در صورت تو نور نبوی
در هیبت تو شور علوی
ای گوهر عشق ، ای دُر صدف
داری تو نسب از شاه نجف
عشق و عمر بابایی ، ماه اُم لیلایی
تو کمند گیسویی ، تو بلند بالایی
... یا علی علی اکبر ، یا علی علی اکبر ...
افتاده به خاک جسم پسرش
ارباب اومده بالای سرش
با قلب غمین ، با قد کمون
هی میگه که وای از داغ جوون
گشته تو دل میدون روضه خون برا اکبر
هی میگه علی الدنیا بعدک العفا اکبر
... یا علی علی اکبر ، یا علی علی اکبر ...
باباتو ببین آواره شده
تسبیح تنت صدپاره شده
میخنده عدو به زاری من
عمه اومده به یاری من
دونه دونه ی اعضات میریزه از آغوشم
وای من که تابوتت شد عبای رو دوشم
... یا علی علی اکبر ، یا علی علی اکبر ...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم_1398
#زمینه
💠اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان عج 💠
🍀السَّلامُ علیکَ یا بقیه اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان🍀
💠السلام علیک یااباعبدالله💠
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
◾️◈__◆--💎--◆__◈__◆--💎--◽️
💠السلام علیک یاامام الرئوف💠
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
◾️◈__◆--💎--◆__◈__◆--💎--◽️
✨سبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ وَ يا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ يَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حيلَتی وَ ارزُقنی حَيثَ لا اَحتَسِب يارَبَّ العالَمين✨
◾️◈__◆--💎--◆__◈__◆--💎--◽️
🔽💎دعای غریق💎🔽
💎دعای تثبیت ایمان درآخرالزمان💎
🔸یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔸
🔷یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوب🔷
🔸ثبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔸
🔷انهم یرونه بعیداونراه قریبا🔷
🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌾
راه شام
به راه شام غم منزل به منزل میرود زینب
مُصمّم با اَلم توأم به محمل میرود زینب
نه تنها شعله بر جان میزند آوای جانسوزش
که با تیغ بیان بر جنگ باطل میرود زینب
به روی نی حسین گوید مکن گریه تو خواهر جان
که از سیلاب اشکت ناقه در گل میرود زینب
کنار مقتل پاک برادر با دل مضطر
نگرید زار ، بل با اشک وابل میرود زینب
کند با خطبه ی غَرّای خودذمعدوم دشمن را
رجزخوانان، غزل گویان به محفل میرود زینب
حقایق را کند اِلقاء به مُزدوران عِصیانگر
مگو بهر تَضَرّع نزد قاتل میرود زینب
به پا خلخال و زنجیر است طفلان و زنان را هم
در آن تصویر و هیئت وه چه مشکل میرود زینب
به نرمی گرچه نجوا میکند با حضرتش اما
به سختی از کنار شاه عادل میرود زینب
چه زیبا زد صلا صاحبدلی وقت رحیل او را
تو را از شاخه ی تن طایر دل میرود زینب
شود محمل گرت بیشه مکن فریاد و اندیشه
مسلم شیر در بند و سلاسل میرود زینب
دل از دریای ماتم میکند یک لحظه او هرگز
اگر چه حسب ظاهر طرف ساحل میرود زینب
مخوان خوارش، مگو زارش که اندر کسوت شیران
بود غرنده ، نه چون مرغ بسمل میرود زینب
دلیر است او،سفیر است او، مشار است او مشیر است او
که بهر نشر دین با عزم کامل میرود زینب
