#پویانفر
#جمعه_های_مهدوی
سلام زندگی سلام عشق من
سلام علی الحجه ابن الحسن
بقیه الله یا حجه الله
اباصالح منم گدای تو
اباصالح من و دعای تو
اباصالح سرم فدای تو
بقیه الله یا حجه الله
سلام بر علی سلام بر نجف
به عشق علی اومدم جون به کف
سیدالابرار حیدر کرار
علی مولا ترانه ی لبم
علی مولا قنوت هر شبم
علی مولا غلام زینبم
سیدالابرار حیدر کرار
سلام فاطمه سلام مادرم
من از بچگی سایته رو سرم
ام ابیها حضرت زهرا
.
یا زهرا تویی نیایشم
یا زهرا همینه خواهشم
یا زهرا محرّمی بشم
یا زهرا صحیفه ی نجات
یا زهرا حقیقت حیات
یا زهرا فدای بچه هات
سلام زندگی سلام عشق من
سلام علی الحجه ابن الحسن
بقیه الله یا حجه الله
اباصالح منم گدای تو
اباصالح من و دعای تو
اباصالح سرم فدای تو
بقیه الله یا حجه الله
علمدار عشق نگاهی به من
ابوفاضلی کاشف الکرب من
ای اشجع الناس اغثنی عباس
اباالفضل یا حامل اللوا
اباالفضل نگار باوفا
اباالفضل عنایتی به ما
.
سوی کربلا دلم راهیه
می خونم برات روضه از ناحیه
میون گودال حسینه پامال
واویلا به زیر نیزه ها
واویلا زدی تو دست و پا
واویلا ذبیحا بالقفا
واویلا شه دور از وطن
واویلا شهید بی کفن
واویلا شدی صدپاره تن
سلام برحسین سلام برحرم
سلام عشق من
#حضرت_زینب
#اسارت
هرچند فاتح همه ی جنگها شدم
خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم
ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ
زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم
همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم
آزرده از نگاه بد اشنا شدم
خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین
افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم
پایبن نیزه ی تو به من پشت پا زدند
دست خودم نبود که از تو جدا شدم
ام حبیبه آمد و نشاخت زینبم!
من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم
لب باز کردم و همه کوفه لال شد
من ناخدای کشتی کرببلا شدم
سیدپوریا هاشمی
صدای زخمی
بیا ودرد دلم را دوباره درمان کن!
مسیرسخت مرا بانگاه آسان کن!
صدای زخمی خودرا به گوش من برسان
«مراز نیزه به یک یا اُخیّه مهمان کن»!
دلم گرفته برادر، برای خواهر خویش
بیا و باز تلاوت کلام قرآن کن!
اگرچه سنگ زنندت بخوان ودشمن را
زمعجزات نفس های خودپشیمان کن!
هلال یک شبۀ من،که گفته رویت را
به پشت دراین شام تار پنهان کن!
به اشک چشم یتیمان کسی نظر نکند
گهی نگاه زنیزه به اشک طفلان کن!
تمام دور وبَرم پُرشده زنامحرم
نگاه تُند براین اهل نامسلمان کن!
حدیث غُربت مارا همیشه می خواند
حسین من به«وفایی» نگاه احسان کن!
#حاج_سید_هاشم_وفایی
سینه زنی
زبانحال زینب با سر برادر
ای ماه من برگو چرا بر نی نشستی
چند روزِ رفتی قلب خواهر را شکستی
در کربلا ای گل ترا گم کرده بودم
اکنون بکوفه باز پیدایت نمودم
ای ماه زینب. که بر سنانی
گاهی به نیزه. گاهی نهانی
مظلوم حسینم ۲. از هجر و داغت در شور و شینم
دیشب کجا بودی ندیدم ماه رویت
برگو چرا خاکستری گردیده مویت
گر اکرم الضیف هست و در دین تازه مهمان
از چه ترا کنج تنور کردند و پنهان
جای تو بوده. آغوش زهرا
کنج تنور کی. داده ترا جا
مظلوم حسینم ۲. از هجر و داغت در شور و شینم
خون ریزد از فرق سرت خواهر بمیرد
فرصت ندادن تا عزای تو بگیرد
سر بشکنم بر چوب محمل ای برادر
همدرد تو گردم فدایت جان خواهر
طاقت ندارم. ای نور چشمان
بر نیزه بینم. رآس شهیدان
مظلوم حسینم ۲. از هجر و داغت در شور و شینم
هرجا روی من همسفر هستم برادر
تو روی نی من کنج محمل زارو مضطر
گاهی چو خورشیدی به نوک نی بتابی
گاهی نگاهی کن بطفلان از ثوابی
طفل حزینت پرسد زبابا
برگو چگویم. ای ماه زیبا
مظلوم حسینم ۲. از هجر و داغت در شور و شینم
#زمزمه_فراق
بند ۱
یه عمره که دلم اسیره
همش بهونتو می گیره
دلم دیگه طاقت نداره
زودتر بیا که خیلی دیره ۲
وای ، ای آه آتشینم ، ای یار مه جبینم
آقا بیا ، تا این که روی تو ببینم ۲
آه ، یابن الحسن کجایی ….
