نوحه امام کاظم علیه السلام
تا کاظمینش با دل خون
پر می کشم از مشهد امشب
مولای ما جان می سپارد
با ناله ی خلّصنی یارب
بمیرم، بمیرم آقای من حاجت روا شد
بمیرم، بمیرم در کنج زندان کربلا شد
می کوبم امشب بر سینه و سر
باب الحوائج، موسی بن جعفر
در کنج زندانی و ظالم
می زد تو را سیلی شبانه
هر روز، روزه بودی اما
افطاری ات شد تازیانه
واویلا، واویلا دست تو در زنجیر بسته
واویلا، واویلا آقا چرا پایت شکسته
قلب تو خون و جسم تو لاغر
باب الحوائج، موسی بن جعفر
با اینکه روز خوش ندیدی
با اینکه حالت گشته مضطر
باقی است جای شکرش اما
جسم تو گلباران شد آخر
واویلا، واویلا جان داده ای قعر سیه چاه
واویلا، واویلا داری کفن ، الحمد لله
تشنه نبرّید از تو کسی سر
باب الحوائج، موسی بن جعفر
موضوع: #امام_کاظم علیه السلام
سبک: #تا_کاظمینش