eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. اگه عشق تو نبود عاشقی معنایی نداشت اگه نور تو نبود دنیا که زیبایی نداشت اگه روضه هات نبود گدای تو جایی نداشت حالم رو به راهه     وقتی اشک میریزم پیش مادر تو         با گریه عزیزم دلم رو دادی جلا اباعبدالله وصل الله علی اباعبدالله خیالش حتی قشنگه که میمیرم شب جمعه کربلا اباعبدالله اباعبدالله حسین اباعبدالله اگه كربلا نبود ، كعبه و احرامى نبود اگه خون تو نبود ، كه دين و اسلامى نبود به روى مأذنه ها ، كه از خدا نامى نبود حق خواسته كه اسمت   تو عالم بمونه با دست ابالفضل        اين پرچم بمونه چه خوب بردى دلها رو اباعبدالله به هم ريختى دنيا رو اباعبدالله أنا مجنون الحسينى كه عابس گفت: ديوونه كرده ما رو اباعبدالله اباعبدالله حسين اباعبدالله گوهر اشک عزای تو که قیمت نداره دنیا بی سینه زنی برا ما لذت نداره هیچی اندازه ی روضه‌ی تو قدمت نداره هم بی ابتدایی ، هم بی انتهایی کشتی نجات و ، مصباح الهدایی تو شاهی من نوکرت اباعبدالله جونم نذر اصغرت اباعبدالله سرت رو دادی سر ما بالا باشه بگردم دور سرت اباعبدالله اباعبدالله حسين اباعبدالله… 👇
. دو تا دلاور از حرم هدیه ی خواهر حسین با جگر و جنم مثه علی اکبر حسین عون رجز میخونه لذت میبره حسین «إن تنکرونی فأنا ابن‌جعفر شهید صدق فی الجنان أزهر یطیر فیها بجناح أخضر کفی بهذا شرفاً فی المحشر»۱ در مسیر قیام اند و انقلاب حسین نائبان زینبند و در رکاب حسین نوه های علی و فاطمه تو میدون رفتند در حمایت از جناب حسین نغمه ی . رو هر لب یا حسین ..یا زینب... یکی زده به  میسره یکی به میمن اومده با ذکر یاعلی مدد ده نفرو زمین زده کرببلا گوش بده این رجز محمده «نَشکُوا اِلَی اللَّهِ مِنَ الْعُدْوانِ فِعالَ قَوْمٍ فِی الرَّدی عمْیانِ قَدْ تَرَکوُا مَعالِمَ القُرْآنِ و أَظْهَروا الْکُفْرَ مَعَ الطُّغْیانِ»۲ در کنار حسین اند و پای کار حسین باعث دلگرمی و افتخار حسین دانش اموزان فنون عباس و تا دم اخر جانفدا و یار حسین نغمه  ی رو هر لب یا حسین . یا زینب 1.ترجمه: اگر مرا نمی شناسید من پسر جعفر [طیار] هستم. آن شهید راستین که در بهشت، نورانی است و با بال‌های سبز پرواز می کند و همین شرافت برای روز محشر کافی است. 2.ترجمه: از ستمگری و کردار دشمنانی که با کوری به فرومایگی افتاده اند به خداوند شکایت می کنیم، اینان نشانه های قرآن را رها کرده و کفر و سرکشی را آشکار ساخته اند». ‌👇
. ما کسی رو از تو بهتر نداریم یه امام حسین که بیشتر نداریم مارو از درِ خونه‌ت جدا نکن جایی رو به غیر این در نداریم ای که به یک گوشه نگات آقا سنگ سیاه و مثل در کردی یه نیم نگاهی هم به ماها کن از اون نگاها که به حر کردی یا اباعبدالله     ،   نعم الارباب به علیِ اکبرت  ،   منو دریاب رحمت واسعه خدا حسین شاه با وفای کربلا حسین غرق در گنام دستمو بگیر  ای سفینه‌ النجات ما حسین راه تو رو اگرچه بستم من به جد اطهرت ببخش آقا دل رقیه رو شکستم من به جون مادرت ببخش آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ...... حر از این به بعد دیگه بنده توست جنت و بهشت من خنده توست حتی دست دشمنت رو می‌گیری آقایی فقط برازنده توست صدات