eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
806 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام علیه‌السلام علیه السلام من آخرین امامِ بی زائر بقیعم با قامتی خمیده مسافربقیعم دلخونِ مادرم من مهمونِ مادرم من راحت شدم من آخر ازغربت مدینه چون بوی خون شنیدم ازتربت مدینه گفتم ز زخمه پهلو ضرب قلاف وبازو برصفحه های تاریخ باخون دل نوشتن عالم همه بدونن مادر ما رو کشتن ضربه زمین گیرش کرد مسمار در پیرش کرد میونِ دودُ آتیش تاکه شدم گرفتار با زانوهای لرزون تکیه دادم به دیوار راه نفس رو بستن حرمتمو شکستن خونَم اگر خرابه ارث ابوترابه روبازوهای بستم کبودیِ طنابه مثل علی دلغمین تو کوچه خوردم زمین به پیشِ خانواده می دویدم پیاده جواب ناله هامو با تازیانه داده گرفته غم گلومو میبره آبرومو کسی خبر نداره چطور منو شبونه با موهای پریشون بیرون کشید ازخونه دویاره مثله گودال فاطمه رفته از حال تو کو چه ها بی حیا روی زمین کشیدم سربسته…خاکی شده محاسن سپیدم به یاد خد التریب به یاد شیب الخضیب ✍ .👇
. علیه السلام علیه‌السلام علیه السلام من که مسموم جفایم ای خدا صادق آل عبایم ای خدا باغمم سرمیکنم یادمادر میکنم --------------------------- دشمن از کینه دو دستم تا که بست حرمت ریش سپیدم را شکست درمیان کوچه ها می کشددشمن مرا --------------------------- بی حیا، دل زارو مضطر می کند بدزبانی ها به مادر میکند سینه ام آزرده است آبرویم برده است --------------------------- در پی او چون اسیران می شوم باسرو پای برهنه میدوم زانوانم بی قرار من پیاده او سوار --------------------------- پیش طفلانم مرا شرمنده کرد هرچه من ناله زدم او خنده کرد خون چکید ازپای من شد همین آوای من --------------------------- نیمه شب آتش گرفته خانه ام گشته ویرانه دگر کاشانه ام بی قرارُ مضطرم من به یاد حیدرم ✍ .👇
. 🏴 یا روضه ای شهادت رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق علیه السلام و روضه کربلا 🏴بند اول بازم مدینه،آتیش گرفته یه خونه ای که،خونه ی نوره بازم مدینه،داره میبینه امامی رو که،اسیره زوره داره میبینه،قصه ی کوچه یه بارِ دیگه،باز میشه تکرار داره میبینه،یه عده نامرد یه پیرمرد و،میدنش آزار یکی بیاد کمک کنه توون نداره پیکرش تا که میفته رو زمین میکنه یاد مادرش یکی بگه آخه مگه این پیرمرد زدن داره؟ بدونه تکیه به عصا اون پای اومدن داره؟ برهنه پا بردنش و افتاد عمامه از سرش از روی خاک بردنش و خاکی شده بال و پرش واویلتا یا صادقا 🏴بند دوم نشسته روی،صورت آقا خاکای کوچه،اشکش روونه جسمش نحیفه،نداره قوت شبیه مادر،قدش کمونه میکِشه درد و،میکِشه آه و میزنه ناله،با یاد مادر با درد پهلو،میخونه روضه روضه ی تلخ،اون یاس پرپر یکی بیاد کمک کنه به مادرم تو کوچه ها یکی نجاتش بده که افتاده زیر دست و پا چرا تماشا میکنید به حال زاره مادرم دست بابامو وا کنید بیاد کناره مادرم چهل نفر بی غیرت و یک زن تنها پشت در با لگد یه نانجیب افتاده از پا پشت در واویلتا وای مادرم 🏴بند سوم آقارو بردن،تو کاخ منصور تو اون فضای،غمگین و دلگیر تا اون میبینه،امام ما رو میکنه تهدید،سه بار با شمشیر عین سه بارم،میبینه هر بار که میشه ظاهر،روح پیمبر گریزه روضت،میره به سمت گودال و شمر،حنجر و خنجر کاشکی بودی محمدا جات خالی بود تو کربلا لحظه ای که افتاده بود حسین تو گودال بلا تو بودی جرات نمیکرد سر از حسین کنه جدا هیچ کسی جرات نمیکرد حمله کنه به خیمه ها نشسته شمر رو سینتو داره میبینه خواهرت فریاد یا محمدا که روی نیزه رفت سرت واویلتا غریب حسین ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴 زمزمه