السلام علیک یا اباعبدالله
اربعین منتظرماست بیاتابرویم
دعوت حضرت زهراست بیاتابرویم
ازعلی(ع) اذن بگیریم ورویم کرببلا
ازنجف پای پیاده بیاتابرویم
بهریاری غزالان وعزیزان حسین(ع)
گرچه دیرامده ایم لیک بیاتابرویم
جاده عشق عجب شورونوایی دارد
همره مهدی زهرا بیاتابرویم
گرچه درطی مسیرخسته وبیتاب شدی
بهربیتابی اصغر بیاتا برویم
دست وپایت شده گرخسته راه
دست وپامیزنداکبر بیاتابرویم
زسفرخسته شدی وکمرت دردگرفت
یادآن دردکمردربرسقابیاتابرویم
رنج باری که دراین ره بکشی
به تسلی دل زینب کبری بیاتابرویم
تاول پاوعطش گرچه تراخسته نمود
پس بیادغل وزنجیر بیاتابرویم
خسته امانه زره بلکه زجوراعدا
بهریاری یتیمان ورقیه بیاتابرویم
گرچه درره نبودخارمغیلان اما
مابیاداسراتشنه وگریان بیاتابرویم
ماکه جامانده زان قافله عشق شدیم
شادی روح شهیدان بیاتابرویم
غصه قصه سرهای به نی پیرم کرد
تاکه سردربدن ماست بیاتابرویم
شاکرحضرت حق درسفرکرببلایم همه
تواگرذاکراین صحن وسرایی بیاتابرویم
#سبک_کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
Voice 084_sd.m4a
5.68M
نوحه اربعین مداح احمد بهزادی
۱۴۰۲👆
1949335_715 (1).mp3
10.95M
♩♪♬بر کشتگان نینوا اربعین آمد…
آل پیمبر کربلا دل غمین آمد….
♩♪♬جانم حسین جان ای جان جانان….
من زینبم غملر یوروب ای شه ابرار
♩♪♬زلفم آقاریب گلمیشم قبریوه زوار
هجرینده یاننام حیران دولاننام…
♩♪♬بر کشتگان نینوا اربعین آمد….
آل پیمبر کربلا دل غمین آمد

جانم حسین جان ای جان جانم…♩♪♬
زینب شده زائر بر آن قبر شش گوشه
بر تربتش زند دم به دم بوسه…♩♪♬
خاک برادر را برد بر وطن توشه…
گوید به چشم پر بُکا اربعین آمد♩♪♬
بر کشتگان نینوا اربعین آمد….
آل پیمبر کربلا دل غمین آمد….♩♪♬
با سلام خدمت مخاطبین ملوتکست هم اکنون می توانید ♩♪♬متن مداحی اربعین آمد از سلیم موذن زاده ♩♪♬
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#روضه وداع امام حسین با اهل حرم
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
«السلام عليك يا ابا عبد الله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعل الله آخر العهد مني لزيارتكم السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين
♦️کمـی آهستـه رو بگـذار، تـا زینـب شـود یارت
♦️حیـاتم بخـش، یـکبـار دگـــر از فیــض دیدارت
♦️بـه جـان مـادرم رخصت بده، ای یــوسف زهرا
♦️کـه زینب بـا کلاف جـان خـود گــردد خریدارت
♦️علمدارت اگـــر، بیدست و سـر افتــاده مــن هستم
♦️بـه عبـاست قسـم، بگـذار تـا گـردم علمدارت
♦️بیـابـان، پــر ز گــرگ و یـوسف من، یکّه و تنها
♦️چگـونه بسپـرم، بـر یک بیابان گرگِ خونخوارت
♦️الهـی آب گـردم، همچـو شمعی در شرار دل
♦️کـه میبینـم ز بی آبـی پــریده رنگ رخسارت
♦️بـه دنبــال تــو آیـم یـا بـه سوی خیمه برگردم
♦️بگــریـم بــــا ربــابت، یــا بگـــردم دور بیمـارت؟
♦️مــرو تـــا آتـش قلـب تـــو را بــا اشک بنشانم
♦️کــه بــاشـد، داغ روی داغ روی داغ بسیــارت
دلـم چـون پـردۀ گـل، در غمـت صدپاره گردید
که هفتاد و دو گل، یک روزه پرپر شد زگلزارت
میـان دشمنان، نــاموس خود را مینهی تنها
تـو کـه یـاری نـداری، پس برو دست خدا یارت
اجرو مزد شما عزیزان با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از مجلس نشسته ای حاجت روا بشید حالا دلها را روانه کربلا کنیم روز وداع برات بخونم همه اموات فیض ببرند
عجب روضه جانسوزیه روضه وداع...
سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست...
اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه....
صدا زد کلثوم خداحافظ...
سکینه خدا حافظ....
آخ زینبم خدا حافظ....
همه بیایید دورمو بگیرید...
آخرین دیدار من باشماست...
دیگه شمارو نمیبینم...
همه دورشو گرفتن...
ناله میزنند...گریه میکنند..
یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی می سپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون...
همه رو آروم کرد..
اما اونی که آروم نمیشه زینبه...
زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه...
زینب نمیتونه از برادر جدا بشه...
گفت با زینب، به آوای حزین
مهربان خواهر بیا حالم ببین
زینبا روز جدایی آمده
موسم عهد خدایی آمده
دور از اهل حرم ای مُمتَهن
خیزو بهرم آر کهنه پیروهن
تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه....
زینبم چرا میلرزی..
الهی برادر داری خدا برات نگه داره...
نبینی داغ برادروو...
زینبم چرا میلرزی خواهر...
صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد...
بدون لحظات آخر عمر حسینه..
(دیگه حسینو نمیبینی)
همچین که امام حسین راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ...
ای میگه
مهلا مهلا....
یا ابن الزهرا....
زینب گفت حسین جان برادر..
وقتی حرکت کردی به طرف میدان به یاد وصیت مادرمون فاطمه زهرا افتادم...
میگن امام حسین تا نام مادررو شنید از اسب پیاده شد.. گفت زینبم مگر مادر چه وصیتی نموده فرمود برادر مادر گفته زمانی که حسین خواست بره میدان.در
روز عاشورا تو آخرین لحظه وقتی حسینم... بی پناه شد ...
دیگه یاور نداشت...
به طرف میدان میره...
(اوج)
زیننبم مادر... من اون لحظه کربلا نیستم مادر. زینبم
مادر عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس
امان از دل زینب....3
چه خون شد دل زینب
...اینجا زیر گلوی حسینو بوسید برادرو راهی میدان کرد.....
چند ساعت بعد اومد کنار جنازه برادر...
الهی خواهری داغ برادر نبینه...
به خدا سخته...
الهی نبینی آنچه که زینب دید..
(فرود)
... اومد کنار جنازه برادر...
چه جنازه ای..
بی سر، عریان، قطعه قطعه....
چه کرد عمه سادات یه وقت دیدن خم شد لبها رو گذاشت له رو رگهای بریدهٔ حسین...یا حسین.
.
حسین آرام جانم حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
45.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیش_زمینه | حاج سبحان پاینده
.
#سبک_امام_رضا_خیلی_دوست_دارم
تا زیر بیرق تو ام حال دلم خوبه
دنیا بدون عشق تو برا من آشوبه
عزت و توی خادمی هیاتت دیدم
هر کسی شد نوکر تو همیشه محبوبه
با خونواده اومدم بازم
دنیا مو با لطف تو میسازم
نماز و روضه بال پروازم
ذکر حسین حسین آوازم
امام حسین خیلی دوستت دارم
#حسین_فتحی ✍
.
