eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا اباعبدالله ______________ همه دنیامه حسین ذکر رو لب‌هامه حسین از همون بچگیام دوای دردامه حسین عشق زندگیم حسین شور بندگیم حسین رفیقِ قدیمیِ... دوره بچگیم حسین همه‌ی اهل و عیالم به فدای غم تو لذت زندگی‌ام نوکری پرچم تو اسم اعظم بخدا نیست برای نوکر هیچ الّا وسط هروله‌ها جز دم تو ای دل بگیر دامن سلطان اولیا یعنی حسین ابن علی شاه کربلا حور و قصور و کوثر از آن بهشتیان ما را کفایت است رخ انور حسین ثارالله ثارالله ______________ مستی علی‌الدوام ذکر زیبای آقام لحظه‌ی مرگم میاد پا میذاره رو چشام نفسای آخرم بخدا منتظرم تا نیاد جون نمیدم حاجتیه که دارم همه‌ی جوونیم‌و دادم برای یک نگاش همه‌ی دار و ندار و بچه‌هام بشن فداش الهی با صورت غرق به خون ببینمش الهی منم باشم میون خیل شهداش ای آرزوی سینه‌ی شیدای من حسین ای دلبر همیشه و آقای من حسین دستم به دامن تو که شاه کرامتی ای عزت همیشه و هر جای من حسین ثارالله ثارالله ______________ 👇👇 @Asheghane_hazrat_zeynab
رو قلبم داغت شد آوار بعد تو سهمم شد آزار با دستای بسته ما رو بردن بین کوچه بازار اجتمع الناس زن و بچه هاتو با سنگ زدند اجتمع الناس همگی به معجرا چنگ زدند 😔 اجتمع الناس دختراتو جلو چشمام زدند اجتمع الناس زینب و تو ملأ عام زدند حـسـیـن وااای (با من و تو طاقت نمیاریم یه نفر ناموسمونو بیاره توی جمع ناموس بزنه ولی دختر علی رو آوردن با چه وضعی آوردن) 😭 قلبم رو تو شام آزردند چی به سر ما آوردند باروم نمیشه اصلا ما رو تو بزم می بردند اجتمع الناس خیزرون به روی لبهات زدند اجتمع الناس بمیرم به روی رگ هات زدند 😭 اجتمع الناس به سکینه حرف ناربط زدند 😭 اجتمع الناس همه بچه ها رو بی خبط زدند 🔳حــسـیــن واااای به اشکای ما خندیدن ناموست رو بی کس دیدن دخترای معصومت از ترس و وحشت میلرزدین اجتمع الناس دور ما هله و دف زدند اجتمع الناس عده ای رقصیدند و کف زدند اجتمع الناس به دل غم زده هی زخم زدند😭 اجتمع الناس روی نیزه تو رو بی رحم زدند 😭 🔳حـــــسـیـن وااای @Asheghane_hazrat_zeynab
کسی مثه تو نیست زیاده عین من دستمو ول نکن امام حسین من آخه از سیاهیات نور میگیرم اسمتو که میشنو شور میگیرم دستمو سمت حرم از دور میگیرم که سلاممو بیارن تا حرم ملائک کاش میشد منم بشم حلت بفنائک سیدی فکیف اصبر علی فراقک کاش برام بنویسی حرم الهی قربونت برم توی لحظه های آخرم الهی قربونت برم من آرزومه که یه بار ببینمت زندگیمو بگیر بذار ببینمت آخه از نگاه تو نور میباره با خیالت دل من عالمی داره هر کسی تو زندگی یه جور گرفتاره من گرفتار تو ام که دردم از فراقه ثانیه ثانیه بیشتر میشه این علاقه یه دلم تو روضه ها و یه دلم عراقه کاش برام بنویسی حرم میمیرم امسالم نرم به خدا به جون مادرم میمیرم امسالم نرم کاش برام بنویسی حرم الهی قربونت برم توی لحظه های آخرم الهی قربونت برم @Asheghane_hazrat_zeynab
