تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری!(۸)
امام حسین(ع) راهی میدان نبرد شد، طولی نکشید که مرکب ایشان به حالت خون آلود و پریشان، بدون امام(ع) به سمت خیمه ها آمد.
خوارزمی می نویسد :
📋《أَقْبَلَ فَرَسُ الحُسَینِ(ع) وَ قَدْ عَدَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ أَنْ لَا یُؤْخَذَ فَوَضَعَ نَاصِیَتَهُ فِی دَمِ الحُسَینِ(ع) ثُمَّ أَقْبَلَ یَرْکُضُ نَحْوَ خَیْمَهِ النِّسَاءِ، وَ هُوَ یَصهَلُ وَ یَضْرِبُ الْأَرْضَ بِرَأْسِهِ عِنْدَ الْخَیْمَهِ》
♦️در روز عاشورا؛ اسب امام حسین(ع) از میان لشکر ابن سعد دوید که دستگیر نشود.
پیشانى خود را به خون آن بزرگوار رنگین نمود. سپس به سوی خیمه ی زنان تاخت و نزد خیمه شیهه میکشید و سر خود را به زمین مى کوبید.(۹)
امام زمان(عج) اینگونه وصف می کند :
📋《فَلَمَّا رَاَینَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِيَّاً وَ نَظَرْنَ سَرْجِكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ناشِراتِ الّشُعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لاطِمَاتٍ لِلوُجُوهِ سافِراتٍ وَ بِالْعَويلِ دَاعِيَاتٍ》
♦️و زنان خیام مشاهده کردند که؛ اسب تو بلا زده به خیمه ها رسید و در حالی که زنان زين تو را بر اسب واژگونه يافتند، پس اهل خیام آمدند درحالی که خود را پريشان ساخته بودند و گیسوانشان را بر چهره ها ریخته بودند و سيلی بر صورت هايشان مي زدند و با صداي بلند گريه می کردند و ناله و فريادکنان تو را می خواندند.(۱۰)
گویی مرکب امام حسین(ع) آمده بود که خبر شهادت امام حسین(ع) را به اهل خیام برساند و آنان را به سمت قتلگاه ببرد.
در مقاتل آمده است که؛ سکینه(س) خود را بر بالین بدن بی جان پدر رساند.
«ابراهیم بن علی کفعمى» از حضرت سکینه(س) روایت مى کند که وقتی پدرم شهید شد، آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغماء برایم روى داد، در آن حال شنیدم که پدرم مى فرمود :
📋《شِیْعَتِی مَهْمِا شَرِبْتُم مَاءِ عَذْبٍ فَأَذکُرُونِی،
اَوْ سَمِعْتُم بِغَرِیبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونِی》
♦️ای شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید.
و یا هنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، بر من ندبه کنید.
📋《فَأَنَا السِّبْطُ الَّذِی مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ قَتِلُونِی،
وَ بِجَردِ الخَیْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْدَاً سَحِقُوُنِی》
♦️من، نوه ی رسول اکرم(ص) هستم که مرا بی گناه کشتند و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سمّ اسبان کردند.(۱۱)
📋《ثُمَّ إِنَّ سُكَيْنَةَ اعْتَنَقَتْ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْنِ(ع) فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ》
♦️حضرت سكينه(س) پيكر پدرش امام حسين(ع) را در آغوش كشيد، اما گروهى از اعراب اجتماع كردند و سكينه(س) را از روی بدن پدرش کنار زدند.(۱۲)
حضرت سکینه(س) آخرین یادگار و بازمانده حادثه غم انگیز کربلاست.
