eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. ➖➖➖➖➖➖➖➖ از گریه هایت ابرها ماتم گرفتند هر ماجرایی را شنیدی گریه کردی از آب تا پیراهن و طفل سه ساله یک عمر هر چیزی که دیدی گریه کردی حتما خدا میخواست تا بر نی نباشی چون راوی خون واژه های نینوایی با اشک میگفتی امان - الشام الشام با اینکه عمری داغدار کربلایی سرباز عاشورایی راه حسینی لرزید کاخ کفر با لحن صدایت گویی علیِّ دیگری خیبر به پاکرد جنگیده ای با ذوالفقار خطبه هایت بی شک نخوانده ماجرای کشتنت را هر کس که گفته کشته ی زهر هشامی کشته شدی صد بار از داغ عزیزان یا نه که اصلا تو شهید زخم شامی ➖➖➖➖➖ .
. علیه السلام به کی بگم من دیدم که عمه بیقراره چشم از بابام بر نمیداره داره بابام و می شماره به کی بگم من من گل پرپر گشته دیدم من عمه سرگشته دیدم من پیکر برگشته دیدم به کی بگم من دیدم که سقای دلاور شده به اندازه اصغر ندیدم از او من کوچکتر به کی بگم من دلاور و از پا فکندند سرش رو رو نیزه میبندن دارن میبندن و می‌خندن شب شده بود و بابای من پیدا نمی شد گره ز کارش وا نمی شد شمر از رو سینه پا نمی شد پیش از سه ساعت تنهایی بابام و دیدن خنجر به حنجرش کشیدن سر بابام و بد بریدن بر سر بازار روز من‌ و سیاه کردن سینه غرق آه کردن ناموسم و نگاه کردن وای از رقیه تو ازدهام میزدن او رو تو شهر شام میزدن او رو به وقت شام میزدن او رو حاج ✍ ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇
. علیه السلام بسمل بی بال و پر گشته دیدم من خودم عمه سرگشته دیدم بخدا پیکر من آتیش گرفت وقتی من پیکر برگشته دیدم ######## بابامو از من جدا کردن همه بابامو جدا جدا کردن همه من خودم دیدم بابای تشنه مو توی آفتاب رها کردن همه ######## بردنش کار من تنها نبود چون بابای من یکی دوتا نبود در میان کشته ها غیر بابام هیج کسی محتاج بوریا نبود ######## من دیدم بابام ز خون لبالبه من دیدم بابام چه نامرتبه شب شده بود و هنوزم می دیدم که بابام به زیر ده تا مرکبه ######## بی عدد کشتن رقیه رو تو شام خیلی بد کشتن رقیه رو تو شام پیش چشمان من و عمه من با لگد کشتن رقیه رو تو شام ######## روی دامن رباب می زدنش وسط بزم شراب می زدنش کسی دخترو تو خواب نمی زنه اونو حتی توی خواب می زدنش ######## حاج ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. ای مدینه منم سید الساجدین ای مدینه بیا حال من را ببین دائما می‌چکد اشک من بر زمین واویلا واویلا واویلا واویلا ای مدینه ببین روز من‌ شد سیاه ای مدینه منم زائر قتلگاه ای مدینه بیا کن به حالم نگاه واویلا واویلا واویلا واویلا میزد بابای من مادرش را صدا پیش چشمان من شد سر او جدا پیش چشمان من میزد او دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا پیش من خیلی بد کشتن رقیه را پیش من بی عدد کشتن رقیه را پیش من با لگد کشتن رقیه را واویلا واویلا واویلا واویلا حاج ✍ ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. 