eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
789 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✅ روضة العلما ⚪️مرحوم آیت الله حسنعلی نخودکی اصفهانی 🔘حضرت مسلم (علیه السلام) هنگامیکه حضرت مسلم (ع) را به دار الحکومه ی ابن زیاد بردند، آن حضرت از آنجا که ساعتها جنگیده بود، عطش بر او غلبه کرده و، ناچار آب طلب نمودند، دفعه ی اول ظرف آب پر از خون شد، دفعه ی دوم نیز همینطور و دفعه ی سوم، دندانهای مبارک حضرت در آب ریخت و آب آغشته به خون شد حضرت فرمودند: سبحان الله! اگر رزق مقسوم بود خورده می شد. اما علت اصلی آن بود که به هرجهت می بایست به حضرت سید الشهدا (ع) تأسی شود چون آن بزرگوار تشنه جان داد، مسلم (ع) نیز باید تشنه جان دهد، بلکه مسلم با همه شهدا در همه چیز شریک بود، جز آنکه در یک چیز غیر از سیدالشهدا(ع) شریک دیگری نداشت و آن این بود که تمام شهدا وقت جان دادن سرشان در دامن ابا عبدالله (ع) بود و از این رو جان دادنشان آسان بود، مگر مسلم که وقت جان دادن هیچکس بالای سرش نبود، همچنان که هیچکس بر بالین حضرت سید الشهدا (ع) نبود.(نشان از بی نشان ها ص500) تحقیق و نگارش: سعید نسیمی ✅ گریز های دیگری برای حضرت مسلم علیه السلام 🔻 سعید نسیمی ۱- وقتی دشمن پی برد که حضرت مسلم علیه السلام در خانه طوعه است و آمد و در خانه را کوبید حضرت خود برای خروج پیش قدم شد و نگذاشت طوعه پشت در آید و دشمن به خانه او هجوم آورد 👈گریز به روضه هجوم‌ دشمن به خانه امیرالمومنین و‌جسارت به حضرت زهرا سلام الله علیها ۲- مسلم در آخرین لحظات عمرش به امام حسین علیه السلام عرض سلام کرد و حضرت پاسخ سلامش را ظهر عاشورا در اوج غربت خویش داد آنجا که تکیه به شمشیر داده بود و به مسلم و هانی و دیگر یاران شهیدش درود فرستاد ۳- بر سر و روی مسلم از بالای بام سنگ و آتش ریختند 👈گریز به روضه حضرت زینب در کوفه و شام ۴- بدن مطهر مسلم را به قناره آویختند اما چون بدن مطهر سید الشهدا پامال سم مرکب نشد ۵- دو زن در کوفه در حق اهل بیت وفا کردند یکی طوعه که مسلم را پناه داد و دیگری همسر خولی 👈 گریز به روضه سر مطهر سید الشهدا علیه السلام در تنور خوری ۶- چهار دندان در اهل بیت شکسته شد.... اول: دندان مبارک پیامبر اکرم (ص) بود که در جنگ اُحُد با پرتاب سنگ شکست. دوم: دندان مسلم بن عقیل (ع) بود. وقتی اهل کوفه دور آن حضرت را گرفتند، محمد بن اشعث شمشیری بر صورت مسلم زد، لب بالای مسلم بریده شد و شمشیر به دندان‌های او رسید؛ آن‌گونه که در دارالاماره خواست آب بنوشد، دندان‌هایش میان ظرف آب ریخت. سوم: دندان ابراهیم (ع) پسر کوچک مسلم (ع) با سیلی حارث ملعون. چهارم: دندان مبارک حضرت اباعبدلله الحسین (ع)، در مجلس یزید: اِنَّهُ لما وضع الرأس بین یدیه، اَخَذ قضیباً فَضَرَب بها ثَنا یالحُسین حَتّی کَسَرت. چون آن ملعون سر مقدس سیدالشهدا علیه‌السلام را در مقابلش قرار داد با چوبی به دندان‌های امام ضربه زد تا دندان‌ها شکست. علیه السلام علیه السلام ✍آرش براری ستاره های کوفه پر فروغ بود دور و برم تا قبل از این شلوغ بود من که هنوزم باورم نمیشه هرچی بهم گفته بودن دروغ بود توو آسمون کوفه پر می‌زنم خونه‌های مردومو در می‌زنم کسی جوابمو نمی‌ده حسین دلهره دارم و به سر می‌زنم به دیوار غریبی تکیه دادم هیچکی دیگه نمی‌رسه به دادم دستای مرداشونو که می‌بینم صورت بچه‌هات میاد به یادم بی‌وفایی توو کوفیا ذاتیه نمیدونی عجب حکایاتیه حرفای هر خونه‌ای رو می‌شنوم بحث غنیمتا و سوغاتیه یکی میخواد که گهواره بیاره از آسمونا ستاره بیاره یکی برای بچش از کربلا قرار گذاشته گوشواره بیاره .
