eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
806 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
935-1665336122286.mp3
زمان: حجم: 1.15M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 باز آتش شعله زده بر بيت الاحزان بهشتي مدينه زنده شد با دست تقدير خاطرات تلخ زخم روي سينه واي اي امان از اين مصيبت گشته در اين شهر غربت هتک حرمت بر ولايت واويلا واويلا گر هستي امام شيعه پس بگو عمامه ي روي سرت کو مانده اي بي يار و ياور در ميان کوچه ها، پس لشگرت کو آه امتي که سر رسيدند گرچه جسمت را کشيدند از تنت سر نبريدند واويلا واويلا مي سوزم از اين عزا که جانماز زير پايت را کشيدند در بين غوغاي کوچه اشک چشم دخترانت را نديدند آه دشمن تو وحشيانه آمده با تازيانه مي زند بر روي شانه واويلا واويلا 🥀🥀🥀 شاعر : رضا تاجیک صادق (ع)
935-1665336122286.mp3
زمان: حجم: 1.15M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 باز آتش شعله زده بر بيت الاحزان بهشتي مدينه زنده شد با دست تقدير خاطرات تلخ زخم روي سينه واي اي امان از اين مصيبت گشته در اين شهر غربت هتک حرمت بر ولايت واويلا واويلا گر هستي امام شيعه پس بگو عمامه ي روي سرت کو مانده اي بي يار و ياور در ميان کوچه ها، پس لشگرت کو آه امتي که سر رسيدند گرچه جسمت را کشيدند از تنت سر نبريدند واويلا واويلا مي سوزم از اين عزا که جانماز زير پايت را کشيدند در بين غوغاي کوچه اشک چشم دخترانت را نديدند آه دشمن تو وحشيانه آمده با تازيانه مي زند بر روي شانه واويلا واويلا 🥀🥀🥀 شاعر : رضا تاجیک صادق (ع)
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده (حسن لطفی