#سبک_واحد
به کرمخانهی مشهد برو تا جان یابی
اذن ره یافتن درگه سلطان یابی
برو ای مور مگر ملک سلیمان یابی
هرچه مد نظر توست خراسان یابی
هرچه میخواهی از این درگه شاهانه بگیر
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر
سالی یکبار بدک نیست کبوتر بشوی
برو تا عاشق پرواز مکرر بشوی
دست خالی برو دستِ پر از زر بشوی
پادشاهی بکنی سائل این در بشوی
روزیِ خود فقط از صاحب این خانه بگیر
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر
مثل درمانده ولی با دو صد امید برو
به حرم طبق روایات به تاکید برو
سوی سلطان برو با مرجع تقلید برو
عوض روز و شبی جانب خورشید برو
درطواف حرمش درس ز پروانه بگیر
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر
عاشقی سر کن و یکدفعه از این جاده برو
رفتی این بار حرم، از در شهزاده برو
از جگر هو بکش و در طلب باده برو
خویش را بشکنو بی قلو غشو ساده برو
حاجت خاص خود نیز عوامانه بگیر
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر
ضامن آقاست اگر آهوی دشتی بشوی
میلت این است اگر وارد کشتی بشوی
مثل نوحی که ز طوفان بگذشتی بشوی
یا اگر آرزویت هست بهشتی بشوی
راه را دور نکن دور حرم خانه بگیر
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر
ای گدا خواهی اگر شاه حبیبت باشد
وقت بیمار شدن نیز طبیبت باشد
پر از پول دوتا کیسهی جیبت باشد
خوب قیچی بزن و خوب به کف شانه بگیر
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر
درِ این خانه بمان برگه امانت با او
اَشهَدُ انّیِ پایان و اذانت با او
سهل و آسان شدنِ دادن جانت با او
قطره ای اشک ز تو قول ضمانت با او
توفقط گریه کن و روضهی ماهانه بگیر
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر
فایل صوتی 👇👇👇
#عبدالحسین_نجفی
#عبدالحسین_نجفی
#امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_مکشوف
یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین
در کربلا شکسته شده حرمت حسین
شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما
خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین
بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب
یابن الشبیب ذکر لبش بود آب آب
٭٭٭
یابن الشبیب نیزه به حلقوم دیده شد
چون گوسفند سر زِ تن او بریده شد
یابن الشبیب پیکر جد غریب ما
در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد
یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند
در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند
٭٭٭
یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت
یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت
از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند
یک جای سالمی به تمام بدن نداشت
یابن الشبیب تَر َک روی آئینه دیدهای؟
جای سم ستور به یک سینه دیدهای؟
٭٭٭
یابن الشبیب گریه به جز داغ او مکن
این حرف را به پیش کسی بازگو مکن
ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت
ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن
یابن الشبیب تیغ به حنجر کشید شمر
رگها وگوشتهای گلو را برید شمر
٭٭٭
یابن الشبیب آتش قلبم زبانه زد
نامحرمی به عمه ی ما تازیانه زد
هر دختری بهانه ی بابا گرفته بود
دشمن حیا نکرده و باهر بهانه زد
یابن الشبیب لاله ی پژمرده دیده ای