یا مستوره المنجلی؛ یا رقیه جانم یا رقیه! آلاله ی آل علی؛ یا رقیه جانم یا رقیه… لیتنی کنت فداک؛ یا رقیه… محبوبه و بنت الولی ؛یا رقیه جانم یا رقیه گر دخترکی پیش پدر ناز کند گره کرب و بلای همه را باز کند! رقیه جان رقیه جان؛ رقیه جان طلعت حسن داور ؛ تویی بی بی جان… سوره ی قدر و کوثر؛ تویی بی بی جان!  زهره ی زهرا مظهر؛ تویی بی بی جان… صدیقه الصغری رقیه؛ زهرا یا رقیه دره البیضا یا رقیه؛ سارا یا رقیه! اسمته اللهی و جلیله والا؛ یا رقیه… غره الغرا یا رقیه زیبا؛ یا رقیه! یا رقیه؛ سلام الله علیها ای شه شام ویرونه ی ابالفضل؛ جانم یا رقیه… ای نیلوفر روی شونه ابالفضل؛ جانم یا رقیه! ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── رسول برنا یا مستوره المنجلی یا رقیه @Asheghane_hazrat_zeynab
نمی دونم برای زخمای سرت گریه کنم یا برا پاره پاره های پیکرت گریه کنم بوسه زند سه ساله‌ی    بارِ فراق بُرده‌ات به زخم پیشانی تو    بابا حسین ... تنم پر از زخمه و حال و روز من زار شده بابا نمی پرسی چرا چشمای من تار شده زجر من و تباه کرد    خدا نگذره ازش صورتم و سیاه کرد    خدا نگذره ازش بابا حسین ... خبر داری دستای دخترت رو بستن به طناب خبر داری بُردَنمون میون مجلس شراب خبر داری کوفه و شام     چقدر آزار شدیم خبر داری که راهیِ      کوچه و بازار شدیم @Asheghane_hazrat_zeynab
مادر و میزدن. مدینه پیش چشم خاص و عام دخترشو زدن حرامیا تو کوچه‌های شام. مادر میان شعله‌ها. آه .کشید یا ابتاه..🥹 دختر به پای نیزه‌ها / صدا می زد وا اُخَیّاه.. آجرک الله...بقیة الله(۳) مدینه مادر. ناله میزد. چه جور آروم بگیرم؟(۳) تا شمشیر و بر ندارید از در مسجد نمیرم تو شام. زینب ناله زد 😭 لطمه به محبوب نزن 🙏🏻 یزید اینقـد به لب حسین من چوب نزن😭🙏🏻 آجرک الله...بقیة الله(۳) مدینه مادر و. میون .در و دیوار زدن😭 دخترشو. با دست. بسته بین انظار زدن مادر مظلومه کجا سیلی اغیار کجا؟! زینب مظلومه کجا / کوچه و بازار کجا؟! آجرک الله...بقیة الله(۵) التماس دعای فرج🙏🏻 @Asheghane_hazrat_zeynab
نوحه سینه زنی شهادت امام سجاد(ع)سبک جدید ◾️نوحه سینه‌زنی ◾️شهادت امام سجاد(ع) ◾️بنداول ای یادگار کربلا ای وارث خون خدا زین العباد شیعیان ای معنی قالوا بلی در کوفه و شام بلا دیدم میان اشقیا هم عمه‌ و هم کودکان سرها به روی نیزه‌ها واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) ◾️بنددوم زهر جفا تا زد شرر بر جسم زارم بی‌خبر گفتم میان گریه‌ها با کام تشنه ای پدر دیدم میان قتلگاه کردی به خیمه‌ها نگاه در زیر تیغ و تیرها با ناله گفتی آه آه واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) ◾️بندسوم داغت نشسته بر دلم کنج خرابه منزلم داغ لب لعل تو شد بابا در اینجا قاتلم بزم شراب و طشت زر لبهای خونین چشم تر چشم حرامیهای بد زین ماجرا بگذر دگر واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا واویلتا واویلتا(۲) شاعر: @Asheghane_hazrat_zeynab