#شور
#زمزمه
#حضرت_عباس
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای حضرت قمر ـ که به دستت
علم حیدریونه
ای سلطان ادب ـ که دو دستت
تکیهگاه آسمونه
مات علمداری تو زمین و آسمون
گرد و غبار حرمت دوای دردمون
وقت گرفتاری میان سراغ پرچمت
ارمنیای با صفا توی محلهمون
یابن ابوتراب ـ آواره تو آب ـ عشق اهل یقین
ای جانان حرم ـ پاسبان حرم ـ یابن ام بنین
میلرزه آسمون ـ وقتی که علمو ... ـ میکوبی به زمین
یا کاشف الکرب (4)
______________________
ای نجل مرتضی ـ که پنـــاهِ
خیمهی آل حسینی
مقصد سعی و صفا ـ برای ما
توی بین الحرمینی
به این دل سیاه من بیا جلا بده
خیلی دلم تنگه بهم یه کربلا بده
توی شلوغی حرم میون زائرات
آقا به این بی سر و پا یه ذره جا بده
باصولت علی ـ هی زَهره میدری ـ عباس ابن علی
ماه عشیرهای ـ بین شریعهای ـ عباس ابن علی
لطف تو بی حساب ـ ای امیّد رباب ـ عباس ابن علی
یا کاشف الکرب
______________________
#نصیر_حسنی ✍
#محرم
#ابا_عبد_الله
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_ابالفضل
.👇👇
👆
#شور
#امام_حسین
دلم میخواد از همه چی جز تو رها شم
از همه دلبستگیام جز تو جدا شم
از همه دل مشغولیام بگذرم آقا
امام رضا گفته که مشغول تو باشم
پرچمتو زمین نمیزارم
بیمه ی دستای علمدارم
تا زیر خیمه ی تو جا دارم
امام حسین خیلی دوسِت دارم
مدد ای روح دعا اباعبدالله
سلام ای خون خدا اباعبدالله
دو دنیا آقا حرومه واسه هرکی
نباشه وقف تو یا اباعبدالله
اباعبدالله اباعبدالله
****
غصه ی زندگی مگه خاتمه داره
گاهی دلم از همه چی واهمه داره
اما محاله توی سختی کم بیاره
اونی که عشق پسر فاطمه داره
خوبیاشو میشه بشمارم
حتی ردم کنه سزاوارم
همیشه میخونم و میبارم
امام حسین خیلی دوسِت دارم
چه با دلها میکنه اباعبدالله
داره غوغا میکنه اباعبدالله
قیامت بین شلوغیا میگرده
منو پیدا میکنه اباعبدالله
اباعبدالله اباعبدالله
#شور_امام_حسین
#حسین_سیب_سرخی 🎤
#امام_حسین 1403
👇
4_5969707183674232917.mp3
11.83M
کنار ما بودی همین حوالی بودی
امام حسین سفره های خالی بودی
🎤حاجعلیاکبری
کنار ما بودی، همین حوالی بودی
امام حسین سفرههای خالی بودی
امام حسین خندههای صاف و ساده
امام حسین گریههای بیاراده
امام حسین مهربون زندگیها
مهمون هر هفتهٔ روضهخونگیها
امام حسین بامرام پهلوونا
غربت دشتیخوندن تعزیهخونا
امام حسین پیرزنهای دهاتی
امام حسین ایستگاه صلواتی
امام حسین دستهای پینهبسته
مرهم درد پدرای دلشکسته
امام حسین دخترای دل سپرده
رفیق مردای شکستِ عشقی خورده
پناه آدمای خسته از هیاهو
امام حسین هیئتای بیبلندگو
حتی اگر که گاهی دنبال تو بودم
جاهای اشتباهی دنبال تو بودم
#مهدی_امامی ✍
4_5805282993631139221.mp3
6.17M
چرا مادر علی اصغر گلوی خون فشان داری
چرا چشمان پر آب و تبسم بر دهان داری
لای لای لای…لای لای لای
به قربان تو گردم من تو رفتی سوی قربان گاه
کنون با پیکر پر خون به آغوشم مکان داری
منم مادر منم مادر رباب بی نوای تو
لای لای لای….لای لای لای
بیا تا بند قنداقت گشایم ای علی اصغر
که عزم رفتن ای مادر به ملک جاودان داری
مرحوم سید جواد ذاکر
⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️
➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس "
نام زینب در شئون زندگی گل می کند
در دل عشاق ایجاد تحول می کند
مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست
در مقام ذکر با زینب توسل می کند
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد
مقصود از تکلم طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس
غیر از خدای عز و جل خونبها نشد
در خلقتش زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید ولی کربلا نشد ....
