#بیهوادربخانهاتواشد
#سبک_روضه / بخش سوم صوت
#روضه_امام_هادی (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیهوا درب خانهات وا شد
عدهای نانجیب آمدهاند
بین سجده، بدون عمامه
پیِ تو ای غریب آمدهاند
میکِشد با دو دستِ بسته تو را
دل به تقدیر داده بودی تو
دشمنانت سوار بر مرکب
پشت مرکب پیاده بودی تو
جان فدایت که روضهخوان بودی
یادِ نور دو عین افتادی
عقب قافله زمین خوردی
یادِ بنتُ الحسین افتادی
تا رسیدی به کاخ آن ملعون
پر و بالت تمام خاکی شد
ذرهای از بها نمیافتد
گیرم اصلا امام خاکی شد
متوکّل شراب آورد و...
بعد از آن هم کمی به تو خندید
طعنه زد لااقل بخوان شعری
شعر خواندی... وجودِ او لرزید
دل زهراییات شکست آن جا
یادت افتاده بود بزم شراب
یاد دندان و خیزران بودی
یادت افتاده بود اشک رباب
یادت آمد شراب را میریخت
به روی زخم دیدهی جدّت
چشم عباس خیره شد ناگه
سوی رأس بریدهی جدت
میچکید اشکش از نوک نیزه
همهی های و هویم اینجا بود
دختری زیر لب فقط میگفت:
کاش الآن عمویم اینجا بود
*شاعر : #محمدجواد_شیرازی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