لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱
(دم بازاری امام موسی ابن جعفر ع)
(زمینه۲)
۱
شیعیان موسی ابن جعفر
از جفای قوم کافر
زیر زنجیر کین کنج زندان
کرده تسلیم جان را به جانان
تسلیت،تسلیت،ای رضاجان۲
۲
ورد او شد روز و هم شب
نغمه ی خلصنی یا رب
کشته آخر ز جور و جفا شد
خونجگر در عزایش رضا شد
تسلیت،تسلیت،ای رضاجان۲
#حسین_مقدم
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
#روضه_دفتری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۰
(دم بازاری امام موسی ابن جعفر ع)
(زمینه۲)
۱
باز برپا گشته ماتم
شیعه را شد دل پر از غم
هفتمین جانشین پیمبر
کشته شد در ره دین داور
تسلیت تسلیت ای رضاجان۲
۲
از جفای قوم کافر
کشته شد موسی ابن جعفر
شد رضا خونجگر در عزایش
دارد او ماتم غم فزایش
تسلیت تسلیت ای رضاجان۲
۳
کاظمین را غم گرفته
هاله ی ماتم گرفته
موسی جعفر آن شاه مظلوم
از ره کینه گردیده مسموم
تسلیت تسلیت ای رضاجان۲
۴
موسی کاظم ز بیداد
کشته شد در شهر بغداد
او غریبانه در حبس هارون
قلبش از زهر کین شد پر از خون
تسلیت تسلیت ای رضاجان۲
#حسین_مقدم
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
#روضه_دفتری
ASR by NLL APPS76326_1400419152724_894349.mp3
زمان:
حجم:
894.3K
نوحه شهادت جوادالائمه
در غربت تنهایی ام جان می سپارم
مسموم زهر کینه ام، یاری ندارم
مانند بابا دارم به لبها، وای از غریبی۲
وای از غریبی، وای از غریبی، وای از غریبی۲
________________________
از زندگی با همسرم خیری ندیدم
دشمن میان خانه ی خود پروریدم
دیگر رسیده، با دست همسر، عمرم به آخر۲
وای از غریبی،....
_________________________
آتش زده زهر جفا، بر جسم وجانم
همچون علیِ اکبرِ لیلا جوانم
وقت جوانی، گردیده قسمت، فیض شهادت
وای از غریبی...
________________________
ای یادگار من علی، باز آ کنارم
تا این دم آخر شوی، بابا تو یارم
لطفی به من کن، جسم پدر را، غسل وکفن کن۲
وای از غریبی...
__________________
در آخر، ذیقعده دل، در شور وشین است
اندر هوای مرقدش، در کاظمین است
هر شیعه بینی، در سوگ مولا، باشد عزادار
وای از غریبی...
شعر :اسماعیل تقوایی
#روضه_دفتری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه_دفتری حضرت_ام_البنین
#گریز حضرت رقیه (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اجرومزد شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشالا حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرد اما می خوام دلتو از مدینه ببرم خرابه شام هرکس
با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، 😭
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن..
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...😭
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..😭.
