eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab 10 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net] (1).mp3
4.33M
گرچه همیشه رازم پیش تو برملا بود نشکن دل کسی که کارش خدا خدا بود شرمنده ام به قرآن خیلی خراب کردم ویرانه ی دل من یک روز خوش نما بود ظرف پر از ترک را نقداً خودت خریدی قلب شکسته ی من با اینکه بی بها بود دست از تو تا کشیدم دنیا کشیده ام زد عاشق بدون معشوق سهمش فقط بلا بود تا گوشه ای نشستم پیشم نشستی انگار پس راه اصلی وصل در کنج انزوا بود حتی نگفته ای کیست من را بغل گرفتی بخشایشت همیشه بی چون و بی چرا بود چادر نماز زهرا مصداق یا مجیر است در اوج بی پناهی مادر پناه ما بود آب و غذای ما را شخص حسن رسانده رزق از کریم‌ خوردن خوشبختی گدا بود بیچاره ام به حق حیدر الهی العفو مهر قبولی من در دست مرتضی بود قیمت گرفت تربت تا خاکی از نجف شد ایوان طلای حیدر اعجاز کیمیا بود نوکر دلش گرفته دلتنگی اش حسین است ای کاش روزی ما امسال کربلا بود افطار تشنه لب ها اشک است اشک روضه یاد همان لبی که پامال چکمه ها بود کهنه حصیر دِه هم جمعش نکرد آخر آن جسم قطعه قطعه از بس جدا جدا بود شعر: 1403 .
Shab 11 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
3.42M
یک ذره التفات به چشم ترم کنید من آمدم توبه کنم باورم کنید حتی به زور راه ببندید روی من پا سوز سالیانه پشت درم کنید بیزارم از خودم خود لجباز سرکشم من را عوض کنید کس دیگرم کنید نزدیک خاک قبر شده صورتم دگر تا وقت هست خاک حرم بر سرم کنید گر حکم کرده اید بسوزم پس از عذاب آب فرات قاطی خاکسترم کنید زهرا به فکر گریه کنان حسین هست خانم اگر گذاشت مرا کیفرم کنید من راضی ام سنگ سیاه علی شوم در شوره زارهای نجف گوهرم کنید جاروکش حیاط علی میشوم فقط در آستان شاه نجف قنبرم کنید امشب سفر به کرب و بلا مزه میدهد ما را مسافران هوای حرم کنید آقای من کفن نشده پس زمان مرگ یک بوریا قواره ی این پیکرم کنید ارباب ناله زد که سرم را جدا کنید شرمی کنید و رحم به حال حرم کنید شعر: ✍ رمضان 1403 .
Shab 13 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
2.28M
چه احساس خوبی دارم این شبا چقدر بیشتر از قبل دلتنگتم چقدر بیشتر از قبل دوست دارم چقدر بیشتر از قبل همرنگتم چقدر از تو ممنونم از مهربون اجازه دادی با تو نجوا کنم من از تو شلوغی شهر اومدم خودم رو کنار تو پیدا کنم حالا که کم آوردم از زندگی همه چیرو دست خودت میسپارم من از هرکی غیر خودت خستمو من از هرکی غیر خودت دلخورم یه جوری بیا دست من رو بگیر که هیچکی نتونه جدامون کنه یه جوری توی آغوشت جام بکن که شیطون با حسرت نگامون کنه قسم میدمت حق اون خواهری که از روی تل ناله از دل میزد همون خواهری که با چشماش میدید داداشش رو با نیزه قاتل میزد 1403 .
Shab 14 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
2.5M
عمریست گر چه خواندم با گریه ربنا را هم توبه را شکستم هم حرمت خدا را با این که جاهلانه مهمانی اش بهم خورد پیش همه نگه داشت او حرمت گدا را یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد هر چند که گناهم بد بود و آشکارا یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی بالا نشسته بودم کبرم مرا زمین زد یک بار هم نبردم فرمان کبریا را یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی غفار بود و بخشید ستار بود و پوشاند جایش چه کار کردیم بی عفتی ما را یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی ✍ رمضان 1403 .