. |⇦•از کریمان.... و توسل به حضرت علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد میرباقری ●━━━━━━─────── بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ   "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ" آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده ای که از حال خسته با خبری یا جواد َالائمه ادرکنی از کریمان، همه کریم‌تری یا جوادَالائمه ادرکنی *هر چی از ما می‌گیرید محبت خودتون رو معرفتتون رو از ما نگیرید شما کریمید هیچ‌ چیز از کسی نمی‌گیرید مگر به ضررش باشد.* ای به حُکمت قَدَر، امیرِ قضا دُرِّ یکدانه‌ی امام رضا تو جگر گوشه‌ی پیامبری یا جوادَ الائمه ادرکنی ای به نه سالگی امام شده باب حاجات خاص و عام شده «من گدایم گدای دربه‌ دری» جان به قربان دست‌ و پا زدنت دم‌ به‌ دم باب را صدا زدنت *امام رضا! به ما خبر رسیده جوادالائمه رو در سن جوانی مسموم کردن دشمن،خانگی بود.موقع افطار به حضرت، زهر داد.اون زهر، اِنقدَر شدید بودجگرش از تشنگی می‌سوخت..گفتن دربِ حُجره رو بسته بودمبادا کسی آب به جوادالائمه برساند..خدا کنه این جمله، دروغ باشد..گفته بود توو هلهله‌ و سروصدا و پایکوبی صدای امام جواد رو گم کنن. تشنه، مسموم، در غربت به شهادت رسید.حتی اجازه نداد بدن رو دفن کنن..سه روز این بدن، مقابل آفتاب افتاده بود ...ولی آقا جان امام رضا خودتون بهتر می‌دانید..بعدِ سه روز این بدن رو گلباران کردن پیکر مطهر جوادالائمه رو از زیر گُل‌ها بیرون آوردن..کفن قیمتی پوشاندند..با احترام، دفن کردند...* «ولی کفن مگر به کربلا به غیر بوریا نبود» *امام رضا خودتون فرمودید:"یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ اَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ اَوْ کَثِیراً"...چه بشارتی امام رضا به ما داده چه راه نزدیک توبه‌ای رو به روی ما باز کرده ..فرمود:اگر برا امام‌ حسین‌گریه کنی اشکت رو صورتت جاری بشه خدای متعال همه‌ی گناهانتو پاک می‌کند.کوچک و بزرگ نمی‌کنه.کم و زیاد نمی‌کنه..* کفن مگر به کربلا به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه‌ لب عزیز مصطفی نبود *آه از اون لحظه‌ای که ارباب ما به صورت به زمین خورد..صدای غربتش تو هلهله‌ی دشمن گم شد.تا اون وقتی که دختر امیرالمؤمنین نگاه کرد بیرون خیمه دید سری به نیزه بلند است..دید سر و به نیزه زدن یک بیابان پای این سر، پایکوبی می‌کنن..."وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اللهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللّعْنَ مِنكَ وَالعَذابَ الألِيمَ" ای کاش کار به همین‌جا ختم می‌شد..رو کرد به لشکرش "مَن ینتَدِبُ لِلحُسَینِ"؟!!! یه جوری بر این بدن اسب تاختن به اندازه یه نگین انگشتر جای سالم، توو این بدن باقی نمانده نبوداونقدر سنگ و نیزه زدن به امام حسین که وقتی خواهرش آمد صدا رو شنید" اِلَیَّ اُخَیَّ"با یه تلی از سنگ و نیزه‌ها روبه‌رو شد موانعو کنار زد ءَاَنت أَخی؟! ءَاَنت ابن والدَتی؟!جوری اسب بر این بدن تاخته بودن من با تعبیر کنایه آمیزِ زیارت ناحیه بگم.. "السلام علی المُرَمَّلِ بالدِماء"لذا وقتی امام سجاد آمد فرمود: بنی اسد برید یه بوریا بیاورید.