eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
32.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
867 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ #کانال_عاشقان_حضرت_زینب_س هشتک کانال👆 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. (س) خسته حالم حسین ، علت آه و ناله‌م حسین  خواهر آواره ت اومده ، بیا به استقبالم حسین  زائرت اومده ، قدْ کمون و مصیبت زده معلومه حتی از ظاهرم ، که حالم خیلی خیلی بَده خبر داری یا نه بی تو اسیر شدم نمی‌شناسی منو انقده پیر شدم با رفتنِ تو از زندگی سیر شدم نمی‌شناسی منو انقده پیر شدم ➖➖➖➖➖ پاشو ای بامرام ، خواهرت اومد از شهر شام همسفر بودم با قاتلت ، اینه که اوجِ درده برام بی‌تو بُریدمُ و ، مجلسِ نامحرم دیدمُ و کاش می‌شد ببینی این تنِ ، کبود و موی سفیدمُ و یه ذره کم نشد عذاب و درد من خودم خبر دارم که موندی بی کفن  پاشو داداش خودت قبر منم بِکَن خودم خبر دارم که موندی بی کفن  ➖➖➖➖➖ ای زخمت بی شمار ، فاتحه خونم با چشم زار آبی که سهم لبت نشد ، حالا میشه سهمِ این مزار! ذبیحاً بالقفا ، تشنه لب کشتنت از جفا حُرمتِ هردوتامون شکست ، نکرد این دنیا به ما وفا بوی خونت هنوز می‌رسه به مشام چقد تو رو زدن مقابلِ چشام مگه یادم میره ضربه های مدام چقد تو رو زدن مقابلِ چشام ➖➖➖➖➖ دلتنگم کربلا ، با دوری می‌جنگم کربلا رفیقام رفتن قلبم شکست ، مگه من از سنگم کربلا دلتنگم کربلا ، رویای قشنگم کربلا حق داری اگه راهم ندی ، من لَکّه ی نَنگم کربلا! هیچی به جز حرم نمی‌خوام از خُدام چی از تو کم میشه اگه منم بیام دلم بی طاقته ، کاری بکن برام چی از تو کم میشه اگه منم بیام ➖➖➖➖➖ بیچارم کربلا ، تو گلی من خارم کربلا دارم می‌میرم از این فراق ، کم بِده آزارم کربلا بیچارم کربلا ، خیلی دوسِت دارم کربلا گِره افتاده به کار من ، تنها راهِ چارم کربلا خودم که می‌دونم همش توو بازی ام! جنازَه‌مم بیاد پیش تو راضی ام محتاجِ لحظه‌ی مهمون نوازی ام جنازَه‌مم بیاد پیش تو راضی ام ‌ ✍ 👇
Mohjat.NetArbaien 1401 Hoseini [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 2.72M
دنیا کنار تو مثه یه خواب شیرین بود بعد از تو زندگی برام همیشه غمگین بود تو رفتی و از کربلا منو به زور بردن خوب شد نبودی ببینی منو چجور بردن نگو چهل روز بگو چهل سال من جا گذاشتم قلبمو کنار گودال نگو چهل روز بگو چهل سال حوالی ساعت سه میرفتم از حال یادم نمیره آخرین ساعت دیدارو یادم نمیره تا ابد اون همه آزارو نخواه فراموش بکنم خاطره ی شامو مثل لباست پاره شد همه لباسامو آهم میگیره دامنشونو کِل میکشیدن واسه ما دم اذونو آهم میگیره دامنشونو خدا الهی نگذره از ساربونو سیدِ مظلوم حسین جانم شب 20 صفر 1401 انتشار ویژه اربعین حسینی .
Mohjat.NetArbaien 1403 Arzi [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان: حجم: 1.9M
مدینه کاروان از ره رسیده غریب و خسته و ماتم کشیده تماشا کن که زینب بی حسن است رسیده از سفر قامت خمیده حسینم وا حسینم وا حسینا برای جد خود روضه بخوانم نما گریه تو بر قد کمانم کنار قتلگه کردم صدایت تماشا کرده ای اشک روانم حسینم وا حسینم وا حسینا انیس سینه ام آهی حزین است به یاد علقمه قلم غمین است دگر سوغاتی ام یک مشک پاره برای مادرم ام البنین است حسینم وا حسینم وا حسینا شب 20 صفر 1403 انتشار ویژه اربعین حسینی .
