.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#غزل
🔹صدای حق🔹
هر کسی باشد صدای حق، صدای فاطمهست
آیه «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمهست
هر طرف ماندهست مظلومی میان شعلهها
ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمهست
تا همیشه «مثل زهرا پای حق میایستیم»
هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمهست
وقت پیکار است با خصم خدا و خصم خلق
کشتن مرحب به شوق مرحبای فاطمهست
گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی
این طنین انقلاب بچههای فاطمهست
راه قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت
کربلا آیینۀ عزم و وفای فاطمهست
«مادرم مظلومه بود و یاور مظلومها»
اولین مظلوم عالم مرتضای فاطمهست
دست مولا بسته شد با ریسمان فتنهها
ناجی اُمَّت ید مشکلگشای فاطمهست
شد طواف فاطمه در کوچهها دور علی
بیت زهرا مروه و مسجد صفای فاطمهست
شد علمدار علی، زهرای هجده سالهاش
محسن ششماهه پشت در فدای فاطمهست
فاطمه عزم سفر دارد از این خاک غریب
آرزوی مرتضی اما شِفای فاطمهست
کاشف الکرب علی لبخند زهرا بود و بس
بعد از این بیت علی، ماتمسرای فاطمهست
📝 #یوسف_رحیمی
.👇
صدای حق؛ شور.mp3
1.17M
🎵 نغمه پیشنهادی در قالب #شور
🏷 وزن: فاعِلاتُن فاعِلاتُن فاعِلاتُن فاعِلُن
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۴۹
مرو ای قرارم که من بیقرارم
به غیر از تو که من کسی رو ندارم
به زانو در اومد یل بدر و خیبر
اگه میشه بازم بمون پیش حیدر
چرا ای جوانم به غم خو گرفتی
مرا کشتی از بس ز من رو گرفتی
شد از بس تنت آب، نیلی عذارم
دیگه توی تابوت چیو من بذارم
****
ز چشم تو پیداست که بد سیلی خوردی
برای علی بود که طاقت آوُردی
تو رو پیش من میزدن بی بهانه
یکی با غلاف و یکی تازیانه
سپرِ علی بین کوچه شکستی
مرا کشتی ای یار سرت را که بستی
بگو فاطمه جان تو از راز دستار
نکند که خورده سر تو به دیوار
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه_حضرت_رهرا
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#زمزمه
۱۱۵۰
وا کن چشاتو فاطمه، ای گلعذار من
نیلوفری چرا شدی باغ و بهار من
جان علی مرو بمان دار و ندار من
یادم نمیره که چی به سرت اومد
هرکی با هرچی داشت تورو توو کوچهها میزد
پناه عالمی شدی تو بیپناه
به کی بگم ناموسمو زد یه غلام سیاه
غلافو جوری زد که چشمای یارم تاره
یکی نگفت که زهرا یه خانم بارداره
****
ای همدم علی چرا به غم نشستهای
ای خاک عالم بر سرم سرت رو بستهای
ای سپر علی به پشت در شکستهای
بگو که سینه شد درگیر در چرا
افتاده بودی ای گلم به زیر در چرا
زندگیمو چهل نفر به هم زدن
تو زیر در بودی و روی در قدم زدن
میان دود و آتش سویت دویدم زهرا
مُردم همین که رویت عبا کشیدم زهرا
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۱
شد پیکر تو آب و من دیده پر آبم
با رفتنت مرا مکن خانه خرابم
جای سلام با پلک زدن مده جوابم
پرپر مزن ای بانوی علی
تاب و توان بازوی علی
رفته رمق از زانوی علی
آه
مرو که غریبم و مظلومم
افتادم به التماس خانومم
****
آهِ علی تا سوی آسمان بلند است
از خانهی ما بوی الرحمان بلند است
خندهی قنفذ بین خاکیان بلند است
پیش چشام تصویر کوچههاست
دیدم گلم به زیر دست و پاست
نالهی کودکان خدا خداست
آه
علی با دیدن تو جون داده
دیدم که در رو سرت افتاده
****
دیدم رد خون و به روی معجر تو
دیدم که میلرزید تو کوچه دختر تو
دیدی شکسته شد غرور شوهر تو
دیدم تو رو در پشت در زدن
چه بیخبر چهل نفر زدن
پیش چشام از پشت سر زدن
آه
ای یاسم با یه لگد پژمردی
دیدم که بیهوا سیلی خوردی
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۲
مرو ماهم از آسمان علی
بمان در کنارم جوان علی
جوان علی قد کمان علی
فاطمه جانم
تو بود و نبود منی فاطمه
تمام وجود منی فاطمه
تو یار کبود منی فاطمه
جان جهانم
از پیش همسرت کناره میکنی
جای سخن چرا اشاره میکنی
تو بین بستر و من کردهام گمت
ای کاش جای غسل دهم تیممت
****
پرستوی حیدر بمان پیش من
بیا و دگر حرف رفتن مزن
بیا کن ترحم به اشک حسن
فاطمه جانم
مرو فاطمه یاس نیلوفرم
خمیده شدی مهربان همسرم
تو رو میزدن پیش چشم ترم
فاطمه جانم
چه بیعدد زدن ناموس حیدر و
هی با لگد زدن ناموس حیدرو
یک طیف میزدند ناموس حیدرو
با کیف میزدن ناموس حیدرو
****
شریک غم و غصه حیدری
به یاد حسینی دم آخری
تو در فکر بوسه روی حنجری
فاطمه جانم
چقدر بیقراری برای حسین
میسوزی با درد و غمای حسین
میدونم میری کربلای حسین
فاطمه جانم
قرار بعدیمون میون قتلگاه
وقتی سر حسین میریزه یک سپاه
عده بیحیا دورش که میمونن
حسینو با لگد برش میگردونن
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#زبانحال_مولا
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#هجوم_به_بیت_وحی
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۳
گل حیدر
توی شعله سوختی و شدی پرپر
دیدم مونده بودی تو به زیر در
گل حیدر
دیگه نمیتونی
تو برخیزی از جا
ای پا به ماهم
کشتن تورو با پا
میمیرم
که میزدنت چه بی خبر
تورو میزدن چهل نفر
بخدا سرم تیر میکشه
آخه زدنت از پشت سر
میمیرم
توو شلوغیا میزد تورو
یه غلام سیا میزد تورو
غلاف و لگد به جای خود
با هیزم چرا میزد تورو
****
چه غمگینی
چرا راه نرفته تو میشینی
مغیره داره دست سنگینی
چه غمگینی
این جدایی والله
سخته واسه حیدر
بیتاب حسینی
این ساعت آخر
قرارِ
بعدیمون توی گودال
کنار تن پامال
وقتی که حسین ما
از عطش میره از حال
میبینی
که برش میگردونن
تنشو میسوزونن
استخون سینهشو
نعل اسبا میشکونن
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