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (9).mp3
1.07M
بی حیا نعره زد سرش با من نفس گرم آخرش با من سرو از پیکرش جدا کردن جلو چشمای خواهرش با من بدنش با من پیرهنش با من جلوی چشم دخترش زدنش با من مادرش بی حال وسط گودال میگه بچم بی کفنه کفنش با من یا اباعبدالله آقای من **** به سنان گفت آخرش با تو سرو بردن حنجرش با تو من دارم میرم از ته گودال آخرین جیغ مادرش با تو تو بزن نیزه عددش با من تو بزن نیزه دست و پا نزدش با من بریم از مقتل برسیم خیمه تو بکش موی بچه رو لگدش با من **** همونی که ازم پدرم رو گرفت با یه عده حرومی دور حرم رو گرفت تو نبودی به زور معجرم رو گرفت اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت کشته ما رو بوی آب قربون زخم دهنت 1403 .
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (8).mp3
1.37M
مظلوم عریان مات الحسین عطشان هیچکی یار نبود روزشو وا کردن اما افطار نبود سفرش جا نداشت تیر و نیزه بود و نون و خرما نداشت مظلوم عریان مات الحسین عطشان **** قلبش تاب نداشت واسه ی افطاری تو خیمه آب نداشت جز غربت نداشت توی این مهمونی مهمون حرمت نداشت مظلوم عریان مات الحسین عطشان 1403 .
Shab 12 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
2.26M
اینقده آبرو دارم چیزی ازت بخوام یا نه چیکاره ام بهم بگو به کارِ تو میام یا نه من که همیشه با تو ام تو میمونی برام یا نه زیر لحد که برم وحشت میگیره منو قول دادی ول نکنی دستای سینه زنو هرچی تو برام ساختی تو دنیا خراب کردم فردای قیامت من خیلی روت حساب کردم جانم ابی عبدالله **** یکی یکی همه میرن کی میمونه کنار من زیارت اومدن میاد آخر یه روز به کار من یه روزی ام امام رضا میاد سرِ مزار من یک بار بیاد بسمه من راضی ام به کمش دستامو باز بذارید میخوام بغل کنمش من خاطره ها دارم از خونه ی آبادش دستامو دخیل کردم به پنجره فولادش یا امام رضا مولا 1403 .
‍ . 🏴🏴 🏴بند اول: شب آه و گریه و شب هق هق بارونه سرِ مرتضی شکسته و دل همه خونه رنگ صورتش شده مثه غروب خورشید و جبرئیل تو آسمون داره، روضشو میخونه امشب توی دل بچه ها شده غوغا😭 افتاده توی بستر غریبونه مولا میره با روی خونی زیارتِ زهرا سی سال هر شب، مرگش، رو خواست از خدا اما امشب، حیدر، شد حاجت روا تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ      تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ 🏴بند دوم: حانَ في سَمائِنَا الْغُروبْ، يَسْطُو بِنَا الْآهُ غابَ شَمسُنا مِنَ الْوُجودْ، نَضيعُ لَوْلاهُ بَعدَ ما بَكىٰ حَياتَهُ، يَنْعَىٰ عَلَى الزّهراءْ قَدْ مَضىٰ اِلىٰ زَكيَّتَهْ، وَ الْكَوْنُ يَنعاهُ يَرْوي لَنا الْحُسَينُ، وَ دَمْعَهُ الْحَمْراء مُصيبَةَ الجَبينِ، بِفَجْرِهِ الْغَبْراء وَ سَقْطَةَ الْجَنينِ، وَ لَطمَةَ الزّهراء ماتَ الْقرآن، وَ الدّين، وَ الْجَوْرُ بَدَىٰ ماتَ الْاِسلام، وَ الْعَدلْ، مَخْنوقَ الصَّدَىٰ تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ      تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ 🏴بند سوم: لحظه ی وداع شده ولی، انگاری معلومه که دلش پر از تلاطمه، با اینکه آرومه افتاده یادِ وصیت و سفارش زهرا که میگفت حسین من توی کربلا مظلومه میگفت که زخمیِ تیر و نیزه ها میشه میگفت اسیرِ درد و غم