◾شهادت امام حسن(ع)
زهر هلاهل آمد و بر دل شراره زد
آتش به قلب سوخته و پاره پاره زد
چشمم ز گریه تار شده بین خانهام
گویا که خصم مادر من را دوباره زد
کابوس تلخ کوچه به چشمانم آمده
آن دم که خصم فاطمه را بیشماره زد
زینب بیا و طشت بیاور مقابلم
از آسمان دیده طلوع ستاره زد
راحت شدم ز دست مغیره که بارها
در بین کوچه مادر ما را هماره زد
این لختههای خون جگر در میان طشت
از دست همسریست که با یک اشاره زد
#شهادت_امام_حسن
#مرتضی_محمودپور
◾مرثیه حضرت اباعبدالله(ع)
◾به بهانه شب جمعه شب زیارتی
دو عالم مست و شیدای حسین است
حریم قربحق، جای حسین است
میان آسمان جبریل گوید
حساب نوکران پای حسین است
میان روضه من با گریه گفتم
دو چشمم در تماشای حسین است
نوای کربلا تا سر گرفتم
ندا آمد که از نای حسین است
چو دیدم در حرم ششماهه گفتم
علیاصغر مسیحای حسین است
هرآنکس گم شود در کربلایش
یقین دارم که پیدای حسین است
شفاعت از همه سینه زنانش
که این تنها تمنای حسین است
سه ساله دختر قامت کمانی
شکسته همچو زهرای حسین است
(چو فردا نامه خوانان نامه خوانند)
مرا در دست امضای حسین است
#مرتضی_محمودپور
◾نوحهی سینهزنی
◾حضرت رقیه(س)
◾(سبک همه جا کربلا)
◾بنداول
ای پدر جان بیا حال زارم ببین
بسترم گشته بر روی خاک زمین
صورتم نیلی و شدهام قد کمان
کعب نی خوردهام من ز زجر و سنان
ای پدر جان بیا ای پدر جان بیا(۲)
◾بنددوم
کنج ویرانه من آه و زاری کنم
بهر تو ای پدر بیقراری کنم
کی رسی از سفر ای پدر در برم
درد هجران تو بر جگر میخرم
ای پدر جان بیا ای پدر جان بیا(۲)
◾بندسوم
عمه میگفت که تو رفتهای در سفر
گرچه رفتی سفر از چه رو بیخبر
یاد شبها که من در برت بودهام
گفته بودی که چون مادرت بودهام
ای پدرجان بیا ایپدرجان بیا(۲)
#مرتضی_محمودپور
◾نوحهی سینهزنی
◾شهادت امام حسن(ع)
(سبک سنتی)
◾بنداول
بعد از علی ای اولین مظلوم عالم
برپا شده شرح غریبیت به عالم
سبط حزین فاطمه
کوچهنشین فاطمه
مظلوم حسنجان(۲)
◾بنددوم
ای بی حرم آقای مظلوم مدینه
زخمی ز کوچه داری از مادر به سینه
از بهر مادر سوختی
دیده به آن در دوختی
مظلوم حسنجان(۲)
◾بندسوم
گفتی که خواهر را خبر دادن کنیزان
زینب رسیده پیش تو با چشم گریان
گفتابرادر ای نوردیده
اینگونه رنگت از چه پریده
مظلوم حسنجان(۲)
◾هفتم صفر شهادت
◾امام حسن مجتبی(ع)
بازاینچهغربتاست که در عرشجاشدست
صاحب عزای شور عزا مصطفی شدست
مرثیه خوان ذکر حسن جان شده خدا
پشت فلک ز شورعزایش دو تا شدست
(هرکس برای خویش پناهی گزیده است)
پشت و پناه امت دین مجتبی شدست
در بین خانه همسر او قاتلش ولی
درخانه شورحسینجان بهپاشدست
شهر مدینه شاهد غمهای مجتبی است
در بین کوچه شادی عالم عزا شدست
فرزند ارشد علی و فاطمه حسن
هرکس به سویش آمده حاجت روا شدست
در بین کوچه تا که غرورش شکسته شد
کشته میان خانه به زهر جفا شدست
#امام_حسن
◾نوحه و شور
◾شهادت امام حسن(ع)
◾بنداول
ذکر شب و روز من
نوحه و دم یاحسن
حال دعا و بکا
شادی و غم یاحسن
حسن جان حسن جان(۲)
توکه حیدر نشانی
جهان را گشته بانی
بمیرم من برایت
چرا آتش بجانی
حسنجان حسنجان
توکه حیدر نشانی
جان را گشته بانی
بمیرم من برایت
چرا آتش بجانی
◾بنددوم
تو آسمون نوشته
بقیع تو بهشته
خدا آب و گلم رو
با مهر تو سرشته
حسنجان حسنجان(۲)
چرا قبر تو آقا
به زیر آفتاب است
ز داغ کوچه هر شب
تنت در پیچ و تاب است
حسن جان حسن جان
چرا قبر تو آقا
به زیر آفتاب است
ز داغ کوچه هر شب
تنت در پیچ و تاب است
◾تقدیم به همهی
◾رهپویان اربعین حسینی
حسینیان همه آمادهی سفر هستند
ز هرچهغیرحسیناست بیخبر هستند
به سوی کرببلا اربعین به هر موکب
برای دیدن آقا شکسته پر هستند
ز جاده پای پیاده به عشق کرببلا
چو جابر از مدد شاه دیدهتر هستند
لباس مشکی ماه محرمش بر تن
اگرکهشبشده آمادهی سحرهستند
صدای چاووش این کاروان بگوش آید
به شاخسار ولایت چه پر ثمرهستند
لباس خاکی این راه میشود گلگون
به زائران، که ز ارباب در نظر هستند
در این مسیر به زینب چو اقتدا باید
کهعاشقانحریمت شکستهسر هستند
خدا کند برسم اربعین به دیدارت
کنار تربت شش گوشه و علمدارت
#مرتضی_محمودپور
⚜زمزمه یا زمینه ی روضه ای #امام_حسن
بند اول:
با چِشایِ تار و کم سوی خود
رو زمینِ کوچه افتاد مادر
چادرش خاکی شد
راهمونو بسته بود نامردی
چون قباله رو نمیداد مادر
چادرش خاکی شد
چادرش خاکی شد
دستایِ یه بی حیا بالا رفت
چادرش خاکی شد
مادرم زیر لگد ها می رفت
چادرش خاکی شد
می تِکوند و سمت بابا می رفت
بغضی مونده تویِ این سینه
سیلیِ عدو چه سنگینه
بند دوم:
یه جوری زدن که وقتِ برگشت
مادرم فقط زمین میخورد و
خونمون رو گم کرد
هر چی گفتم که بیا برگردیم
اسم باباشو فقط می برد و
خونمون رو گم کرد
خونمون رو گم کرد
به خدا به غیرتم بر خورده
خونمون رو گم کرد
انگاری ضربه ها به سر خورده
خونمون رو گم کرد
رد شد از من و به مادر خورده
بغضی مونده توی این سینه
سیلی عدو چه سنگینه