ای وَلیّ خدا،رُکنِ اَرکانِ دین سَروَرِ کائنات،سَیّدُ الساجدین بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... کشته زهرِ کین،غصه دارِ بلا راویِ روضه ها،شاهدِ کربلا بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... از غمت تا فَلَک،سوزِ آوای من رأسِ بالای نِی،دیده اي وایِ من بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... گودیِ قتلگاه،کوفه و شهرِ شام رقص و چنگ و دَف و،سنگِ بالای بام بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... بوده اِی نوکریت،بر مَلَک افتخار خطبه ات بر تنِ،فتنه چون ذوالفقار بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... شاعر: @Asheghane_hazrat_zeynab
4_5828017848961729845.mp3
7.95M
(س) ❌ بند1 چند روزه که موهام نخورده شونہ//اشکای من روونه دارم میرم اسیری// به ضربه تازیونه دور و برم پره آتیش و دوده// زیر چشام کبوده تو که نبودی دشمن //گوشوارمو ربوده ببین لباس و معجرم سوخته تمومه پیکرم شده کوفته ببین که دخترت روی ناقہ نگاشو روی راس نی دوخته 🖤بابا… من الذی ایتمنی ایتمنی ایتمنی واویلا🖤 بند2 کتک خوردم میونه صحراخیلی//باکعب نی باسیلی ببین رخ رقیہ// شده کبوده و نیلی زجر ملعون تا من رو تنها دیده// اَمونمو بریده لگد که زد به پهلوم// موی منو کشیده جاموندم از مسیر و قافلہ بابا پاهام شده پر آبلہ پیادمو تو روی نی هایی میونه ما زیاده فاصلہ 🖤بابا… من الذی ایتمنی ایتمنی ایتمنی واویلا🖤 بند3 رو گردنم جای رد طنابہ// داریم میریم خرابہ تماشای سر تو // برای من عذابہ کوفه و شام بما رسیده آزار// توشهروکوچه، بازار امون ازین جسارت // میونه بزم اغیار شرابو روسر تو میریزه چشای شامیا چقدر هیزه خودم دیدم یه ملعونی میگفت ڪــه بین ما بفڪر ڪنیزه 🖤بابا… من الذی ایتمنی ایتمنی ایتمنی واویلا🖤 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❌لطفا حق روضه ادا گردد❌ باحال معنوی گوش کنید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امام زمان ارواحنافداه حلالم کنید سادات حلالم کنند… ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ٩ ـــــــــــــــــــــــــ
روضه و توسل جانسوز _ ویژه حضرت زینب کبری سلام الله علیها __کربلایی حنیف طاهری شام یعنی از جهنم شوم تر اهل بیت از کربلا مظلوم تر شام یعنی مرکز آزارها آل عصمت را سَرِ بازارها خنده های فتح بر لب می زدند زخم ها بر قلب زینب می زدند *میرزای شیرازی نشسته بود براش روضه بخونن،روضه ی بی بی حضرت زینب سلام الله علیها،گفت:شروع کن،"السلام علیک یا اباعبدالله"جمله اول صدا زد" " دَخَلَت زِینَبُ علی اِبنِ زیاد" یه وقت دیدن میرزای شیرازی داره تو صورتش میزنه، از هوش رفت،به هوش اومد،گفتن:آقا! هنوز روضه شروع نشده؟ گفت:دیگه چی میخوای بگی؟ زینب کجا؟مجلس ابن زیاد کجا؟.... گفت: هر جا سرهای بریده رو وارد می کردن روی نیزه،عمه ی سادات اول سر رو نگاه می کرد، ریاض القدس نوشته: نگاه می کرد ببینه سر چطوره..گفت: هر جا مارو وارد کردن دیدم چشاش باز بود،حواسش به دختراش بود، به زن ها بود، فقط یه جا دیدم چشاش رو بست، اونم وقتی مارو از دروازه ساعات وارد کردن،گفت:نگاه به سر بریده کردم،دیدم چشاش رو روی هم گذاشته،یعنی دیگه نمی تونم ببینم...* گیسو به دست باد رها کردنت بس است اینگونه، ای ستاره ی من دیدنت بس است رأست به روی نیزه، ولی بی تعادل است یک سنگ هم برای زمین خوردنت بس است حسین....
