#حضرت_زهرا_سلاماللهعَلَیها_بستر_شهادت
با تو برای من غـم عـالم نمـاندنیست
با من بمان که با من و تو غم نماندنیست
این غـم کجا بـرم که برایم میان شهر
یک یار مانده است که آن هم نماندنیست
گـفـتـم طـبـیب آمـد و تا دید وضعِ در
برگشت و رفت و گفت مریضم نماندنیست
پهلو و سینه، صورت و بازو، عزیز من،
با این همه جراحت مبهـم نماندنیست
مرهم گـذاشت زینب و دادت بـلـند شد
با گریه گفت این تن درهم نماندنیست
مثل خـیال گـشـتهای و گفت بـسـترت
بیهوده است افـاقۀ مرهم؛ نماندنیست
تا فرصت است بوسه بگیر از حسین که،
بر روی نـیزه مـاه محرم نماندنیست
بوسه بگـیر از بـدنـش که هـمین بـدن
زیر هـزار ضربۀ محکـم نماندنیست
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