نکرده بودم و دیدم تو لحظه‌های آخرم آقا با علی اکبر اومدی پیشم منت گذاشتی به سرم آقا یا اباعبدالله --- ای حسین جان ....... کشتی تو از همه وسیع‌تره نور تو از همه پرفروغ‌تره محشرم ورودی باب‌الحسین از بقیه درا شلوغ‌ تره  من چی بگم از کرم و فضلش پهن همیشه سفره بذلش روز قیامت که میاد زهرا کارو میده دست اباالفضلش ✍ .................. هر کی میخواد کسب آبرو کنه نوکر ی رو از یه جا شروع کنه اصحابی از اصحاب  امام حسین هر کسی سراغ داره رو کنه جوونا مون فدا جوناشون پیر غلاما فدای پیراشون هم حسینیای این عالم فدای این اصحاب وآقا شون یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان ....... درد و باید از طبیب سوال کنیم بی کسی رو از غریب سوال کنیم قیمت نوکری این خونه رو آره باید از حبیب سوال کنیم چه کار با قد کمونش کرد دخت علی دعا به جونش کرد جای عصا تیغ گرفت دستش عشق حسین تازه جوونش کرد یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ...... به فدای جونو و عشق وادبش نوکریش بوده همه تاب و تبش رجزش بوده امیری یا حسین حسبش رو رخ کشید نه نسبش چیزی نداشت ولی حسین و داشت جون دیگه غلام زنگی نیست بوسید حسین صورتشو یعنی  بالاتر از سیاهی رنگی نیست یا ابا عبدالله --- ای حسین جان ................ اومدم میون تیغ و نیزه ها تا برای تو سپر باشم عمو تو برام مثل پدر بودی ، میخوام برا تو مثل پسر باشم عمو چقدر سنگ دور و برت ریخته چقدر نیزه رو پرت ریخته تو هم شبیه مادرت زهرا یه لشکری روی سرت ریخته یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ....... راضیم سرم جدا بشه ولی تو یه مو کم نشه از سرت عمو راضیم که دست من قلم بشه تو زیر پا نره پیکرت عمو تو مدینه مقابل بابام به مادرش زهرا جسارت شد سخته عمو باشم ببینم که دار و ندار عمه غارت شد یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان ............. ای عمو مثل زره شده تنم جای سالمی نموند رو بدنم تا که فهمیدن یتیم حسنم همه با بغض حسن می‌زدنم گفتم به لشکر تازه دامادم هلهله کردن تا که افتادم مونده تنم به زیر دست و پا بیا عمو برس به فریادم یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ...... مثل مادرت شده پهلوی من منو به خیمه نبر عموی من مادرم ببینه که دق می‌کنه جای این خنجر و رو گلوی من از بس زیر پا پیکرم مونده از پیکرم فقط سرم مونده از من فقط یه پیرهن پاره برا عروس مضطرم مونده یا اباعبدالله ____ ای عمو جان ........ میپاشم خونش و سمت آسمون ای خدا ببین چی اومد به سرم آخه از فرات چیزی کم نمیشد می دادن یه جرعه آب به اصغرم تو دست و پا زدی و من مُردم پر خون شدی و خون دل خوردم نمیدونی چها کشیدم تا این تیر و از گلوت در آوُردم وای علی اصغرم ____ ای علی جان ...... حرمله آخر من و بیچاره کرد بین میدون و حرم آواره کرد گلوی از برگ گل نازک ترو با تیر سه شعبه پاره پاره کره حرمله از غصه من و پیر کرد شیرخواره من و چه جور سیر کرد ببین چه کرد با گلوی طفلم تیری که عباس و زمینگیر کرد وای علی اصغرم ____ ای علی جان ....... زبانحال حضرت رباب عروس فاطمه ام که مثل اون داغ شش ماهه به روی دلمه اون ندید محسن‌ش و دیگه ولی سرتو مقابل محملمه تو رو زدن رو دستای بابا محسن و در بین در و دیوار نشون بده گلوت رو به محسن بگو که تیر بدتره یا مسمار وای علی اصغرم ____ ای علی جان ✍ ........... .👇