Mohjat.NetSh 20 Safar 1400 Mirdamad [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان: حجم: 1.49M
چادر رو سرم سنگ مزارته ببین که با چه حال و روزی خواهرت کنارته دیدی سر از کجا در آوردم حسینم دیدی تو راه چقدر کتک خوردم حسینم کنار نیزه ی تو مُردم حسینم آبی رو که بهت ندادن عزیزم حالا باید سر مزارت بریزم حسینم عزیزم **** غرق خجالتم بارونی چشام ببین چقدر گلایه دارم از مصیبتای شام تو شهری که دلم رو سوزونده حسینم طفل سه ساله ی تو جامونده حسینم جونمو به لبم رسونده حسینم غسلش میدادن و رو دستای من بود مثل خودت رقیتم بی کفن بود حسینم عزیزم **** چل روزه که داداش کارمه اشک و آه به یاد لحظه ای که با سر افتادی تو قتلگاه یادم نمیره ضجه ی مادر بُنَیَ یادم نمیره کُندی خنجر بُنَیَ الهی که بمیره خواهر اُخَیَ از سوی تل به سمت مقتل دویدم اما سرت رو بردنو دیر رسیدم حسینم عزیزم شب 20 صفر 1400 انتشار ویژه اربعین حسینی .
Mohjat.NetSh 20 Safar 1389 Karimi [Mohjat_Net] (4).mp3
زمان: حجم: 2.61M
تو امام آل پیغمبری دختر فاطمه آینه مادری تو تمام ساقی کوثری دختر مرتضی معجزه حیدری الله اکبر چه صبر و نیرویی الله اکبر چه شیر بانویی غایبه آل کسا زینب زینب آینه خیر نسا زینب زینب عالمه راز خدا زینب زینب **** ساربان کاروان حرم خطبه های تو شد تاب و توان حرم بین کوفه مرد میدان تویی مادر و مونس شام یتیمان تویی الله اکبر چه روح والایی الله اکبر چه حال شیدایی همنفس باد صبا زینب زینب همسفر رنج و بلا زینب زینب همره شاه کربلا زینب زینب **** ای که اذن یا لثارات تویی مَحرم عرشی و عمه سادات تویی کن نگاهی که منم نوکرت من حسینی شدم به سایه چادرت الله اکبر چه جلوه ذاتی الله اکبر عجب کراماتی نگین خاتم حسین زینب زینب بانی ماتم حسین زینب زینب صاحب پرچم حسین زینب زینب شب 20 صفر 1389 انتشار ویژه اربعین حسینی .
. اَلْغَوْثُ اَلْاَمان ، یا صاحِبَ الزَّمان خلق جهان همه چشم انتظار تو مولا بیا بیا جان ها نثار تو دارد شمیم حق باغ و بهار تو آیا شود که من باشم کنار تو بینم رخ تو را ، ای صبح عاشقان اَلْغَوْثُ اَلْاَمان ، یا صاحِبَ الزَّمان ای حجَّت خدا آقای من تویی من بنده ام ولی مولای من تویی در وقت سختی ام آوای من تویی خونین جگر منم نجوای من تویی باشم ز هجر تو ، مانند گل خزام اَلْغَوْثُ اَلْاَمان ، یا صاحِبَ الزّمان بنگر ز عاشقان قلب شکسته را وا کن به روی من درهای بسته را دادم بسوی تو چشمان خسته را بنگر تو عاشقِ در غم نشسته را ای که ز هجر تو ، اشکم بود روان اَلْغَوْثُ اَلْاَمان ، یا صاحِب الزَّمان طی شد جوانی ام جانم به لب رسبد دل خسته عاشقت روی تو را ندید آن که به عمر خود سوی تو می دوید عمری ز هجر تو اشکش به رخ جکید من تیره ام بتاب ای ماه آسمان اَلْغَوْثُ اَلْامان یا صاحِبَ الزَّمان بنما نظر که ما دلدار حیدریم سربازِ رهرو سردار خیبریم ما جمله عاشقِ آل پیمبریم یعنی که سائلِ زهرای اطهریم چشمان ما همه ، باشد بسویتان اَلْغَوْثُ اَلْاَمان ، یا صاحِب الزَّمان ** محمود تاری «یاسر»✍ .