هر چند امام محمدباقر(ع) نیز در کربلا حضور داشته است و یعقوبی در این باره نقل می کند که امام(ع) در پاسخ به سؤال فردی که از ایشان پرسید؛ آیا شما زمان امام حسین(ع) را درک کرده اید؟ فرمود :
📋《قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنینَ وَ اِنّی لَاَذْكُرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ》
♦️هنگامی كه جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.(۱۳)
ولی امام محمد باقر(ع) در سال ۱۱۴ قمری به شهادت رسیده است.(۱۴)
و حضرت سکینه(س) در سال ۱۱۷ هجری وفات نموده است.(۱۵)
و از این جهت، ایشان آخرین بازمانده کربلا محسوب می شود.
📚منابع :
۱)تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر، ج۶۹، ص۱۱۹
۲)الإرشاد شيخ مفيد، ج۲، ص۱۳۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۴)مقتل الحسين(ع) مقرّم، ص۳۰۷
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۶)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۷)المجالس الفاخرة، شرف الدين، ج۱، ص۲۸۵
۸)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۹)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۷
۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۴۰
۱۱)المصباح کفهمی، ص۷۴۱
۱۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۸۰
۱۳)تاریخ یعقوبى، ج۲، ص۳۲۰
۱۴)فرق الشیعة نوبختی، ص۶۱
۱۵)تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر، ج۶۹، ص۴۲۱
مداحی_آنلاین_با_گریه_سکینه_گفت_ای_بابا_مهدی_رسولی.mp3
9.42M
🔳 #وفات_حضرت_سکینه(س)
🌴با گریه سکینه گفت ای بابا
🌴تماشا کن میان شام حال شرمگینم را
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #روضه
.
#زمینه
#امام_عسکری
#سبک_با_اینکه_من
#یابن_الحسن_روحی_فداک
🔘🔘🔘
✅بنداول
یابن الحسن روحی فداک
متی ترانا و نراک
بنفسی انت یا امیر
فلیس محبوبی سواک
جون تموم نوکرا
فدای اشکای شما
رو دوش تِه شال عزا
شبه یتیمی تِه آقا
یا فارس الحجاز کجایی ای آقا
توو کربلایی یا نجف یا سامرا
فدای غربتت فدای غصه هات
امشب یه سربزن به مجلس بابات
🔘
یاصاحب الزمان (عج)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
✅بنددوم
غربته شهر سامراش
غصه ی این دل منه
تصویری که ازش دیدم
آتیش به قلبم میزنه
گرد و غباره حرمش
سرمه ی چشم عاشقم
وقتی که توحرم بودم
شدبهترین دقایقم
شب شهادتش دلم هواییه
کبوتر دلم باز سامراییه
اونجا یه روزمیشه تولحظه ی اذان
بخونم یه نماز با صاحب الزمان
🔘
یاصاحب الزمان (عج)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
✅بندسوم
میسوزم از زهر جفا
میلرزه دستام ای خدا
وای جگرم وای جگرم
ای پسرم مهدی بیا
به رعشه افتاده تنم
شرر زده بربدنم
ببین از شرار زهر
خون میریزه ازدهنم
تو لحظه ی عطش باسوز و با محن
اومد به خاطرم جد غریب من
که بین قتلگاه تشنه تو کربلا
شدجلو خواهرش. سر از تنش جدا
🔘
مظلوم حسین من مظلوم حسین من
#زمینه
#شهادت_امام_عسکری
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
.👇
🔘دشتی حضرت سکینه(س)🔘
#دشتی_جانسوز☑️
#شاعر_خانم_علیمحمدی📝
#اجرا_استاد_پیام_پرویزی🎤
بنال ای دل تو بر حالِ سکینه
که داغی جانگداز دارد به سینه
سکینه دخت مظلومه حسینه
دلُم از داغ او به شور و شینه
سکینه دختری درد آشنا بود
که دائم فکر داغ کربلا بود
سکینه دید داغی در خرابه
بنالید بهر او که دل کبابه
گُلی همچون سکینه گشته پرپر
زِ داغش میزنُم بر سینه و سر
تو که دیدی غم و درد و مصیبت
به شانه میکشیدی بارِ محنت
تو که دیدی گُلی در خون شناور
فقط زینب برایت بود یاور
تو دیدی با دو چشمت رأسِ بابا
دلت خون گشت ودیده همچو دریا
دلُم از داغ تو خون گشته ای وای
مثالِ رود جیحون گشته ای وای
◾️روضه حضرت سکینه(س)◾️
☑️بانوای دلنشین استاد پیام پرویزی🎤
وقتی نشست در بر بابای بی سرش
چهره نهاد بر روی رگهای حنجرش
از آتش درون دلش شعله میکشید
اشکی که میچکید ز چشمان اطهرس
تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیادت میگی آقا جان نکنه این آخرین زیارت ما باشه، به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد دیگه نتونستن کربلا برگردن، انقده کنار این قبور مُطَّهر ناله زدن سه روز انقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرم دارن جون میدن دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم همه سوار شدن اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده الله اکبر روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود چجوری جداش کردن ؟ من از شما می پرسم مگه یه بچه ی ۱۳ ساله چقد نیرو لازم داره که اون رو از کنار بدن بابا جدا کنن.؟ بخدا نمیشه بعضی عبارات رو ترجمه کرد اما خیلی ساده بگم این نازدونه رو کشون کشون از کنار گودال بردن، اربعینم که وقتی آخرین نفر ، خواست با تربت بابا خداحافظی کنه دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه، قافله رسید به مدینه روز جمعه بود وارد مدینه نشدن بشیر آمد وارد مدینه شد هی صدا زد تو خونه هاتون دیگه نمونید چرا؟ آخه فقط یه جلوش رو اشاره کرد چه جوری کشتنش ، قافله به استقبال اومدن به دنبال بشیر آومدن بیرون چجوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی زنها آمدن نزد سکینه همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب(س) یه پیراهن پاره پاره ، یه پیراهن غرق به خون ، سوراخ سوراخ رو ، رو قبر پیغمبر پهن کرد، سفره ی روضه رو پهن کرد، دیدن دیگه نمیشه با زینب حرف زد، اومدن سراغ سکینه ، گفتن آی بانو از نربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت ؟ فرمود هیچ جا برای ما مجلس یزید نمیشد، سر بریده ی بابای غریبم میات طشت،،، همه مشغول لهو ولعب و خوشگذرانی و می گساری بودن ، ما رو به طناب بسته بودن، هر کجا نشستی ارباب بی کفن رو صدا بزن ، یا حسین
علی لعنه الله علی القوم الظالمین
4_6012403135736186209.MP3
131.5K
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#صلوات_اول_مجلس
ایام شهادت جانگداز و مظلومانه آقا و مولامون امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون آقای عالم و آدم، حجت بن الحسن ارواحنا له الفداه، تسلای دل داغدارشون، تعجیل در فرج مقدسشون اجماعا صلوات بلندی عنایت بفرمایید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
-
4_6012403135736186206.MP3
485.2K
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحيم
(السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
🔸هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه...
یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
-
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
آجرک الله یا صاحب الزمان
🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
بمیرم برات یا صاحب الزمان...
پنج سال بیشتر نداشتید اقا...
داغ بابا رو به دلتون گذاشتند...
🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
از همینجا یک کاروان دل بریم...
خانه امام عسکری...
🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
راوی میگه لحظات آخر...
دیدم امام عسکری در بستر بیماری...
فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید...
بگید پسرم بیاد...
میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم...
یه آقازاده خوش سیمایی...
صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه...
مشغول عبادت خداست...
(الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه)
عرضه داشتم آقا جان...
حال امام عسکری منقلبه...
میگه تا بر پدر وارد شد...
نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد...
صدا زد...
یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ...
إسْقِنِی الْمَاءَ...
پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار
بابا...
فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی...
من دیگه رفتنیم بابا...
دیگه بعد از من یتیم میشی بابا...
دیگه بعد از من غریب میشی بابا...
پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری...
همه تنهات میگذارند...
خدا ميدونه...
خیلی سخته برا فرزندی ببینه...