. شور آخر جلسه ای خانم حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها بابا جون خبر داری تنها شدم بعد تو به غصه مبتلا شدم پابه پای نیزه ها پشت سرت اسیرِ مصیبت و بلا شدم بابا جون عمه مونو خیلی زدن بابا جونم شامیا چقد بدن اینو آروم بگم نشنوه عمو بهمون حرفای بد خیلی زدن یه عده ارازل و لات پشت دوازه ی ساعات دوره کردن مارو بابا بی حیاها جلو چشمات آخ رو صورت جای کعب نی مونده نانجیب دلمو سوزونده رو زمین زجر من کشونده وااای ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یامظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم باباجون چرا لبات پاره شده مثه گوشای بی گوشواره شده بابا جون قربون خشگی لبات بعد تو دخترت آواره شده حال و روز توکه از من بدتره گونه ات از خون تازه چرا تره کجا بودی باباجون باباحسین سر تو چرا پُرِ خاکستره شنیدم تنور خولی رفته بودی بابا جونم حق بده دق بکنم من بعد تو زنده نمونم تا سرو صورت خونی تو دیدم یادم رفت که چیا کشیدم یادم رفت که چیا شنیدم وااای ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم بابا دلتنگه لالاییات شدم بابا دلتنگ نوازشات شدم یه ماهی میشه صداتو نشنیدم من دلتنگه قصه گفتنات شدم یه دنیا حرف نگفته تو گلوم چی بگم حالا که هستی روبروم همه دردا و غمام رفته زیاد خدا رو شکر رسیدم به آرزوم بغلم بیا بابایی دلتنگم بابا خدایی لالایی بخون برام باز حالا که تو پیش مایی آخ که چه قدر سردو تاریک اینجا باباجونم خوش اومدی بابا قول بده که نزاریم تنها وااای ابتا یا حسین یامظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها کربلایی 👇
4_5794441323649980844.mp3
5.12M
و بمیرم صدات ضعیف تر میشه. ای وای. ای وای. داره ناله هات ضعیف تر میشه ای وای. ای وای چشای خواهره تو تر میشه ای وای ای وای داره زخمای تو بیشتر میشه ای وای.   ای وای. تو رو می زد جلو چشمام. با خودش. نگفت که خواهر داری نشست با پا روی سینت   نمی دیدش که تو مادر داری هر چقدر که داد زدم من نبر این سر و رسیدم دیگه می زد آتیش. به وجودم می گفت با خنده بریدم دیگه ای وای. ای وای ای وای.   ای وای 3 ای وای زیر و دست و پا تنت افتاده ای وای ای وای عزیزه من بدنت افتاده ای وای ای وای می کشی نفس های آخر رو ای وای  ای وای می بره از پشت گردن سر رو ای وای. ای وای نمی کردن که حیایی از نبی و و از علیو  و زهرا تنت و با نیزه هاشون می کشن به روی خاکه صحرا تنه بی حونه‌ تو داداش طرفه  گودال و شیب می بردن زینت دوشه محمد چقدر تو رو غریب می بردن ای وای. ای وای. ای وای. ای وای ای وای تو رفتی و من شدم بیچاره ای وای ای وای بعد تو شدم حسین اواره ای وای ای وای می بینی که سره پیری داداش ای وای وای شده قسمتم.  اسیری داداش ای وای ای وای. پیرهن   و عما مت و من . می بینم تو دست این و اونه  می بینم انگشتره تو توی دسته پست ساربونه بین این لشگره نامرد دیدی آخر زینبت تنها موند همه ی دارو ندارم  زیره نیزها  تنه تو جا موند ✍ .