ما گندم رسیده ی شهر ری توایم
شکر خدا که نان تو از من جدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلای تو روزی ما نشد
*داداش*
داغ تو اعظم است تحمل نمی شود
در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛
وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...."
برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه"
بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...."
اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...."
حسین
لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...."
زخانه ها بوی طعام می آید .....
اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........."
حسین ..........
غم عشقت بیابون پرورم کرد .......
هوای وصل بی بال و پرم کرد ......
ای دل .....ای دل .....
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ......
دلم را هر چه میخواهی بسوزان
تنم را هرچه میخواهی بلرزان
ولی در کوچه های کوفه و شام ....
به پیش چشم نامحرم مگردان ...
حسین .........
#حاج_مجید_سبزعلی
#ویژه_ایام_محرم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
mix shab9 Mixdown 8_010926_270723162026.mp3
12.24M
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی ابراهیم دادوند
شعر: #حسین_نوری
#طاها_تحقیقی
ملودی: #مهدی_زهدی
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی ابراهیم دادوند
شعر: #حسین_نوری
#طاها_تحقیقی
ملودی: #مهدی_زهدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پاشو اباالفضل، پاشو که جز تو سپاهی ندارم
پاشو اباالفضل، پاشو که دیگه پناهی ندارم
پاشو اباالفضل، پاشو که من تکیه گاهی ندارم
پاشو اباالفضل، پاشو دوباره نگهدار علم رو
پاشو اباالفضل، پاشو ببین حال و روز حرم رو
پاشو اباالفضل، پاشو نسوزون دل دخترم رو
کنارت، نمیتونم پاشم از جا
نباشی، منم بیزارم از دنیا
بلند شو، نگا کن، که افتادم از پا
پاشو عباس من
پاشو سردار لشکرم
پاشو عباس من
پاشو امید آخرم
پاشو عباس من
پاشو باهم بریم حرم
پاشو عباس من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پاشو اباالفضل، که زور بازوی تو آبرومه
پاشو اباالفضل، پاشو که دشمن دیگه پیش رومه
پاشو اباالفضل، که خیمه ها بی تو کارش تمومه
پاشو اباالفضل، از ماتمت قامت من خمیده
پاشو اباالفضل، یک لحظه گریه امونم نمیده
پاشو اباالفضل، پاشو که جونم به لبهام رسیده
می بینی، فراق تو پیرم کرده
می بینی، از این دنیا سیرم کرده
می بینی، که داغت زمین گیرم کرده
پاشو عباس من
پاشو ای سایه ی سرم
پاشو عباس من
پاشو پاشو برادرم
پاشو عباس من
پاشو باهم بریم حرم
پاشو عباس من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پاشو اباالفضل، پاشو ببین خواهرم بی قراره
پاشو اباالفضل، توو خیمه واسه تو چشم انتظاره
پاشو اباالفضل، که طفل شیرخوارم آروم نداره
پاشو اباالفضل، میدونی که توو حرم قحط آبه
پاشو اباالفضل، میدونی که توو دلم اضطرابه
پاشو اباالفضل، میدونی بی تو غمم بی حسابه
می بینم، که چشمات دریای خونه
می بینی، به اشکام دشمن خندونه
نباشی، تو این دشت، کی واسم میمونه
پاشو عباس من
پاشو ای یاس پرپرم
پاشو عباس من
پاشو ای تنها یاورم
پاشو عباس من
پاشو باهم بریم حرم
پاشو عباس من
⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️
➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس "
نام زینب در شئون زندگی گل می کند
در دل عشاق ایجاد تحول می کند
مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست
در مقام ذکر با زینب توسل می کند
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد
مقصود از تکلم طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس
غیر از خدای عز و جل خونبها نشد
در خلقتش زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید ولی کربلا نشد ....
