009 Dir Residam.mp3
6.07M
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلو تر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
عزیز خواهر غریب مادر
****
یه گوشه گودال مادر و دیدم من
که رفته بود از حال دیر رسیدم من
صدا زدی من رو خودم شنیدم من
صدای رگهات بود دیر رسیدم من
عزیز خواهر غریب مادر
****
افتان و خیزان و نفس بریدم من
پیروهنو بردن دیر رسیدم من
با بوسه از رگهات به خون تپیدم من
میون خاک و خون دیر رسیدم من
عزیز خواهر غریب مادر
التماس دعا
#زمزمه #مقتل #مقتل_خوانی
🎤حاج میثم#مطیعی
تذکر: این صوت شامل روضه بسیار سنگینی از #امام_حسین میباشد. ضمن تاکید بر شنیدن این صوت، توصیه میشود با حال مناسب گوش کنید 😭😭😭
▪️ویژه #عاشورا #امام_حسین
🖤🖤🖤
دوباره عاشورا شد، حسین تنها شد
میون صحرا دور و برش غوغا شد
تیر سه شعبه اومد از راه
قلبت رو زیر و کرد مولا
خون تو مثل رود جاری شد، به روی خاکا
حدود ساعت سه از حال رفتی
کشون کشون میون گودال رفتی
هجوم آوردن
اون که به مال حروم عادت کرده
بریدن سرت رو قیمت کرده
هجوم آوردن
«برای غربتت بمیرم مولا، چه سخت جون دادی»
همونی که پای صد تا نامه مُهر زد
آروم آروم از گوشه با نیزه اومد
آهت عرشو به گریه انداخت
وقتی نیزه به پهلوت میخورد
پهلوی زخمی مادر رو، به یادت آورد
یه عده سکه واسه شمشیر داشتن
یه عده اما چوب و سنگ برداشتن
مسلمون نیستن
یه عده تنها هلهله میکردن
یه عدهشون با اینکه پیرمردن
عصا برداشتن
«برای غربتت بمیرم مولا، چه سخت جون دادی»
صدا میزد آب... با سنگ جواب میدادن
با اینکه حتی به اسبا آب میدادن
از زخم تیر و تیغ و نیزه
زخم زبونشون سختتر بود
ناسزاها همه تقصیرِ، بغض حیدر بود
با گریه ابن سعد به لشکر میگه:
تموم کنین کار حسینو دیگه
سرش رو میخوام
اول برید راحت کنید این مردو
بعدش برید غارت کنید این مردو
سرش رو میخوام
«برای غربتت بمیرم مولا، چه سخت جون دادی»
چقد طولانی شد کشتن ثارالله
چرا این لشکر دست برنمیداره؟ آه...
آه از اون ساعتی که مردی
سنگین کرد سینهشو آه یا رب
جسمش رو با لگد برگردوند، به سمت زینب
چِشم حسین داره سیاهی میره
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#عاشورا
اگر کشتند چرا پامال کردند
تنت را زیر نیزه چال کردند
اگر کشتند چرا ذبحت نمودند
مگر عباس و اکبرت نبودند
اگر کشتند چرا حرمت شکستند
تنت را لحظه ی غارت شکستند
تمام قاتلینت مست بودند
چرا اینسان لگد کوبت نمودند
اگر کشتند چرا اینگونه هستند
خودم دیدم که بر سینه ت نشستند
اگر کشتند چرا پاشیده جسمت
به زیر دست و پا چرخیده جسمت
اگر کشتند چرا جسمت رها شد
چرا ذبح سر تو از قفا شد
اگر کشتند چرا بی قدر کردند
چرا آخر رَضَضْنَّ الصَّدر کردند
#حسن_کردی
#صلوات 👉
اگر کشتن چرا آبت ندادن
چرا زان در نایابت ندادن
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن بر جسم صد چاک نکردن
اگر کشتن چرا مویت کشیدن
چو گرگان پنجه بر رویت کشیدن
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
چرا بر تن برادر سر نداری
بمیرم من مگر مادر نداری
خودم دیدم حیسن را سربریدن
خودم دیدم که در خونش کشیدن
خودم دیدم گلوی اصغرم را
خودم در ورکشیدم اکبرم را
وای حسین - وای حسین
تموم زندگی مال حسینه
دلم همواره دنبال حسینه
مگه هر کی بد شد دل نداره
مگه عشقت برام حاصل نداره
مگه ادم بدا عاشق نمی شن
برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری
چرا بر تن برادر سر نداری بمیرم من مگر مادر نداری
سالار زینب سالار زینب سالار زینب
اگر کشتن چرا آبت ندادن چرا زان در نایابت ندادن
اگر کشتن چرا مویت کشیدن چو گربه پنجه بر رویت کشیدن
اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسم صد چاک نکردن
برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری
چرا بر تن برادر سر نداری بمیرم من مگر خواهر نداری