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...😭
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
#التماس دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا اباعبدلله والاروح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی والیل و والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین، کیا دلتنگ کربلان، کیا تو جمع مون آرزوی کربلا دارن منتظر دعوت نامه هستن، تا میبینم یه زائری راهی کربلا میشه
با زیارت نرفته ها دل منم رها میشه
اگ رفتی زیر قبه ی حسین یادم کن
اگ رفتی توی بین الحرمین یادم کن
میون سینه زنی و شور وشین یادم کن التماس دعا زائر کربلا 3بار
رسیدی ب موکب امام رضا یادم کن
شب جمعه رسیدی ب قتلگاه یادم کن
تل زینبیه و پایین پا یادم کن
التماس دعا زائر کربلا 3بار
امروز روز اربعینه میدونم چقدر دلت میخاست بری کربلا اما نشد انشاءالله روزیت میشه انشاءالله مادرش فاطمه برات کربلاتو امضا میکنه
اخ بمیرم حال جا مونده هارو فقط بی بی رقیه درک میکنه اخه خودشم تو خرابه جا موند کربلا رو ندید ای وای ای وای دلارو رونه کنیم کنار حرم با صفای ابی عبدلله روز اربعین ببینم چطور ناله بزنی صدات برسه ب گوش مادرش اخه هرکجا روضه امام حسین بپا بشه مادرش فاطمه میاد ب گریه کنای حسینش نظر میکنه بگو یازهرا امروز یه گوشه چشمی هم ب ما نگاه کن خانوم جان بخدا اگ قطره ی اشکی برا حسین بریزی گناهات محو میشه گریه برحسین ب ادم عزت و آبرو میده جان عالم ب فدات حسین جان، روزی حضرت زهرا نشسته بود گریه میکرد پیغمبر وارد شد، گفت دخترم چیشده چرا گریه میکنی، خانوم فرمودن پدرجان این بچه یه چیزایی میگ جیگرمو آتیش زده
پیغمبر فرمودچی میگ فاطمه جان بابا همش میگ اناالعشان انالغریب انالمظلوم پیفمبر فرمول دخترم این فرزندت اسمش حسینه اونو بین دو نهر آب با لب تشنه شهیدش میکنند😢خانوم زهرا اون زمان حسینم و شهید میکنم من مادرش هستم فرمود نه دخترم حسین اون لحظه مادر نداره واااای غریب حسین خانوم بقدری گریه کرد پیمغبر گفت فاطمه جان گریه نکن، یه روزی میاد امت من برا حسینت چنان گریه میکنند عزاداری میکنن ازاین مجلس ب اون مجلس روضه بپا میکنند ها منو شمارو میگفته ببینم امروز با اشکات چطور دل مادرشو شاد کنی اماده ای ناله شو بزنی؟؟؟ بمیییرم برا اون خواهری ک چهل روز حسینشو ندیده بعد چهل روز اسارت اومده بالا سر قبر برادر، زینبی ک یه روز طاقت دوری حسین و نداشتت، خواهری ک داغ برادر دیده بود کتکش زدن تو کوچه بازار دور برش شادی کردن بجای تسلیت گفتن رو سرش خاک و خاکستر ریختن، آی امون از دل زینب، چه خون شد دل زینب حالا بی بی همه امانت هارو آورده بالا سر قبر حسینش گفت داداش مگ نمیدونستن من خواهر توام، مگ نمیدونستن اون لباتو جدم پیمغبر بوسه زده مادرم زهرا بوسه زده با چوب میزدن ای وای ای وای ، ها ماشاالله میبینم خوب ناله میزنیا این اشکا خیلی کارها ازش بر میاد کفنت بوی حسین میگیره بوی زینب میگیره فشار قبرت آسون میشه، گفت حسین داداش همه قافله رو برات سالم آوردم هروقت خاستن بچه هاتو برنند خودمو سپر کردم میگفتم نامردا نزنید اینا یتیم اند داغ پدر دیدن، اما داداش شرمنده ام تو این قافله رقیه جا موند ای بمیرم امان از لحظه ای ک رقیه بهونتو گرفت داداش هرکاری کردم سربریده رو نزارن مقابلش اینقدر سیلی و تازیانه خوردم نشد رقیه تا سر بریده رو دید جان داد یاحسییییین زینب پیراهن حسین و ک یادگار مادرش بود انداخت رو قبر حسین گفت داداش هرخواهری بره سفر سوغات میاره، منم از سفر اسارت سوغات آوردم، فکر. نکنی این پیراهن وراحت بدست آوردم نه داداش، سرپیراهن تو چهل منزل خوردم، دلم را چون تنت صدچاک کردن، سرشکم را ب سیلی پاک کردن، الهی خواهرت زینب بمیرد ، توروبا بوریا درخاک کردن، حسین قانلی کوینگی الدن آلمیشام، گورنه حاله بو غمده قالمیشام، حسییین ایشقلی گون منه سندن سورا قاره گجدی، حسین بویور گوروم باجین اولسون یارالارون نجدی ی ی ی، خانوم سکینه گلدی ائوزون سالدی باباسینین مزارینه اله یانا یانا دئدی بابا آی یارالی بابا آی مظلوم بابا واااای عطشان بابا، بابا چمنون گورنجه ظلمیله سولوبدو باخ گوزلریمه ابر کیمی گورنه دولوبدو آییییییی بابا یارالی حسینیم ای وااااای