آرام این بوریا رو موج داد زیر بدن قطعه‌ قطعه بدنو به خاک سپرد رو قبر و پوشانید. حضرت یه جمله روی قبر با انگشت سبابه نوشته.."هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً"* از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمتِ مهمان کربلا "صلی الله علیک یا اباعبدالله" .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
@babolharam_netروضه خانگی - امام جواد(ع) - 1121.mp3
زمان: حجم: 9.86M
|⇦•از کریمان... و توسل به علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد میرباقری
متن روضه👇 السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علی من دفنه اهل القری ▪️روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ۲ ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد آخ بمیرم ▪️جایی برای بوسه مادر ندارد حسین امشب مادرش فاطمه مهمان ابی عبدالله است انبیاء و اولیاء و اوصیاء همه میاند کربلا این مجلس باشکوه ، روضه خوانش صدیقه طاهره است. چجوری بی بی روضه میخونه ▪️حبیبی و قرة عینی و ثمرة فؤادی ▪️أ أبکی علیٰ رأسک المقطوع پسرم برا سر بریده ات گریه کنم؟ ▪️أم علیٰ بدنک المطروح یا بر آن بدن زخمی و عریانت ناله بزنم؟ ▪️أم علی نسائک أساریٰ یا بر آن اهل و عیال اسیرت گریه کنم ؟ ▪️پیغمبر فرمود: فاطمه جان، هر چشمی قیامت گریانه إلّا عینٌ بکت علیٰ مصاب الحسین ▪️مادر آب کجایی ، پسرت آب نخورد ▪️پدر خاک کجایی ، پسرت خاک نشد حسین @Asheghane_hazrat_zeynab
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَي الأَْرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ فرمود هر که شب جمعه زائر حسین ما باشه ، مادرم فاطمه، برگه آزادی از آتش جهنم به او عنایت می کند. می خواهی زائر باشی یا نه؟ اَلسَّلاَمُ عَلَي الْحُسَيْنِ وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ ▪️چقدر نام تو زیباست اباعبدالله حرمت عرش معلّا است اباعبدالله زائر کرب بلا، حق شفاعت دارد قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله دست گیری ز گدا عهدهٔ هر ارباب است کار ما دست تو آقاست اباعبدالله ببین اگه اینجوری هستی شکرش رو بجا بیار هرکسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت او نظر کردهٔ زهراست اباعبدالله ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم سینه زن زینب کبری است اباعبدالله دید زمین داره میلرزه هوا تیره و تار شد سراسیمه از خیمه ها بیرون اومد افتان و خیزان با پای برهنه به سمت گودال از خیمه دویدم من اما داداش شمر جلوتر بود ، دیر رسیدم من حسین اومدبالای بلندی ، دختر علی داره می بینه یه نقطه ای ، شمشیر ها بالا میره دیگه بر نمی گرده ازدحام جمعیت مانعه زینب ببینه دارند چه می کنند چه کرد... از بالای بلندی داره سراسیمه میاد اما وقتی رسید دید والشمر جالسٌ علیٰ صدره حسین @Asheghane_hazrat_zeynab
حجة الاسلام و المسلمین میرزا محمدی1_26622623.mp3
زمان: حجم: 6.32M
السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ (سلام برآن کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده) المُتَشَحِّطِ دَما (به خون تیپده) المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ( و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد) @Asheghane_hazrat_zeynab
السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ (کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده) المُتَشَحِّطِ دَما (به خون تیپده) المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ( و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد) سکینه بنت الحسینِ میگه سهمیه ی آب توی خیمه ما بچه ها تمام شد غروب تاسوعا بود. با خودم گفتم برم خیمه ی عمه جانم زینب جایگاه زینب رو در بین بچه ها ببین هر کی به گرفتاری می افته میره سراغ زینب حتی خود حسینم همینجوره هر چی ناله زن و بچه ها توی خیمه بلند می شد ابی عبدالله اول زینب رو صدا می زد امان از دل زینب اومدم توی خیمه عمه جانم زینب بلکه بتونم به توسط عمه جانم تشنگیم رو رفع کنم دیدم عمه ام داداش شیرخواره ام رو بغل گرفته از مادرا می پرسم این بچه عوضِ اینکه بغل رباب باشه چرا بغلِ زینبه؟؟؟! من اینجوری می فهمم یعنی مادرش هم نتونسته ساکتش کنه همه برا رفع گرفتاریشون میاند سراغ زینب دیدم داداشمو بغل گرفته متوجه حضور من توی خیمه نشد دیدم هی بلند میشه هی میشینه هی میگه إصبر صبراً یابنَ أخی صبر کن الان خودم میدم برادرم ببره سیرابت کنه الله اکبر مگه توی خیمه ها چقدر قحط آب شده که حتی یه جرعه هم برا شیرخواره رباب نداره پشیمون شدم بلافاصله از خیمه عمه ام بیرون اومدم وقتی دیگه اینجوری دیدم حالِ عمه ام رو دیگه صحبتی از عطش نکردم فقط اومدم به عموم گفتم عمو داداشم داره میمیره این بچه از غروب تاسوعا بغلِ زینبه تا عصر عاشورا دیدند ابی عبدالله داره استغاثه میکنه هل من ذابٍّ یذبُّ عن حرم رسول الله یه نگاه کرد دیده دیگه یه دونه هم براش یار باقی نمونده همه ی یاراش روی زمین افتادند برا خودش نگفت فرمود کیه که از حرم پیغمبر دفاع کنه اینجا بود صدای ضجّه از خیمه ها بلند شد فارتفعت اصوات النساء بالعویل یه مرتبه حسین شنید زنها دارند جیغ می زنند ضجّه می زنند بلافاصله استغاثه اش رو ترک کرد اومد سمت خیمه ها فَنادیٰ یا زینب چه خبره خواهرم الله اکبر توی خیمه ها مگه چه خبره که همه دارند اینجوری بی قراری می کنند فرمود ناوِلینی وَلَدیَ الصَّغیر این بوه شیرخواره ام رو بده ، من میخوام باهاش وداع کنم بچه رو که از خواهر گرفت تعبیر لهوفه نگفت رباب بچه ام رو بده بچه رو از خواهر گرفت رباب اونجا بود نمی دونم تا بچه رو داد بغل ابی عبدالله گفت داداش سه روزِ این بچه آب نخورده الله اکبر ما کجا اینو می فهمیم بگیر اینو سیرابش کن آورد وسط لشگر آی قوم قَتَلتُم شیعَتی و اهلَ بیتی فقط بَقیَ هذا الطفل اما ترونه کیف یتلظّیٰ عطشا ببینید از شدت عطش لبهاش رو داره باز و بسته می کنه مرحوم سید می نویسد فَبَین ما یُخاطِبُهُم یعنی هنوز حرف حسین تموم نشده بود دیدند چنان با تیر گوش تا گوش علی اصغر دریده شد حسین @Asheghane_hazrat_zeynab