سالار زینب سالار زینب سالار زینب
گلی گم کرده ام میجویم او را به هر گل میرسم میبویم او را
اگر جویم گلم را در بیابان به اشک دیده گل میشویم او را
سالار زینب سالار زینب سالار زینب
خادمه شعبانپور:
خداوندا علمدارم نیامد یگانه یاور و یارم نیامد
کنار علقمه بابا چه دیدی وای
عمو
حسین جانم وای حسین جان حسین جان
حسین جانم وای حسین جان حسین جان
نگهبان حرم عباس نگهبان حرم عباس
امید زینب ام عباس
تو را دارم چه غم دارم
تو را دارم چع غم دارم
ابالفضل علمدارام ابالفضل علمدارام
تو را دارم چه غم دارم
تو را دارم چه غم دارم
ابوفاضل علمدارم ابوفاضل علمدارم
تو را دارم چه غم دارم
تو را دارم چه غم دارم
نگهبان حرم عباس
امید کودکان عباس
تو را دارم چه غم دارم
تو رادارم چه غم دارم
آمده شاه کربلا
آمده شاه کربلا
آمده شاه کربلا
زخمه تن ام روی ریگ بیابان
زخمه تن ام روی ریگ بیابان
اشک دل و سوز آه یتیمان
خدا را از این غم چه چاره کنم
حسین جان ای آبرو دعا
حسین جان ای آبرو دعا
تا بالای نیزه راس تو رفت
تا بالای نیزه راس تو رفت
روی نامه ها خداحافظ ای برادر زینب
خداحافظ ای برادر زینب
حسین وای حسین وای حسین وای
برادر جان بی تو در دل صحرا
برادر جان بی تو در دل صحرا
چه شده تنها خواهرت، گل زهرا
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم جانم جانم حسین جانم
حسین جانم جانم جانم حسین جانم
ای یار زینب سالار زینب
ای یار زینب سالار زینب
باز هم فلک داره سر آزار زینب
ای یار زینب سالار زینب
باز هم فلک داره سر آزار زینب
او می دویده و من می دویدم
او می رسید و من می رسیدم
خدا
در پیش چشم می بریدن و می بریدند
دلی که از کینه پر از دست مولا دلخوره
ببین چه جوری پیش من سر حسین رو می بره
حسین من حسین من حسین من حسین من
حسین من حسین من حسین من حسین من
══♫══╡ (¸.•*´♥`*•.¸) ╞══♫══
#تا_که_تو_رفتی_ای_حسین_آتیش
#شام_غریبان
#امام_حسین_ع
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
تاکه تورفتی ای حسین آتیش زدند به خیمه ها
رفته بسوی آسمان ازکودکانت ناله ها
ای یارِدیرینه بیازینب پریشون مانده است
زینب پریشون اندراین شام غریبون مانده است
جان برادر جان بیادیگربه مشکل خورده ام
بی تو برادرجان حسین یک خواهر دل مُرده ام
ناله ی کودکان توفقط پدرپدر شده
بیاکه آتیش دلم زغصه شعله ورشده
بیاکه مانده ام غریب بنگرکه مستاصل شدم
هم پاسبان خیمه وروضه خونِ مقتل شدم
بجان مادرم حسین خیلی دلم تنگ برات
قرآن بخوان قرآن بخوان خواهر بقربان صدات
تاکه تورفتی از برم رقیه لرزیده تنش
نبودی ببینی حسین آتیش گرفته دامنش
تاکه تورفتی دشمنات به زخم من نمک زدن
چشم تو روکه دوردیدن بچه هاتو کتک زدن
دیگر زداغ توحسین من روبه پیری میروم
تنها شدم ای همسفردارم اسیری میروم
غریب حسین غریب حسین «4»
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
من ایرانمون توعراقی محمدحسین پویانفر🎙
▪️▪️▪️
من ایرانمو تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
بگیر از دلم یه سراغی
چه فراقی چه فراقی
دوری و دوستی سرم نمیشه و
هیچ کجا واسم حرم نمیشه و
از تو دورم باورم نمیشه و
دارم می میرم
کربلا واسم ضروریه حسین
اربعین اوضاع چجوریه حسین
کار من امسال صبوریه
دارم می میرم
من ایـرانمو تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
جوونیم فدا سر ساقی
چه فراقی چه فراقی
آرزومه راهی مشایه شم
کربلایی شم باهات همسایه شم
پرچم سرخت باشه آسایشم
آروم جانم
این روزا عطر اقاقی رو می خوام
تلخی چای عراقی رو می خوام
گریه تو صحن ساقی رو می خوام
آروم جانم
من ایرانم و تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
بگیر از دلم یه سراغی
چه فراقی چه فراقی
من ایـرانمو تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