آه ، آجرک الله بقیة الله.... عمّه ی سادات و محنت دروازه داغ دل مهدی دوباره شد‌ تازه نائبة الزّهراست در وسط انظار جواب آهش شد تمسخر اغیار اونو بین جمعی بی حیا بردند امون از شام..... گلای حیدر خیلی کتک خوردند امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ اشک عزادار و طعنه ی رقّاصه نگاه زینب باز به رأس عبّاسه میگه أخا رفتم میون نامحرم هی منو زد دشمن با کعب نی، محکم جلو چشم تو زد دشمن نامرد امون از شام... همیشه آه من رو بهونه کرد امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... ◾️◾️◾️◾️◾️ جسارت وآزار نداره پایانی میدن سر بازار شراب مجّانی رفته به روی بام منتقم ِ خیبر عُقدشو خالی کرد با سنگ وخاکستر سر هر گُل بشکستو عدو شد شاد امون از شام... سر ارباب از رو نیزه ها افتاد امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ رقیه سادات و یه معجر پاره برای راه رفتن محتاج دیواره تو گوش یک کودک گوشواره هاشو دید یاد جسارات ِ عصر دهم نالید کشیده از بس غُصّه سپیده موش امون از شام.... مث زهرا داره دستی بر پهلوش امون از شام... آه.آجرک الله بقیة الله.... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ از وقتی که بردند سکینه رو بازار غمای عالم شد روی سرش آوار این همه ی درد ِ حضرت سجّاده بردن ِ ناموسش تو مجلس باده عدو زد با چوبش به لب قاری امون از شام.... شده خون از دندون حسین جاری امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
وقتی که ما ذرّیه ی شاه انامیم از چه اسیر ظالمان شهر شامیم در پشت دروازه سه شب ماندیم با درد در بند ظلم و کینه های شمر نامرد بوی طعام شامیان پیچیده امّا خوابیده هر کودک ،گرسنه بین صحرا خاک بیابان بالش زیر سر ماست اینجا فقط مأنوس مان چشم تر ماست بر ناقه ی عریان اگر بردید ما را دیگر چرا بستید دست عمّه ها را ای ظالمان خیلی شما بی شرم هستید بر گردن صاحب عزا زنجیر بستید ما را میان ازدحام شام بردید بین عزای ما شراب تازه خوردید از چه لباس نو به تن دارید مردم از آه ما دارید روی لب تبسّم ما را میان سبّ ِ حیدر از چه بردید بین شرار ِ بغض خیبر از چه بردید سنگ یهودی جای گُل باریده بر ما زخم زبان و طعنه شد جای تسلی' افتاد سرهای بریده بین کوچه هم لاله های قد خمیده بین کوچه خاکستر داغ و سر ِ سجّاد ای وای رأس حسین از نیزه ها افتاد ای وای ما را میان کینه و آزار بردید از چه شبیه برده تا بازار بردید بزم می دشمن دل ما را شکسته حق می دهم زینب دگر از پا نشسته در مجلس نامحرمان شام رفتیم پیش سر ببریده با ایتام رفتیم طشت طلا بود و سر و یک غرق ِکینه شد خیزرانی لعل ِ بابای سکینه هم خیزران هم دست ما می رفت بالا می خورد آن روی لب و این بر سر ما روضه همین بس که میان بزم باده زینب گریبان خودش را چاک داده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
حضرت سجاد شد مسموم با زهر جفا/ یا اباصالح بیا دیگر او راحت شده از داغ های کربلا/ یا اباصالح بیا ➖➖➖➖➖ راوی کربوبلا با زهر کینه داده جان/ العجل صاحب زمان در حقیقت کشته شد از داغ چوب خیزران/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ما گریه می کنیم و شما هلهله چرا دف می زنید در جلوی قافله چرا پیغمبر است حاضر و خون گریه می کند پایان نمی دهید به این غائله چرا در کربلاست جسم حسین و سرش به شام افتاده بین رأس و تنش فاصله چرا بر زخم قلب مادر اصغر نمک زدید با خنده های دم به دم حرمله چرا بوسه زده به پای رقیه لب حسین حالا نشسته است به آن آبله چرا بستید در میانه ی رقاصه های شام بر گردن ولیّ خدا سلسله چرا بردید دختران علی را به بغض او در مجلس می ِ پسر آکِلِه چرا هم پای خیزران به لبم لطمه می زنم سر برده اید از دل ما حوصله چرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)