eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
982 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
متن @Asheghane_hazrat_zeynab السلام علیک یا ابا عبدالله همینکه قمر منیر بنی هاشم مشک رو تحویل گرفت از ابی عبدالله جدا شد ، همه از مقابلش فرار می کردند با حسین آمدند ابی عبدالله راه شریعه رو براش باز کرد اما خودش باید بلا فاصله برگرده همینکه سکینه عمو رو راهی کرد برگشت توی خیمه ها گفت بچه ها دیگه نگران نباشید عموم رفته آب بیاره ▪️دعا کنید که سقا، پاش برسه به دریا ▪️مشک رو پر از آب کنه، بیاره به خیمه ها گریه ها فروکش کرد همه منتظرند بابایی که با عمو رفته با عمو برگرده عمویی که با مشک خالی رفته با مشک آب برگرده ... یه وقت دیدند بابا داره میاد اما یه دست به کمر گرفته با آستینش داره اشکاش رو پاک میکنه اولین کسی که جلو حسین رو گرفت سکینه بود ابی عبدالله گریه هاش رو پاک کرد اما سکینه گفت أبه أین عمّی العباس فَبَکَ الحسین (گفتم و رفتم ، فیض آماده است همه فیض ببرند حاج قاسم هم فیض ببره این علمدار انقلاب) ابی عبدالله یه جمله داره دیدند زینب کبری هم همون جمله رو تکرار کرد همه دست روی سر گذاشتند در جواب سکینه گفتند واضیعتاه بعدک یا أخاه یعنی دیگه آماده اسیری بشید حسین ..... @Asheghane_hazrat_zeynab
روضه علی اکبر میرزا.mp3
6.72M
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ @Asheghane_hazrat_zeynab
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ نگاه پدر به پسر چند جوره اما نگاه ابی عبدالله به جوانش با همه نگاه ها متفاوت بود فنَظَر إلیه نَظْرَةً آیِسٍ خیره خیره به جوانش نگاه می کرد اما چه نگاه کردنی مأیوس بود علی زنده برگرده ▪️تو ارباً اربا بدنی ، من ارباً اربا جگرم ▪️جون بابا یه بار دیگه منو صدا کن پسرم بعضیا نوشتند ابی عبدالله روی همون مرکب ، هفت مرتبه با صدای بلند فَصاحَ الحسین ولدی علی .. .. حسین ..... صلّی الله علیک یا ابا عبدالله ▪️نمک زندگی من پسرم بود ولی ▪️نمک زندگی ام را به زمین پاشیدند ▪️آمدم جمع کنم .. یا صاحب الزمان ▪️آمدم جمع کنم زندگی ام را از خاک ▪️دست جمعی به من و گشتن من خندیدند آی حسین..... بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله @Asheghane_hazrat_zeynab
1_1693594192.mp3.mp3
4.58M
▪️روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد حجت‌الاسلام میرزامحمدی @Asheghane_hazrat_zeynab
▪️روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد ▪️جایی برای بوسه ی مادر ندارد حسین..... هر چی تلاش کرد دختر امیرالمومنین زودتر از شمر برسه ، اما وقتی رسید دید والشمر جالسٌ علیٰ صدره ▪️دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت ▪️عمامه ی پیغمبرت دست کسی رفت ▪️هم گوشواره دخترت دست کسی رفت ▪️هم نازنین انگشترت دست کسی رفت توی خمسه طیبه فقط ابی عبدالله است که لحظه ی جون دادنش ، اهل و عیالش بالا سرش نبودند ، توی خیمه ها بودند که دیدند زمین داره می لرزه ، زین العابدین فرمود عمه جان ، سر بابام رو جدا کردند ▪️دیر آمدم کاری ز دستم بر نیامد ▪️سرنیزه ی شمر از تن تو در نیامد حسین..... حجت‌الاسلام میرزامحمدی @Asheghane_hazrat_zeynab
1_1686367006.mp3.mp3
13.77M
السلام علیک یا ابا عبدالله از دم دروازه تا مجلس یزید چندان راهی نبود.... حجت‌الاسلام میرزامحمدی @Asheghane_hazrat_zeynab
السلام علیک یا ابا عبدالله از دم دروازه تا مجلس یزید چندان راهی نبود همه نوشتند صبح علی الطلوع واردشون کردند اما غروب بود که به مجلس یزید رسیدند آنقدر جمعیت آمده مرحوم عمادالدین طبری شیعی در کامل بهائیش مینویسه ۵۰۰ هزار نفر آمده بودند اگه یک هزارم این جمعیت ، به سر ابی عبدالله سنگ زده باشند ، اونم اینجوری اهل بیت رو وارد کردند مُکَشَّفاتِ الوُجُوه مرکب ها بدون محمل و جهازه جار زدند زنها با سر و روی برهنه وار بشند یه لحظه تصور کن زنهای رقاصه و آوازه خوان ، کنار زینب و سکینه چه می کنند آنقدر ازدحام جمعیت مانع حرکته بعضیا از پشت بام خانه هاشون ، آتش دارند می ریزند دست این زن و بچه بسته است یا صاحب الزمان چقدر