یابن الشبیب طفل کتک خورده دیده ای
#محمود_اسدی_شائق
#امام_رضا_شهادت
من کیستم؟ گدای تو یا ثامن الحجج
شرمندهی عطای تو یا ثامن الحجج
بالله نمیروم بر بیگانگان به عجز
تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج
از کار من گره نگشاید کسی مگر
دست گره گشای تو یا ثامن الحجج
تا آخرین نفس نکشم دست التجا
از دامن ولای تو یا ثامن الحجج
خواهم ز بخت همت و از حق سعادتی
تا سر نهم به پای تو یا ثامن الحجج
دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب
درد من و دوای تو یا ثامن الحجج
هستی چو پاره ی تن پیغمبر خدا
جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج
چون میشود که دیده ی من هم برد نصیب
از دیدن لقای تو یا ثامن الحجج
سوزد همیشه لاله صفت قلب دوستان
از داغ ابتلای تو یا ثامن الحجج
هم ناله با جوان دل افسرده ات جواد
گردیم در عزای تو یا ثامن الحجج
#سید_رضا_موید
Motiee-Delam tange eyvan talast-www.Baradmusic.ir4_5992238792562443407.mp3
زمان:
حجم:
6.29M
متن:
یکی با رویای حج آمد، حاجت گرفت و برگشت
یکی با پای فلج آمد، حاجت گرفت و برگشت
یکی دیگر از تو میخواهد، لیاقت شهادت
یکی میگوید شفاعت کن، آقا مرا قیامت
یکی که من باشم و عمریست، نیامده زیارت
وای
دلم تنگ ایوان طلای توست،
نه تنها سرم خاک پای توست
که من هرچه دارم برای توست
وای
مرا زائرت کن خدایی کن
کبوتر کن آقا هوایی کن
اگر شد مرا کربلایی کن
رضا جانم ای رضا جانم
دلم از باب الجواد آمد،تا آبرو بگیرد
کنار حوض گوهرشادت، آمد وضو بگیرد
چه میشد چون کودکی هایم، دوباره میشدم گم
پدر من را تا ضریح تو، بروی دست مردم
میاورد و میشدم مست، تو ای امام هشتم
وای
همه ما گدایان سلطانیم
گدایان شاه خراسانیم
که عمری در این خانه مهمانیم
وای
الا ای ولی نعمت ایران
تویی باعث برکت ایران
فدایی تو ملت ایران
غریب آقا ای غریب آقا
تشییع جنازه امام حسن مجتبی علیه السلام
عوض لاله و گل بر بدنت چوبه ی تیر نشسته به تنت
پیش چشمان حسین و عباس خون بریزد ز حجاب کفنت
بدن امام مجتبی را به طرف حرم پیغمبر حرکت دادند زینب منتظر بود .
مدینه چطور بدن برادر را تشییع کنند . هی از حجره بیرون میاد هی برمی گردد ، خواهر علاقه خاصی به برادر دارد .
خدایا کی حسینم بر می گردد ، کی عباسم بر می گردد از تشییع جنازه حسن ، یک وقت نگاه کند ببیند عباس دارد میاد ، همین که زینب را دید صدای گریه عباس بلند شد ، گفت عباسم حق داری گریه کنی ، آخر داغ برادر دیدی . صدا زد ، زینبم درسته ، اما نبودی ببینی بدن برادر را تیر باران کردند . امام حسین چوبه های تیر را در می آورد ناله می کرد ، صدا می زد : غارت زده به کسی نمی گویند که مالش را بردند ، غارت زده منم که داغ برادری مثل تو را دیدم ، برادر دیگر بعد تو محاسنم را خضاب نمی کنم ، همه حرفها را اینجا زد اما یک حرف را گذاشت برای علقمه ، آنجا دید فرق عباس شکافته صدا زد : حالا دیگر کمرم شکست .
****************
حسین چوبه های تیر را کنار زد
به یاد آن ساعتی که امام حسین چوبه های تیر را کنار زد وقتی بدن برادر را میان خاک گذاشت فرمود : غارت زده به کسی نمی گویند که مالش را برده باشند غار زده به من می گویند که بدن برادرم را با دست خودم میان خاک بگذارم .
آی دلهای آماده اینجا خم شد تیراز تابوت وبدن برادرش امام حسن بیرون آورد کربلا هم روی خاکها نشست تیر از چشم عباس بیرون آورد همه صدا بزنید حسین ....