. یه نگاهی کن عمه توو گودال عمو افتاده گوشه ای بی حال نفسش روی لب رسید عمه داره جون میده بین این جنجال اومدن سمتش ، همه با نیزه روی هر نقطه از تنش شده جا نیزه بخدا عمه ، داره دیر میشه زیر شمشیر و دشنه ها داره پیر میشه یا اباعبدالله عموی من ببین عمه چجوری  با کینه داره شمر روی سینه می شینه توی دستش گرفته موهاشو بی حیا حالشو نمی بینه میزنن ضربه ، همه با نیت میشن آماده عده ای واسه ی غارت شبس و خولی ، اومدن با هم چی میخان این دوتا از این بدن درهم یا اباعبدالله عموی من ببین عمه عموی تنهامو بخدا ول کن این دو دستامو باید عمه برم برا یاری تا کنم راضی دله بابامو نمیتونم من ، بشینم آروم بزنن عده ای عمو رو جلوی روم سپرش میشم، توو دله گودال نمی ذارم عمورو تنها توی جنجال یا اباعبدالله عموی من ✍ .👇
. هرجا که اسمت و شنیدم .... گفتم جانم عکس ضریحت و که دیدم .... گفتم جانم نوکریِ تو افتخارم .... یااباعبدالله غیر تو آقایی ندارم .... یااباعبدالله آقای منی حرمت شبهای جمعه‌ست دیدنی جون میده آقا واسه سینه زنی آقای منی آقای منی من ، با ، تو .... عزت دارم من حسینی بودم از تو گهوارم اگه جونم‌و بگیرن صدبارم باز میگم که یاحسین یاحسین یاحسین دوسِت دارم ابی عبدالله ...... میون دلها خونه کردی .... یاثارالله عالمی و دیوونه کردی .... یاثارالله تویی صفای دل زارم .... یااباعبدالله غیر تو آقایی ندارم .... یااباعبدالله دنیای منی ندیدم مثلت آقا دوست داشتنی تو پناهم حتی بعد مردنی آقای منی آقای منی از ، اسمت .... زیباتر نیست علمی از علمت بالاتر نیست حرمی از حرمت غوغاتر نیست هیچ کی از تو یاحسین ، یاحسین ، یاحسین آقاتر نیست ابی عبدالله 👇
واحد؛ العجل یا مولا.mp3
2.61M
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹العجل یا مولا🔹 کُلُّ یَومٍ عاشورا، پیرو ولایتیم کُلُّ اَرضٍ کربلا، عاشق زیارتیم عاشق زیارت حسین عاشق زیارت امام کنارِ ضریح شش‌گوشه به امام مهدی می‌دم سلام سلام! وارث غم امام حسین سلام! ولیِ دَم امام حسین چشم به راه هستیم، ای عزیز زهرا بِدَم المظلوم، اَلعَجَل یا مولا «بِدَم المظلوم، اَلعَجَل یا مولا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به امید روزی که می‌رسه اماممون دنیا می‌شه مبهوتِ شکوه قیاممون شکوهِ قیاممون یعنی می‌شه دنیا عاشق «الله» رجعت بهشتیا می‌شه می‌رسه امام حسین از راه عَجب اتفاقیه تو عالمین جهان می‌بینه مهدی رو با حسین کاشکی ما باشیم، اون روزا تو دنیا بِدَم المظلوم، اَلعَجَل یا مولا «بِدَم المظلوم، اَلعَجَل یا مولا» شاعر و نغمه‌پرداز:
Sokhanrani 05 -1.mp3
7.44M
▪️دلبسته‌ام مرا ز سر خویش وا مکن(٢) ▪️از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن ====================
▪️دلبسته‌ام مرا ز سر خویش وا مکن(٢) ▪️از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن ▪️هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر ▪️گویم گرفته‌ای ز عنایت رها مکن ▪️من با تو پیش از آمدنم آشنا شدم ▪️ای آشنا مفارقت از آشنا مکن ▪️تنها بود به دست تو طومار جرم من ▪️این مشت بسته را به بر خلق وا مکن روز پنجم ماه عزای ابی‌عبدلله هست، روز توسل به یتیم امام حسنِ چی میخوای به آقا بگی ▪️نزد کریم فرق ندارد خوب و بد ▪️یکجا قبول کن همگان را ،سوا مکن حالا هرجایی این مجلس عزا که مشرفی آقای غریب رو صدا بزن یابن الحسن... بلا نبینی ان شاء الله آقات هم ان شاء الله صدات بزنه یابن الحسن... أَلسَّلامُ عَلَى قَتیلِ الْمَظْلُومِ أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ حسین... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ====================
