زمینه یا واحد شهادت حضرت رقیه سلام الله
آسمونه دختر تو،ابری و بارونیه
خرابه امشب شب یلدا شده مهمونیه
خوش اومدی دلبرم بابا/نور دو چشم ترم بابا
عزیزو تاج سرم بابا
دلم فرش زیر پات بابا/به قربون اون چشات بابا
الهی جونم فدات بابا
خوش اومدی ای نگار من
خرابمون رو صفا دادی
به روی قلبم نشستی و
دلم رو بابا جلا دادی
امشب و مهمون منی
چرا تو خونین دهنی
من الذی ایتمنی
(من الذی ایتمنی)
شکسته پیشونیه تو،قاب چشات خونیه
کی زده با چوب به لبت کنج لبات خونیه
سرت روی دامنم بابا/عزاداره تو منم بابا
ببین کبوده تنم بابا
شده خاکی روی ماهه تو/فدای چشم سیاهه تو
آخه چی بوده گناهه تو
خوش اومدی خسته یار من
به این ویرونه نظر کردی
سکوت شب رو شکستی و
شب تارم رو سحر کردی
امشب و مهمون منی
چرا تو خونین دهنی
من الذی ایتمنی
(من الذی ایتمنی)
بابا ببین دختر تو،پیری سراغش اومده
تو کوفه و شام بلا داغ روی داغش اومده
شده نیلی صورتم بابا/خمیده این قامتم بابا
شکسته شد حرمتم بابا
تو کوچه و معبرا بابا/منو میزد بی هوا بابا
همون زجر بی حیا بابا
ببین با این سن کم بابا
شبیه مادر کهن سالم
ز بس خوردم تازیانه که
شده پرپر این پرو بالم
امشب و مهمون منی
چرا تو خونین دهنی
من الذی ایتمنی
(من الذی ایتمنی)
زمزمه یا واحد حضرت رقیه سلام الله علیها
بابا بیا یکم منو بغل بگیر
بابا ببین داغ تو کرده من رو پیر
ناز منو عمه با گریه میکشه
خون لبت این دخترت رو میکُشه
کاشکی تورو بینمت
کاشکی تموم شه این بلا
دختر شاه عالمم
کارم رسیده تا کجا
واویلتا... واویلتا واویلتا 2
گوشوارمو ندیدی حرمله کشید
شکرخدا عمه به داد من رسید
از روی بام سنگ میزدن به دخترت
خیلی شدم بابا شبیه مادرت
زحمت به عمه میدمو
سخته برام این زندگی
سربار خواهرت شدم
میمیرم از شرمندگی
واویلتا... واویلتا واویلتا 2
زیر چشام کبود و سرخ و نیلیه
رو صورتم جا ضربه های سیلیه
پاهای من زخمی شده از آبله
دلگیرم از این خنده های حرمله
زیر فشار ضربه ها
معجر و محکم میگیرم
اونقد میگم حسین حسین
تا تو خرابه بمیرم
واویلتا... واویلتا واویلتا 2
با سربیا دیدار این ویران نشین
بابا بیا زخم رو دستامو ببین
شونه بزن موی گره دار منو
بابا ببین این رنگ رخسار منو
ببخش اگه لباس من
پاره و نامرتبه
این جون مونده نازنین
از لطف بی بی زینبه
واویلتا... واویلتا واویلتا 2
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی
سبک : ای الهه ناز...