ما گندم رسیده ی شهر ری توایم
شکر خدا که نان تو از من جدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلای تو روزی ما نشد
*داداش*
داغ تو اعظم است تحمل نمی شود
در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛
وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...."
برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه"
بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...."
اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...."
حسین
لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...."
زخانه ها بوی طعام می آید .....
اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........."
حسین ..........
غم عشقت بیابون پرورم کرد .......
هوای وصل بی بال و پرم کرد ......
ای دل .....ای دل .....
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ......
دلم را هر چه میخواهی بسوزان
تنم را هرچه میخواهی بلرزان
ولی در کوچه های کوفه و شام ....
به پیش چشم نامحرم مگردان ...
حسین .........
#حاج_مجید_سبزعلی
#ویژه_ایام_محرم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
امان از دل زینب
قافله سالارِ من؛ کجایی ای دوای دردم؟ ●♪♫
پی تو هر کجا میگردم؛ تورو تو قتلگاه گم کردم… ●♪♫
ای بدن صد پاره؛ رو خاکِ داغِ این صحرایی… ●♪♫
چرا مقطع الاعضایی؟ ●♪♫
بگو کجا برم، تنهایی؟ ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن! بزم حرامم بردن… ●♪♫
چشت روشن؛ تو ازدحامم بردن ●♪♫
وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه ●♪♫
یه خواهری داره می بینه؛ یکی میشینه روی سینه ●♪♫
وای من از عاشورا! باید بمیره از غم، دنیا ●♪♫
تو قتلگاه به پیشِ زهرا؛ دوازده ضربه میزد اعداء ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ روسریمو دزدیدن ●♪♫
چشت روشن، به گریه هام خندیدن ●♪♫
داغِ تو روی سینم؛ که قلب مضطرم میسوزه ●♪♫
پاشو ببین حرم میسوزه؛ ببین که معجرم میسوزه ●♪♫
رفتی و دور از چشمت، به خیمه ها هجوم آوردن ●♪♫
همه چیو غنیمت بردن؛ رقیه ی تورو آزردن ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ ما رو اسیری بردن ●♪♫
چشت روشن؛ ما رو خرابه بردن ●♪♫
لشگر دشمن ای وای… به روی پیکرت میتازه ●♪♫
میان همه با نعلِ تازه؛ دیگه روشون به رومون بازه! ●♪♫
رفتی و موندم تنها؛ بگو چی کار کنم با این درد؟ ●♪♫
به حرمله می گفتم برگرد؛ نزن تو گوش من ای نامرد ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
#متن_نوحه_قافله_سالار_من_
#اسارت #شام
#سبک امیری حسین و نعم الامیر
➖➖➖➖➖➖➖➖
فلک چه بلای عظیم آفرید
خدایا چه بر روز زینب رسید
رود دخت زهرا به بازار شام
رود دخت حیدر به بزم یزید
🕊حسین یا حسین
چو شام بلا ، در به رویم گشود
زما ناله بود و از آنها سرود
بیا فاتح خیبر اینجا ببین
چه با ما کند کوچه های یهود
🕊حسین یا حسین
بگو آسمان گریه کن تا ابد
که ناموس حیدر ، اسیری رود
کسی که بود پرده دارش ملک
عدو بر تنش کعب نی می زند
🕊حسین یا حسین
#سبک : همه جا کربلا.
❤️اسارت _حضرت زینب❤️
#شعر_آرمین غلامی_مجنون.