1_1663584841.mp3
19.98M
▪️تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی(٢) ▪️آتشی زد که برآید ز وجودم آهی ====================
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی(٢) ▪️آتشی زد که برآید ز وجودم آهی ▪️سفر از خویش نکردم که رهم دور افتاد ▪️ور نه تا کعبه‌ی وصل تو نباشد راهی ▪️تو به یک کاه دوصد کوه گنه میبخشی ▪️من بیچاره چه سازم که ندارم کاهی ▪️به جز از تو که کشد ناز گناهکاران را ▪️نشنیدم که کشد ناز گدایی شاهی یابن الحسن... به به دهانت رو خوشبو کن همه، همه یابن الحسن.... أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ، أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ روز زیارت یتیم امام حسنِ امام زمان تو زیارت ناحیه مقدسه وسط سلام هایی که به ابی‌عبدلله دادند یه سلام هم به امام حسن دادند أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ حسین.. السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِی ▪️فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر کدوم فخر؟ ▪️که روی سینه‌ی مولای خویش جان بدهیم ====================
4_5818974992888499232.mp3
7.63M
▪️با درد همنشینم و با غصه همدمم ▪️شافی تویی ، شود که مرا هم دوا کنی ====================
▪️با درد همنشینم و با غصه همدمم تا وقتی که در غیبت تو بسر میبریم ، حال شیعه همین‌گونه هست ▪️با درد همنشینم و با غصه همدمم ▪️شافی تویی ، شود که مرا هم دوا کنی ▪️سرتا به پای غرق گناه و ضلالتم ▪️آقا تویی که با بدیم خوب تا کنی حالا چی میخوای از آقات؟ ▪️ای زائر شکسته دل شهر غصه‌ها ▪️کی میشود که قسمت من کربلا کنی یابن الحسن به به به به یابن الحسن... أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ امروز و فردا مهمان دو یتیم امام حسنیم به امام حسن اینگونه سلام میدیم تو زیارت ناحیه أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ أَلسَّلامُ عَـلَى الاَْبَدَن السَّلیبَ السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ دید عمو رو زمین افتاده همه محاصرش کردند فریاد استغاثه عمو بلند شد نتونست طاقت بیاره پابرهنه از خیمه‌ها به سمت گودال زودتر از زینب رسید به گودال صدا زد ▪️لشکریان خیره سر،چند نفر به یک نفر ▪️فاطمه گشته خون جگر،چندنفر به یک نفر ▪️خواهر دلشکسته‌اش،همراه دختران او ▪️زند به سینه و به سر،چند نفر به یک نفر ▪️یاد مدینه زنده شد ،روضه‌ی رنج فاطمه ▪️که ناله زد به پشت در ،چند نفر به یک نفر همینکه دستش رو سپر کرد، دست مبارک از پوست إویزان شد صدا زد وا امّاه.. حسین... ==================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی
4_5818974992888499234.mp3
7.91M
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ بعضیا نوشتن هفتاد و دو زخم و جراحت به بدن ابی‌عبدلله رسید خسته شد تکیه به نیزه‌ی غریبی داد لحظه‌ای استراحت کنه فَأَتَاهُ حَجَرٌ یه نانجیبی با سنگ به پیشانی اربابمون زد دست مبارک رو گذاشت رو زخم پیشانی من نمیدونم این چه سنگی بود، قبلا تو روضه‌ها از من شنیدید، اینا سنگریزه نبود از رو زمین بردارند نه، سنگ یکی از آلات حرب مردم کوفه بود، یعنی تیراندازا جدا بودن، شمشیر زنا جدا بودن، نیزه‌دارا جدا بودن، سنگ‌اندازا هم یه فرقه‌ی خاص بودن، ابزار خاصی هم داشتن، سنگهاشونم ویژه بود، وقتی پرتاب میکردن اون رزمنده رو زمین‌گیر میکرد تا این سنگ به پیشانی خورد