و بلا میشه میگفت جلوی چشمام سرش جدا میشه جسمش بی سر، روی، خاک کربلا اِرْباً اِرْبا، عریان، زیرِ دست و پا تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ      تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ شعر‌:         (بند عربی) سبک: 🔰 : غروب در آسمان ما آشكار شد و آه بر ماحمله‌ور شد خورشيد ما از هستى نا پديد شد و ما بدون او گمراه مى شويم بعد از آنكه زندگيش را با نوحه بر زهرا گريست به سوى زهراى خود شتافت و جهان به سوگواريش پرداخت حسين با اشكهاى سرخش روايت مى كند مصيبت پيشانى در صبحگاه شومش را و همچنين سقط جنين و لطمه بر گونه زهرا را قرآن و دين مردند و ستم آشكار شد  اسلام و عدالت مُرد و فرياد خفقان شد بخدا قسم اركان هدايت ويران شدند شعر: (یاحسین)         (بند عربی) ملودی: 👇
. جمله ای از نور، روی طاقِ عرش افتاده است میزبان هم، بهر مهمانان خود آماده است جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد روزه داران! لحظه ی دیدار صاحبخانه شد باز هم شد پشت این در، دیده ی عشاق، تر ما به او مشتاق بودیم، او به ما مشتاق تر السلام ای ماه من! ماه خدا، ماه کریم دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند یاعلی گویان درِ میخانه را وا کرده اند من خجالت می کشم چون پیشواز آمد علی باز هم پیش خدا، بهر گدا، رو زد علی سفره را که چید مادر، غصه ها شد برطرف چیست شیرینی روزه؟ حبه انگور نجف خاک راه بوترابم، نوکر مولا حسن آخر سالی، غبار از دل تکاندم با حسن ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ... هیچ روزی سخت تر از روز عاشورا نشد کربلا غوغا شد اما آب، دست و پا نشد گریه کردم ... گرچه افطاری که خوردم زهر بود من فدای تشنه ای که در کنار نهر بود روضه ی عطشان شدن را تشنه می فهمد فقط داغ حلق پاره اش را، دشنه می فهمد فقط تا ته حلقوم او، خون گلو رفته چقدر در دهان خشک او، نیزه فرو رفته چقدر ✍ 👇
1_10353954543.mp3
35.87M
ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است حاج مجتبی روشن روان🎤
. جمله ای از نور، روی طاقِ عرش افتاده است میزبان هم، بهر مهمانان خود آماده است جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد روزه داران! لحظه ی دیدار صاحبخانه شد باز هم شد پشت این در، دیده ی عشاق، تر ما به او مشتاق بودیم، او به ما مشتاق تر السلام ای ماه من! ماه خدا، ماه کریم دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند یاعلی گویان درِ میخانه را وا کرده اند من خجالت می کشم چون پیشواز آمد علی باز هم پیش خدا، بهر گدا، رو زد علی سفره را که چید مادر، غصه ها شد برطرف چیست شیرینی روزه؟ حبه انگور نجف خاک راه بوترابم، نوکر مولا حسن آخر سالی، غبار از دل تکاندم با حسن ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ... هیچ روزی سخت تر از روز عاشورا نشد کربلا غوغا شد اما آب، دست و پا نشد گریه کردم ... گرچه افطاری که خوردم زهر بود من فدای تشنه ای که در کنار نهر بود روضه ی عطشان شدن را تشنه می فهمد فقط داغ حلق پاره اش را، دشنه می فهمد فقط تا ته حلقوم او، خون گلو رفته چقدر در دهان خشک او، نیزه فرو رفته چقدر ✍ .👇
69278جمله-ای-از-نور-روی-طاق-عرش-افتاده-است.mp3
12.34M
🎤 تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ...