#مقدم
#شهادت_امام_حسن_ع
ــــــــــ
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه
چه حرمی داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، آقام حرم نداره
چه گنبدی داره حسین(ع) ، ولی بقیع ، همش گرد و غباره
ای آسمون ببار ، آقام حرم نداره
ای دل نگیر قرار ، آقام حرم نداره
خونه می خوام چیکار؟ آقام حرم نداره
ارباب دل نوازم ایشالله
اگه بدی اجازم ایشالله
انقد زنده بمونم ایشالله
برات حرم بسازم ایشالله
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه
یه کربلا داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، بقیع تاریک و تاره
چه ضریحی داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، سنگ قبر هم نداره
میگم به عالمین ، آقام حرم نداره
تو بین الحرمین ، آقام حرم نداره
به این امام حسین(ع) ، آقام حرم نداره
بقیع قدم بذاریم ایشالله
پا تو حرم بذاریم ایشالله
رو قبر ام عباس(س) ایشالله
بریم علم بذاریم ایشالله
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه
چه شلوغه باب الحسین(ع) ، ولی بقیع ، امشب زائر نداره
ولی داره میاد حسین(ع) ، تا مادرش ، فاطمه(س) رو بیاره
خاک عالم سرم ، آقام حرم نداره
شبیه مادرم ، آقام حرم نداره
همه دارن حرم ، آقام حرم نداره
هر طپش دلم شی ایشالله
یه روز بی درد و غم شی ایشالله
با دعای تو مهدی(عج) بیاد و
تو هم صاحب حرم شی ایشالله
یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه
ـــــــــ
⇦🕊دودمه های ویژۀ آخر ماه صفر به قلم حاج مرتضی محمودپور ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
┄┅═══••↭••═══┅┄
پیش چشمان حسین شد تیرباران پیکرم
زادۀ پیغمرم(۲)
تا قیامت داغدار غصههای مادرم
زادۀ پیغمبرم(۲)
_____
من کریم بن کریمم سفره دار عالمم
سینه سوزد در غمم(۲)
در بقیع با خاک یکسان قبرِ من در ماتمم
سینه سوزد از غمم(۲)
_____
در کنار بستر بابا نشسته فاطمه
میکند این زمزمه(۲)
ای پدر جان فاطمه از بعد تو در ماتمه
گشته تنها فاطمه(۲)
_____
در غریبی بین حجره تا زپا افتاده بود
تشنه لب جان داده بود(۲)
بهر دیدار جوانش رویِ پا استاده بود
تشنه لب جان داده بود(۲)
#حاج_مرتضی_محمودپور
#دودمه
#ویژه_ایام_صفر
☑️ تشییع پیکر پاک امام حسن علیه السلام
در ارشاد مفید در بیان وصیت آن حضرت آمده است: «هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان، مرا غسل ده، کفن نما و بر تختخهای (تابوتی) گذارده، کنار مزار جدم رسول خدا(ص) ببر، تا تجدید عهدى کنم. سپس مرا به سوی قبر جدهام فاطمه بنت اسد(مادر امیرالمؤمنین) منتقل کن و در آنجا به خاک بسپار.»
سپس آنحضرت فرمود: به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که مىخواهى مرا در کنار قبر جدم به خاک بسپاری، براى جلوگیرى گرد هم مىآیند و مقابلتان میایستند. اکنون به تو سفارش مىکنم برای خدا سعى کن در پاى جنازه من، خونی ریخته نشود. ... مروان و سایر بنی امیه که جزو دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند بدن مطهر را در کنار رسول خدا به خاک بسپارند؛ از اینرو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند. همینکه امام حسین(ع) بدن مبارک را به سوی مزار شریف پیامبر(ص) حرکت دادند تا تجدید عهدی با جدش رسول خدا کرده باشد؛ طرف مقابل (پیروان سقیفه) در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کردند و مانع آنها شدند. عایشه هم سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد؛ در حالیکه میگفت: ما را با شما چه کار؟! میخواهید کسی را وارد خانه من کنید که من محبت و ارادتی نسبت به او ندارم؟
مروان نوکر معاویه که زمینه را برای عقده گشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت: عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن در کنار پیامبر؟! چنین چیزی نشدنی است و بعد با جمله «وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ» تشیع کنندگان را تهدید به جنگ و برخورد شدید کرد.
نزدیک بود فتنهای به پا شود که ابن عباس جلو رفت و خطاب به مروان گفت:« ارْجِعْ یَا مَرْوَانُ مِنْ حَیْثُ جِئْتَ » برگرد به همان جایی که بودی؛ ما قصد نداریم این بدن مطهر را در کنار رسول خدا به خاک بسپاریم؛ تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک، تجدید عهدی با رسول خدا(ص) شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع رفته و او را بنابر وصیت حضرتش در کنار قبر مادربزرگش فاطمه [بنت اسد] به خاک میسپاریم.
مطمئن باش اگر وصیت کرده بود که بدن مطهرش را کنار رسول خدا دفن کنیم تو کوچکتر از آن بودی که بتوانی مانع ما شوی، و لکن آنحضرت به خدا و رسولش و نیز حرمت قبر شریفش بیش از دیگران عالم است و میدانست که نباید خرابى در آن پدید آید، چنانچه این کار را دیگران کردند و بدون اذن آنحضرت(ص) به خانهاش وارد شدند.