ای یوسف فاطمه ، آرزوی همه
نام زیبای تو ، برلبم زمزمه
باز میریزد اشک من ، بیا یابن الحسن
طالب خون آن ارباب بی کفن
مانده بر لبها ذکر جدایی ، یوسف زهرا مولا کجایی
مولای بی قرینه آقا جان بیا
ای یوسف مدینه آقا جان بیا
بیا یابن الحسن
**
ای پناه بی کسان ، آقای مهربان
دست من را مولا ، به دستت برسان
چون صبح جمعه شده ، تذکرمو بده
این روزا کربلا ، چه صفایی میده
گر تو یک نظر بر من نمایی ، شاید من شدم کرب و بلایی
امروز از تو کربلا میگیرم آقا
گر نیایی بی تو من میمیرم آقا
بیا یابن الحسن
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
🌟#زمزمه_امام_حسین ع
✨#روضه_آقا_موسی_ابن_جعفر_ع
🌟#آقای_طاهری
شبهای جمعه دلم غرق آهه
زهرا ی مرضیه تو قتله گاه
با گریه میگه بنیَّ بنیَّ
این کشته لب تشنه و بی گناه
آه حسینم چرا سر نداری
آه بمیرم که مادر نداری
😔😔وای حسینم حسینم...
👇👇👇
#روضه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
متن روضه
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
زبانحال آقامون موسی بن جعفر...
گوشه ی زندان...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم
قربون غریبیت برم آقا...
🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله
🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم
چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
گوشه زندان تنهای تنها...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم
در حالات حضرت آوردند:
(لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ)
چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو...
از این زندان به اون زندان منتقل میکردند...
(#نکته: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند)
خدا ميدونه تو این سالها چقدر به امام رضا سخت گذشت...
چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت...
نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه...
هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی...
توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت...
اما...بلاخره یک روز خبر دادند...
گفتند آی شیعیان...
قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه...
شاید شیعیان خوشحال شدند...
اومدند پشت درب زندان ایستادند...
منتظرند...
بعد چهارده سال...
قراره آقاشون رو ببینند...
#زبانحال
یک نفر میگه اگه آقام بیاد...
من دستهاش رو میبوسم...
یه نفر میگه من به پاهای آقا میفتم...
یک نفر گل آورده...
الهی امید کسی نا امید نشه...
یکدفه دیدند درب زندان باز شد...
چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن...
یه نفر صدا میزنه...
( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ )
آی شیعیان انقدر منتظر بودید...
اینم امامتون
ای وای... ای وای...
🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند
🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند
🔸شدی آزاد دگر از قفس ِتاریکت
🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند
هر طوری بود شیعیان اومدند...
جنازه آقا رو تحویل گرفتند...
با احترام کفن کردند...
روی دست شیعیان تشییع جنازه باشکوهی شد...
با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند...
اما عرضه بداریم...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند...
صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا اسب تاختند که...
استخوانها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
🌾 روضه جانسوز _ باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر _
----------------------
* عنوان :روضه شهادت امام کاظم (ع) - ای مهر و ماه مشتری مهربانیت -
----------------------