📝شورحضرت‌عبـاس‌علیه‌السـلام 🏴محرم الحرام ۱۴۰۳ 📝بند اول ای‌ کس‌و‌کار‌ اباعبدالله‌ ابـالفضل ای‌ عـلمدار‌ اباعبدالله ،‌ابـالفضل نگران‌‌ اهل‌‌خیمه‌ ها نمیشه‌‌قطعاً تا تـورو‌داره‌‌اباعبدالله ،‌ ابـالفضل عموی‌‌ زیبای‌ رقیه تمـوم‌ دنیای‌ رقیه‌ حقیقتاً ذخر‌ الحسینی پنـاه‌ بـابـای‌ رقیه ماه‌زمینی تو‌سفره‌دار‌،سفره‌‌ی‌ام‌البنینی ابالفضل‌ابالفضل زیباترینی آقا‌کفیل‌زینب‌محمل‌نشینی ابالفضل‌ابالفضل 📝بند دوم صاحب‌دستای‌گره‌گشا،ابالفضل قوت بازوی علم کشا، ابالفضل اگه از همه بریدی چاره نداری زیر‌لب‌زمزمه‌کن‌ بگو یا ابالفضل عاشقم و بی تقصیرم تو دستای تو تقدیرم به قلبم افتاده آخر که تو روضه‌ت میمیرم تو‌بینظیری پدرت‌شیرخدا‌هستُ‌توبچه‌شیری ابالفضل‌ابالفضل خیلی‌دلیری انتـقام‌‌سیــلی‌‌مـادر‌،رو‌میگیـری ابالفضل‌ابالفضل ✏️شعر و سبک : امین‌فطری‌(قزوین) یوسف‌کیانی(اصفهان) .👇
. 📋 تو رو رها کردیم و رفتیم و دنیا رو گشتیم کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو رو رها کردیم و رفتیم و دنیا رو گشتیم شفا در خونه‌ت بود دنبالش هرجا رو گشتیم تازه فهمیدیم فریادرس تویی و بس تازه فهمیدیم هرچی هست تویی و بس تازه فهمیدیم درمون توو نگاهته تازه فهمیدیم عالم در پناهته عشق ما حسین، حَسْبُنَا حسین اربعین ما رو برگردن کربلا حسین «سَیِّدی حسین، سَیِّدی حسین» دلی که توو این دنیا حیرونه آقا همیشه به خدا به جز روضه‌ت هیچ جایی آروم نمیشه تازه فهمیدیم جز تو تکیه‌گاهی نیست تازه فهمیدیم غیر از تو پناهی نیست تازه فهمیدیم این روضه زیارته تازه فهمیدیم خوشبختی توو هیئته من از این عَلَم، دل نمی‌کَنَم خیلی بی‌قرارم آقا واسه‌ی حرم «سَیِّدی حسین، سَیِّدی حسین» زندگی بی عشقت وَاللهِ زندونه آقا حالا نوکرت بیشتر قَدرِت رو می‌دونه آقا تازه فهمیدیم دنیامون بی‌تو غمه تازه فهمیدیم آرامش توو حَرمه تازه فهمیدیم حال ما با تو خوشه تازه فهمیدیم دوری ما رو می‌کُشه اسم تو دَواء، ذکر تو شِفاء لَک زده دل من واسه چای موکبا من از این عَلَم، دل نمی‌کَنَم خیلی بی‌قرارم آقا واسه‌ی حرم « سیدی حسین، سیدی حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ "تازه فهمیدیم فریادرس تویی و بس" ✍ ؛ محمدرضا رضایی؛ یوسف زندیه .👇
. علیه السلام بند1⃣ جلوی چشمامه، همه ی مصیبتای کربلا جلوی چشمامه،طلوع خورشیدِ روی نیزه ها خیمه های سوخته، نمیره یه لحظه از خاطر من به اسارت رفتن، همه اهل بیت و ناموس خدا یادمه رقیّه رو، با تازیونه میزدن بی هوا بدونِ هیچ، عذر و بهونه میزدن نمیذاشتن راه بره، آبله های کَفِ پاش میدیدن راه نمیاد، هِی جا میمونه میزدن سی و چهار سال، جلو چشمای منه قَدِّ کَمونی سی و چهار سال، جلو چشمای منه گوشای خونی بند2⃣ جلوی چشمامه، همه ی مصیبتای توی راه جلوی چشمامه، از روی نیزه میفتاد سَرِ ماه دستای عمّه م رو، بسته بودن با طناب میکشیدن مونده بود سرگردون، بین نامحرما بی یار و پناه عمو عبّاسم ما رو، از بالای نیزه میدید همه ی جسارتو، اهانتا رو می شنید اینو حس میکردم،وقتی که ما رو میزدن أشکِ غیرت بی‌صدا، از ابر چشماش میچکید سی و چهار سال،میگذره بازم چشام چشمه ی خونه سی و چهار سال،مرهم زخم دلم اشک روونه بند3⃣ جلوی چشمامه، همه ی مصیبتای شهر شام جلوی چشمامه، پشت دروازه و داد و ازدحام میپیچه تو گوشم،صدای رقیّه که دائم میگفت نزنین نامردا، نزنین بسّه خودم دارم میام هر نفس غصه هایی، که روز و شب یادم میاد بیشتر از همه یه غم، اذیّتم کرده زیاد اونجایی که