. علیه السلام در پناهِ حسن سرفرازم فقط ، با نگاهه حسن آره سربازم و ، در سپاهه حسن جون میدم عاقبت ، توی راهه حسن فداته جونم یا حسن مولا تویی در مونم یا حسن مولا صد و هجده بار تا سحر امشب تو رو می خونم ۳ یا حسن مولا یا ابا القاسم ، شاهی و سلطان السلام ای کرمت بی حد و پایان توو کرم آقا ، بی مثل هستی فاتحِ میدونه جنگ جمل هستی بی نظیره حسن از زمین خورده ها ، دس میگیره حسن دل بنام حسین و اسیره حسن او امام و حسین ، هست وزیره حسن سر و سرداری یا حسن مولا دل و دلداری یا حسن مولا شده ثابت که شبیه حیدر تو هم کراری ۳ یا حسن مولا قربونه قبرت ، که پره خاکه قبر تو فراتر از تمومه افلاکه من فدات میشم ، خاک پات میشم آخرش زائر اون صحن و سرات میشم یا حسن یا مولا ای امام حسین ذکر زیبای تو ، هر  کلام حسین روشنی بخش هر  ، صبح و شام حسین صلح تو بانی شد ، بر  قیام حسین برات میمیرم یا حسن مولا تویی تقدیرم یا حسن مولا وَ طاق ابروت ، شده محرابم شده تکبیرم ۳ یا حسن مولا ماه زیبای ، خونه ی زهرا کشته مرده ی توام ای صنم زیبا جذبه ی چشمات ، در دلم مانا من حسینی شده ی چشم تو جانا
. مجتبی دل به دریا بزن ، اومده آقای کریمان امشب مژده که اومده ، روشنیه ماه رمضان امشب دلبر حسن و ، سرور حسن اول پسره ، حیدر حسن فاطمه میگه ، با ذوق همش میوه ی دله ، مادر حسن بگو یا حسن ، دلبر دلها حسن خدا میخره امشب همه رو با حسن منور حسن ، صاحب کوثر حسن وَ از درک بشر باشه فراتر حسن حسن آقام... ذکر و وردم شده ، حسنی ام حسنی ام ای جانم جای ذکر و دعا ، امشب حسن حسن حسن می‌خوانم‌ مولا حسن و آقا حسن تو کرم و جود غوغا حسن ما همه شدیم مجنون او لیلی ِ دله ، لیلا حسن بگو جان حسن ، نغمه ی باران حسن همه زمزمه ی لب حسین جان حسن دلاور حسن ، محشر محشرحسن تو میدون نبرد از همه سرتر حسن حسن آقام ... ماهه ماهه حسن ، شیر نر علی اسداللهه با کمالاته و ، جمال و جلال رسول اللهه دعا حسن و ، قرآن حسن دینم حسن و ایمان حسن به طالع ما ، خورده رقم ما رعیت و سلطان حسن بهشتم حسن ، کل سرشتم حسن سئوال کردن آقات کیه نوشتم حسن قرارم حسن ، دار و ندارم حسن غلامش شدم و شد کس و کارم ملودی اینکار از شاعر اهلبیت علیهم السلام آقای مظاهر کثیری نژاد می باشد .