و باز در ارشاد آمده است: ابن عباس پیش آمد و خطاب به عایشه گفت: این چه رسوائى است؟ عایشه! روزى بر استر و روزى بر شتر! (اشاره به جنگ جمل) میخواهى نور خدا را خاموش کنى و با دوستان خدا بجنگى؟ بازگرد! و از آنچه میترسیدى خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت، بدن مطهر را اینجا دفن نمیکنیم خوشحال باش که تو به هدفت رسیدى ولی خدا هر گاه که باشد انتقام اهل بیت عصمت را از دشمنانشان خواهد گرفت.
«وَ قَالَ الْحُسَیْنُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَةَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ کَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْکُمْ مَأْخَذَهَا وَ قَدْ نَقَضْتُمُ الْعَهْدَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ وَ أَبْطَلْتُمْ مَا اشْتَرَطْنَا عَلَیْکُمْ لِأَنْفُسِنَا»؛ و امام حسین(ع) فرمود به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود که خونی ریخته نشود، می دیدید که چگونه شمشیرها جان شما را می ستاند، شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شکستید و شرایط آنرا باطل ساختید.
آنگاه جنازه امام حسن مظلوم (ع) را به طرف بقیع برده و در کنار قبر جدهاش فاطمه بنت اسد به خاک سپردند.
📚منبع:
شیخ مفید؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ ج ۲؛ ص ۱۶
☑️ فضیلت گریه بر امام حسن (ع)
از ابن عباس روایت شده که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: که چون فرزندم حسن را به زهر شهید کنند ملائکه آسمانهای هفتگانه بر او گریه کنند و همه چیز بر او بگرید حتی مرغان هوا و ماهیان دریا و هر که بر او بگرید دیده اش کور نشود روزی که دیده ها کور می شود و هر که بر مصیبت او اندوهناک شود، اندوهناک نشود دل او در روزی که دلها اندوهناک شوند و هرکه در بقیع او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد در روزی که قدمها بر آن لرزان است.
📚منبع:
منتهی الامال؛ جلد ۱؛ صفحه ۲۸۳
☑️ گریه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در مصائب یکدیگر
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که روزی حسین بن علی (علیهما السلام) به منزل برادرش حسن (علیه السلام) وارد شد و چون نگاهش به برادر افتاد، اشک از دیدگانش جاری شد. امام حسن (علیه السلام) پرسید: چرا گریه میکنید؟ امام حسین (علیه السلام) فرمود: گریهام از ظلم و ستمهایی است که بر شما وارد میشود. امام حسن (علیه السلام) فرمود: ظلمی که بر من وارد میشود، زهری است که در خفا و پنهانی به من مینوشانند و اینگونه من را به شهادت میرسانند. ولی «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» هیچ روزی در عالم مانند روز شهادت تو نیست، زیرا سیهزار نفر که همه آنان ادعای اسلام و پیروی از امت جد ما محمد (صلیاللهعلیهوآله) را دارند دور تو را میگیرند و برای کشتن و ریختن خون تو و هتک حرمت و اسیر کردن زن و فرزندان و غارت کردن متاع تو آماده میشوند. در این موقع است که خداوند لعنت و نفرین خود را به بنیامیه متوجه میگرداند و آسمان خون میبارد و حتی حیوانات وحشی و ماهیان دریا در مصیبت تو خواهند گریست.
📚منبع:
صدوق؛ الامالی؛ ص ۱۷۷
☑️ تیر باران بدن امام مجتبی علیه السلام
مرحوم علامه مجلسی و محدث قمی و ابن شهر آشوب نوشته اند که هنگام دفن بدن مبارک امام حسن علیه السلام دستور دادند جنازه ی آن حضرت را تیر باران نمودند تا جایی که هفتاد تیر از جنازه ی آن حضرت بیرون کشیدند(۱)
پس بنی هاشم خواستند شمشیر بکشند و جنگ کنند؛ ولی امام حسین علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! وصیت برادرم را ضایع نکنید. پس به آنها فرمود: اگر وصیت برادرم نبود، هر آینه او را دفن می کردم و بینی های آنها را به خاک می مالیدم و آنگاه جنازه را به طرف بقیع حرکت دادند و در کنار جده اش فاطمه ی بنت اسد دفن نمودند(۲)
📚منابع:
(۱): کشف الغمة؛ ج ۲؛ ص ۱۶۱؛ به نقل از جنابذى از علماى اهل سنت.
(۲)؛ کشف الغمة؛ ج ۲، ص ۱۶۰، به نقل از ابن طلحه شافعى.