سر و روشون سوخت کوچه ها رو یکی پس از دیگری دارند طی میکنند من نمیدونم مسیر رو نانجیب جوری قرار داد که حتما اهل بیت از محله یهودی ها عبور کنند اینا بعد از ماجرای خیبر اومده بودند شام، اینجا ساکن شده بودند. بلندترین نیزه ماله ابی عبدالله بود رسیدن توی این محله یه پیرزن عجوزی یهودی توی بالکن منزلش نشسته بود ، چشماش هم به زور می دید پرسید چه خبره وقتی گفتند اینها خارجی اند معرفی کردند گفتند این سری که بر بلندترین نیزه نصبه سر حسین بن علیه گفت کدوم علی همون فاتح خیبر پیرزنه گفت من توی خیبر بودم یادمه علی با ما چه کرد. سر پسرش رو به من نشون بدید این أمّ الحَجّاب نانجیب ، چنان سنگ بزرگی برداشت از اون بالکن منزل به سمت سر ابی عبدالله.... که بچه ها دیدند سر بلافاصله از روی نیزه افتاد زمین (آهان شب جمعه آخر محرم همه شهدای مدافع حرم ، سردار حاج قاسم سلیمانی فیض ببره) بی خود نبود وقتی سر رو آوردند توی خرابه نازدانه اش گفت عَمّتی ما هذا الرأس این سر دیگه قابل شناسایی نبود حسین..... بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله ▪️از شهر شام بدم میاد ▪️از ازحام بدم میاد آخ بابا ▪️از شهر شام بدم میاد ▪️از ازدحام بدم میاد ▪️از اونی که مار می برد ▪️توی بزم آب بدم میاد ▪️از اضطراب بدم میاد ▪️از بزم شراب بدم میاد ▪️حالا تو از زیر چشام خوشت میاد ▪️از اینکه دندون ندارم از خنده هام خوشت میاد حسین..... ▪️ز خانه ها همه بوی طعام می آمد ▪️ولی به جان تو بابا ، گرسنه خوابیدم به قصد زیارت به قصد فرج ناله بزن یا حسین..... حجت‌الاسلام میرزامحمدی @Asheghane_hazrat_zeynab
1402.05.05_3.mp3
9.28M
السلام علیک یا اباالفضل العباس ▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل ▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا اباالفضل العباس ▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل ▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل کجا اینجوری سقا دیدی ▪️ای ساقی لب تشنه ی دریا اباالفضل ▪️امید قلب زینب کبری اباالفضل ▪️برخیز از روی زمین نور دو عینم ▪️برخیز سردار سپاهم من حسینم خدا رحمت کنه مرحوم واعظ خراسانی رو توی حرم قمر بنی هاشم منبر میرفت ، مرحوم آیت الله سید ابراهیم قزوینی هم ، پای منبر نشسته بود. مرحوم واعظ رسید به اینجا که تیر به چشم عباس زدند روضه تمام شد مرحوم آیت الله قزوینی ، ایشون رو صدا زدند ، گفتند این روضه ای که تیر به چشم عباس خورده، زیاد سند قوی ای نداره ، اینارو نخوان شب اومد منزل امام جماعت حرم بود خود قمر بنی هاشم رو زیارت کرد حضرت فرمود سید ابراهیم! می خواهی بگم کربلا با من چه کردند؟! خود آقا روضه خوانده فرمود گفتی تیر به چشم زدن سند نداره! حالا من برات می گم بعد از اینکه دستامو قطع کردند مشک آبمو تیر زدند تیری به چشم راستم زدند دست نداشتم تیر رو در بیارم عذر می خوام از علما خم شدم ، ▪️سرم رو گذاشتم بین زانو هام ▪️تیر رو با نوک زانوهام در بیارم کلاه خودم افتاد اینجا بود چنان با عمود آهن به فرقم زدند ▪️از تن جدا ، افتاده دستانت اباالفضل هم گریه کن هم عباست رو بگو ▪️چشم رقیه هست گریانت اباالفضل ▪️حرفی بزن دستم به دامانت اباالفضل ▪️جان همه عالم به قربانت اباالفضل ▪️ای وای من این جای سنگین عمود است ▪️که صورتت مثل رخ مادر کبود است به خدا شاعر خیلی احتیاط کرده خوبه بعضی شاعرا که همه مقتل رو نمی دونن تعبیر مقتل اینه من هنوز نتونستم اینو بفهمم روضه خونا وی گند سرش رو به دامن گرفت من نمی تونم قبول کنم چون تعبیر اینه وقتی عمود زدند فَسَقَطَ مُخُّ رَأسِهِ عَلیٰ کِتفِه سر متلاشی شد حسین چی رو بغل گرفت حتی بعضی ها نوشتند هر چی تلاش کردند سر رو به نیزه بزنند دیدند نمی شه ، سر رو به گردن اسب آویزان کردند حجت‌الاسلام میرزامحمدی
1401.12.28_2.mp3
11.56M
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا وعد الله الذی ضَمِنَه السلام علی المهدی الذی وعد الله به الأمم السلام علیک یا رحمة الله الواسعة پشت زمین شکست و دل آسمان گرفت بی تو بهار حال و هوای خزان گرفت حجت‌الاسلام میرزامحمدی @Asheghane_hazrat_zeynab