ها گذاشتن...*
گردد اگرچه غرقه به خون پای تا سرم
به زان که بنگرم غم غربت به شوهرم
مرگ من از فشار در و دیوار خانه نیست
این غصه میکشد که غریب است شوهرم
*خدا هیچ کسی رو از بالا پایین نیاره...همچین که وارد خانه شد بی بی تو بسترِ...همچی که به زور بلند شد...شاید بعضیا کمکش کردن...هی نگاه میکرد میگفت: علی جان یه سوال دارم...بگو عزیز دلم...صدا زد: آقا! مولا! بابای بچه ها من!...شنیدم مردم مدینه سلامت نمیکنن... علی سرش و پایین انداخت گریه کرد...صدا زد: زهرا جان...به خدا علی سلام میده مردم روشون رو برمیگردونن... *
جز غم کسی به خانه ی ما سر نمیزند
اینجا که مرغ شوق دگر پر نمیزند
در شهر خود غریبم و با درد آشنا
در خانه ی غریب کسی در نمیزند
من دختر پیمبرم و زان همه یکی
دم از سفارشات پیمبر نمیزند
میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمیزند
پیش از خودم به حالت زینب دلم بسوخت
مادر، کسی مقابل دختر نمیزند
*من نمیدونم چه جوری زد...اسماء میگه آب میریختم...دیدم علی دستش رو سرش گذاشت...گفتم چی شده آقا...فرمود: دستم رسید به بازوی ورم کرده...میدونی زینب کِی یادش افتاد...شبی که تو خرابه...زن غساله اومد...من دست به این بچه نمیزنم...تا بگید بدنش چرا اينقدر کبوده...ناله ی زینب بلند شد زن غساله...از کربلا تا کوفه...از کوفه تا شام هرجا گفته بابا، تازیانه،سيلي.....*
دستی پلید لاله ی گوش مرا درید
دیگر صدای عمه به گوشم نمیرسید
متن نوحه
بزم آه و ناله برپا ، آخر ماه صفر شد
فاطمه اُم ابیها ، هم عزادار پدر شد
در گلستان مدینه ، غم نشسته روی گل ها
داغدار سوگ بابا ، دختر خیرالبشر شد
جبرئیل آورده با خود ، آخرین پیغام حق را
یا محمّد شو مهیّا ، بی گمان وقت سفر شد
بر در و دیوار یثرب ، رنگ ماتم جلوه بسته
چشمة چشمان امت ، در غم آئینه تر شد
دیدة زهرای اطهر ، رنگ خون شد از جدایی
بی قرار داغ بابا ، خیره بر مسمارِ در شد
آه از این بار مصیبت ، بارش باران اندوه
حیدر شیر خدا را ، شال ماتم روی سر شد
*آخر ماه صفر وقت عزا شد*
حضرت پیغمبر از امت جدا شد
دیده ها گریان برای مجتبا شد
وقت هجران علی موسی الرضا شد
آتش اهل سقیفه ، شد نثار خانة وحی
گوشة عُزلت نشینی ، مرتضا را مستمر شد
دست بیداد زمانه ، رسم گل چیدن بنا کرد
مادری پهلو شکسته ، سوی دیدار پدر شد
هر طرف آوای ناله ، میرسد بر گوش یاران
از شرارِ آب زهرین ، پاره پاره یک جگر شد
یک خیانت یک جنایت ، مجتبا مظلوم و مسموم
از جفای نا نجیبان ، از درون زیر و زبر شد
یا حسن گویان به خانه ، در کنار بستر او
دیده تر از این جدایی ، دیدة شمس و قمر شد
حال خواهرها پریشان ، در فراق یک برادر
شش برادر دلشکسته ، دست ماتم بر کمر شد
آخر ماه صفر وقت عزا شد
چشم قاسم ها چو دریا ، در غم جانسوز بابا
رنگ غمبار یتیمی ، بر جبین شش پسر شد
ناظر این درد جانسوز ، از جنان گردیده زهرا
مادر است و با فغان از ، حال آنان باخبر شد
گود سرخ کربلا را ، می کند هر دیده ای خون
دومین فرزند زهرا ، تشنه لب ببریده سر شد
گوشة مقتل نشسته ، در کنار دخترانش
با نوای یا حسینم ، سینة او شعله ور شد
بر تن بی سر نظاره ، می کند با آه و ناله
با یتیمان برادر ، هم سخن با چشم تر شد
در بیابان غریبی ، آه زینب شد مُداوم
تا سری بر روی نیزه ، با اسیران همسفر شد
آخر ماه صفر وقت عزا شد