جلو چشمانش بابا داره جان میده...
نتونه کاری کنه...
اما هر طوری بود لحظات آخر...
حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند...
نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند...
عرضه بداریم یا صاحب الزمان...
خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید...
پدر رو سیراب کردید...
🔸پدرت لحظه های آخر عمر
🔸آب از دست پاکتان نوشید
اما یا صاحب الزمان...
میخوام بگم...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
آی کربلایی ها...
آماده ای بگم یا نه...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
🔸تشنگی از گلویش می جوشید
مردم.. من از شما سوال میکنم...
لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟...
عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند...
یک طرف علی اکبر...
با بدن قطعه قطعه...
روی زمین کربلا...
یک طرف دیگه هم امام سجاد...
از شدت بیماری...
با صورت به زمین افتاده...
نميتونه از جاش بلند شه...
لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله...
دید کسی نمیاد کنارش...
یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا...
یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه...
( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ )
شمر روی سینه حسین...
خنجر برهنه کرده...
تسلای دل امام زمان...
ناله بزن یاحسین...
🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود
🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود
🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود
🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود
-
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
متن روضه 2
🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت
آجرك الله يا صاحب الزمان...
امشب کجا زانوی غم بغل گرفتی...
برای غربت امام عسکری زار زار گریه می کنی و...
اشک میریزی...
🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت
🔸خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت
داغ پدر.. خیلی سخته...
مخصوصا.. برا کسی که پنج سال بیشتر نداره...
مخصوصا.. برای کسی که بابای مهربونی...مثل امام عسکری داره...
🔸داغی نشسته بر جگر داغدار تو
🔸در خون نشسته است دل درد پرورت
🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس
خدایا امشب خانه امام عسکری چه خبره...
🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس
🔸سیراب گشته است به دست مطهرت
یکی از سخت ترین لحظات برای فرزند...
اون موقعیه که...
بابا در بستر احتضار باشه و...
فرزند نتونه کاری کنه...
امام زمان آمد کنار بابا نشست...
هی خیره خیره به صورت قشنگ بابا نگاه میکرد...
گریه میکرد...
یک وقت امام عسکری فرمودند...
پسرم... مهدی جان...
تشنه ام بابا...
سریع رفتند یک ظرف آبی رو آوردند...
خود امام زمان...
با دستان مبارک لحظات آخر به بابا آب دادند...
پدر رو سیراب کردند...
عرضه بداریم...
یا صاحب الزمان...
خوب شد شما...
لحظه آخر کنار پدر بودید...
حضرت رو سیراب کردید...
نگذاشتید امام عسکری...
با لب تشنه از دنیا بره...
اما دلها بسوزه برای اون آقایی که کربلا...
گودال قتلگاه...
با لب تشنه...
سر از بدنش جدا کردند...
🔸مگر به کرببلا آب قیمت جان است
🔸چرا نگفته کسی این حسین مهمان است
فقط همین رو بگم...
وقتی ذوالجناح برگشت به طرف خیمه ها...
دختر ابی عبدالله اومد کنار ذوالجناح...
صدا زد... ذوالجناح...
میدونم بابام رو به شهادت رسوندند...
میدونم سر از بدنش جدا کردند...
فقط بهم بگو...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً
🔸چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد
🔸به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد
-
🕊﷽🕊
✳️#روضه_امام_حسن_عسکری_ع
💠#دفتری_عسکری ع
🍁برخاتم اوصیاء مهدی صلوات
🍁برصاحب عصر ما مهدی صلوات
🍁خواهی که خداوند بهشتت ببرد
🍁بفرست تو بر حضرت مهدی صلوات
🔘برعسکری آن نورولایت صلوات
🔘برآن گل گلزار رسالت صلوات
🔘خواهی که خداگناه تو،عفوکند
🔘بفرست برآن روح کرامت،صلوات
(#دعایفرج)
⬅️اَلسلامُ علیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ....