ای مهر و ماه مشتری مهربانیت
وی آسمان اسیر دل آسمانیت
تنها ترین امیر دیار محبتی
زنجیر کینه هم سخن مهربانیت
موسای عشق حضرت باب الحوائجی
موسی، مسیح، دل شده دل ستانیت
کاش این دل رمیده و هرجایی و سیاه
گردد به یک اشاره هوایی و فانیت
درکوه طور صوت خدائی تو بلند
موسی زهوش رفته از آن لن ترانیت
باب الحوائج همه خسته حال ها
از آن به بعد شد لقب جاودانیت
با تو چه کرده طعنه دشنام کای عزیز
گردیده روز مرگ شب شادمانیت
روز و شبت به گوشه زندان یکی شده
طی گشته در هوای جوانت جوانیت
چهره به خاک می نهی و شکر می کنی
حرفی بزن زغصه و درد نهانیت
رقاصه شد به سجده مسلمان ناله ات
شلاق داغ آمده بر هم زبانیت
پر می کشی شکسته به دیدار فاطمه
با دست بسته و بدن ارغوانیت
آمد رضا به غسل وجود شکسته ات
نالید پای جسم نحیف و کمانیت
از گردن شریف تو غل وانمود و گفت
بابا فدای خسته تن استخوانیت
عمریست اسیر ظالمانم
پر بسته و دور از آشیانم
از بس که ستم رسیده بر من
دیگر به لبم رسیده جانم
با پیکر خسته بال و پر بسته
خواهم زخدا مرگ با قلب شکسته
دیگر نبود زمن نشانی
غیر تن زار و نیمه جانی
از پیکر من نمانده باقی
جز پوست به روی استخوانی
بدن امام روی یه تخته پاره گذاشتند، یعنی تو این شهر یه تابوت نبود، گفتند چطور بدن بیرون ببریم ، گشتند یه لنگه دری پیدا کردند، در پو سیده، در کوتاه بود، می گه دیدم سر امام از تخته آویخته شده به دیوار می خوره، در بازشد چهار حمال آمدند بدن امام زمین و آسمان را دارند می برند..... زیارت نامه آقا موسی بن جعفر روحی فدا این جمله رو داره، سلام به تو آقایی که اومدن جارزدن گفتند بیاین بدن آقاتون رو ببرین، بدن روی پل گذاشت، یکی داد می زنه: هذا امام الرفضه این امام از دین خارج شده هاست...همه روضه ها تو کربلا خلاصه شده ، دم دروازه ساعات هم گفتند این سر، سر خارجیه ... هفت تا کفن آوردن، امام رضا کفن هارو پیچید... ای بی کفن حسین.... بیست تا غلام آورده بودن از حبشه برای موسی بن جعفر، هیچکس زبانشونو بلد نبود، آقا شروع کرد با زبان خودشون باهاشون صحبت کرد، به یکی از اونها سیصد دینار پول داد گفت بین اینها قسمت کن، آقا چی شده؟ فرمود: این فرزند پادشاه حبشه است بزرگ این قومه ، حالاشده نوکر اما بزرگ قوم رو باید بزرگ بشماری، مگه شهربانو نیومد مدینه مگه همسر ابی عبدالله نشد ، من بزرگ قوم سراغ دارم از تو کوچه ها که رد می شد همه سنگ برداشتن، بزرگ قوم سراغ دارم تو خرابه رو خاک ها خوابید، بزرگ قوم سراغ دارم جلو چشمش با چوب خیزران ... حسین....
#روضه
#توسّل جانسوز
#موسی_کاظم_ع
#سیّد مهدی میرداماد
بر روی دریا تخته پاره هست اما
بر روی تخته پاره کس دریا ندیده
*امشب می خوام بگم یا موسی بن جعفر! ما کم برا بچه های شما نذاشتیم،ایرانِ ما پر از بچه های شماست،همه براشون سر و دست می شکنن،همشون حرم دارن،خادم دارن،زائر دارن،اجازه بدید من از این زاویه روضه رو ببرم کربلا....
یا باب الحوائج! خودت بغداد بودی،دخترت مدینه بود، میگن:چهارده سال حضرت معصومه هی نگاه به در کرد، هی منتظر شد یه خبری از باباش برسه،تا اینکه دید امام رضا لباس عزا به تن کرده، دید برادر سر و روش آشفته است،یه سئوال کرد:برادرم چیزی شده؟ امام رضا فرمود: خواهر! برو لباس عزا به تنت کن،بی بابا شدیم...یه خبر داد،نوشتن چند رو این خانوم تو تب سوخت،گریه کرد تو فراق باباش...
بگم: بی بی جان! یه خبر شمارو مریض کرد،کاشکی کربلام یکی فقط خبر میداد،نه اینکه دختر بیاد تو گودال قتلگاه....دید عمه اش نیزه هارو کنار زده،یه بدن قطعه قطعه رو بغل کرده،نمیدونم این چه سئوال بود؟هنوز این جواب برام حل نشده،چه سئوالی کرد سکینه؟ چه جوابی داد عمه جان...تا پرسید: عمه! "هذا نَعشُ مَن..؟" تا گفت:این بدنِ کیه؟ عمه صدا زد:: "هذا جَسَدُ اَبِیکَ العَطشان"... حسین....
