.
#امام_حسن_عسکری_علیهالسلام
#مدح_و_منقبت
#ولادت
#سید_رضا_مؤید
یاری که ملولیم ز هجران جمالش
یارب نرسد از بَدِ ایّام، ملالش
افروخته رخساره و افراخته قامت
آمد که دل از ما ببرد، با خط و خالش
اینسان که برآمیخته شمشیر دو ابرو
خون جگر دلشدگان باد حلالش
او آمد و برخاست مدینه به سلامش
بر چهرۀ چون ماه و به ابروی هلالش
امشب ز حرمخانۀ آقایی و عصمت
گسترده بر احوال جهان سایه، جلالش
نوری است ز انوار اُلوهیّت و تا حشر
بینند تجلّا و نبینند زوالش
نوری است برافروخته از مشرق عصمت
حُسنی که به او داده خدای متعالش
ماهی که به عالم نتوان یافت نظیرش
تابید، بیابید خدا را ز جمالش
این یازدهم آینۀ حُسن زمان است
که خوانده خدایش حَسن از حُسن جمالش
دارد لقب عسکری از آنکه ملائک
چون جن و بشر صف زده در صفِّ نعالش
چون ذات نبی بیبدل و نیست بدیلش
مانند علی بیمثل و کیست مثالش؟
نخلی است که ایثار و عبادت بر و بارش
مرغی است که توحید و امامت پر و بالش
بحری است که از چشمۀ وحی است گهرخیز
نهری است که از کوثر عشق است زلالش
جبریل پی طاعتش ار دیر بجنبد
از بارقۀ خشم بسوزد پر و بالش
با عُمر چو گل کوته و چون بحر گرانبار
پر کرد جهان را عظمتهای کمالش
دیدند رسولان خدا را به تعلّم
در محضر روحانی و در بزم جلالش
ای آینۀ آل محمّد ز سراپای
از روی تو پیدا شرف حیدر و آلش
آن را که به مهر تو تولّا و تبرّاست
ای نور دل فاطمه! خوش باد به حالش
با آنکه رسولان و امامان همه را بود
شوق رخ مهدی و تماشای جمالش
جانم به فدای تو که این قرعۀ توفیق
بر نام تو افتاد و رسیدی به وصالش
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
#امام_عسکری