گلچین اشعار نوحه های ترکی جدیدوقدیم @golchin_nohe_torki مدیریت کانال:شعبان پور تعرفه وتبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv https://eitaa.com/joinchat/3622307073C2b2e99c8fa ---⊱✾♡✾⊰---
السلام علیک یا ابا عبدلله *امروز دیگه اینجوری سلام نمیدم. داداش پاشو سربریدتو برات آوردم* “السلام علی المَجزوزِ الرَاسِ مِنَ القَفا” حسین… نه نه! زن و مرد، تو که نفست یاری می کنه. تو که صدات مثل زینب نگرفته. این بچه ها دیگه صداشون جوهره نداشت. امروز ما به جای اون بچه ها میگیم. حسین….به خدا هر چیز دیگه جای این ذکر بگی دلت آروم نمیشه. “فما احلی اسمائکم”. شیرینی این ذکر و بچش؛ حسین وای هنوز به قبرا نرسیده بودن، یه وقت دیدن این زن و بچه خودشونو از ناقه ها به زمین انداختن. داداش اگه اون روز تو با صورت به زمین خوردی بلندشو ببین آخرین وجه تشابه من و تو اینه. تو تشنگی کشیدی منم کشیدم. گرسنگی کشیدی من کشیدم کتک خوردی منم کتک خوردم. تو رو با نیزه زدن منم زدن. زین العابدین فرمودآ: “ان دَمَعَت من احَدِنا عَینٌ” اگه چشمی از ما گریه می کرد. “فَقُرِعَت رَأسُهُ بِالرُمح” نیزه دارا با نیزه به سرش میزدن. اما داداش تو رو کشتن منم میخواستن بکشن، اما صورت تو زمین خورد تو این یکی من عقب موندم. اربعین جبران کرد. یه جوری از ناقه خودش و به زمین انداخت. رو زانوهاش داره راه میاد. همه منتظرن ببینن زینب چه میکنه؟ خوب نشونی رو بلده. خودم دیدم از بالا بلندی کجا افتادی زمین. خودم دیدم چی جوری محاصره ات کردن. اومد کنار این قبر. همه دور زینب حلقه زدن. اینجا با روضه شام و کوفه فرق میکنه اینا همه خواصن. همه روضه ها رو خوند. آی رباب تو از خیمه بیرون نیومدی اما من اومدم دیدم یه بدنی به رو، رو زمین افتاده. و هُوَ جُسَةٌ بِلا رَأس، سر نداشت سر نداشت. رباب نبودی ببینی چه کردم؛ خواستم سرشو ببوسم سر نداشت خواستم دستشو بردارم به قلبم بزارم دستشو بریده بودن فقط یه جای سالم بود اونم رگای گردنش بود. لبامو به اون رگا گذاشتم که تونستم خطبه بخونم. لبا رو به اون رگا گذاشتم که تونستم یزیدو رسوا کنم. گریه ها کردن… هر یکی سمت قبری رفت. اما دیدن رباب متحیره. یه جور دیگه داره ناله میزنه؛ خانوم تو چرا سرقبری نمیری؟ آخه قبر علی اصغرمو نمیدونم کجاست. آخ بمیرم. آب خوردم سینه هام شیر آورده. یادش بخیر ۴۰ روز پیش علی داشتمو شیر نداشتم حالا برعکس شد. یه بدن عصر روز یازدهم بدون زائر موند. هیچکی هم اشاره نمیکنه. به زینب خیلی سخت گذشت. از گودال که عبورشون دادن تو دارالحربم که بدن بنی هاشم بود. همه رو زینب زیارت کرد اما یه بدن کنار علقمه موند آخه عباس دور افتاده بود. هرچه زینب خواهش کرد نذاشتن اون بدنو زیارت کنه حالا تو ببین چه حسرتی به دلش موند…گفت داداش میرم اما برمیگردم. ازکنار قبر حسین هنوز داره رو زانوهاش راه میره. کربلا رفته ها همین جایی که میگن بین الحرمین ارباب ما دست به کمر رفت اما زینب رو زانوهاش راه رفت. رسید کنار علقمه. داداش نگی من با وفا نبودم. اینجا دیگه زینب روضه نخوند سکینه شروع کرد روضه خواندن.عمو عباس جات خالی بود؛ عمه مو سیلی زدن.