بلایا را پذیرا ، با رضای حق رضا باشد
دهد تن بر قضا و سخت مایل میرود زینب
به ویرانه چو گنجی داد جا آن ناز پرور را
رقیه دید شه بر اصل واصل میرود زینب
چو دیده قصد جان سجاد را دشمن کند از کین
شود مابین او با خصم حائل میرود زینب
فتوت ، رادی و عصمت ،شرف ، مردانگی ، غیرت
ره آوردش بود اینگونه حاصل میرود زینب
نگون بختش مگو #رونق چرا چون رو کند هر سو
بلند آوازه و ممتاز و مُقبل میرود زینب
#راه_شام
▪️▪️انَّ لِقَتلِ الحسین حَرارَةً فی قُلوبِ المومنین لا تَبرُدُ ابًدا ▪️▪️
خاطره اولین روضه اربابم
بچه بودم که مادرم روزی
جامه نیلیم بتن پوشاند
بغلم کرد وبرد در روضه
اشک افشاند وشربتم نوشاند
شربت روضه راکه نوشیدم
کرد گل بر لبم سلام حسین
باتمام وجود حس کردم
دل وجانم شداست رام حسین
گفتنی نیست شرح آن لحظه
که دل بیقرارمن تب داشت
من حسین یاحسین می گفتم
مادرم ذکر شکر بر لب داشت
خوش در آن لحظه های رؤیائی
در دلم قند آب می کردند
دیدم آنجا فرشته های بهشت
پخش جام گلاب می کردند
بوی اسفند وعود وبوی گلاب
منتشر بود در فضا آن روز
قصه کوتاه مجلس روضه
شده بود عین کربلا آن روز
یک نفر بین جمعیت برخاست
گفت بر ختم انبیا صلوات
باز تکرار کردبار سوم گفت
به شهیدان سر جدا صلوات
بعد از آن سیدی به منبر رفت
سخن از عشق گفت وآتش عشق
گفت عشق حسین در دلها
هست مثل شراب بیغش عشق
می شود مست عشق ثار الله
هرکه ازاین شراب سازد نوش
آتش عشق تاسحر گه حشر
دردل او نمی شود خاموش
شرح قتل حسین از آن روز
در دل من شرار غم افروخت
عشق پرشور سیدالشهدا
تا قیامت وجود من راسوخت
بعد ازآن بحث داغ وذکر حدیث
با دل خویش همزبانی کرد
تا که گفت السلام یامولا
اشک بارید ونوحه خوانی کرد
فصل فصل غروب غیرت بود
به خیام حرم جسارت شد
نیزه داران هجوم آوردند
هرچه در خیمه بود غارت شد
تاسرنیزه شد سر شهدا
آتش خیمه ها زبانه کشید
کودکان می گریختن اما
شمر بی شرم تازیانه کشید
لعنت حق به آنکه تنگ غروب
آتش ظلم وکینه را افروخت
دختری از امام عاشورا
خیمه دامنش در آتش سوخت
وای وای از غروب عاشورا
وای وای از سر به نیزه بلند
وای وای از اسیری طفلان
دشمن و شادمانی ولبخند
روضه خوان کردغش سرمنبر
چشم من گشت غرق در گوهر
بغض راه گلوی من بسته
چه بگویم نگفتنم بهتر
من وجودم هنوز همچون شمع
از غم و درد وداغ می سوزد
چیزی از جنس عشق در دل من
همچنان چلچراغ می سوزد
رحمت حق به مادرم که زمهر
پای من را به روضه ها واکرد
آنقدر یاحسین گفت تاکه مرا
نوحه خوان حسین زهرا کرد
1_101587379.mp3
23.09M
تو رو به مشک پاره ی علمدار
بیا آقا...بیا آقا...
بسیار سوزناک
دلتون شکست برای فرج مولای عزیزمان دعا کنیم...
دلدار حسین ، دریای کرم
سردار حسین ، سقای حرم
ای شاه وفا ، ای نور دلم
ای ساقی عشق ، ای صاحب علم
سایه سار خورشیدی ، قبله گاه مهتابی
تو پناه طفلان و تو امید اربابی
... سیدی ابوفاضل ، سیدی ابوفاضل ...
دلها شده به داغ تو اسیر
چشمت پر خون ، مشکت پر تیر
قربون وفات ، خشکی لبات
داغ لب تو بر قلب فرات
تیر و نیزه از هر سو سمت پیکرت اومد
بی حیایی به فرقت با عمود آهن زد
... سیدی ابوفاضل ، سیدی ابوفاضل ...