ابی‌عبدلله هرچی تلاش کرد خون بند بیادبند نیومد، احتیاج به یه پارچه بود لباس مبارک رو بالا آورد بلکه خون پیشانی بند بیاد اینجا نانجیبی چنان با تیر سه شعبه به قلب ابی‌عبدلله زد اینجا تعبیر سید بن طاووس اینه، لَهُ ثَلَاثُ شُعَب مُحددٌ مَسْمُومٌ، این تیر سه تا ویژگی داشت هم سه شعبه بود هم خیلی تیز بود و هم مسموم شده بود، با قلب ابی‌عبدلله اصابت کرد دیدند ابی‌عبدلله داره میگه بسم‌اللَّه و باللَّه و علی ملّة رسول اللَّه از اینجا به بعدش رو دیگه پیغمبر روضه خوانده، فرمود حسینم دیگه نتونست رو مرکب دوام بیاره، فَسَقَطَ الحُسين عَن فَرَسِه عَلی خَدِّه الاَيمَن، اینجا سلام داره، أَلسَّلامُ عَلیَ الْخَدِّ التَّریبِ، چنان با گونه‌ای راست به زمین خورد دیگه از خوندن شعر منصرف شدم، فیض آمادست بهره خواهیم برد اصلا انگار منتظر بودن حسین رو زمین بیافته، تا خورد رو زمین مهلتش ندادن فَحَمَلُوا عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ فرقةٌ بالسيوفِ وفرقةٌ بالرماحِ وفرقةٌ بالحجارةِ امام باقر دو فرقه‌ی دیگه هم اضافه کرد وفرقةٌ بالخَشَبِ والعصاء چرا امروز روضه‌ی گودال شد تا خورد رو زمین نانجیب مهلت ندادن یه نانجیب با شمشیر به فرق آقا زد فرق آقا دونیمه شد، ابی‌عبدلله پارچه‌ای طلبید فرق مبارک رو بست اون کلاخود رو رو سر مبارک گذاشت، هرکی داره ضربه میزنه اینجا صدای عمو به یتیم امام حسن رسید سراسیمه از خیمه‌ها... هی میگفت وَالله لا اُفارِقُ عَمّی این درس امروز من و شما باشه من و تو هم وسط گریه بر ابی‌عبدلله بگیم وَالله لا اُفارِقُ حُسَینا تا قیامت امام حسین رو رها نمی‌کنیم ان‌شالله هر چه ابی‌عبدلله خواهرش رو صدا زد، إحْبِسی، خواهرم نگذار بیاد دیگه کار از کار گذشته بود، رسید کنار گودال دستش رو سپر کرد، این مدافع حریم ولایت، نوه‌ی زهراست، مثل مادربزرگش دستش رو سپر کرد چنان با شمشیر زدن، افتاد تو بغل عمو، ابی‌عبدلله اینجا یه تعبیری داره، فرمود کاش حسین مرده بود این صحنه رو نمیدید اما به این اکتفا نکردند یاصاحب الزمان.. فَرَماه حرمله، نانجیب حرمله کار رو تمام کرد فَذَبَحَهُ فِی حَجْرِ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ حسین... ==================
“السلام علیکم یا أئِمَّةَ البَقیع” اول بریم مدینه،بلدی مادرش فاطمه رو از مدینه تا کربلا همراهی کنی این مادر تو سن جوانی ام نمیتونست راه بره اگه گریه کن حسین و حسنی زهرا رو یاری کن امشب کربلا خیلی کار داره فاطمه ▪️دلم میخواد یه شب مدینه باشم ▪️زائر اون شکسته سینه باشم ▪️دلم میخواد پشت بقیع بشینم ▪️قبر غریب مادر رو ببینم ▪️دلم میخواد تو کوچه ها بمیرم ▪️انتقام مادرم رو بگیرم … کدوم کوچه های مدینه.... ▪️تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد ▪️همونجا که یاس مدینه پَژمُرد ▪️میگن... ان شاء الله که راست نباشه ▪️میگن تو کوچه چادرش خاکی شد ▪️رو صورتش یه لاله حکاکی شد ▪️میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود ▪️از اون کوچه تا به خونه عصاش بود *خیلی سفارش این عبدلله بن حسن رو ، ابی عبدالله به خواهر کرد خواهر ، خیلی مراقب یتیم برادرم باش. هرجا زینب میرفت ،این بچه یتیم و با خودش میبرد از صبح که خطبه خواند دل تو دل یتیم امام حسن نبود مگه من چیم کمتر از بچه‌های عمه جانمه. مگه من از بچه‌های مسلم چیم کمه. عمو به همه ی اونا اجازه داد” چرا به من اجازه نمیده جونمو قربونش کنم این شهید،شهید گودال حسینه،از اینجا عُلقِهٔ ابی عبدالله به این نازدانه معلوم میشه تو همه ی این رفت و آمد های بنی