🍂شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
🍂جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
🍂عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
🍂کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
🍂در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
🍂شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
🍂این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
🍂تسلیت گوئیم امروز بر شما یابن الحسن
⬅️روز عزای امام حسن عسکری...
امروززصاحب عزا مهدی فاطمه است...
☑️امروز روز یتیمیه امام زمانه...
امروز هم ناله شیم با امام زمان....
قربون اشک چشمت برم آقا جان...
آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی...
امروز دم در ایستاده...
شال عزا به گردن انداخته...
آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی....
هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه...
امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ...
دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه...
میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید...
ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا....
🔳آقا جان مهدی زهرا....
امروز بیا یه روزی به ما بده...
آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم....
آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن....
آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه....
اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی...
💥الا یا اهل العالم انا بقیة الله...
🔹دلتو ببرم سامرا و التماس دعا
✨میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش
✨حجة ابن الحسن گشته سیه پوش
✨سامرا بار دیگر در عزا شد
✨حجة ابن الحسن صاحب عزا شد
⬅️آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره..
میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن....
اینقدر آقا ضعیف شده...
،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه...
ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.....
صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد...
اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن
از سینه اش خون میچکید
دنبال حیدر میدوید
میگفتُ با سوز جگر
یابن الحسن یابن الحسن
💥(گریز روضه به حضرت زهرا س)
⬅️بمیرم برا امام حسن عسکری..
امام زمان اومد... کنار پدر...
ظرف آب رو برداشت...
ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد...
اینقدر این بدن ضعیف شده...
اینقدر این بدن نحیف شده...
همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید...
از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد...
🌾امان امان(3)....
نمیدونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای ..آخ یاد چه صحنه ای افتاد...
شاید یاد اون لحظه ای افتاد...
که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين.....
(گریز)
⏪یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن...
آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟
شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم...
خیلی غریبی...
بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی
✳️اما می خوام بگم آقا جان...
درسته داغ بابا دیدی...
ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند....
با عزت بدن بابا رو تشیع کردند ...
⚫️اما من بمیرم برای جد غریبت حسین ....
چه تشیع جنازه ای شد....
۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن ...
اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن...
امان امان ...
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه...
چه کشید بیبی زینب ....
اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ...
آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه...
چه کرد عمهٔ سادات...
یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین....
◼️هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
◼️ بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
◼️ حیدر نبوسید زهرا نبوسید
◼️ حتی نسیم صحرا نبوسید
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠
◾️نوحه شهادت امام حسن عسگري(ع)◾️
اثر حاج مجتبي صمدي شها
بر لب آمد جان من
بسته شد چشمان من
من غريب سامرايم
كشته ء زهر جفايم
يا مظلوم يا مولا
......
قلب من شد پر شرر
چشم من مانده به در
با غم و محنت قرينم
كاش مهدي را ببينم
يا مظلوم يا مولا
.....
مثل گل پژمرده ام
ارث مادر برده ام
از در و ديوار خانه
ميكشد آتش زبانه
يا مظلوم يا مولا
ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
.
#واحد_تند
#حضرت_محسن علیه السلام
#فاطمیه
بنویسیدم غلامه پسرِ زهرا و حیدر
مددی محسن میخونم بِخدا تا روزِ محشر
مددی، ای آوایِ جَلی
مددی، ای قربانِ ولی
مددی، ای فرزندِ علی
صل اللهُ علیکَ.. یامحسن ابن حیدر
روحی قلبی لدیکَ.. یامحسن ابن حیدر
مددی، یامحسن مددی..
بِخدا عشقش تو دلها سببِ قربه خدا شد
ذکر یامحسن میگیره هرکی راهیِ کربلا شد
این آقا، عالم نوکرشه
این آقا، زهرا مادرشه
این آقا، زینب خواهرشه
صل اللهُ علیکَ.. یامحسن ابن حیدر
روحی قلبی لدیکَ.. یامحسن ابن حیدر
مددی، یامحسن مددی..
