eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
به بند کفش تو عالم دخیل می بندد که مقصد تو حسین و مسیر تو حسن است تن تو مصحف پاک تمام اسماء است زره نداری و جوشن کبیر تو حسن است قبای سبز امامت بپوش نجل حسن به قامتت شده اندازه جامه ی پدرت به دست خط حسن میخورم قسم ز ازل خدا نوشته تو را در ادامه ی پدرت تشرف تو به صحن عتیق آغوشم بقیع سبز حسن را به کربلا افزود به دفتر وجناتت حسن تجلی کرد قلم به لوح غمت داغ کوچه را افزود شبیه باغ فدک زخمی خزان شده ای گلی و برگ تو در دست های گلچین است زبرجد حسنی یا عقیق سرخ حسین؟! غمت شبیه غم گوشواره سنگین است چه شد ستاره دنباله دار نجمه شدی شبیه فاطمه از تو خیال مانده فقط من از قساوت این نعل ها نمیگذرم به روی ماه تو نقش هلال مانده فقط شده است زائر تو باطن امین الله امانت حسنی و حسین شرمنده است مرا دوباره بخوان تا اجابتت بکنم چه ناگوار! پس از تو عموی تو زنده است شاعر: حجت الاسلام
نام اعظم نه فقط، عشق مسلّم حسن است بهترین زمزمه‌ها نغمه‌ی جانم حسن است آنکه تا آمده بخشیده و از روز ازل شده آقای کریم همه عالم، حسن است بعد یا فاطمه اول ز علی دم بزنید بعد یا حیدر کرار، مُقدّم حسن است سر این سفره چه خوب است، نشستن دارد آب از این چشمه بنوشید که زمزم حسن است صاحب و بانی هر روضه خود فاطمه است آنکه در بزم حسینش زده پرچم حسن است اولین گریه کن خون خدا فاطمه است دومین گریه کن ماه محرم حسن است ششمین شب شده و سائل دست حسنم حَسَنیه‌ست حُسینیه و ذکرم حسن است
آن حور که در کوچه شکستند پرش را آن خانه که آتش زده بودند درش را آن مرد که شمشیر به هم ریخت سرش را چشمان حسن دید و شنیدم خبرش را پس داد پس از این همه ماتم جگرش را از محرمِ نامحرم خود جان و تنش سوخت تن شعله کشید و همه‌ی پیرهنش سوخت تا دید برادر که دو چشم حسنش سوخت فرمود که "لا یوم کیومک" ...دهنش سوخت پس گفت به او علت چشمان ترش را شد قصه همان داغ که دیدند و شنیدیم آن درد که بر شانه کشیدند و شنیدیم در شعله‌ی غم تشنه دویدند و شنیدیم بر آینه شمشیر کشیدند و شنیدیم بخشید علی از تن خود بیشترش را مولای زمان خسته و بی تاب و توان شد قاسم به عمو زل زد و قلبش نگران شد چون تیر که بی‌‌طاقت از آغوش کمان شد دانست که هنگام سپر کردن جان شد تغییر ندادند نظرها نظرش را مشغول غزل خوانی و دلداده و سرمست شمشیر به رقص آمد و افتاد سر و دست پس در دل لشگر زد و پرسید کسی هست با دیدن او هر که رجز خواند دهان بست آورد به یاد همه رزم پدرش را بگذار نپرسم چه شده در دل میدان بگذار نخوانم نشود خیمه هراسان بگذار نگویم که حسین است پریشان شیر حسنش مانده و انبوه شغالان رد می‌شوم از آنچه به هم ریخت سرش را رد می‌شوم و می‌رسم آنجا که علمدار هی تیر پس از تیر سپس تیر ...و تکرار: هی تیر پس از تیر سپس نیزه‌ی بسیار... بی دست زمین خورده و در خنده‌ی اغیار سکان سماوات گرفته کمرش را رد می‌شوم و می‌رسم آنجا که شتابان شمشیر به دستند همه‌ نامه نویسان آشوب شد و همهمه دور و بر مهمان سوغات برای همه آورده به میدان دست و سر و پا و تن ایثارگرش را ناگاه دل کودک بی تاب خبر شد در چشم ترش کُون و مکان زیر و زبر شد وا کرد دو تا دست و هم آغوش خطر شد با دست به جنگ آمد و با دست سپر شد تقدیم عمو کرد تمام جگرش را آن حور نظر کرد تن بی کفنی را سلطان زمین خورده‌ی دور از وطنی را در خاک بلا یوسف بی پیرهنی را بی سر تن سادات حسینی حسنی را آن حور که در کوچه شکستند پرش را پس دید که بر نیزه نشاندند سرش را با ناله‌ی جانسوز صدا زد پسرش را ای کاش کسی آب بریزد جگرش را پایان بدهد منتقم او سفرش را باید که بیارند به زودی خبرش را...
ای جگر پارۀ امام حسن وی ز سر تا به پا تمام حسن تیرها بر جگر زده گرهت زخم‌ها بر بدن شده زرهت گرگ‌ها بر تن تو چنگ زدند دلشان سنگ بود و سنگ زدند ای در آغوش من فتاده ز تاب یک عمو جان بگو دوباره بخواب جگر تشنه‌ات کبابم کرد داغ تو مثل شمع آبم کرد تو که دریا به چشم من داری موج خون از چه در دهن داری گل خونین من! گلاب شدی پای تا سر ز خون خضاب شدی زخم‌هایت چو لاله در گلشن بدنت مثل حلقه‌ی جوشن ای مرا کشته دست و پا زدنت جگرم پاره پاره‌تر ز تنت من عموی غریب تو هستم کم بزن دست و پا روی دستم سوره‌ی نور گشته پیکر تو آیه آیه‌ست پای تا سر تو بعد اکبر تو اکبرم بودی بلکه عباس دیگرم بودی خجلم از لبان عطشانت جگرم سوخت از عمو جانت شهد مرگ از کف اجل خوردی از دم تیغ‌ها عسل خوردی بس که دلداده‌ی خدا بودی بس که از خویشتن جدا بودی تلخی مرگ از دم خنجر از عسل گشت بر تو شیرین‌تر زخم تن آیه‌های نور شده پایمال سم ستور شده لاله بودی و پرپرت کردند پاره پاره، چو اکبرت کردند لاله‌ی پرپرم، عزیز دلم تا صف محشر از حسن خجلم نشود تا ابد فراموشم قاسمش داد جان در آغوشم تا که خیزد شفا ز خاک رهت اشک "میثم" نثار قتلگهت