سوی شام وکوفه ،دلشکسته برند
زینب غریبت ،زاروخسته برند
نازنین دلبرا، صبر وکن در زمین
سوی شام وکوفه،دست بسته برند
یاحسین،یاحسین،،،،
من زیارت تو ،آمدم نبودی
کوفه دراسارت،زاروکبودی
تن من برای،توبه کوفه آمد
شام و کوفه دل از،جانم ربودی
یاحسین،یاحسین،،،،
از سرای کوفه ، میرسد این پیام
کشته شدکربلا، سبط خیرالانام
این ندا میرسد ازسر بریده
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
بر اسیرکوفه،بر سر و سینه زن
آمده به کوفه آن سر بی کفن
اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن
از سرای کوفه، میرسد این پیام
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
کاروان چنین، میکند زمزمه
ساقی افتاده است، تشنه درعلقمه
گرده او از جنان ،حضرت فاطمه
گرده زهراچنین،برلبش این پیام
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
ای خدا حاجت عمه را کن روا
اشک و آهی بده، بر همین نوحه ها
سوی شام وکوفه،راهی کربلا
بر سر ما بود، روز و شب این کلام
زینب خسته دل، السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
#شعر/آرمین غلامی-مجنون
اُمّ الْمَصائب زینب س
ای دلم در غم تو بی سر و سامان زینب
دارم از داغ غمت حال پریشان زینب
ابرها در غم تو دیده گریان دارند
داغ تو شد سبب ریزش باران زینب
یازینب یازینب یازینب یازینب۲
تو همان بانوی لبریز غم از داغ حسین
تو همان بانوی افتاده به توفان زینب
همه گلهای جهان داغ تو در دل دارند
نرسد سمت تو یک غنچه خندان زینب
یازینب یازینب یازینب یازینب۲
هرچه دیدی همه زیبایی و زیبایی بود
هرچه حتّیٰ سرِ بر نیزه نمایان زینب
پرچم نَصْرُ مِنَ اللّه به دستت می رفت
تا که درهم شکند قامت طغیان زینب
یازینب یازینب یازینب یازینب۲
یادگاری ست که از قلب صبورت مانده
گنج پنهان شده در گوشه ویران زینب
گر نبودی ز قیام شهدا نام نبود
زنده از سعی تو شد راه شهیدان زینب
یازینب یازینب یازینب یازینب۲
گر نبودی اثر از کرب و بلا هیچ نبود
کرده ای در ره دین سعی فراوان زینب
ستم اهل جفا رفت به ظلمت کده ها
ماند از خطبه تو نور درخشان زینب
یازینب یازینب یازینب یازینب۲
بی سبب نیست که آتش ز جگر برخیزد
شعله دارد ز غمت چاک گریبان زینب
بانوی تشنه لب کرب و بلا می دانم
دیده ای پیر و جوان ، کودک عطشان زینب
یازینب یازینب یازینب یازینب۲
"یاسر" از مصحف عشق آیه گلگون می خواند
دارد این مصحف خونین ز تو عنوان زینب
یازینب یازینب یازینب یازینب۲
محمود تاری "یاسر"
السلام علیک ِ یا سیدتی و مولاتی یا رقیه سلام الله علیها
دلخورم از شام آهم را تماشا کرده اند
چشمه ی چشمِ مرا از گریه دریا کرده اند
امشب دختردارها حرف منو بهتر میفهمند
سخت بابا به غرورِ دخترت بر خورده است
با من از بس مردمِ بی خیر بد تا کرده اند
کوچه گردی، ریسمان، نانِ تصدق، کعب نِی
خیلی از این بدترش را بد دهان ها کرده اند
