30649-attachment-14000630-taheri-roze.mp3
1.05M
حسین طاهری
#روضه_اربعین_حسینی
قدیما که راه های کربلا بسته میشد، اینطوری براما گفتن: راهها بسته میشد خیلیا نمیتونستن برن، اگه یه نفر که روزیش میشد، می اومدن دَمِ خونه اش اهلِ محل، چاووشی میخوندن: *
برمشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنهٔ آب فراتم ای عطش مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهیدِ کربلا
*زائر رو راهی میکردن، میگفتن: اگه رفتی کربلا مارو هم یادت نره، نیابت میگرفت از همه، میگفت: ان شالله نائب الزیاره همۀ شماهاهستم، اینجوری میرفت کربلا...
آی اونایی که کربلا هستید ماهارو هم فراموش نکنید، نایب الزیاره ما هم باشید..
رقیه توخرابه هی نگاه میکرد، میگفت: عمه! همه میبینند کربلا رو فقط من نمیبینم ... عمه! سلام من رو به داداشم علی اکبر برسون، بگو: خواهرت رقیه گفت: چشمت روشن...
خانم زینب وقتی کربلا رسید، کاروان آل الله، با چه احوالی خودشون رو از روی ناقه ها پایین انداختن....بی بی صدا زد: داداش! رسیدیم بالاخره، به هر زحمتی شد همه رو رسوندم...
حالا اومده بالای قبر داداش، صدا زد: حسینجان! بذار یه خاطره ای رو برات یادآوری کنم، یه خواهش هم ازت دارم، یادته روز عاشورا بچه هام رو فرستادم میدون، یادته داداش هرکی شهید میشد اولین نفر کنارت بودم ... امابچه هام که روی زمین افتادن از خیمه بیرون نیومدم، گفتم توخجالت منونکشی ... امروز بیا تلافی کن سراغ رقیه ات رو از من نگیر، به خدا هرکاری که میتونستم براش کردم داداش! ....
#روضه_اربعین_
#روضه_اربعین_حسینی
💫پسر فاطمه سلام سلام
💫خواهرت زینب آمده از شام
💫من که بی تو سفر نمیکردم
💫بی تو یکلحظه سرنمیکردم
💫مانده زخم فِراغ بر جگرم
💫سر پاک تو گشت همسفرم
💫بود بهر تَسلیِ دل من
💫سرِتو سایه بانِ محمل من
💫لشگر اشکِ من سپاه توبود
💫نفسم شعله هایِ آه توبود
💫صوت قرآن تو دلم را بُرد
💫چشمهایِ تو محملم را بُرد
💫چتر من سایۀ سر تو
💫مونسم بود اشکِ دختر تو
💫ای سرت بر سنان تماشایی
💫ای لبتخشک ودیده دریایی
💫تا کنی اشک چشم مارا پاک
💫دست بیرون بیار ازدل خاک
💫غم ایام را بپرس از من
💫قصۀ شام رابپرس از من..
💫کوه اندوه ریخت برسر ما
💫شام شد کربلایِ دیگر ما
💫صوت قرآن کجا؟شراب کجا؟
💫دستِ زینب کجا؟طناب کجا!؟
💫یا اَخا شامیان بدند ، بدند
💫دختران تو را زدند ، زدند
💫من کهخودبودهام شریک غمت
💫من کهبودم مدافع حرمت
💫حامی نازدانه ها بودم
💫سپر تازیانه ها بودم
💫هرچه توزخم دیدی ازدشمن
💫جای کعبه نیاست برتن من
💫به تو و باغ لاله ات سوگند
💫بهسفیرسه سالهات سوگند
💫بهلبتکزعطش ترک خورده
۲به تن کودک کتک خورده
💫به همه زخمهایِ سلسلهام
💫به قنوت نماز نافِله ام
💫بهسِرشک دودیدهات سوگند
💫به گلوی بریده ات سوگند
💫نهفقط زینباست خواهرتو
💫تو امامی و من پیمبر تو
داداش اگه نامحرم نبود .. بدنمُ نشون میدادم .. میدیدی تازیانه ها با خواهرت چه کردن ..
بدنم از بدنِ مادرمون کبودتر شده ..
اما داداش اینا درد نداشت بالاترین دردمُ بزار برات بگم....
تو رو میون قتل گاه
غریب گیر آوردنت
رقیتُ تو کوچه ها
یتیم گیر آوردنش
از جای تازیونه ها
نشونه بود روی تنش
بچه ها هم میزدنش
یتیم گیر آوردنش
حسین ..
☑️چه خبره الان کربلا ..
امسال مارو نبردی آقا ...
اصلا امروز روضه خوان نداریم ..
فقط همینُ بگم : همه از بالا شترها خودشونُ به زمین انداختن ...
🔘ای حسین ...
🔳رأس توکه روبرویِ خواهربوده
🔳خورشیدِ امید چند دختر بوده
🔳با دیدنِ حنجر تو میشد فهمید
🔳خنجرکهسرت بُریده لب پَربوده