خانوم زینب دئدی گدک اوجا بوی قارداشیمین مزارینه یا الله اله کی گوزو توشدو ابلفضلین مزاینه اوجادان اغلادی دئدی آی غیرتی ابلفضلیم اوجا قامتیوا نه گلیب نیه قبرین کوچیکدی قارداش یوخودون گورسن یولدا بوقدر تازیانه ویردیلار سیلی وردیلار جیگریم قاندی آی قارداش، ابلفضل دا سندن صورا بیزیم امنیت میز یوخ اولدو
دل یاره لری سینه میزه اوچ پر اوخ اولدو
شامین محنی کربلانده چوخ اولدوووو
اولده بیزی چکدی عدو بزم شرابه
اولدو صورادان منزلیمیز کنج خرابه آیییییییی قارداش
روضه روز #اربعین
✍تایپ
سرکار خانوم پریسا محمد پور
#روضه_دفتری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
❣﷽❣
🍃#مقتل_اربعین
💥#روضه_اربعین
#روضه_دفتری
❣باز آمدم ای همسفر ، ای تشنه کامم
❣ من زینبم ، پیروز بر گشته ز شامم
❣با کودکان خسته ات باز آمدم من
❣ با یک دل پر غصه و زار آمدم من
❣خواهم عزای روز عاشورا بگیرم
❣شاید خدا لطفی کند اینجا بمیرم
❣اینجاتنت رااستخوان بشکسته دیدم
❣برسینهات شمر لعین بنشسته دیدم
❣دیدم نهاده خنجرش زیر گلویت
❣آن لحظه دیدی من آمدم روبرویت
⏹⏹روز اربعین اهل بیت وارد کربلا شدند ، مثل برگ خزان زده ، از بالای شترها روی
زمین افتادند ، یکی می گوید: حسینم ، یکی می گوید: برادرم ، یکی می گوید :
پسرم ، عمه سادات زینب روضه می خواند گفت :
🍃هُنا ذُ بِحَ الحسینَ بِسَیفِ شمرٍ
🍃 هُنا قَد تَرَّبُوا مِنُُهُ الجَبینا
گفت : اینجا همان جائی است که شمر سر حسینم را جدا کرد ، اینجا همان جایی بود که پیشانی او را بر خاک زمین نهادند .
🍃هُنا العَباسُ فی یومٍ عَبوسٍ
🍃 حِیالَ الماءِ قَد اَمسی رَهِینا ً
(آمد
کنار نهر علقمه ، زنها بیایید ، بنی اسد بیایید ، اینجا همان جایی است که
روز عاشورا عباسم را جدا کردند )اینجا همان جایی است که روز عاشورا عباس
کنار فرات نگه داشته شد نگذاشتند به خیمه بیاید .
🍃هُنا ذَبَحوا لرَّضِیعَ بِسَهمٍ حِقدِ فَما رَحِمُوا الصّغارَ المُرضَعِینا
همین جا بود با تیر کینه ، سر علی اصغر شیر خوار را بریدند ، حتی به کودکان شیر خوار رحم نکردند .
🍃هُنا مَزَقوا الخِیامَ و حَرِّ قُوها
🍃و َ قُسِّمَ فَیثُنا فِی الخائِنِینا
همین جا بود که خیمه ها را آتش زدند ،اموال ما را به غارت بردند۱
🏴۱. مقتل الحسین ابو مخنف ، ص ۲۰۱ ، سوگنامه آل محمد ، ص ۵۰
#روضه_دفتری🖤🖤🖤🖤🦋🦋🦋🦋
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
▪️روضه و توسل_پیغمبر اکرم صلوات الله علیه _حاج آرمین غلامی▪️
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ
مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست
آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست
قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب
شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست
خون گریه کن مدینه،کز این ماتم عظیم
گر آسمان خراب شود بر سرت رواست
*مگه چه خبر شده مدینه؟!!*
گشتند انبیا،همه چون فاطمه یتیم
زیرا عزای قافله سالار انبیاست .....
خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود
عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست
اهل ولا به هوش که با رحلت نبی 2
شهر مدینه یکسره آبستن بلاست
قومی برای غصب خلافت شدند جمع
یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی،کجاست؟!
*کجاست مولا؟بگم صدا نالت بلند شه*
دار الولا محاصره،زهراست پشت در
دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست ...
آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول
پاداش رنج های شب و روز مصطفاست
┗━━━ ▪️▪️◾️▪️▪️━┛
*فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،هر تهمتی خواستند بهش زدن؛مگر نمیگن کسی برلت کاری میکنه عرقش خشک نشده مزدش رو بده؛مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن ...؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد ..." مگه دعای ندبه نخوندی "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی" ذوی القربی کیان؟مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟ پیغمبر میبوسید و گریه میکرد..." هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید؛همتون اهل کنایه اید و اهل روضه،هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید ... آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه ..." پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع "السلام علیک یا ابامحمد" آقاجان گداهای هرساله اومدن؛آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام؛شما یه غریبی،امام رضا هم یه غریبه،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه ..."(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب ...." گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند ...*
بامداحی..حاج آرمین غلامی
متن روضه پیامبراعظم
#روضه_دفتری
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه_دفتری حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
🍀لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه🍀
اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..۶
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه دفتری پیامبر اسلام (,ص)
#گریز روضه امام حسن مجتبی علیهالسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.
🔶آرزو دارم شوم سوی مدینه رهسپار
🔶تا بگیرم همچو جان قبر نبی را درکنار
🔶دست امیدم رسد چون بر ضریح اطهرش
🔶سر نهم درخاک پایش با دو چشم اشکبار
🔶با گنه بر آن شفیع المذنبین وارد شوم
🔶بی گنه آیم برون با بخشش پروردگار
⬅️ اجرومزده همه شما برادرتان وخواهران عزادار با پیامبر اسلام (ص) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس نشسته ای حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله دلها را روانه کنید مدینه
🔸نبی در بسترو زهرا کنارش
🔸عزیزقلب او شد بی قرارش
🔸بگوید دخترم کمتر نوا کن
🔸برای رفتن بابا دعا کن
⬅️ نمی دونم مدینه رفتی یا نه...
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه...
ان شالله روزی هممون باشه مدینه..
گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم..
(یارسول الله آقا جان ..)
آقاجان...این دلا برا مدینهات تنگه آقا..
🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم..
آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن...
هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند...
امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام...
اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه...
آی مردم فاطمه پاره تن منه..
آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2)
آی مردم حسنین میوه دلِ منه.
آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات.بعد از شما
⬅️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن..
اما بیمرم به جای گل درب خونه شه آتیش زدند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند
حالا جایشان خالیست
پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام همه اموات فیض ببرند فقط یک لحظه رایاد کنیم آن لحظه ای که آقا ابا عبدالله
نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. انشاالله داغ برادر نبینی
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس دعا
احمد بهزادی
#روضه_دفتری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔳 #اشعار_صلواتی
🔳 #دوبیتی #امام_رضا_ع
🔳
دوبیتی امام رضا (ع)
اول به گل روی پیمبر صلوات
دوم به جمال ماه حیدر صلوات
در ماه صفر بگو به آوای جلی
برباغ گل موسی جعفر صلوات
بررضا شاه خراسان صلوات
بر ضامن آهوی بیابان صلوات
او قبله هفتم هست و هشتم حجت
کن هدیه به حضرتش هزاران صلوات
اول به مدینه مصطفی را صلوات
دوم به نجف شیر خدا را صلوات
در کرب و بلا به شمر ملعون لعنت
در طوس غریب الغربا را صلوات
بر روی رضا شمس امامت صلوات
بر شافع ما روز قیامت صلوات
در روز شهادت امام هشتم
بفرست به این روح کرامت صلوات
یاحضرت سلطان بهمقامت صلوات
برمبداء وبر حسن ختامت صلوات
از باب جواد آمدهام سوی شما
راهم بده آقا به مرامت صلوات
بر ضامن غربت غریبان صلوات
بر پادشه مُلک خراسان صلوات
یارب به رضای تو رضا بود رضا
خشنودی جمله اهل ایمان صلوات
ای خسرو طوس برجمالت صلوات
برجوشش علم بی مثالت صلوات
برجلوهٔ معصومه و برشاه چراغ
برجدو جوادو اب و آلت صلوات
از عشق شه طوس براتم دادند
وز آتش قهر حق نجاتم دادند
در مدح رضا چو لب گشودم به سخن
دستور به ذکر صلواتم دادند
#صلوات
#روضه_دفتری