رو قلبم گذاشته چه داغی
چه فراقی چه فراقی
اشکم روی ورق های لهوف
ریخت تا خوندم من از چشم حروف
زخمی کردن تنت رو با سیوف
غریب مادر
میگن نیزه امونت رو برید
زینب بی تو یه روز خوش ندید
صلی الله علیک یا شهید
غریب مادر
من ایـرانم و تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
بگیر از دلم یه سراغی
چه فراقی چه فراقی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
من بـیبرادر چـون کنم بـا این سپـاه دون، در دامـن هامـون
بینـم تـو را در ابــر خـون، ای مـاه تابـانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
خواهـم بـرم در خیمهگه، ای گل تن پاکت، پیکـر صدچـاکت
ممکـن نبـاشد «یا اخا» محـزون و نـالانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
برخیـز و ای جــان بـرادر کـن علمـداری، بنما مـرا یـاری
بی تـو غـریب و بیمعیـن در این بیابـانم، سقای طفـلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
بی تـو یقیـن دارم کـه فـردا زینب نـالان، بـر ناقـهی عریان
گردد سوار از راه کینـه بــا یتیمانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
شد روز روشن پیش چشمم تیرهتر از شب، چون معجر زینب
بینم تو را در موج خون، ای دُرّ غلطانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
شاعر: مرحوم علیاکبر خوشدل تهرانی
مشک و علم را مینهد بر دوش
از شوق دیدار خم ابروش
حتی شهادت میرود از هوش
از عطر و بویش خاک صحرا گشته سرمست
از حسن رویش، آه، یوسف میبرد دست
مه جبین است
از لب لعلش که خود، آب حیات است
حسرت یک بوسه در جان فرات است
در طنین گام او آیات زلزال
شور رزمش سوره والعادیات است
ماه خیمه گاه است
یک تنه سپاه است
تا بود ابالفضل
خیمه روبراه است
مشک و علم را مینهد بر دوش
دارد صدای هق هقی در گوش
چشم امید این حرم بر دست سقاست
جایی که باید دل به دریا زد همین جاست
خیمه تنهاست
آه از آن ساعت که روی خاک صحرا
ناگهان دید آسمان شق القمر را
آه از آن ساعت که با دست بریده
در کنار علقمه افتادی از پا
مانده خسته عباس
دلشکسته عباس
گریه میکند مشک
دیده بسته عباس
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
Shab09Moharram1402[05].mp3
16.25M
🎙مشک و علم را مینهد بر دوش (واحد)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
♫✿♬ناله ها میزد حسین
واغربتا میزد حسین
♫✿♬از دل نوا میزد حسن
زینب صدا میزد حسین
♫✿♬از عطش در زیر خنجر دست و پا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
♫✿♬یا اخا روحی فداک
یا اخا من لی سواک
♫✿♬یا اخا قلبی لداک
همچو بسمل زیر تیغ شمر میزد دست و پا
♫✿♬نیمۀ چشمش به قاتل نیمه ای در خیمه ها
دل پر از خون از نوای کودکان بی نوا
♫✿♬تکیه گه بر خاک گرم کربلا میزد حسین
ناله ها میزد حسین
♫✿♬واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست و پا میزد حسین
♫✿♬از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک
♫✿♬یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
♫✿♬زیر خنجر گاه از سوز عطش رفتی زهوش
گاه بر آه زنان در خیمه گه میداد گوش
♫✿♬گاه از بی یاری زینب زدی از دل خروش
صیحه از بیماری زین العبا میزد حسین
♫✿♬ناله ها میزد حسین
واغربتا میزد حسین
♫✿♬از عطش در زیر خنجر دست و پا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
♫✿♬یا اخا روحی فداک
یا اخا من لی سواک
♫✿♬یا اخا قلبی لداک

پای چکمه یکطرف بر سینه اش شمر لعین♫✿♬
جا نموده بهر قتلش کرده بالا آستین
نالۀ اهل حرم رفته به چرخ چارمین♫✿♬
زآتش آهش شرر بر ماسوا میزد حسین
ناله ها میزد حسین♫✿♬
واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین♫✿♬
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک♫✿♬
یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک♫✿♬
