اللهم عجل لولیک الفرج (110).mp3
زمان:
حجم:
4.54M
اللهم عجل لولیک الفرج
.
#شور_حضرت_ام_البنین
#فارسی #ترکی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ننه ام البنین
دل ودین ودنیای منه ام البنین
ننه ام البنین
مهر کربلا رو میزنه ام البنین
ننه ام البنین
آی مادر ابالفضل
تاج سر ابالفضل
منو قبولم بکن
تو نوکر ابالفضل
سایه سارم
من به دردام گفتم شمارو دارم
نه فقط شنبه ها هر روز هفته رو
سفره که نه سرمو برات میارم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ننه ام البنین
جانیم قوربان اولا سنه ام البنین
ننه ام البنین
قادون گله هردم منه ام البنین
زندگیمین صفاسی
ئورگیمین نواسی
کربلا احسان ائله
ابالفضلین آناسی
آی ننه جان
دامنون پرورش ایتدی بیر قهرمان
ایتدی غوغا کربلاده بو پهلوان
که حسین سسلدی سنه جان قوربان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محمد_حسنلو✍
#شور #حضرت_ام_البنین
.
#زمزمه
#شور
#وفات_حضرت_ام_البنین
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
تو نور چشم علی فاطمه ی ام بنین هستی
همراه زینب و کلثوم و حسین حامی دین هستی
بانوی خانه ی علی
بودی ریحانه ی علی
ای جان خیر الناس
ای مادر عباس
ام البنین بانو۲
در آسمان ولایت تو چنان ماه درخشانی
بر حیدر و همه گل های علی آرامش جانی
نور چشمان زینبین
مادری کرده بر حسین
تو محرم رازی
با علی دمسازی
ام البنین بانو۲
ندیدی کرب و بلا ظلم و ستم شد ز عدو افزون
شنیدی کرب و بلا پیکر اکبر شده غرق خون
از غم نور هر دو عین
گشته خم قامت حسین
زین ماتم عظمی
شد خون دل مولی
ام البنین بانو۲
ندیدی طفل صغیری روی دست پدرش جان داد
شنیدی حرمله با تیر ستم زده بر این نوزاد
پیش چشمان پدرش
پاره گردیده حنجرش
عطش شده چاره
گلو شده پاره
ام البنین بانو۲
ندیدی از ستم و کین عدو خون دل خیر الناس
شنیدی گشته جدا دست علمدار حسین عباس
فرق عباس تو شکست
تیر کین چشم او ببست
گشته فدا عباس
دستش جدا عباس
ام البنین بانو۲
ندیدی یوسف زهرای بتول از نفس افتاده
شنیدی بین دو نهر جان علی لب تشنه جان داده
شمر دون خنجرش کشید
از قفا حنجرش برید
خون شد دل زینب
جانش بود بر لب
ام البنین بانو۲
#حاج_رضا_یعقوبیان ✍
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
#حضرت_ام_البنین
.
#شور
#حضرت_ام_البنین
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی بی من اسم تو رو هر دفعه که خوردم زمین بردم
عمری تو غصه و غم ذکر مدد ام البنین بردم
مادر سقای حرم ،یادتم تو هر نفسی
هرجا تو کارم گره خورد، تو به داد من میرسی
به چادرت بانو شدم پناهنده
اینکه تورو دارم لطف خداونده
اغیثینی مادر اباالفضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از هرکس هر چیزی خواستم همیشه منو معطل کرد
آخر ذکر مددی ام بنین مشکلمو حل کرد
روضههات که جای خودش،اسم تو واللهِ شفاست
حتی بی بی سفره ی تو ،اعتقاد ارمنیاست
بازم بیا مادر گره گشایی کن
ما رو شب جمعه کرببلایی کن
اغیثینی مادر اباالفضل
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
#شهید_سید_رضی_موسوی
که گفته است این آه کوبنده نیست
که گفته است این خون فروزنده نیست
نیفتاده سرو و نیفتاده کوه
که گفته است سید رضی زنده نیست
نمانده است در شهر ما کوچهای
که از روشناییش تابنده نیست
سر دار میگفت سردار ما
که سرباز هرگز سرافکنده نیست
شرف را که سنگینترین گوهر است
سلحشور هرگز فروشنده نیست
در آیین ما مرد را رفتنی
به غیر از شهادت برازنده نیست
رسیده است هنگامهی انتقام
بساط ستمکار پاینده نیست
#سعیده_کرمانی✍
.
.
|⇦•ستاره میبارم...
#سینه_زنی وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی نریمان پناهی
●━━━━━━───────
ستاره میبارم قمر ندارم من
به من نگید مادر، پسر ندارم من
«ام البنینم وای...»
