PTT-20220216-WA0344.opus
265.6K
بنام خدا
#زبانجال_حضرت_زینب_س
#بر_سر_مزار_آقا_امام_حسین_ع_در_روز_اربعین
#اجرا_ذاکر_اهل_بیت_ع_ابراهیم_بذگر
زینبم من آمدم در کربلا غوغا کنم
آمدم این دشت را با اشکخود دریا کنم
داغ هجرانت فکنده شعله بر جانم أخا
رخصتی ده تا دمی منزل در این مأوا کنم
چه بلاها که ندیدم کو به کو تا کربلا
آمدم راز دلم را بر تو من افشا کنم
من ز نامردان گرفتم جامهٔ صد پاره ای
آمدم این جامه را بر تو أخا اهدا کنم
جان به لب گشتم به جان مادرم زهرا حسین
آمدم تا در برت آرامشی پیدا کنم
دیدم آندم که رقیه همچو گل پژمرد ومرد
آمدم صحبت از آن نیلوفر رعنا کنم
همچو زهرا مادرم از ضرب سیلی جان سپرد
آمدم بر غصه وآلام او ایما کنم
خود مزارش کندم و خود هم نهادم بر مزار
تا نفس دارم به یادش آه و واویلا کنم
معجرم بر اوکفن شد در دیار شوم شام
غصه ای دارم به دل از گفتنش پروا کنم
شد لبالب کاسهٔ صبرم به شام پر بلا
آمدم در این سرا بزم عزا برپا کنم
شد بهار عمر من بعد از علی اکبر خزان
دوست دارم در کنارت مرگ را پیدا کنم
مُردم آندم که ابوفاضل نیامد از فرات
آمدم تا در برت صحبت از آن سقا کنم
میرسد بر گوشم اکنون هم ندای اصغرت
آمدم تا صحبت از آن طفل مه سیما کنم
یا حسین من تا قیامت دل غمین قاسمم
آمدم تا یادی از قاسم در این صحرا کنم
🖊شعر:مسلم فرتوت