گاه فرمودی به زینب کی بلا کش خواهرم
ناله کم کن جان خواهر باش صابر در حرم♫✿♬
جان تو جان سکینه داغدیده دخترم
ناله از بد عهدی قوم دغا میز دحسین♫✿♬
ناله ها میزد حسین
واغربتا میزد حسین♫✿♬
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین♫✿♬
یا اخا روحی فداک
یا اخا من لی سواک♫✿♬
یا اخا قلبی لداک
زیر خنجر گاه فرمودی به شمر ای شمر دون♫✿♬
تشنه من از بهر آب و تو مراتشنه به خون
تشنه لب ای بی حیا سر از تنم منما برون♫✿♬
ناله لا ُتشمِتی الاعدا بِها میزد حسین
ناله ها میزد حسین♫✿♬
واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین♫✿♬
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک♫✿♬
یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک♫✿♬
درجوانی پیر شد از داغ عباس جوان
داغ قاسم قامت سروش نمودی چون کمان♫✿♬
یک طرف از داغ اصغر همچو بسمل در فغان
از غم اکبر به سر دست عزا میزد حسین♫✿♬
ناله ها میزد حسین
واغربتا میزد حسین♫✿♬
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین♫✿♬
یا اخا روحی فداک
یا اخا من لی سواک♫✿♬
یا اخا قلبی لداک
گاه می نالید از بیداد شمر بی حیا♫✿♬
گاه بهر امت عاصی به حق در التجا
بود چون سمّاک را از آن شه شفاعت مدعا♫✿♬
زین شهادت بیرق روز جزا میزد حسین
ناله ها میزد حسین♫✿♬
واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین♫✿♬
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک♫✿♬
پپیر فاطمه تنهاست میان گودال.mp3
1.53M
#زمینه_سوزناک_شام_غریبان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پسر فاطمه تنهاست میان گودال
امان از گودال
خواهرش دید که شد پیکر پاکش پامال
امان از گودال
مادرش در پی آن رأس به نی شد بی حال
امان از گودال
وفت غارت شد و بردند ز طفلان خلخال
امان از گودال
▪️آه قتیل العریان
دشمنان حلقه زدند دور عزیز حیدر
امان از خنجر
خواهرش بر روی تل خاک بریزد بر سر
امان از خنجر
شمر دون آمده تا تیغ کشد بر حنجر
امان از خنجر
مادرش دید خدا نیست سرش بر پیکر
امان از خنجر
آه بگرید مادر آه گل ش شد پرپر
▪️آه قتیل العریان
بدتر از کرببلا هست خدا روضه ی شام
امان از دشنام
میزنند سنگ به زينب همه جا از سر بام
امان از دشنام
نانجیبان به علی لعن بگویند مدام
امان از دشنام
بدترین روضه ی زینب شده آن بزم حرام
امان از دشنام
آه هیتک الاحرام
▪️آه قتیل العریان
#ای_دل_غم_دیده_از_امشب_بنال
#شام_غریبان
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
ای دلِ بی تابِ جان برلب بنال
امشب از درد و غم زینب بنال
باید امشب خون بگرید دیدگان
تـا کنند همـدردیِ رنجـیدگــان
برشب شام غریبان حسین
اشک خون باید بباریم ازدوعین
امشب ای شام غریبان ناله کن
چونکه ماندی بی شهیدان ناله کن
هیچ دانی حال زینب ای فلک
زیر بازویش بگیرید ای ملک
وای بر من ای خدای عالمین
زینب ازامشب دگر شدبی حسین
کوهی ازغم دید زینب کم نبود
شددلش چون صورت طفلان کبود
سهم او غم،داغ،ماتم شد حسین
قَدِ ماتم ازغمش خم شد حسین
یک دلش آواره سوی قتلگاه
یک دلش حیران میان خیمه گاه
کیست زینب را کند یاری حسین
خیز و بهر او نما کاری حسین
خواهرت را داغ تو بیچاره کرد
رشته ی تدبیر او را پاره کرد
از ازل ما یار هم بودیم حسین
یار وهم غمخوارهم بودیم حسین
ای عزیز دردانه ی یاس کبود
هیچ وقت زینب بدون تو نبود
کو برادر؟ کو برادر زاده ام؟
حیف آنان رامن ازکف داده ام
باورم شد بی برادر گشته ام
بی کس وبی سایهٔ سرگشته ام
ای برادر خوب می دانم حسین
بی تو من زنده نمی مانم حسین
گر چه دلتنگت شوم ای نور عین
می روم تا شام خداحافظ حسین
شرح احوال مرا«مداح» گفت
گرچه با سوز دل و با آه گفت
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
متن روضه 1
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
هر کجای مجلس نشستی...