زهرا اومده پیش قمرش
مادر اومده پیش پسرش
با ناله و آه ، با غصه و غم
اربابم اومد اما با قامت خم
بین این همه صیاد پیکر تو غارت شد
تا علم رو خاک افتاد صحبت اسارت شد
... سیدی ابوفاضل ، سیدی ابوفاضل ...
#حضرت_اباالفضل
#شب_تاسوعا_محرم_1398
#زمینه
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
🎤 #مداح_کربلایی_احمدنظری
#نوحه_شور
#نوحه_زنجیر_زنی
دم هیئتم توی نوبتم ، خدا میدونه خیلی بی طاقتم
رفیقم داره میره کربلا ، یه سلامی بده به نیابتم
ولی غصه نیست آقا راحتم ، آخه هرجا باشم زیر سایتم
با همین دل بیقرارمم ، شب جمعه ها غرق زیارتم
... آقام ای حسین ، آقام ای حسین ، آقام ای آقام ای ...
شَه باوفا نفست صفا ، میده خاک درت دلمو شفا
توی قلب من تب عشقته ، به حرارت تربت کربلا
یه نگاه به این دل بی نوا ، دلی که میتپه پای روضه ها
پای پرچمت علم غمت ، تورو هر نفسم میزنم صدا
... آقام ای حسین ، آقام ای حسین ، آقام ای آقام ای ...
جون مادرت منو از درت ، نَرونی آخه میمیره نوکرت
آب و نونمی همه جونمی ، همه عزتم از صدقه سرت
شنیدم چقدر شب آخرت ، برا ما دعا کردی با خواهرت
به دعای تو ، تو و مادرت ، شدم عبد درِ علی اصغرت
... آقام ای حسین ، آقام ای حسین ، آقام ای آقام ای ...
🎤 #مداح_کربلایی_احمدنظری
#نوحه_شور
#نوحه_زنجیر_زنی
#نکنهروبرومیخودتییاعمومی
#سبک_واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نکنه روبرومی/ خودتی یا عَمومی
نشناختمت هنوزم/ خودت بگو کدومی
صورتِ نصفه نیمه/ حال سرت وخیمه
به همه گفتم این سر/ تموم زندگیمه
خوش اومدی بابا
خونهی دخترت امشب
مهمونم شد سرت امشب
کنج خرابه
منو ببخش حالا
دخترت دیگه زیبا نیست
وقتی که دیگه بابا نیست
چطور بخوابه
منو زدن، منو زدن دشمنت سرم ریخت
منو زدن، منو زدن صورتم بهم ریخت
" باباحسین، باباحسین ای آروم جونم "
سلام ای قرص ماهم/ روشنی نگاهم
دم غروب همیشه/ تو فکر قتلگاهم
نمیشنوم صداتو/ هیچکی نداشت هواتو
پیراهنت رو بردن/ عمامه و عباتو
اون لحظه فهمیدم
داره کارت تموم میشه
دست و پا میزدی پیشِ
چشای عمه
من خیلی ترسیدم
کاش میشد کاری میکردم
هم برای تو بابا هم ...
برای عمه
تو رو زدن، تورو زدن نیزهها و خنجر
تو رو زدن، تورو زدن پیش چشم مادر
" باباحسین، باباحسین ای آروم جونم "
خونِ گلوتو دیدم/ به صورتم کشیدم
رگاتو کی بریده/ ای بابای شهیدم
رفتی و ازدحام شد/ کار حرم تمام شد
قافلهی اسیری/ راهی شهر شام شد
دروازه که وا شد
اومدن مردم شام و
پاره کردن لباسام و
قلبم ترک خورد
دروازه که و اشد
پر شدم از کبودی ها
پشتِ هم از یهودی ها
عمهم کتک خورد
با سنگ و چوب، صبح تا غروب، افتادن به جونش
مردا زدن، زنها زدن، بریده امونش
" باباحسین، باباحسین ای آروم جونم "