eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
597 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا اباعبدالله و یا باب نجاتِ الامَّة و یا رحمةَ الله الواسِعَة . ‏ رونق گرفت از غم تو زندگانیم ای یار مهربان به کجا می کشانیَم ؟ ‏ خواب و خوراک زندگیَم را گرفته است، چی؟ حتی خیال اینکه بخواهی برانی ام ‏ زهرای مرضیه به سرم دست می کشد وقتی سیاه لشکر هیئت بدانی ام.‏ ازت ممنونم آقا ، چهار روز است به احسن وجه داری ازم پذیرایی می کنی. خوب مهمان نوازی کردی اگرچه ‏ازت خوب مهمان نوازی نکردم.خوب پذیرایی از ما کردی اگرچه از تو تیر و نیزه پذیرایی کردند.‏ ‏ آقا شرمنده ام گناه مرا از تو دور کرد ، شرمنده ام حسین که من از شما نی ام . ‏ بر سینه می زنم که مطهر کنی مرا، مشغول گردگیری و خانه تکانی ام . ‏ باهاش حرف بزن. ما را نمیخرد کسی جز تو یا حسین ، آخه جنس قراضه و آلوده را کی میخرد ؟ مارا ‏نمی خرد کسی جز تو یا حسین مبهوت از این بزرگی و این مهربانی ام. ‏ بچه هایش را خودش لباس رزم به تنشان کرد . به نقلی موهایشان را شانه کرد.سورمه به چشمانشان کشید. ‏بروید فدایی امام زمانتان بشوید . اول آمد به رسم ادب اجازه گرفت. حضرت یک مقداری تعلل کردند ، ‏فرمودند آخر عبدالله اینجا نیست شاید اجازه نداشته باشی. فرمود خودش به من سفارش کرده ، بچه هایم را ‏جلوتر از بچه های حسین قربانی کن. ‏ آقاجان یعنی می شود ماهم بچه هایمان قربانیِ تو بشوند؟ اجازه اش را گرفت . بعضی ها حتی نوشتند ، ابی ‏عبدالله اجازه نداد افتاد دست حسین را بوسید گفت داداش به جان مادرم فاطمه اجازه بده . اسم مادر که می ‏آمد همه ی بدنش می لرزید. آخه من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه ....مادر مادر ‏ اصلا هرجا یک نشانه یم قسم یک بهانه از مادرش فاطمه می آمدابی عبدالله آرام و قرار نداشت. عصر عاشورا ‏که پیراهن را آورد ، نه دیگر آنجا نبرمت بگذار برگردم.این دوتا آقازاده اش را آماده کرد راهیِ میدان کرد ، ‏وقتی به شهادت رسیدند. ‏ نوشتند خود ابی عبدالله هم امد بالاسرشان و هردو را بغل کرد و برد تو خیمه . اما هرچه منتظر ماند زینب ‏نیامد. این خانومی که برای علی اکبر جلوتر از همه آمده بود ، برای بچه هایش دیگر از خیمه بیرون نیامد. ‏ترسید برادر خجالت بکشد. ‏ آی حسین طفلان حضرت زینب سلام الله علیها چهارم محرم