شهیدِ راهِ ولایت شده کُشته توی خونه
هرکسی که منکرش شد بِخدا خیلی ملعونه
یِروزی، قبرش پیدا میشه
یِروزی، ذکرِ لبها میشه
یِروزی، حرمش زیبا میشه
صل اللهُ علیکَ.. یامحسن ابن حیدر
روحی قلبی لدیکَ.. یامحسن ابن حیدر
مددی، یامحسن مددی..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#واحد_حضرت_محسن
.👇
.
#واحد
#احراق_البیت
#حضرت_محسن علیه السلام
واویلا آتیش کجا و خانه ی آل الله..
واویلا زهرا به پشتِ این دره یالله..
واویلا دشمن نِموده حمله بر بیت الله
واویلا واویلا...
زهرا پُشتِ این دره لگد نزن ای ملعون
زهرا پُشتِ این دره سینَش شده پُراز خون
زهرا پُشتِ این دره شد رنگِ محسن گلگون
یا فاطمه یا فاطمه...
واویلا صبر علی خورده محک در کوچه
واویلا زهرای او خورده کتک در کوچه
واویلا آیینه اَش خورده ترک در کوچه
واویلا واویلا..
چهل نفر به یک نفر یکی با شلاق می زَد
چهل نفر به یک نفر مغیره میزَده بیحَد..
چهل نفر به یک نفر چی سرِ زهراش اومد؟!
وای مادرم وای مادرم...
واویلا این حاصلِ حمایت از آئينه..
واویلا مسمار در رفته فرو در سینه
واویلا حسین داره این صحنه رو میبینه
واویلا واویلا...
تو کربلا به سینه ی.. حسین سهشعبه خُورده
تو کربلا سه شعبه تیر، سینه شو بَد آزُرده
جوری که خَم شده تیر و.. از پُشت، دَر آوُرده
وای حسین وای حسین...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#واحد_حضرت_محسن
#فاطمیه
👇
#نوحه
شهادت #حضرت_محسن علیه السلام
فاطمه نالان شد بینِ دیوار و در
فضه کاری کن که مُحسنش شد پرپر
ناله ی فضه خزینی سر داد
فاطمه در پشت آن در اُفتاد
یامظلوم محسن..
با لگد های آن... ثانیِ بی غیرت
شد فدایی محسن رویِ خاکِ غربت
یاعلی شرمنده شد زهرایَت
کُشته شد فرزند تو در راهَت
یامظلوم محسن..
تیزی آن مسمار که عزا بر پا کرد
کربلا شد تیر و.. حنجری را وا کرد
ارثِ محسن آمده بر اصغر
کربلا شش ماهه گشته پرپر
یامظلوم محسن..
اولین پرونده... که به روز محشر
میشود دادخواهش آن خدایِ اکبر
یابن زهرا من دخیلم آقا...
روز محشر کن شفاعت از ما
یامظلوم محسن..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه_حضرت_محسن
#فاطمیه
.👇
.
#شور
#حضرت_محسن ابن علی علیه السلام
نور چشمان فاطمه ای
باب الحوائجه همه ای
تو محسن ابن الحیدری و..
داداشه شاهِ علقمه ای
پسر علی
هستی یامولا تو، گُهر علی
توی جنگِ کوچه سپر علی
قبل عباس تویی قمر علی...
قِصه ی تو کرده محشر یامحسن
...بودی پا به پای مادر یامحسن
کردی دومی رو رسوا..ایوالله
با دفاع از جان حیدر یامحسن
یابن ابوتراب
ای عالی جناب..
حقا که هستی ابن علی
وارثِ شمشیر صیقلی
گردن سقیفه رو زدی
تو با شمشیر حبِ ولی
ابن المرتضی
کردی غوغا تو در، بین کوچه ها
پیش چشم مادر تو گشتی فدا
ای اُسوه ی شیش ماهه ی کربلا..