دختر خبر شنید از باباش،از حال رفت، اینجا سکینه یه سئوال کرد،"هذا نَعشُ مَن..؟" عین این سئوال رو یه دختر دیگه هم کرد، اینجا دختر پرسید این بدنِ کیه؟ یه دختر دیگه هم گفت: "هذا رأسُ مَن..؟" این سرِ کیه عمه؟...
یکی تو گودال گفت:این بدنِ کیه؟ یکی تو خرابه گفت:این سرِ کیه؟ آخ بمیرم،هر دو یه وجهه مشترک داشتن، خرابه و گودال...هر دو وقتی به بدن و سر رسیدن،بین گودال و خرابه، وجهه مشترک اینه: هم سر، هم بدن، یه جای سالم نداشتن،بدن پر از تیر و نیزه و شمشیر،سر بریده اینقدر از بالای نیزه افتاده...یه وجه مشترک دیگه هم بود، هر دو رگ های نامرتب داشتن...
یه تفاوت، تو خرابه عمه دوید رقیه رو بغل کرد، اما تو گودال یه عده نا محرم ریختن تو گودال..." فَجَرّوها عَن جَسَدِ اَبِیها ..." به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....
حسین....
کاربرد این روضه بسیار پرسوز
(گریز دعای ندبه)
(زیارت ناحیه مقدسه)
همه وقت..
این الطالب بدم المقتول بکربلا...
صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی
در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت
از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت
یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب...
آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام...
ای حسین...
حسین آرام جانم حسین روح و روانم
دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم
حسین بی تو چه سازم...
********************************************
منظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین
تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین
ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
🥀
امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادرک اخاک» ای حسین برادرت را دریاب...
حسین خودش رو بالای سر برادر رساند...
صدا زد داداش؛ پاشو بریم به خیمه نذار که دشمن به ما بخنده
داداش؛ آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت
صدا زد حسین قسم ات میدم تا من جان در بدن دارم منو به خیمه نبری... آخه من به سکینه قول داده بودم آب ببرم ولی نشد...
ای حسین...
___________
این الطالب بدم المقتول بکربلا...
امام زمان کی میای انتقام خون جد غریبت حسین رو بگیری...
آه ... امان از آن ساعتی که ابا عبدالله الحسین در عصر عاشورا تکیه به نیزه غریبی نمود و صدا زد «هل من ناصر یَنصُرُنی... هل من معین یُعینُنی... هل مِن ذابِّ یَذُبُّ مِن حَرَم اهل بیت رسول الله»... آیا کسی هست من و یاری کنه... آیا کسی هست از حرم اهل بیت رسول خدا دفاع کنه... بمیرم برا ی غربت حسین فاطمه... هیچ کسی نبود تا پسر رسول خدا رو یاری کنه... این طرف تو خیمه ها جز زنان و کودکان دیگه کسی نمونده... اون طرف هم بنی امیه و نامردمان کوفه... آمد روبروی خیام صدا زد یا زینب،یا رباب، یا سکینه... علیکُنَّ مِنِّی السَّلام... وصیت ها و سفارش هاشو به اهل خیام گفت، اونها رو به صبر و خویشتن داری سفارش کرد... روانه میدان شد... یه تپه ای بود که هر چند وقتی یک بار ابا عبدالله برمی گشت آنجا و رو به خیمه ها صدا می زد الله اکبر... لا حول و لا قوة الا بالله... یعنی اهل خیام بدونید هنوز حسین زنده است ... امید در دل اهل خیام زنده می شد... اما یه وقت دیر شد و زمانی گذشت و صدایی از ابا عبدالله نیامد...
طولی نکشید نیزه ای به آسمان بلند شد...
سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب
ای حسین...
گریزهای دعای ندبه
این الطالب بدم المقتول بکربلا...