جلویِ، چشمِ یه عدّه بی حیا عمه زینبم اومد، تو مجلس إبن زیاد سی و چهار سال، خواب میبینم روضه ی تشت طلا رو سی و چهار سال، خواب میبینم ضربه های بی هوا رو شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. علیه السلام بند1⃣ روزای من غصه، همه شبام گریه مجروحم از ماتم، مرهم برام گریه گرسنه و تشنه، کشتن امامم رو شده سر سفره، آب و غذام گریه کبوترای حرم رو یادم نرفته پرپر زدن توی خیمه بی آب و دونه دیگه بعد از شام و کوفه هیچ‌وقت نذاشتم یتیمی تو غصه‌ی نون شب بمونه عمریه هر شب میگم زیر لب از داغ این غم خَلِّصنی یا رب امون از این غم بند2⃣ توی گلوم مونده، بغضی که سنگینه گرچه ندیدم که، عمه چی می‌بینه ولی شنیدم که، همش صدا می‌زد جای نشستن نیست، رو تن آئینه می‌دیدم وقتی میرفت خورشید سمت مغرب با اشکای عمه خون از ابرا می‌بارید می‌زد فریاد وامحمدا واحسینا با این ناله‌ طاق عرش اعلی می‌لرزید سر که جدا شد سر و صدا شد میون خیمه محشر به پا شد امون از این غم بند3⃣ نمیره از یادم، مصیبتای شام از کربلا بدتر، کرب و بلای شام تو کوچه و بازار، زخم زبون خوردم چه تلخ و سنگین بود، حال و هوای شام دلیل این گریه‌ها اون بزم شرابه دیدم دوباره نزول "والشمس" و اونجا زد بی‌حیا خیزران به آیات قرآن اون لحظه گفتم "کَفی بالله شهیدا" دلم کباب شد از غصه آب شد تا خواهر من کنیز خطاب شد امون از این غم شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. علیه السلام ‌ بند1⃣ علی نامش مشی و مرامش مشی و مرام حیدر کرار علی عزمش شیوه ی رزمش شیوه ی رزم حیدر کرار حریف صلابتش نمیشه کسی وقارش ارثیه ی اجدادیه می جنگه با دشمنای دین خدا با تیغ صحیفه ی سجادیه ذکر رفع هر مشکلی علی بن حسین بن علی بند2⃣ علی دینش دین و آئینش دین و آئین حیدر کرار علی حلمش حکمت و علمش حکمت و علم حیدر کرار برای رسوندن صدای خدا به گوش تمامی اهل زمین تو خونش حتی از اون غلام سیاه می سازه مبلغ احکام دین تسبیحات هر سائلی علی بن حسین بن علی بند3⃣ علی ذاتش کل صفاتش کل صفات حیدر کرار علی رازش حال نمازش حال نماز حیدر کرار ایشالا یه روز شبیه شاه نجف می سازیم تو حرمش ایوون طلا میشینیم تو صحن با صفای بقیع میگیم از فضائل شیر خدا جا داره توی هر دلی علی بن حسین بن علی شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. علیه السلام بند1⃣ ای نبی مصور حضرت سجاد ای علی مکرر حضرت سجاد وارث آیات کوثر و تطهیر نور مسجد و منبر حضرت سجاد ندای حقت داره آوازه خط به خط نیایش تو انسان سازه صحیفت مثل کلام قرآن هزار و چارصد ساله داره حرف تازه نفس تو خاکو میتونه کیمیا کنه نفس تو هر دردو میتونه دوا کنه با نگاهت هر گمراهی میشه هدایت و نفس تو دل رو میتونه با خدا کنه بند2⃣ ای شکوه عبادت حضرت سجاد قلب و روح عبادت حضرت سجاد سجده ی طولانیت میگه به عالم تویی نوح عبادت حضرت سجاد دل ما غرق تمنای تو حسرت انبیا مقام والای تو فدای اشک سر سجادت داده به شیعه معرفت دعاهای تو تو نبودی هیچ کس با مکتب آشنا نبود تو نبودی حرف از عبادت خدا نبود تو نماز و راز و نیاز نیمه شب اگه تو نبودی هیچ کس شبیه مرتضی نبود بند3⃣ سفره دار محرم حضرت سجاد پیر قافله ی غم حضرت سجاد گریه ی تو درس معرفت میده به تمامی عالم حضرت سجاد تا روز محشر ازت ممنونیم حسینی بودنمونو بهت مدیونیم توی هر روضه که وارد میشیم صاحب عزا خود تویی و ما مهمونیم توی روضه با نوحه ی تو همنوا میشیم توی روضه با ناله تو همصدا میشیم سوز آهت دل هامونو هوایی می کنه توی روضه با تو زائر کربلا می شیم شعر و سبک: ✍ 👇