بر دلِ غمبار شیعه ، غصه می بارد پیاپی
تا دوباره زهر کینه ، قاتلی صاحب اثر شد
میوة انگور و نیرنگ ، هشتمین ماه ولایت
در درون حجرة غم ، کشتة اصحاب زر شد
مشهد طوس و غریبی ، با غریبان آشنایی
از عنایت های ثامن ، خوانِ شیعه پُرثمر شد
کعبة حاجت بگیران ، قبله گاهی بر فقیران
یا علی موسی الرضا بر ، روی لب مدّنظر شد
سروری ماه صفر را ، چون محرم می نگارد
واژه در واژه تحزّن ، قاب شعری مختصر شد
هم نفس در بزم ماتم ، با عزاداران مولا
نذر هر سالانة او ، با سرودن معتبر شد
آخر ماه صفر وقت عزا شد
**
🏴🏴🏴🏴🏴
*التماس دعا*
خوشبخت کسی که عشق احمد دارد
در قلب درخش نور محمد دارد
هر کس بفرستد به محمد صلوات
در آخرتش ثواب بی حد دارد
اللّهُمَّصَلِّعَلي
مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
.
◾️ زمينه #امام_حسن عليه السلام◾️
اثر حاج مجتبي صمدي شهاب
به سبك مثه كبوترم...
غروب غمزده شد چشاي ترم
قاتل من شده روضه ء مادرم
شه بي لشكر وادي غربتم
غريب بي كس شهر پيغمبرم
شده چشام بارون شبنم
نداره زخم دلم مرهم
من حسن بن علي هستم
غريب ترين آدم عالم
آقام آقام آقام اي آقام
موي سياه نمونده به روي سرم
بغضم و تو گلوم هي فرو مي برم
حتي يه چاه ندارم واسه درد و دل
زخم زبونا رو من به جون مي خرم
كسي نمونده كنار من
نمونده صبر و قرار من
تا كه خلاص بشم از دنيا
زهر جفا شده يار من
آقام آقام آقام اي آقام
تو خونه از بيرون غربتم بيشتره
شرار قلبم از كينه ء همسره
گرجه ميسوزم از زهركينه ولي
ناله هام از غم كوچه و مادره
چشام از غصه شده خونبار
من و مادر بوديم و ديوار
دست سياهي كه رفت بالا
چشاي مادر من شد
📜ویژه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
#هفت_صفر
#واحد
#گریه_ام_گرفت
#حاج_محمد_رضا_بذری
گریه ام گرفت از سوز نجوای خودم
آقای تنهای خودم همش تو رویای خودم
صحنتو جارو میکنم
خودم میشم خادم اون صحن و سرات
گندم میدم به کفترات
همه هنر هامو برات آقا یه روز رو میکنم
بیادتم توی نمازم برات
تو جون بخواه که جون ببازم برات
آخر یه روز حرم میسازم برات
«غریب مادر حسن»4
تنها ترین سردار قوم عربی
کارتو ساختن یه شبی
اهل مدینه النبی کارشونو خوب بلدن
دوباره غم تو دل زینبت نشست
پشت برادرات شکست
یه عده تیر کمون به دست
تششیع جنازت اومدن
کشتن تو رو نعره ی تکبیر زدن
سر رسیدن بدون تاخیر زدن
پیش حسین به پیکرت تیر زدن
«غریب مادر حسن»4
سپید شد از یه غصه موی تو آقا
خواستی کنی دفع بلا
اما نتونستی یه جا مادرتو یاری کنی
تو کوچه ها غیرتت و محک زدن
زخمتونو نمک زدن مادرتو کتک زدن
نشد براش کاری کنی
به دستای بابات که زنجیر زدن
مادرتو بدون تقصیر زدن
به بازوهاش غلاف شمشیر زدن
«غریب مادر حسن»4
دختر بَدر الدُجی امشب سه جا دارد عـزا آه و صد واویلتا
گاه میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا آه و صد واویلتا
رحلت جانسوز ختم الانبیا فاطمه صاحب عزا
کشته شد از زهر کینه مجتبی فاطمه صاحب عزا
می روم اما پریشان توام ای دخترم غصه دار حیدرم
می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم غصه دار حیدرم
می رود از دار دنیا رحمه للعالمین فاطمه شد دل غمین
اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین فاطمه شد دل غمین
قاسم نعمتی
آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است ماتم پیغمبر است
پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است ماتم پیغمبر است
#نوحه_فارسی
#واحد
#واحد_شلاقی
#شهادت
#امام_رضا_ع
شاعر:
#کربلایی_شعیب_فخرایی_علمدار
الـســـــلامٌ عـلـــــیـــــک زادهٔ زهــــــــــرا رضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قربون کفترات فدای صحن و سرات
کاش بشم خاک قدوم همهٔ زائرات
حرم با صفات گنبد زرد و طلات
آرزوی جبرئیله بشه از خادمات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقاجون نوکرم دربدر این درم
منو نذر پسرت کردن پدر مادرم
زائرم تو حرم گدای پشت درم
تورو جون مادرت یه دست بکش رو سرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سر و سامون تویی بی سر و سامون منم
تویی صاحب حرم و زار و پریشون منم
روز روشن تویی شام غریبون منم
کنار پنجره فولاد تو گریون منم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دستمو دامنت به فاطمه مادرت
منو ردم نکن حاجت داره نوکرت
تو قـــرار منی دار و نـــــدار منی
هــــمــــهٔ امید این دل زار منی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا از راه دور تا حرمت اومدم
با هزار آرزو به محضرت رو زدم
یه چشَم اشکه و خونِ یه چشم دیگم
تا ندی حاجتمو از حرمت نمیرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی موسیالرضا ضامن آهو آقا
کاشکی روزی همه قسمت کنی کربلا
کربـــــلا کـــــربلا قبلگـــــه عاشقا
حرم ابالفضل وعدهٔ سینه زنا
.
اسناد شهادت رسول الله صلی الله علیه وآله در کتب شیعه و سنی!
برای هر چیزی تحقیق میکنند ولی برای شهادت پیامبر بدون تحقیق دهان باز میکنند و میگویند رحلت جانگداز !!
🎙استاد بندانی نیشابوری
🔘
#نوحه_فارسی
#شهادت
#امام_رضا_ع
شاعر و سبک :
#کربلایی_شعیب_فخرایی_علمدار
دست من و دامان تو یا ثامنالائمه
آقا شوم قـربـــــان تو " "
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هستم گدای خان تو " "
چشم من و احسان تو
درد من و درمان تو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قلبم دخیل پنجره فولادِ تو رضا جان
درماندهام منتظر امداد تو " "
من نوکر تو هستم و اجداد تو
ویرانهٔ قلبم شده آباد تو
خـــــاکـــــم به آستـــــان تـــــو یا ثامنالائمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای پادشاه دو ســـــرا ای زادهٔ زهـــــرا
آقـــــا غـریـــبالـغـربا " "
ای کشتهٔ دور از وطن
مسموم از زهر جفا
دل گـشـــــتـــــه سـرگـردان تو یا ثامنالائمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر سینه و سر میزنم ضامن آهو
بر درگهت در میزنم " "
همچون کبوترهای تو
در این حرم پر میزنم
پـــــر مـیـکـشـم ایـوان تو یا ثامنالائمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پـــــای بــرهـنه آمـــــدم در حرم آقا
از راه دوری آمـــــدم نوکرم آقا
من را سپرده دست تو مادرم آقا
از کـــــودکـــــی دلدادهٔ این درم آقا
قلب مـــــن آشـــــیـان تو یا ثامنالائمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا علی موسیالرضا ای غریب آقا
ای زادهٔ خیرالنـــسـا " "
تو را به شاه کربلا
حاجات ما بنما روا
چشم امیدمان به تو یا ثامنالائمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