هر کجا در راه افتادم سرم آورده اند
با لگد، کاری که با پهلویِ زهرا(س) کرده اند
ای بابا،ای بابا،معذرت می خوام از بی بی حضرت سکینه سلام الله علیها،از امام زمان(عج)، این روضه ها رو اگه کم بذاریم، کم کم میآن حقانیت روضه رو زیر سئوال میبرند. گفت:بابا
صورتی از من نمانده بسکه خوردم پشتِ دست
کاشکی حداقل یکی با من هم دلی میکرد، وقتی گریه میکردم
هق هقم را از سرِ لج سخت دعوا کرده اند
آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند
یه پشت دست ان شاءالله از کسی نخوری،اگه محکم بخوری،دندانهای آدم بزرگم میریزه ،این بچه دندوناش شیریه،نه یه بار،نه دو بار،هر موقع گفتم بابا،هی زدند،هی زدند
آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند
بی هوا تا آستینِ غیظ بالا کرده اند
تا به حدِّ مرگ بعد از آنکه هر بارم زدند
از سرِ نو از خدا مرگم تمنّا کرده اند
فهمیدی یانه؟ یعنی هی میزدند،میگفتند خدا مرگت بده،چقدر مارو به زحمت میندازی،هی از رو ناقه می اُفتی……دختردارها از اینجا رفتی هر وقت خواستی موهای دخترت رو شونه کنی یادت باشه،دختر وقتی باباش داره میآد، هی میره زود التماس مادر میکنه ، مادر بیا موهام رو مرتب کن،بابا داره میآد،میخوام منو قشنگ ببینه. بابا بابا
ریشه ریشه فرش ِ سرخِ گیسوانم ریخته
می دونی چرا؟
بر سرم با پا یهودی ها تقلّا کرده اند
شامیان ناز ِ یتیمانه نمی دانند چیست!
غیرِ اَخم و قهر و تندی کاری آیا کرده اند؟
دخترت را زَجر کُش کردند هَرزه چشم ها
غربتم را سنگ و خاکستر تسلّا کرده اند
خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ
تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند
بابا خیلی بهم بر خورده،بابا غرورم رو له کردند،تو مجلس یزید زن یزید سر برهنه اومد، دیدم یزید عبا شو در آورد رو سرت انداخت،بابا ما با آستین رو صورتمون رو پوشوندیم
خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ
تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند
مهربانِ من رفیق ِ تازه پیدا کرده ای
خیزرانها بر لبِ تو جشن بر پا کرده اند
این همه روضه شنیدیم و خوندیم،اگه از این گروه داعش ملعون این مسائل رو ندیده بودیم،باورش سخت بود
زیور آلاتِ حرم بازیچه هایِ دختران
چند سر اسباب بازیِ پسرها کرده اند……. شاعر: علیرضا شریف
#متن_روضه_حضرت_رقیه_، س،
گلچین محرم وصفر:
یکی از روضه خوانها میگه یه سئوال ذهن من رو مشغول کرده بود،ایشون میگه من همش ذهنم مشغول بود،چرا وقتی حضرت رقیه سلام الله علیها از ناقه افتاد داد نزد این کاروان متوقف بشه؟شتر که سرعتی نداره. میگه یه روز دختر بچه ام از رو بلندی به شکم رو زمین افتاد،نفسش یه چند لحظه بند اومد،من گریه شدم خانمم گفت:چیزی نشده چرا گریه میکنی؟ گفتم من جواب روضه ام رو گرفتم،حالا فهمیدم چرا داد نزد.
کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه
آخه عموم رو نیزه ها نگرونه
نزن من و حالم بده
خودم میام هولم نده
هر کجا نشستی دستات رو بیار بالا،صدا بزن یاحسین،یا حسین……
نزن من و حالم بده
خودم میام هولم نده
یکی از روضه خوان های میگه،شب پنجم صفر پیرهن سیاه تنم کردم برم هیئت،یه دختر پنج، شش ساله مریض حال داشتم،گفت: بابا کجا میری؟گفتم:دارم میرم هیئت،گفت: مگه الان چه خبره؟ گفتم:شهادت حضرت رقیه است، گفت: بابا رقیه کیه؟ گفتم:دختر امام حسینه، گفت:بابا چند سالشه؟گفتم: هم سن خودته،گفت: بابا منم با خودت میبری؟،گفتم: نه عزیزم تو مریضی،استراحت کن،حالت بهتر بشه، گفت: بابا حالا که من رو نمیبری با خودت،بهش میگی بیاد کنارم؟ با خودم گفتم: حالا من چی توضیح بدم به این بچه، گفتم: نه،نمیتونه بیاد،گفت: چرا بابا؟ گفتم: اونم مریضه،چرا بابا؟ چی شده؟ گفتم: بابا پاهاش درد میکنه. گفت بابا:چرا پاهاش درد میکنه؟ گفتم:رو خارهای بیابون دویده، گفت:بابا چرا رو خارهای بیابون دویده؟ مگه کفش پاش نبوده؟ گفتم نه کفش نداشته،کفشاشو غارت کردن، کفشاشو دزدیده بودند. گفتم : دخترم میذاری من برم،بیچاره ام کردی تو؟گفت:آره برو. من خداحافظی کردم، دم در دوباره گفت:بابا،یه سئوال دیگه، سئوالش من رو بیچاره کرد، نشستم دم در شروع کردم به گریه کردن،گفت:بابا کفشاشو غارت کردن، چرا باباش بغلش نمیکرد، بابا من اون روز کفشم گم شده بود تو بغلم کردی بابا، چرا باباش بغلش نکرد.
کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه
آخه عموم رو نیزه ها نگرونه
نزن من و حالم بده
خودم میام هولم نده
بی بی رقیه رو بی هوا زدند، مداح یعنی چی؟ شما وقتی خودت میخوای خودت رو بزنی،عصب مغز دستور میده به عضله ی صورت،میگه آمادگیش رو داشته باش، اما یه وقت هست بی هوا میزنه،دختر وسط بیابون افتاده بود،دید یکی داره میاد،خوشحال شد، گفت: اومده من رو ببره کنار عمه ام، بلند شد،خوشحال شد، یه وقت، دید صورتش میسوزه، یه بیت قدیمی برات بخونم؟
تا به من رسید بابا،بابا،بابا
موهام و کشید بابا،بابا،بابا
دست من و بست بابا،بابا،بابا
پهلوم و شکست بابا،بابا،بابا
گفتم پهلو،بریم مدینه؟ مادر مادر، مادر مارو هم بی هوا زدند، وقتی یه نامحرم میخواد با مادرت حرف بزنه، مادر به چشم نامحرم نگاه نمیکنه، مادر ما به زمین نگاه میکرد،به نامحرم نگاه نمیکرد، امام حسن میگه دیدم دست و نانجیب بالا برد، امام صادق میگه:چنان زد این گوشواره توی گوش مادر شکست.
کاشکی پسر ارشد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا
کاشکی راه رفتن بلد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا
برای چی؟
شاهد فحش و لگد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا
اونقدر کشیدم داد و هوار ای خدا ای خدا ای خدا
دستاتو واسش بالا نیار بی حیا بی حیا بی حیا
رو چادر مادر پا نذار بی حیا بی حیا بی حیا
خیلی ها اربعین دارن میرن کربلا،به حضرت رقیه سلام الله علیها بگو، عمه ی امام زمان(عج)،امشب با دستای کوچلوت یه کربلا به من بده، میگه:تو حرم حضرت رقیه سلام الله علیها، یه پیرمرد یه ظرف برداشته بود، یه تیکه نخ، اومد گره بزنه به ضریح، خادمها اجازه نمیدادند، خیلی ناراحت شد،رفتم پیشش ، گفتم:پدر چی شده؟ چرا ناراحتی؟ گفت: نگذاشتند نذرم رو ادا کنم، گفتم:این چه نذریه شما یه ظرف آب برداشتی،میخوای ببندی؟ گفت: من دفعه ی قبل که اومدم حرم حضرت رقیه سلام الله علیها، بهشون گفتم: خانم به من یه کربلا بده، اگه کربلا بدی، از کربلا برات آب فرات میارم، براش آب فرات آوردم، گفتنم: دیگه فایده نداره، دیگه دیر شد…..
#متن_روضه_حضرت_رقیه_، س،