روضه ای شهادت امام جعفرصادق علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول بازم یه عده میزنن آتیش در یه خونه رو بازم مدینه میبینه هجوم وحشیونه رو بازم مدینه شاهده اذیت و آزاره هنوز قصه یه جوره دیگه ای در حال تکراره هنوز بدونه عمامه عبا امام و از تو کوچه ها میبرن و این پیرمرد میُفته زیر دست و پا رو گونه اشکاشه روون روی لباش رسیده جون میبینه تا مرکب میشه به یاد جدش روضه خون شیخ الائمه،امام صادق 🏴بند دوم آشفته حال و بی رمق راه میره پشت مرکب و زمزمه میکنه همش روضه ی عمه زینب و میشنوه تا زخم زبون لعن امیه میکنه تا میخوره مشت و لگد یاد رقیه میکنه تازه میشه داغ آقا وقتی تو کاخ اون بی حیا میکِشه شمشیر و سه بار مدینه میشه کربلا اینجا میاد پیغمبر و تکرار نمیشه کربلا یه مادرم تو کربلاس کنار جسم سر جدا حسین غریبه،غریب مادر میزنه مادرت به سر کنار پیکرت حسین جلو چشای خواهرت رفته رو نی سرت حسین رحمی نمیکنه کسی به حال خواهرت حسین بعد تو میزنن اینا سیلی به دخترت حسین از توی قتلگاه میاد صدای وامحمدا خیمه ها میسوزن همه غارت میشه گوشواره ها هجوم میارن عده ای توی حرم به دخترا یه عده طفل بی گناه میمیرن زیر دست و پا حسین غریبه،غریب مادر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. باز شعله و دود - بازم شراره آتیش چرا دست از سر این خونواده - بر نمیداره؟ ۲ بس نبود خونه‌ی حیدر؟ بس نبود  شکستن در؟ بس نبود سوختن غنچه / همراه مادر؟ بس نبود اون روز مدینه؟ بس نبود آتیش کینه؟ بس نبود داغیِ یک میخ / زخم توو سینه؟ باز کودکی در - حال فراره آتیش چرا دست از سر این خانواده بر - نمیداره ۲ بس نبود کربلا می‌سوخت؟ بس نبود خیمه‌ها می‌سوخت؟ بس نبود پای رقیه / توو صحرا می‌سوخت؟ بس نبود بال و پری سوخت؟ بس نبود که حنجری سوخت؟ بس نبود تنور خولی / موی سری سوخت؟ .👇
. خونه میسوزه جسارت هاشون کار هر روزه هراس بچه ها جگر سوزه وای وای وای میزنه فریاد چی از جون این پیرمرد میخواد دو دستش رو بسته همین جلاد وای وای وای میکشونه پا برهنه بی عبا و بی عمامه همش از بغض علیه برا تحقیر امامه خونینه پای آقا پر درده یاد رقیه کرده الهی بمیرم یاد اون پاهای پر آبله دختر در سلسله الهی بمیرم ـــــــــــــــــــــــــــــــــ سخت اذیت شد اسیری بردن، هتک حرمت شد آقا وارد کاخ ظلمت شد وای وای وای می کشه شمشیر ولی ظالم چشماش شده تسخیر پیمبر میگه بس کن این تحقیر وای وای وای آقامون خاکی و خسته ولی زنده خونه اومد چی میشد پیغمبر ما یه سر هم کربلا میزد کربلا حسین و گیر انداختن روی تنش میتاختن الهی بمیرم رو تنش شمشیر رو شمشیر میخورد خنجری سرش رو برد الهی بمیرم ✍ 👇
. منم اون غريبي كه خسته ي دنيام وسط هزار تا شاگردم و تنهام سر پيري سر برهنه منو بردن مثه حيدر پيچيدن طناب به دستام شد زنده توي مدينه خاطره هاي مادرم هرچي بلا زهرا كشيد اومد شبيه ش بسرم داره ميسوزه جيگرم واكرده زخم دل دهن شد داغ مادر ارث من غريب شدم توي وطن واي مادرم آتيش از خونه ي من كشيد زبونه بردن از خونه منو چه وحشيونه ياد مادر افتادم اما مثه اون سر و صورتم نخورد به درب خونه حوريه بود مادر ما  گير كرد ميون شعله ها پيكر نيمه جونشو كنار زدن با ضرب پا چقد بلا كشيد خدا بستن به كشتنش كمر شد ميخ داغ روي در متهم قتل پسر واي مادرم پيرم اما حرمت منو ندارن رودلم شعله ي زهر كين ميزارن ميميرم ولي خدا كنه كه بعدش كفن هاي قيمتي برام نيارن چجوري من كفن بشم وقتي حسين كفن نداشت با خنده قاتل اومد و رو لثه هاش نيزه گذاشت زخم روي زخم بود كه مي كاشت بسكه زدن با خنجرش از لاي دست خواهرش روي زمين ريخت پيكرش واي مادرم حاج ✍ .👇