بند ۲
با تو دلم آروم می گیره
بی تو دلم از همه سیره
بدون دیدن تو آقا
نذار که نوکرت بمیره ۲
آه ، می خوام که با صفا شم با عشقت آشنا شم
اربعین آقا ، از زائرای کربلا شم ۲
آه ، یابن الحسن کجایی ….
بند ۳
چشم ترم باران گرفته
قلب من از هجران گرفته
کی می شود آیی که گویم
با تو دلم سامان گرفته ۲
آه ، بی تو دلم شکسته ، چشمم به راه بسته
آقا بیا ، که عالمی گردیده خسته ۲
آه ، یابن الحسن کجایی ….
اللهم عجل لولیک الفرج
شعر و سبک :
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#دروازه_کوفه
همه جا را سراب میبینم
خانه ام را خراب میبینم
مدتی بعد از آن که رفتی تو
روی دستم طناب میبینم
من بدون تو مرده ام برگرد
خواب بزم شراب میبینم
تشنه جان دادی و نخوردی آب
دادنش را ثواب میبینم
چقد از روی نیزه می افتی
تو بگو من به خواب میبینم
شمر و خولی نگاه بد کردند
دلهره در رباب میبینم
باورم نیست رفتی و ماندم
بخدا که عذاب میبینم
منو دروازه ها و نامحرم
منمو اشک دائم و نم نم
معجری پاره گشته و درهم
قامتی از غم فراقت کم دارم
منمو کوچه های تو در تو
منمو خون تازه ابرو
منمو آتش گرفتن گیسو
منمو نامحرمان رو در رو
منمو کوچه یهودی ها
صورتی مملو از کبودی ها
منمو کودکان جا مانده
خیمه و معجری جامانده
منمو ازدحام و نامحرم
دلهره میچکد از احوالم
#محمد_حبیب_زاده
سلام من به قبله ی خدا
به ملجأ امام گریه ها
به اون چهارتا قبر خاکی که
نداره حتی خیمه ی عزا
سلام من به اون امامی که
رو گردنش مونده جای طناب
تا آب میبینه گریه میکنه
بچه میبینه میکشه عذاب
چشاش مثه بارونه
قلب حزینش دریا
تو جوونی خم شد از
مصائب عاشورا
زن دیده هرجا گریه کرده
وای وای وای
همیشه روی آقا زرده
وای وای وای
طفل سه ساله ای میبینه
وای وای وای
زانو میگیره و میشینه
وای وای وای
واویلا یابن زهرا
وای وای وای
2
چه جوری میشه گفت و زنده موند
از غربت امام بی حرم
نمیدونم از جای شعله ها
که مونده روی تنشم بگم
بگم هنوز میسوزه زخم پاش
از اون روزی که رو خارا دوید
بشکنه اون دست پلیدی که
آقامو روی خاکا میکشید
میبینه نون و خرما
میباره مثل بارون
میافته یاد بازار
عمه های سرگردون
تا دود میبینه میره از حال
وای وای وای
یاد شلوغیای گودال
وای وای وای
سیلی به عمه هارو دیده
وای وای وای
طعنه کنایه ها شنیده
وای وای واى
واویلا یابن زهرا
وای وای وای
3
میون کوچه میخوره زمین
هرجا ببینه زنی میدوه
خدا کمک کنه تو کوچه ها
ناله ی هیچ کسی رو نشنوه
داغ تموم لاله ها رو دید
داغ زنای کربلا رو دید
خون گریه میکنه براش خدا
تنهایی داغ همه رو کشید
با غربتش سوزونده
قلب همه دنیا رو
شرمنده کرده چشماش
با گریه هاش دریا رو
حالا بی زائره مزارش
وای وای وای
شمعی نمیسوزه کنارش
وای وای وای
مثل حسن غریبو تنهاست
وای وای وای
گریه کنش حضرت زهراست
وای وای وای
واویلا یابن زهرا
وای وای وای
#خادم_زینب
#زمینه_شهادت_امام_سجادع
#زمینه
#شب_دوازدهم_محرم
#شهادت_امام_زین_العبادین_ع