*حضرت ام البنین آنقدر مهربونه غیر ممکنه بری در خونه ش درو باز نکنه. شنیدی اون فقیر رو که هر سال میومد جیره ی یه سالش رو میگرفت و میرفت..اومد در خونه ی عباس در زد بی بی فرمودکیه؟ گفتن اون مسکینی که هر سال میاد... گفت برو بهش بگو اون آقایی که تو میگی کربلا جامونده هرچی میخواد بهش بدید بره تا بهش دادند.. گفت من از دست شما نمیخوام. من از دست همون آقا میخوام .مادر قسمش داد انقدر دل ما رو نسوزان من مادر عباسم ،اینا همش ماله عباسه... اونی که میگی دستاش رو قطع کردند عمود آهنین به فرقش زدند..*
«ام البنینم وای...»
جسم عزیزم رو چه زیرورو کردند
به پیکرِ عباس نیزه فرو کردند
وقتی به خاک افتاد علقمه شد بیتاب
تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب
«ام البنینم وای...»
*پیش زینب اصلاً اسم عباس رو نمی آورد پیش رباب اسم عباسش رو نمی آورد.همش سرش پایین بود میگفت: رباب ببخش عباسم رو، خانوم ببخش عباسم رو، شنیدم دور عباسم رو گرفتن، شنیدم از دور تیربارونش کردن، وگرنه مَشک رو میرسوند به خیمه، به من قول داده بود. شنیدم خیلی نامردی زدنش، شنیدم از آقا اجازه خواست.. آقا اجازه نداد بره میدون. وگرنه عباس همه رو حریف بود به من قول داده بود...*
کجاست علی اصغر رباب پریشونه
گهواره خالی رو لالایی میخونه
کاروان با این دلم چه ها کردی
سه ساله ی ما رو چرا نیاوردی
«ام البنینم وای...»
چو خیمه ها وا رفت وقتی علمدار رفت
ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت
شنیده ام زینب زد دست غم بر سر
از داغ اون گودال از دست اون خنجر
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود داد کشیدم من
سرتو رو بردن دیر رسیدم من
ای عزیز دلم ای حسین شهیدم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#وفات_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#کربلایی_نریمان_پناهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
#شهید_گمنام
آنهاکه گمنامند , زهرایی تبارند
چون فاطمه بی قبر و بی سنگ و مزارند
جامانده های ساحل اروند کنارند
چون مهدی زهرا کس و کاری ندارند
آقا به یارانی که گمنامند بر گرد
جان شهیدانی که گمنامند بر گرد
گمنام یعنی آخر مظلومیت ها
گمنام یعنی دوری از محبوبیت ها
گمنام یعنی ترس از معرو فیت ها
گمنام یعنی بهترین عاقبت ها !!
آخر نیامد برگه ی اعزامی من
از فاطمه تاییدی گمنامی من
گمنام یعنی در پی شهرت نبودن
در کسب منصب ها پی فرصت نبودن
خدمت نمودن در پی منت نبودن
طعنه شنیدن اهل شکایت نبودن
ما فکرنام ! و عاشقان گمنام … رفتند
ما بیقرار … آنها ولی …آرام !! رفتند !
باید به نسل ما از این گلها بگوییم
با اشک دیده تربت آنها بشوئیم
تابوتشان را از دل و از جان ببوئیم
بلکه نشان یار از آنها بجوئیم
ای وای اگر این لاله ها تنها بمانند
گمنام تر از غربت زهرا بمانند
این استخوانها آبروی شهر مایند
یاس ندو چون گل عطر و بوی شهر مایند
شهد شهادت در سبوی شهر مایند
گمنام امَا روبروی شهر مایند
هر برکتی از برکت گلزار آنهاست
این دیده گر باران گرفته کار آنهاست
هر جا که قبر یک شهید بی نشان است
آنجا نشان مهدی صاحب زمان است
هرجا که بویی از پلاک و استخوان است
آنجا یقینا قطعه ای از جمکران است
این بینشان ها با غم دل آشنایند
آگاه از اعمال ما و … بیصدایند
ای کاش مرغان هوایی بازگردند
آن زائران کربلایی باز گردند
از جبهه یاران خدایی باز گردند
گمنام های شیمیایی باز گردند
چشم انتظارم روز افلاکی بیاید
یک فاطمیه شاید املاکی بیاید
ای آسمان روزی دعا ها حرمتی داشت
این جبهه ها این اسخوان ها برکتی داشت
هر فاطمیه با شهیدان الفتی داشت
تابوتشان بر دوش مردم قیمتی داشت
بر اینهمه محرومیت باید بگرییم
بر ایندل پر معصیت باید بگرییم
دیگر چرا شوق شهادت ها به سر نیست؟
در اشکهای روضه های ما اثر نیست؟!
دیگر چرا از آن تفحص ها خبر نیست؟!
مارا بسوی آسمان عزم سفر نیست؟!
ای کاش از این زخم کاری مینوشتم
بر روی جعبه یادگاری مینوشتم
کاش مینوشتم در این زمین جا مانده ام من
یاران در آنجا و من اینجا مانده ام من
بعد از شما تنها و تنها مانده ام من
با عمر طولانی بهدنیا مانده ام من
باز منو یک حس و حال کربلایی
شعر کجایید ای شهیدان خدایید
شاعر؟؟
.