چون حسين باب نجاتی یامحسن
تو عموی ساداتی یامحسن
"بِاَیِ ذَنبٍ قُتِلَت".. آقا
نصّ کل آیاتی یامحسن
یابن ابوتراب
ای عالی جناب..
دست ما و قنداقه ی تو
محتاجیم به صدقه ی تو
اربعین رفتیم کرببلا..
ما همه با بدرقه ی تو
جونِ مادرم
میسازیم آخِر واستون یک حرم
میام حرمت میگم من نوکرم
اسمِتون و پایِ کعبه می برم..
ای فدایی ولایت یامحسن
جانِ عالمی فدایت یامحسن
شادی فاطمه میگم..تا محشر
ای به مُنکر تو لعنت یامحسن
یابن ابوتراب
ای عالی جناب..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#شور_حضرت_محسن
#فاطمیه
.👇
.
#شور
#حضرت_محسن علیه السلام
به فدایِ همه اهلبیتِ پیغمبر
جونِ من نذرِ همه بچه های حیدر
اولِ ماهِ ربیع و دارم هر ساله..
شورِ ذکرِ محسن ابن علی رو بیشتر
اوجِ مِحَن، محسنه
عشقِ حسن، محسنه
دنیا نَیو، مَد ولی..
دنیایِ من، محسنه
قمرِ مادر
دلبرِ مادر
سپرِ مادر
یامحسن
اُمیدِ بابا
خورشیدِ بابا
شهیدِ بابا
یامحسن
نوکریتون سعادت، یامحسن
بَر تو داریم اِرادت، یامحسن
جانم یامحسن، جانم یامحسن....
کور بشه هر کسی که مُنکرِ این آقاست
این آقایی که همه زندگیِ زهراست
پسر سومِ زهرا و علی حقاً..
نامِ آسمونیشَم اِرثیه یِ طاهاست
ذکرِجلی، محسنه
لَم یَزلی، محسنه
اولین مُدافعِ..
حقِ علی، محسنه
سبطِ پیغمبر
سرباز حیدر
طفلِ نام آور
يامحسن
جانِ برادر
دلبندِ خواهر
شافعِ محشر
يامحسن
هستیِ زینبینی، یامحسن
آئينهىِ حسينی، یامحسن
جانم یامحسن، جانم یامحسن....
رؤیامونه دلها صاحب الزمانیشه
حرمِش بَنا به دستِ عشقِ جانيشه
اسمِ زيباشو رویِ بچه ها میذاریم..
تاکه اسمِ آقامون یه روز جهانیشه
اسمِ زیبا، محسنه
شاه و مولا، محسنه
اُسوه شیر،خواره یِ
کربُبَلا، محسنه
عشقِ هر سينه
ماهِ مدينه
کُشته یِ کینه
یامحسن
جِنسِ روضَت خاص
رو مادر حساس
یک جلوَت عباس
يامحسن
غُربَتِت مثلِ زهراست، یامحسن
حرمِت تویِ دلهاست، یامحسن
جانم یامحسن، جانم یامحسن....
یک نگاهِ محسنِش کرده مارو نوکر..
غبطه میخوره جهان به جَذْبه یِ حیدر
هر کسی که نوکرِ حیدر و زهرا شد..
میتونه باشه یکی چون سلمان و قنبر
شاهِ نوکر، حیدره
ذَره پَروَر، حیدره
حرفی از مَر،حب نَزن
یَلِ خيبر، حيدره
يَلِ تکسوار
شیرِ لافَرّار
حيدرِ كرار
یاحیدر
دریایِ غیرت
خَشمِش قیامت
کوهِ اُبُهَت
ياحيدر
در شُجاعت زبونزَد، ياحيدر
معنی مردترین مرد، یاحیدر
جانم یاحیدر، جانم یاحیدر....
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شور_حضرت_محسن_ع
#شور_امیرالمومنین_علی_ع
#فاطمیه
.👇