با توجه امروز میخواهیم از همین جا...
به آقامون سلام بدیم....
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین
امروز امام زمانم سلام میده...
اما... به بدن های بی سر...
روی خاک...
سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن...
سه روز روی زمین کربلا بود...
🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت
🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين
🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
ان شاء الله امام زمان میاد...
انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره...
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
یا بن الحسن...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
سه روز بدن عزیز زهرا...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین گرم کربلا...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت
🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها
🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت
چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا...
مثل یه همچین روزی...
وقتی بنی اسد اومدند کربلا...
نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند...
اما بدن عزیز زهرا حسین...
روی زمین کربلا...
میخواستند بدن ها رو دفن کنند...
اما بدنها رو نمیشناختند...
آخه سر در بدن ندارند...
متحیر ایستادند...
یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد...
🔸بنی اسد بیاید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم...
این بدن بی سر...
بدن بابای غریبم حسینه...
این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره...
این بدن قاسمه...
اون بدنی که کنار شط فرات...
دستهاش رو جدا کردند...
بدن عمو جانم عباسه...
بنی اسد...
برید یه قطعه بوریا بیارید...
🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود
🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود
امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند:
بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله
بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند...
سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه...
بنی اسد دارن نگاه میکنند...
دیدند امام سجاد رفت داخل قبر...
میخواد با پدر وداع کنه...
ای واااااای ای واااااااای...
دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین...
هی صدا میزنه وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
وقتی از قبر بیرون اومدند...
با دستان مبارک نوشتند...
هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً
🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم
🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#بی_دست_کربلا_دست_مرا_بگیر
#نوحه_حضرت_عباس
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
بی دست کربلا (دست مرا بگیر«۲»)
هستم تو راغلام (هستی مرا امیر۲)
دل در هوای تو غرق صفای تو
باشد همیشه دل زیر لوای تو
بر پای عشق تو گشته دلم اسیر
دست مرا بگیر«۲»
والسّابقون شده تفسیر همتت
زهرای کربلا از هوش غیرتت
ای پهلوان عشق خصم اُمَیّه ای
باب الحوائج و عشق رقیه ای
مادر نزاده چون تو سرور وامیر
دست مرا بگیر«۲»
دور سر حسین گردانده مادرت
غمگین رفتنت گردیده خواهرت
ای رزم حیدری شد از تو منجلی
بر دست و بازویت گلبوسهٔ علی
ای بی تو خیمگاه ماتمسرا شده
بانگ عمو عمو تا بر سَما شده
عالم همه شده بر عشق تواسیر
دست مرا بگیر«۲»
خورشید من تویی مهتاب من تویی
من نوکر توام ارباب من تویی
سـاقیِ کـربـلا دستـم به دامنت
باشد مرا امید هر دم بخوانمت
من سائل توام ای معدن کَرَم
ازمرحمت بکش دستی تو برسرم
در وَرطهٔ بلا هر جا شدم اسیر
دست مرا بگیر«۲»
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
بخشی ازشعر:علی اکبراسفندیار
#شب_دوازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است
🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست
شب دوازدهم ماه محرمه. ..
امروز کربلا چه خبر بود خدایا...
🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب
🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست
دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد...
هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم...
رفتیم به سمت خونه هامون...
مواظب بچه هامون بودیم...
مبادا نیمه شب سردشون بشه...
مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند...
اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن...
بچه های حسین چه حالی داشتند...
داخل یک خیمه نیم سوخته...
الله اکبر...
نميدونم بهشون آب دادند یا نه...
خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه...
🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت
🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست
🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک
🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست
🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی
🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست
از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه...
از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه...
مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب...
صدا زد عمه جان زینب...
ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن...
کفن کردن...
بدنهای نحسشون رو دفن کردند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
روی زمین کربلا...
عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن...
وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند...
اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند...
خانم زینب کبری فرمودند...
خودم بچه ها رو سوار میکنم...
با دستان مبارک...
یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز کرد...
اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد
یا صاحب الزمان ....
یکدفعه نگاه کرد به اطرافش...
یادش اومد از روز ورودش به کربلا...
اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد...
علی اکبر امد...
قاسم امد...
جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن...
دور محمل زینب رو گرفتن...
خانوم رو با احترام از محمل پیاده کردن...
مبادا نامحرمها ببینند....
ناموس خداست...
احترام داره...
یادش اومد از اون روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند...
اما الان تنهای تنها مانده...
نگاه کرد به سمت قتلگاه...
صدا زد حسینم برادرم...
بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر...
ببین دورم رو نامحرمها گرفتند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادر نمیخواستم اما...
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا...
یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
-
◾روضۂ دفتری امام سجاد(ع)◾
👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
💟گریز به روضۂ حضرت زهرا(س)و امام حسین(ع)👇🏻👇🏻👇🏻
«السلام علیکَ یا اباعبدالله، السلام علیکَ یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله»
وقت باران داغِ چشمِ ترعذابم میدهد
آب مینوشم غمِ حنجر عذابم میدهد
شیرخواره سیرباشد زود خوابش میبرد
ازعطش بی تابیِ اصغرعذابم میدهد
مجلس ختمِ جوان رفتم دلم آتش گرفت
یادِ تشیع تنِ اکبر عذابم میدهد
غیرتم راشعله ور کرده چهل سال است
ماجرای غارت معجر عذابم میدهد
◾امشب شبِ شهادته پسرته حسین جان، توی هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه، یه آقایی وارد میشه، مردم شهر گُل میریزن روی سرش میگن خوش اومدی، اما وقتی کاروان اُسرا بهمراه امام سجاد به کوفه وارد شد، زن ها همه سنگ میزدن ، وقتی رسید شهر شام همه هلهله و شادی کردن دخترها رو کتک میزدند، شاید زبانحالِ آقامون این باشه: آی مردم کوفه و شام به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سر بابای مظلومم سنگ پرتاب نکنید آاااای حسیییین
دریا به دیده ی ترِ من گریه میکند
آتش زِسوزِ حنجر من گریه میکند
سنگی که میزنندبه فرقم زِروی بام
برزخمِ تازه ی سرِ من گریه میکند