هاشم و اصحاب عقیله بنی هاشم مواظب یتیم امام حسنه اما امان از ساعتی که نوبت خود حسین شد روضه این آقازاده گره خورده به روضه خود حسین یعنی امروز یه چَشمت باید بره تو گودال برای نیمی از مصائب عاشوراش الان باید گریه کنی خسته شد ارباب ما،بعضی ها مثل مرحوم شیخ جعفر نوشتن،زخم هاش که به هفتاد و دو تا که رسید از نفس افتاد “فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً” یه لحظه خواست استراحت کنه یه ظالمی چنان با سنگ به پیشانی آقا زد مرحوم شیخ مفید مینویسد با تیر زدند به پیشانی،این دست و آورد خون پیشانی رو بند بیاره نتونست بند کنه ”این لباس عربی رو بالا زد …” یا الله تاسفیدی صَدرُالحسین نمایان شد یه وقت دیدن حرمله زانو زد ”آخ چنان با تیر سه شعبه … حسین …. روضه رو از همین جا مسیرشو عوض کنم بگذار امروز همه برای یتیم امام حسن گریه کنند مدینه که نتوانستند برای امام حسن گریه کنند جلوی چشم ابی عبدالله و قمر بنی هاشم بدن امام حسن رو تیر بارون کردند چقدر سخت گذشت فقط حسین میدونه و خدای حسین دیگه نتونست طاقت بیاره افتاد رو زمین همه محاصره اش کردند دیگه نگم چطوری میزدنش فقط همین قدر بگم از زیر اون تیغ و تیر و نیزه دید عمو داره فریاد میزنه "هَلْ مِنْ مُسْتَغِیث … ”باریک الله” تا زینب صدای استغاثه ی برادرو شنید ، بند دلش پاره شد اومد بالای بلندی همون جایی که کربلا میری بهش میگن تل زینبیه” دید آنچه را که نباید ببینه دست یتیم امام حسن رو گرفته یه لحظه دید همه داداش رو محاصره کردن، یه لحظه از این آقازاده غافل شد دو دستش و گذاشت رو سرش هی میگفت یا غِیٰاثَ المُسْتَغِیثِین... ”تادست عبدالله از عمه جدا شد پا برهنه دوید سمت گودال یه وقت شنید حسین میگه خواهرم نگذار بیاد اما اومد …. ”وقتی رسید دید شمشیرزن ها عمو رو میخوان با شمشیر بزنند ، دستشو جلو آورد یازهرا… ”این نوه ی توست خانم، یاد اون روزیکه چهل نفر امامت رو میبردن” دست یداللّٰهیت رو جلو آوردی آخ دیگه نگم چی شد ” وَکانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ … یا زهرا..... ==================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی
🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️ پنجم محرم عبدالله بن حسن(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان ♦️رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم ♦️رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم ♦️رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی ♦️نشان حرمله و خولی و سنان بدهم ♦️دلم قرار ندارد در این قفس باید ♦️کبوتر دل خود را به آسمان بدهم ♦️عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو ♦️من آمدم که حسن را نشانتان بدهم ♦️عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است ♦️خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم ♦️سپر برای تو با سینه می شوم هیهات ♦️اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم ♦️مگر که زنده نباشم که در دل گودال ♦️اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم ♦️من آمدم که شوم حائل تو با عمه ♦️مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم ♦️عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان ♦️جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم ♦️کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم ♦️عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم ♦️صدای مرکب و نعل جدید می آید ♦️عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم ♦️فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر ♦️که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم ♦️عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش ♦️بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم ♦️برای آنکه جسارت به پیکرت نشود ♦️خودم لباس تنت را به این و آن بدهم ⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه(س) انشاالله به برکت این شب‌های محرم حاجت روا بشید امشب شب پنجم محرم است می دونم گرفتاری .حاجت داری مریض داری جون داری امشب هر گوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجته از امام حسن بگیر عبدالله بن الحسن قربون غریبیش برم مثل باباش امام حسن(ع) خیلی غریب بوده..این آقازاده خیلی روضه ی جانسوزی داره دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون ابا عبدالله الحسین ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت.خیلی مواظبشون بود مخصوصا عبدالله بن حسنو صدا زد خواهرم. زینبم مواظب عبدالله ام باش خواهرم مواظب یادگار برادرم امام حسن باش. زینب جان این نانجیبها رحم ندارن. دیدی قاسمم شهید کردن علی اکبرم قطعه قطعه کردن ‌روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن خواهرم اینا رحم ندارن.زینب ‌مواظب یادگار حسنم باش دستهاش رو گذاشت توی دست عمه دستش به دست عمه جانش زینبه بالای تل زینبیه یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش امام حسین داخل گودی قتلگاه است. دور تا دور عمو رو گرفتن شمشیرها بالا میره پایین میاد دیگه طاقت نیاورد دستش رو از دست عمه كشید،داره میدوه،اصلاً مهلت نداد،نه با كسی خداحافظی كرد،نه با كسی وداع كرد،نه با كسی حرف زد،نه زره پوشید،نه سپر پوشید،یه بچه ی یازده ساله،اصلاً این بچه رجزشم با بقیه فرق داشت، هر كی می رفت میدون می گفت: اَنا بن الفلان و بن الفلان، من پسر فلانی ام ،طایفه ام فلان جاست،اما این بچه رجزش با همه فرق داشت، می دوید هی می گفت والله لَا أُفَارِقُ عَمِّی می گفت: عموم تنهاست، من تنهاش نمی ذارم دید دور عموش حلقه زدند، دید یه نفر شمشیر برهنه رو بالا برد،الان سر عمو رو جدا میكنه، تا شمشیر اومد پایین دیدن این پسر یازده ساله دستش رو سپر كرد،شمشیر فرود اومد، دست از بازو قطع شد،افتاد تو بغل عمو، دست قطع شده، می دونی چی گفت؟مقاتل نوشته اند این بچه ی یازده ساله تا افتاد تو بغل عمو، دستش قطع شد دیدن گفت:وای مادر. امام صادق علیه السلام فرمود:ما اهلبیت تو مصائب و شدائد، هر جا بهمون سخت بگذره اسم مادرمان فاطمه رو صدا می زنیم،نمی دونم شاید بازوش رو وقتی با شمشیر زدند یاد بازوی فاطمه افتاد، افتاد تو بغل عمو، داره دست و پا می زنه،یه بچه ی یازده ساله ای عمو،دستم و دادم تا كه،شبیهه سقا بشم كاش مثل اكبر منم،یه اِرباً اِربا بشم داشت تو بغل عمو راحت جون می داد،كاشكی می گذاشتن كار خودش رو بكنه، اگه دشمن یه ذره صبر می كرد ، عبدالله تو بغل عمو جون داده بود،داشت نفس های آخرش رو می كشید،صدا زد حرمله بیآ، یاصاحب الزمان.. نانجیب تیر از کمان رها کرد... سادات منو ببخشید... دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین... جان دادن. یکی ششماهه اش علی اصغر بود... یکی هم عبدالله بن الحسن. دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه... هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین... الا لعنت الله علی القوم الظالمین التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️ ۱۴۰۳/۳/۱۰