السلام علیک یا ابا عبدلله *امروز دیگه اینجوری سلام نمیدم. داداش پاشو سربریدتو برات آوردم* “السلام علی المَجزوزِ الرَاسِ مِنَ القَفا” حسین… نه نه! زن و مرد، تو که نفست یاری می کنه. تو که صدات مثل زینب نگرفته. این بچه ها دیگه صداشون جوهره نداشت. امروز ما به جای اون بچه ها میگیم. حسین….به خدا هر چیز دیگه جای این ذکر بگی دلت آروم نمیشه. “فما احلی اسمائکم”. شیرینی این ذکر و بچش؛ حسین وای هنوز به قبرا نرسیده بودن، یه وقت دیدن این زن و بچه خودشونو از ناقه ها به زمین انداختن. داداش اگه اون روز تو با صورت به زمین خوردی بلندشو ببین آخرین وجه تشابه من و تو اینه. تو تشنگی کشیدی منم کشیدم. گرسنگی کشیدی من کشیدم کتک خوردی منم کتک خوردم. تو رو با نیزه زدن منم زدن. زین العابدین فرمودآ: “ان دَمَعَت من احَدِنا عَینٌ” اگه چشمی از ما گریه می کرد. “فَقُرِعَت رَأسُهُ بِالرُمح” نیزه دارا با نیزه به سرش میزدن. اما داداش تو رو کشتن منم میخواستن بکشن، اما صورت تو زمین خورد تو این یکی من عقب موندم. اربعین جبران کرد. یه جوری از ناقه خودش و به زمین انداخت. رو زانوهاش داره راه میاد. همه منتظرن ببینن زینب چه میکنه؟ خوب نشونی رو بلده. خودم دیدم از بالا بلندی کجا افتادی زمین. خودم دیدم چی جوری محاصره ات کردن. اومد کنار این قبر. همه دور زینب حلقه زدن. اینجا با روضه شام و کوفه فرق میکنه اینا همه خواصن. همه روضه ها رو خوند. آی رباب تو از خیمه بیرون نیومدی اما من اومدم دیدم یه بدنی به رو، رو زمین افتاده. و هُوَ جُسَةٌ بِلا رَأس، سر نداشت سر نداشت. رباب نبودی ببینی چه کردم؛ خواستم سرشو ببوسم سر نداشت خواستم دستشو بردارم به قلبم بزارم دستشو بریده بودن فقط یه جای سالم بود اونم رگای گردنش بود. لبامو به اون رگا گذاشتم که تونستم خطبه بخونم. لبا رو به اون رگا گذاشتم که تونستم یزیدو رسوا کنم. گریه ها کردن… هر یکی سمت قبری رفت. اما دیدن رباب متحیره. یه جور دیگه داره ناله میزنه؛ خانوم تو چرا سرقبری نمیری؟ آخه قبر علی اصغرمو نمیدونم کجاست. آخ بمیرم. آب خوردم سینه هام شیر آورده. یادش بخیر ۴۰ روز پیش علی داشتمو شیر نداشتم حالا برعکس شد. یه بدن عصر روز یازدهم بدون زائر موند. هیچکی هم اشاره نمیکنه. به زینب خیلی سخت گذشت. از گودال که عبورشون دادن تو دارالحربم که بدن بنی هاشم بود. همه رو زینب زیارت کرد اما یه بدن کنار علقمه موند آخه عباس دور افتاده بود. هرچه زینب خواهش کرد نذاشتن اون بدنو زیارت کنه حالا تو ببین چه حسرتی به دلش موند…گفت داداش میرم اما برمیگردم. ازکنار قبر حسین هنوز داره رو زانوهاش راه میره. کربلا رفته ها همین جایی که میگن بین الحرمین ارباب ما دست به کمر رفت اما زینب رو زانوهاش راه رفت. رسید کنار علقمه. داداش نگی من با وفا نبودم. اینجا دیگه زینب روضه نخوند سکینه شروع کرد روضه خواندن.عمو عباس جات خالی بود؛ عمه مو سیلی زدن.میدیدن ، همه با صورت می افتادن .. همه داد میزدن .. حسین .. حسین .. هنوز صدایِ خواهرش میآد ... ای تشنه لب ... جانِ زینب ... حسین .. چِلّه نشینِ دردم این همه راه رو اومدم ،دورِت بِگردَم آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو  اومَدم ، که برنگردم .. کاشکی همینجا سَرمو بزارم رو خاکِ تربتت، دیگه سَرَمو بلند نَکُنم.. داداش ، مدینه اَزَم بپرسهِ حسینتُ چرا نیاوردی ..؟ چی جواب بِدَم ..  افتادم از نَفَس اگر چه با نامِ تو نَفَس گرفتم هر جوری بود از دستِ نیزهِ سَرِت رو آخر پس گرفتم ... آه .. از سَفرِ اسارت .. از سَفرِ جِسارت.. سوغات آوردم پیرهَنِ رفته به غارت .. با اینکه هر چی بود تو خیمه ..  دشمنِ ما از کینه برده .. راحت بخواب ، عزیزِ زینب معجرِ خواهر ، دست نخورده   آه .. خواهرتُ توانِ گفتَنِشُ نداره خودت بِخون، حرفهامُو  از چادرِ پارهاینم داداش .. هرجا اومدن بچه ها تُ بزنن خودم یک نفری ، سِپَر شدم .. چادرم زیرِ دست و پا ، پاره شد .. امّا نگذاشتم لباسِ بچه هاتُ پاره کُنَن ..  از داغِ تو اگر خمیدم .. از داغِ دخترت شِکستم .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... داداش خیلی بهم سخت گذشت ، تو  تجربه اش رو داری حسین ... تو  برای علی اصغرت  قبر کَندی ، امّا با غلافِ شمشیر قبرِ بچه تُ کَندی .. من تنهایی تو خرابه .. با دستهای زخمیم هی خاکها رو کَندَم ... حسین ... حسین ... آه .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... آه .. از وقتی که اسیر شد .. سه سالۀ تو پیر شد ... از تازیانه ها تَنِش مثلِ کویر شد .. فقط همینو بگم ... یه جای سالم تو بدن ِدخترت نموند ... اِی ... حسین...
متن روضه اربعین حسینی (ع) - همین جا لاله ام را سر بریدن یه مرتبه زینب نگاه کرد دید یه دختری داره از علقمه میاد، یه مرتبه نگاه کرد دید یه دختری"بگم چه جوری می اومد؟" یه مشک آبو بغل گرفته،آی حسین،اومد جلو گودال قتلگاه،یه مرتبه صدا زد:بابا،بابا... "دیدی دختر چه زبونی می گیره؟"صدا زد:بابا شنیدم کشتنت،شنیدم با لب تشنه سر از بدنت جدا کردن، بابا شنیدم بهت آب ندادن، بابا پاشو ببین برات آب آوردم،تا این صحنه رو زینب دید،صدا زد: همه ی زن و بچه ها بیان،همه رو جمع کرد،اومدن دنبال این دختر،جمع شدن توی قتلگاه، همه دارن گریه می کنند، همه دور گودال حلقه زدن، یکی خاک تو صورتش میزنه،یکی زیر چادرش موهاشو پریشون میکنه، یکی ناله میزنه،یه وقت دیدن زینب اومد وسط گودال نشست، صدا زد:حالا میخوام براتون روضه بخونم"مگه میشه روز اربعین زینب روضه خون نباشه؟"گفت: حالا همه ساکت باشید، بذارید خودم روضه بخونم، آخه خودم دیدم همین جا لاله ام را سر بریدن ملائک از گلویش بوسه چیدن خودم دیدن همه دور داداشم حلقه زدن، خودم دیدم نیزه دار داره با نیزه میزنه، خودم دیدم یکی با خنجر میزنه، خودم دیدم یکی با شمشیر میزنه.اونی که صدای من رو بلند کرد،دیدم اونایی که شمشیر ندارن، دیدم دامناشون رو پر از سنگ کردن، همه داداشمو با سنگ میزنن، همین جا، دستم رو گذاشتم رو سرم، فریاد زدم: "وامحمدا...واحسینا..." همین جا بود دیدم مادرم فاطمه اومد، کنار بدن عزیزم نماز خوند.... این اشکارو قدرش رو بدون، بمال به این دست و صورتت، این دستت اگه خالیِ،اگه چیزی در محضر اینا نداری،نگی گنهکارم،نکی من کجا حسین کجا؟ حاج رحیم ارباب که از اساتید آیت الله بروجردی بوده،گفت: یه روز دیدم دو تا جوان اومدن دم در مسجد ایستادن، ظاهر خیلی خوبی نداشتن، یکیشون گفت:فلانی اینجا امشب غذا میدن بیا بریم بخوریم، اون یکی گفت: نه بابا اینا هیئت دارن اگه بری توشون باید مثل خودشون بشی،باید سینه بزنی، دوساعت طول میکشه، گفت:حالا بیا بریم ما کهکاری نداریم.میگه: این دوتا جوان اومدن، من هواشون رو داشتم، عقب مجلس نشستن، همه دارن گریه میکنن،ضجه میزنن،این دو تا جوان مسخره می کنند، می خندیدن،یعنی چی این سینه زنی؟یعنی چی این گریه؟... میگه:بارها اومدن از جام بلندشم برم اینا رو بندازم بیرون یا تذکر بدم بهشون،باز با خودم گفتم ،خود حضرت زهرا شاید ناراحت بشه،میگه:گذشت،فرداش دیدم این دوتا جوان که دیروز مسخره می کردند و می خندیدن، اول مجلس، هنوز منبری شروع نشده اومدن دو زانو جلو منبر نشستن هی گریه می کنند،هی تو سر خودشون میزنن،ماندم خدایا چی شده؟کشیدمشون کنار گفتم:اون از خنده ی دیشب شما،این از گریه ی امروز شما،چی شده یه شبِ زیر و رو شدید؟ گفت: فلانی دیشب که از اینجا رفتیم خونه، هر دوتای ما با هم این خواب رو دیدیم،خواب دیدیم صحرای محشره، مارو به عنوان گنهکار گرفتن،دست  و پامون رو زنجیر کردن،بستن دارن میبرن سمت آتش،هی التماس ،آقا تو رو بخدا مارو رها کنید، بذارید برگردیم عمل خوب انجام میدیم،گفت: نه اگه میخواستید تا حالا انجام میدادید، میگه ما رو نزدیک آتیش کردن، این داغی آتش به صورت ما می خورد، یه مرتبه دیدیم یه خانمی صداش رو بلند کرد گفت: صبر کنید، یه بی بی اومد، اینارو رها کنید، اینها مال من هستند، اینها آزاد شده ی من هستند، ملک ها مارو رها کردند، گفتیم: بی بی جان ما که یه دونه عمل خوب توی نامه ی عملمون نداریم، چرا مارو آزاد کردید؟ قصه چیه؟ گفت: یادتون هست دیشب اومدید هیئت؟گفت: یادتون رفتید زیر زمین شام خوردید؟ گفت یادتون توی راه پله ها می اومدید بالا،دیدید دو سه تا استکان نبلکی رو زمین ِ،گفتید اینهارو برداریم پای اینها بهش نخوره بشکنه؟ شما به اندازه ی یه جابجایی استکان نبلکی به گردن من حق دارید، به همون اندازه من دستت رو می گیرم... "بی بی جان می خوای بگم اینا چند ساله سینه زن حسینند؟ بی بی میخوای بگم اینا عمرشون، هستی شون برا حسینِ؟ می خوای بگم این نوکرا دو ماه محرم صفر همه چیزشون رو میذارن کنار،فقط توی حسینیه ها دنبال گریه کردن هستند؟ مگه میشه بی بی مارو نگاه نکنه،مگه میشه بی بی مارو رها کنه؟
متن روضه اربعین حسینی (ع) - بگیر جان مرا بر همین تراب حسین بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین  یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم نه نای ماندن دارم ..... چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟ مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته {دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو برو شد بیا برگرد خیمه ای علمدارم من و تنها نگذار ای کس و کارم} حسین...... چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت بابا! دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا! حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله زدم:حسین..........