یا امام زمان کی میای انتقام خون به ناحق ریخته شده جدت غریبت حسین و بگیری
انتظار خیلی سخته...
اون لحظات آخر عصر عاشورا در خیمه ها چه گذشت... همه منتظر... دل اهل حرم پر از دلهره... اما یه وقت صدای شیحه ذوالجناح آمد ... بعضی ها خوشحال شدند، گفتند اباعبدالله برگشته...
همه از خیمه ها بیرون دویدند آه ولی سالار زینب را ندیدند...
اسب بی صاحب ابا عبدالله به خیمه ها برگشت... زین واژگونه... بدن ذوالجناح پر از زخم و نیزه شکته است...
ناله و شیون زنان و کودکان بلند شد...
زبون گرفتن ها شروع شد... یکی می گفت ذوالجناح تو که بی وفا نبودی بابای منو چکار کردی... یکی می گفت ذوالجناح بگو ببینم بابای من تشنه بود آیا آب بهش دادند یا نه... اما زینب خودش رو دوان دوان بالای بلندی رساند... دید در وسط میدان تو گودی قتلگاه یه همهمه ای به پاست... نیزه ها و شمشیرها همه یک جا فرود میاد... آه بدن حسین فاطمه رو تکه تکه کردند... سر پسر پیغمبر رو از بدنش جدا کردند... نانجیب دستور داد اسبها رو نعل تازه زدند بدن شهدا رو پامال سم اسبان کردند... کاری کردند که وقتی زینب(س) رفت تو گودی قتلگاه، بدن برادر رو نشناخت ... هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد... یه وقت چشمش به یه بدن بی سر غرق به خون افتاد... متعجبانه ناله زد ... هل انت اخی؟... آیا تو حسین منی...
ای حسین...
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین محفل و مأوای تو نیست
من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را از چه بگرفتی کنون بالای نی جا
______________
متن روضه امام زمان منتقم کربلا (گریز دعای ندبه)
یک نفر از طواف حج می آید با ذوالجناح و ذوالفقار کج می آید
آمین خدا برای اللهمّ عجّل لولیک الفرج می آید
خدایا پس کی می رسد اون جمعه ای که وعده داده ای.... کی می شود که چشمان ما به جمال زیبای امام زمان روشن بشه... انشاء الله بیاد اون صبح جمعه ای که آقا تکیه به خانه کعبه می زنه و صدا می زند؛
الا یا اهل العالم انا المهدی المنتظر... انا صمصام المنتقم...
ای اهل عالم من مهدی ام ...
سپس رو به کربلا می کند و صدا می زند؛
الا یا اهل العالم انّ جدّی الحسین قتلوه عطشانا...
ای اهل عالم من فرزند حسینم... جد من حسین رو با لب تشنه بین دو نهر آب ذبح کردند...
به نیت تعجیل در فرجش، اسم جد غریبش رو آوردیم، هر جا نشستی ناله بزن «یا حسین...»
ای کاش به دشت تشنه باران برسد از بانگ اناالمهدی او جان برسد
ای کاش که کوته شود این فاصله ها آدینه انتظار پایان برسد
_____________
چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی
گفتند که جمعه می رسی از راه عمرم در این قرار به سر شد نیامدی
ای یادگار علی و نور چشم فاطمه ای آخرین ذخیره طاها نیامدی
یا صاحب الزمان...
آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادرک اخاک» ای حسین برادرت را دریاب...
حسین خودش رو بالای سر برادر رساند...
صدا زد داداش؛ پاشو بریم به خیمه نذار که دشمن به ما بخنده
داداش؛ آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت
صدا زد حسین قسم ات میدم تا من جان در بدن دارم منو به خیمه نبری... آخه من به سکینه قول داده بودم آب ببرم ولی نشد...
ای حسین...
______________
این الطالب بدم المقتول بکربلا...
چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی
گفتند که جمعه می رسی از راه عمرم در این قرار به سر شد نیامدی
ای یادگار علی و نور چشم فاطمه ای آخرین ذخیره طاها نیامدی
یا صاحب الزمان...
آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه
مناجات_با_امام_زمان_عج
اگر مردم ندیدم روی ماهت یابن الزهرا
به روی سنگ قبر مینویسم جمله ای را
که این خاک جوانیست که مرد از درد هجران
پس از عمری غریبی خجل شد از شهیدان
خدا یار تو ..نگهدار تو عزیزم یار نازم
آرزوم اینه ببینم ، گل رخسار تو مولا
دوستدارم تا بنشینم ، رو به روت ای گل زهرا
مث نیزاری که سوخته ، آتیش افتاده به جونم
همیشه از غم هجرون ، شِعرای دوری می خونم
پدرامون مادرامون ، همه ی گذشته هامون
از فراقت گل زهرا ، ناله داشتن تو دلاشون
تو به یک گوشه نگاهت ، غمو از دل ها می گیری
چی میشه دست منو از ، کرمت آقا بگیری
توی ایام گذشته ، امیدم بوده همیشه
که یه روز دیدنت آقا ، روزیِ این گدا میشه
کی میای تا که برامون ، بگی از ثانی دلسنگ
کی میاب تا که برامون ، بگی از اون کوچه ی تنگ
کی میای تا که بیاری ، چادر خاکی مادر
کی میای تا که بگی از ، غم و تنهایی حیدر
کی میای تا که بگی از ، سر و نیزه ها برامون
بگی از نعلای تازه ، با تن پاک آقامون
بیا ای حلال مشگلها تو رو جان مادرت زهرا
دلم میخواست قبر گم شده را با امام زمان میشدم زوار...اباصالح روضه میخواند و میزدم من سر بر در دیوار
بیاد آن صورت نیلی ..بیاد آنصورت نیلی زنم توی صورتم سیلی
بیا ای حلال مشگلها تو را جان مادرت زهرا
اشعارواحادیث امام زمان عج
شعار امام زمان(عج) – #اربعین – #حضرت_رقیه محمد جواد شیرازی
عاقبت روزی ذبیح ذوالفقارت می شوم
یا شکارم می کنی یا خود شکارت می شوم
افضل الاوقات من وقت به یادت بودن است
لحظه ای که واقعا دلْ بی قرارت می شوم
بی پناه افتاده ام٬ آیا پناهم می دهی؟
مُستَجیر دست های مُستَجارت می شوم
واقعا شرمنده ام با نامه ی آلوده ام
موجب این غصه های بی شمارت می شوم
بین نوکرها به این آواره هم جا می دهی
بین نوکرها سگ ایل و تبارت می شوم
مبتلای تو شدن اصلا نمی آید به من
با دعای مادرت زهرا دچارت می شوم
با ضمانت نامه از شاه خراسان، اربعین
راهی کرب و بلا بهر زیارت می شوم
هر ستونی می روم یاد #رقیه می کنم
روضه خوان عمه ی ناقه سوارت می شوم
محمد جواد شیرازی
#ماه_محرم #امام_زمان
Roze_shab-jome_Mirzamohamadi(8).mp3
15.36M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔉 چقدر نام تو زیباست اباعبدالله..
