین سویی ایچمرم سنه خاطر بالا ، کؤلگـــه ده اَیلَشـــمرم یانارام آغـــلارام قلبیمی داغلارام وای علی جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
@nohe_sonati57693_1398615152842_573566.mp3
زمان: حجم: 667.5K
▪️نوحه شب هفتم محرم غوغای العطش، خیمه بپا شد مادر شش ماهه، گرم دعا شد لای لای علی لای لای ای علی اصغر... میان گهواره، اصغر بی تاب است لبش خشک و کامش، تشنه ی آب است لای لای علی لای لای ای علی اصغر... تا عمویش عباس، آبی بیارد خدا کند قدری، باران ببارد تلظی می کند، اصغر بی شیر به وعده ی عمو، دل می سپارد لای لای علی لای لای ای علی اصغر... با بابایش اصغر،رفته به میدان شایدگیرد بابا، آبی از عدوان تیری آمد اصغر،سیرابِ خون شد ربابه در خیمه، زار و مجنون شد لای لای علی لای لای ای علی اصغر... قنداقه ای خونین، بر دست بابا نجوا دارد با او، زاده زهرا حالا چه سازم من، نور دو عینم بابای تنهایت، بابا حسینم لای لای علی لای لای ای علی اصغر... ✍اسماعیل تقوایی
@nohe_sonati43057_1397619020644_4469526.mp3
زمان: حجم: 4.52M
▪️نوحه شب هفتم محرم خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می‌سپارد نه ابری تا نَمی باران ببارد نه آبی تا به روی لب گذارد لب خشکیده اش را می‌فشارد دقایق را به سختی می شمارد نه آبی مانده دیگر در سبوئی نه از علقم رسد مشک عموئی نه یاری تا کند امداد یاران نه سقّایی برای چاره جوئی به دریا رفته سقایم نیامد علمبردار تنهایم نیامد بدیدم مشک آب پاره پاره امید دشت غم هایم نیامد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد عطش بُرده توان اصغرم را بسوزانیده باغ حیدرم را توانی در تن یاران نمانده ربوده تاب طفل پرپرم را اثر دیگر نمی بخشد لالائی تلظّی می کند از بی نوائی چه مظلومانه در آغوش مادر لبان را می‌کمد با غم فزائی خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می‌سپارد به میدان می برم طفل صغیرم یل شش ماهة بی آب و شیرم مگر رحمی کند دشمن به طفلم کنار طفل بی تابم بمیرم دلم آتش گرفته در غم او چو دیدم قطره های نم نم او به نوک نیزه ای سیراب خون شد سه شعبه گشته اینک همدم او خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد در این صحرای خونین بی پناهم فدا کردم صغیر بی گناهم به قنداقی که از خون گشته رنگین به چشمان ترم مانده نگاهم چه مظلومانه در خون غوطه ور شد شهادت گاهِ او دست پدر شد بگو ای سروری مانند اکبر حسین مغموم داغ این پسر شد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد ✍محمد رضا سروری
@nohe_sonati56554_1398531132826_1391640.mp3
زمان: حجم: 1.46M
▪️نوحه شب هفتم محرم لالا لالا گل پونه لالایی چشمات گریونه دل من کاسه ی خونه علی علی لالای لالایی می خونم برات میمیرم پای گریه هات گلایه دارم از فرات علی علی لالای لالایی، عمو نیومده حرم لالایی، رو خاکه دستای قلم لالایی، افتاده هم مشک و علم لالایی علی علی لای لای... بمیرم حال تو بده لبای تو ترک زده تب تو بالا اومده علی علی لای لای نفسات گرمه آتیشه دعا کن مستجاب میشه آسمون کاش بارونی شه علی علی لای لای لالایی، دووم بیار کبوترم لالایی، ببین غریب و مضطرم لالایی نمونده آبی تو حرم لالایی علی علی لای لای... حرمله با کمون اومد پسرم به زبون اومد ناله از آسمون اومد علی علی لای لای دست بابا پُرِ خونه دل خیمه پریشونه لالا لالا گل پونه علی علی لای لای لالایی، نبینمت رو نیزه ها لالایی، بامن تو کوچه ها نیا لالایی، نیفتی زیر دست و پا لالایی علی علی لای لای... ✍حسین رحمانی
@nohe_sonati57692_139861514-AudioConverter.mp3
زمان: حجم: 476.2K
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک: همه‌جا کربلا نور چشم ترم غنچه‌ی پرپرم ذکر لبهای من لالایی اصغرم گفته‌ام با همه وارث حیدرم ای علی اصغرم ای علی اصغرم... داغ تو بر دلم حرمله قاتلم میزنی دست و پا ای همه حاصلم ساقییم برهمه تو شدی ساغرم ای علی اصغرم ای علی اصغرم... تیر کین تا که بر حنجرت آمده همره عمه‌ها مادرت آمده مانده در راه تو دیده‌ی دخترم ای علی اصغرم ای علی اصغرم ... ✍مرتضی محمودپور