. سلام الله علیها داغ پیغمبر حق بدیدم پشت در اه مادر شنیدم فرق بشکسته ی مرتضی را با دو چشمان خود من بدیدم پاره های دل مجتبی را غصه و درد بی منتها را گریه های حسن بعد مادر شکوه هایش از آن کوچه و در غصه ها با خون دل ها خورده ام من در زمانه رنج بسیار برده ام من زینبم من زینبم من زینبم من 2 داغ هجده عزیزم بدیدم العطش های طفلان شنیدم کربلا در پی شاه بی سر روی خار بیابان دویدم استخوان های سینه بدیدم اه و ناله ز مادر شنیدم پاره های تنه پاره ی را تکه تکه خودم جمع نمودم وای از این قلب هزینم من غریبم خواهم از حق تا حسینم را ببینم زینبم من زینبم من زینبم من2 ساقی و مشک خوشکیده اش را آن لبان ترک خورده اش را فرق بشکافته و چشم خونش قد رعنای پاشیده اش را این همه را به عینه بدیدم گفتنه یا اخایش را شنیدم بهر او شد هراسان حسینم انکسر ظهریش را شنیدم گریه های کودکان را من شنیدم بی کسیه شاه دین را من بدیدم زینبم من زینبم من زینبم من2 کوفه و شام غم را بدیدم زخم زبان و طعنه شنیدم بعد عباس علمدار لشکر دست بسته چه رنج ها کشیدم شام و بزم شراب عیش و نوشش طفل سه سالو درد گوشش طعنه بر سکینه زد حرامی دخترت را حسین کرد نشانی طاقت از کف داده بودم ای حسین جان نور عینم تارو پودم ای حسین جان زینبم من زینبم من زینبم من2 ✍ 👇
. یا چهار ضرب سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام رفته توان از جان من اشگ جاری از چشمان من چشم انتظارت ماند ه ام داداش سر و سامان من داداش یکه و تنها شدم بی تو چون خود زهرا شدم هر دم راهیه صحرا شدم داداش بی کسم تنها کسم دانم میشوی فریاد رسم آخر من به تو کی میرسم حسین من زینبم من زینبم من زینبم داداش من دیده ام شام بلا سرها به روی نیزه ها طفلان بی آب و غذا تن های سر از تن جدا هر شب طعنه و زخم زبان داداش من چه گویم الامان طفلت هی میگفت پیشم بمان میخورد سیلی و مشت و لگد میگفت پس اجل کی میرسد عمه از تنم خون میچکد حسین من زینبم من زینبم من زینبم داداش دارم به لب من این دعا دائم بگویم ای خدا یعنی شود داداش من امشب رسد از کربلا با یاد تو من جان میدهم جان با لب عطشان میدهم جان با چشم گریان میدهم شکر حی داور میکنم آخر عمر خود سر میکنم دائم یاد مادر میکنم حسین من زینبم من زینبم من زینبم داداش ✍ 👇
. سلام الله علیها مادر صبر و ایثار و شهامت تویی شافع محشر و روز قیامت تویی بضعه ی حیدری.   زاده ی کوثری ای دختر زهرا. یا زینب کبری ....... اسم زیبای تو هماره روی لب است نوحه ی عاشقان سیدتی زینب است قبله ی عالمین  یا شریک الحسین ای دختر زهرا.  یا زینب کبری ...... صبر تو رشته ی ظلم امیه گسست خطبه ات قامت کفر و ستم را شکست دختر فاطمه   کی کند واهمه ای دختر زهرا.  یا زینب کبری .... خانه ی ظالم از دست تو ویران شود کربلا هم زصبر تو گلستان شود به نبی نور عین.   نور چشم حسین ای دختر زهرا.     یا زینب کبری ✍ .👇