. دل اسیر نجف به خدا میرسم ، در مسیر نجف از بهشت خدا ، دست میگیره نجف آرزوشه گدات ، که بمیره نجف دم عشاقی یا علی مولا همیشه باقی یا علی مولا من از اسم تو ، همیشه مستم سلام ای ساقی ۳ یا علی مولا جانم آقاجان ، دلبر دلخواه میخونم تو هر اذان علی ولی الله تا ابد آقا ، شاه و مولایی بی نظیر هستی تو ، نداری همتایی .... ای یل تکسوار مرد میدانی و ، صاحب ذولفقار میخونه لشگر از ، خشم تو الفرار شیر یزدان علی ، آمده کارزار دم طوفانی یا علی مولا شه ربانی یا علی مولا همیشه ، هرجا ، بی برو برگرد یل میدانی یا علی مولا تا ابد اول ، توی منصب ها عینه تفریحِ برات ، کشتن مرحب ها برا تو ساده است ، فتح خیبرها تو سلونی گفته ایی به روی منبرها
. روضه حضرت رقیه سلام الله علیها یارب بحق علی به چهارده نور جلی از جرم و خطایم بگذر از مادری مهربانتر تو را قسم دهم به زهرا - شکسته دل رسیدم اینجا مگر مرا بغل بگیری شکسته دل شکسته بالم - نظر نما دمی به حالم مگر مرا بغل بگیری یا ربنا الهی العفو یارب یارب ربنا آمد عبد بی نوا من خسته ی رنج و دردم با گریه صدایت کردم تو را قسم به آن سه ساله - که داده ای مرا حواله به دست با کرامت او بخوانم امشب از غم او - از غصه ی عمر کم او از گریه ی قیامت او رقیه جان رقیه جانم شام غمها سر رسید بابایم با سر رسید من زخمی درد و رنجم در کنج خرابه گنجم بببن که قامتم خمیده - ز بسکه خورده ام کشیده از آن غروب که بر نگشتی دو دست کوچکم که بستند - مرا زدند و هی شکستند از آن غروب که بر نگشتی از بسکه بی تاب شدم ذره ذره آب شدم بابا تو تماشایم کن امشب تو مداوایم کن تو رفتی و نگفتی بابا - که دخترات غریب و تنها چکار کنن با شمر نامرد تو رفتی و منم دویدم - کنار هر کسی رسیدم گرفت و محکمم کتک زد بابا بابا بابا حسینم علیها_السلام
|⇦•از توی خیمه ها.... و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از توی خیمه ها هنوز، صدای لالایی میاد رباب به انتظاره تا دوباره اصغرش بیاد گهواره ی خالی هنوز تکون تکون میخوره باز بچه ها تو خیمه میگن، گهواره اصغر رو میخواد چشمای مادر به دره، خیمه ی غم به انتظار ولی نمی دونه دیگه، علی به خیمه نمی آد باباش میاد از میدون و، داره خجالت میکشه آخه رباب اصغرش و اینجوری غرق خون نداد عمه! بابام‌ گلور یانا یانا بَلشیب دوداخلاری قیزل قانا من رمز الدی آغالامیون که مبادا علی اصغر اویانا به پشت خیمه با غلاف، یه قبر کوچیک می کنه وقتی میخواد خاک بریزه، خندهٔ اون میاد به یاد لحظه ی آخری گرفت اصغرش رو به روی دست مادر اون از راه دور، به حنجرش بوسه میداد :محمد علی شهاب
|⇦•مرا به ابر باران... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مرا به ابر به باران به آفتاب ببخش مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش دلم زبانه ی آتش ، دلم خرابه ی شام مرا بخاطر این خانه ی خراب ببخش تمام عمر حواست به حال و روزم بود تمام عمر خودم را زدم به خواب ببخش ببین خرابی من از حساب بیرون است مرا بگیر درآغوش و بی حساب ببخش اگر شکسته پر و روسیاه آمده ام مرا به نور حسین بن آفتاب ببخش حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش همیشه جانب او گفتم السلامُ علیک مرا به لطف فراوان آن جناب ببخش *امشب چی آوردی؟ یا راحم الشیخ الکبیر یا رازق الطفل الصغیر* شنیده ام که تو با کودکان رفیق تری مرا به گریه ی شش ماهه ی رباب ببخش الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را میبینی، از دور، تو نخلا، عموتو یا نه؟ ببینم، عمه، پوشونده، گلوتو یا نه؟ بریم شاید بگیریم جواب شاید بریم شاید برسیم به آب شاید بریم شاید تو بری به خواب شاید الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را چگونه خویش را نزدیک کردی بر گلوی او گمانم دور دیدی چشم خونین عمویش را درست آن دم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