مقاتل نوشتن وقتی امام باقر(ع) بدن نازنینِ باباش امام زین العابدین رو غسل میداد، راوی میگه بدنِ نازنین رو روی سنگ غسل گذاشت ، پرده ای زدن که آقازاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده ، میگه یوقت شروع کرد های های گریه کردن، میگه روم نشد اونجا سوال کنم ، وقتی زین العابدین رو دفن کرد، بعد از مدتی خدمتش رسیدم گفتم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی خیلی گریه میکردی ! میگه فرمود: وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غُل و زنجیر به گردن و پاها و رانِ مبارکش باقی بود😭😭😭میخوام بگم یا باقرالعلوم بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی به گریه کردن یه شبی هم وقتی مردم خوابیده بودن جدِّ مظلومت امیرالمومنین عزیز دلش رو غسل میداد به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید سر به دیوار گذاشت، علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنن چرا بلند بلند گریه میکنی؟ نمیدونستم بازوش و پهلوش شکسته یه وقت صدا زد عزیزانم بیایید از مادر توشه بگیرید ، بچه ها امشب شبه خداحافظیه، دیدار دیگه به قیامت وبهشت، امیرالمومنین میفرماید: حسنین خودشونو به روی سینه ی مادر انداختن همون سینه ای که علی فرمود چنان ناله زد که دستها از کفن بیرون آمد حسنین رو به سینه چسباند یه وقت منادی صدا زد علی بچه ها رو بردار ملائکه به گریه شدند😭😭😭
گذشت و گذشت عصر عاشورا شد یه وقت نازدونه ی امام حسین آمد کربلا، سکینه خاتون خودشو روی بدنِ پاره پاره ی بابا انداخت شروع کرد با پدر حرف زدن، یه وقت نامردا اومدن با یه اهانتی این نازدونه رو به گوشه ای پرتاب کردن😭😭😭
حسین آرام جانم
حسین روح وروانم
حسین درمانِ دردم
حسین دورت بگردم
«علی لعنة الله علی القوم ظالمین»
*روضه اسارت 😭😭😭
*چنان مرغ شکسته پر و بالم*
*غمت یک ساعته کرده هلالم*
*(اینا ناله های زینبن)*
*چنان مرغ شکسته پر وبالم*
*غمت یک ساعته کرده هلالم*
*داداش زِبس داغت سنگینه عزیزم*
*تمام دشت می گرید به حالم*
*◾وقتی از آقا امام زمان سوال شد آقا کدوم مصیبت جدت دردناکه که فرمودی برای آن مصیبت اگه خون گریه کنم کمه، آن بزرگوار فرمود: همه ی مصیبت جدم سخت و سنگین و درناکن،گفتن آقا اون مصیبت که فرمودی اگه اشکم خشک بشه خون گریه میکنم ، تا آقا اینو شنید اشکاش سرازیر شد، فرمود: همه ی مصیبت های جدم دردناکه اما امان از مصیبت اسیری عمه ام زینب😭😭😭*
*وقتی روز یازدهم محرم بی بی زینب همه ی زن و بچه ها رو سوار بر محمل کرد بمیرم نوبت به خودش رسید کسی نبود خودشو کمک کنه تا سوار بر محمل بشه ، هر چه دور و برشو نگاه کرد محرمی پیدا نکرد یه نگاه انداخت به قتلگاه صدا زد حسینم عزیزم ببین دارن خواهرتو به اسیری میبرن، یه نگاه انداخت به علقمه ،داداش عباسشو صدا زد یادش اومد روز دوم محرم وقتی وارد سرزمین کربلا شد همه ی محرم ها دور و برش بودن یکی رکاب محملو گرفته بود ، یادش اومد عباس زانو خم کرد خواهر رو پیاده کرد، صدا زد عباس جان بیا ببین دور وبر خواهرت یه مشت نامحرمه بیا خواهرتو دارندبه اسیری میبرن، آی بمیرم با هر سختی بود خودشو سوار کرد، کاروان از گودال عبور کرد ،اهلبیت امام حسین با بدنهای پاره پاره داغِ دلشان تازه شد، از بالای محمل وداع کردن چند قدمی نگذشته بودن نتونستن تحمل کنن پیاده شدن هر کسی نعش عزیزی رو بغل گرفت زینب کجا رفت؟ رفت گودال قتلگاه کنار نعش برادر، آی قربون دردهای دلت ای دختر علی*
*داداش اومدم بگم دارن منو میبرن اسیری اومدم خداحافظی کنم ، خداحافظی هم رسمی داره برادر، رسمش روبوسیه ، اما برادر یه جای سالمی در بدن نداری تا بوسه زنم😭😭😭*
*سر به بدن نداری تا صورتت رو بوسه بزنم ، چه کرد این خواهر داغ دیده آی بمیرم خم شد لباشو گذاشت روی رگهای بریده ی حسین رگهای بریده رو بوسه زد*
*بوسیدم آنجایی که مادرم نبوسید*
*بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید*
*آه اومدن زینب رو با تازیانه از کنار نعش برادر جدا کردن همه را سوار کرد با چه سختی خودشو سوار کرد، کاروانِ اُسرا حرکت به راه افتاد ، زینبی که با حسین به کربلا آمده بود حالا باید با سرِ حسین برگرده ، زینب از روی محمل نگاش به گودل قتلگاهه دل از برادر نمی کنه ، همچنان از روی محمل روضه میخونه و خداحافظی میکنه😭😭😭*
*خداحافظ ای برادر زینب*
*شده روی محمل روضۂ زینب*
*«الا لعنة الله علی القوم ظالمین»*