متن روضه 1 🔸کیست اصغر، اکبر ذبح عظیم 🔸خود به تنهایی صراط مستقیم امشب بریم درخانه ی باب الحوائج ششماهه ی امام حسین... علی اصغر... خدا میدونه میدونه یک سال منتظر شب هفتم نشستیم... بیاییم برا ششماهه ی حسین اشک بریزیم... جان عالم به فداش... 🔸اختری برشانه ی خون خدا 🔸آبروی روی گلگون خدا این آقازاده خیلی آبرو داره درخونه ی خدا... 🔸دست های کوچکش، دست حسین 🔸روز عاشورا همه هست حسین ابی عبدالله هم عنایت خاصی به علی اصغرش داره... فقط همینو بگم.... قطعا ابی عبدالله، گریه کن های ششماهه اش رو دست خالی بر نمیگردونه... 🔸صورتش پژمرده اما دلگشا 🔸دستهای بسته اش مشکل گشا عالمی به فدای دستان قشنگش... با دستهای به ظاهر کوچیکش... گره های بزرگی رو باز میکنه... خیلی از علما، بزرگان ما، متوسل میشن به این شش ماهه... آی مادری که سالهاست... خدا بهت فرزند نداده... امشب خدا رو به ششماهه ی حسین قسم بده... خیلی ها امشب با دست پر از این مجلس میرن... مواظب باش... 🔸دستهای بسته اش مشکل گشا امشب... همه برا ششماهه گریه میکنند... حتی روز عاشورا لشگر دشمن هم طاقت نیاورد... گریه کردند... مبادا آروم باشی... 🔸شیرخواری با پدر هم‌درد بود 🔸آخرین سرباز و اول‌مرد بود لحظات آخر ابی عبدالله یه نگاه کرد به دوروبرش... دید تنهای تنها مونده... حبیب بن مظاهر رو به شهادت رسوندن... عباسشو به شهادت رسوندن... علی اکبرشو قطعه قطعه کردند... دیگه یاری نداره... یکدفعه از داخل خیمه... صدای گریه علی اصغرش بلند شد... با زبان کودکی... میگه بابا... مبادا صدای غربتت رو بشنوم بابا... بابا..هنوز من زنده ام... بابا...هنوز یک سرباز کوچک داری بابا... 🔸من به باغِ سرخِ خون، یاس توام 🔸با دو دست بسته عباس توام چه خوب خودش رو فدا کرد... آماده ای گریه کنی بسم الله... خواهرها امشب باید بلندتر گریه کنند... آخه شما بهتر میفهمید حال مادر علی اصغر رو... ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت... اومد در مقابل دشمن ایستاد... علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد... صدا زد... «یا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ» ای نانجیبها... شما با من سر جنگ دارید... اگه به من حسین رحم نمیکنید... این طفل شش ماهه که کاری نکرده... یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید... ببینید... اما ترونه کیف یتلّظى ّعطشا اگه بهش آب بدید میمیره... اگه آب هم ندید میمیره... اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون ببرید سیرابش کنید... دشمن داره نگاه میکنه... خیلی ها به گریه افتادن... ابی عبدالله داره حرف میزنه... شاید اینها دلشون بسوزه... یکدفعه دیدند... حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد... «فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن» 🔸از شیرخواره ای به همه شیرخوارگان 🔸آغوش گرم مادرتان نوش جانتان مادرها نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه... اگه بچه شش ماه دارین... الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه... فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد... دید تیر سه شعبه... گوش تا گوش علی رو دریده... علی اصغر روی دستها بابا داره جان میده... خدایا... حالا جواب مادرش رو چی بگم... جواب رباب رو چی بگم... خدایا هیچ مردی شرمنده همسرش نشه... دیدند حسین هی چند قدم به سمت خیمه ها میره برمیگرده... 🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای 🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای 🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود 🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای الا لعنه الله علی القوم الظالمین فایل صوتی👇