▪️روضه آخرین شب جمعه ماه محرم
#پیشنهاد_دانلود
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
Doori e Karbala.mp3
5.06M
🎧 #سبک_زمینه👆
🎤حاج مجید #بنی_فاطمه👌
(آقا دوری کربلا عزابه)
📝 #متن_نوحه 👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا خیالت از سرم زیاده
گریه برای تو جَهاده
تا یادِ کربلا میفتم
دلم میگیره بیاراده
🏴
آقا خیالت از سرم زیاده
گریه برای تو جَهاده
تا یادِ کربلا میفتم
دلم میگیره بیاراده
🏴
آقا دوریِ کربلا عذابه
دل از فراقِ تو کبابه
دارم میمیرم از صبوری
خلاصه حالِ من خرابه
🏴
آقا ، آقا روضه بهارِ زندگیمه
گریه پناهِ خستگیمه
سینه زنی ، علم ، یه پرچم
خاطرههای بچگیمه
🏴
سقّا ، سقّا مگه چقد تا خیمه راهه
پاشو سَکینه چشم به راهه
منو تورو میکُشَن ، اما
زینبِ که اولِ راهه
🏴
سقّا ، فدا سرت قدم خمیده
آبی به خیمه نرسیده
گریه نکن جونِ رقیه
آخه گریه اَمونمو بریده
🏴
سقّا امیدِ آخرم تو بودی
ستونِ این حرم تو بودی
نباشی خیمهها میسوزه
پناهِ خواهرم تو بودی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اربعین ۹۸🏴
#امام_حسین ع🏴
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
Shab08Moharram1394[04].mp3
5.06M
#سبک_زمینه👆
🎤حاج امیر #عباسی👌
[دوباره دلتنگی ]
📝 #متن_نوحه 👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
دوباره دلتنگی
دوباره حسرت
دوباره آه
دوباره بی تابی
دوباره فکر دو بارگاه
آ آه حرم
ای شاه کرم
روزیم کن آقا
بازم برم
سینه زن فقط آرزوشه
تو حرم بشینه یه گوشه
ازخداشِه یکبار ببینه
که ضریح تو روبه رو شه
🔸( #حسین_وای)
فدایی داری تو
خیلی شلوغدورو برت
کاشکی ما هم باشیم
جز سیاهی لشکرت
ما دلداده ایم
نوکر زاده ایم
واسه سردادن
آماده ایم
شیعه منتظره خبره
هرچی باشه به جون میخره
بمیرم نبینم روزی که
حرم شما در خطره
🔸( #حسین_وای)
➖ #امام_حسین ع🏴
➖ #اربعین 🏴
➖ #کربلا🏴
➖ #شب_زیارتی_ارباب
.
📋 #میگنتوراهزیادهموکبحضرت
#سبک_شور #اربعین
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
🌺🌿🌺 🌺🌿🌺
میگن تو راه زیاده ، موکب حضرت
خوشا به حال اونکه ، باز شده دعوت
میگن که اربعینه ، یه حالی داره
دور و بر حریمت ، میشه قیامت
حسین حسین، دل من بارونی
حسین حسین، دردمو میدونی
هرکی رفت برا منم دعا کنه
اونجا اسم منو هم صدا کنه
«حسین وای ، حسین وای»
🌺🌿🌺 🌺🌿🌺
سلام آقای خوبم ، بشنو صدامو
دلم گرفته آقا ، نشد بیامو
محرمت لیاقت ، نداشتم آقا
گفتم که اربعینت ، توکربلامو
حسین حسین، کربلات سوزوندم
حسین حسین، دوباره جاموندم
هرکی رفت برا منم دعا کنه
یه نگاه به گنبد طلا کنه
«حسین وای ، حسین وای»
@emame3vom
🌺🌿🌺 🌺🌿🌺
آخ بمیرم برای پاهای خستش
آخ بمیرم برای دستای بستش
هرکی میره به یاد رقیه باشه
آخ بمیرم برای دل شکستش
حسین حسین، به رقیهت آقا
حسین حسین، کربلام شه امضا
هرکی رفت برام منم دعا کنه
دلمو راهیه کربلا کنه
«حسین وای ٬ حسین وای»
🌺🌿🌺 🌺🌿🌺
🎤🎤 سبک سید رضا نریمانی 👇👇
4_345554935284237839.mp3
11.37M
🎤🎤 سید رضا نریمانی
◾️ نوحه شور بسیار زیبا #اربعین
◾️ میگن تو راه زیاده موکب حضرت