4_6010184669163687705.mp3
169.6K
❣﷽❣
🕊 #سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
🕊 #زمزمه_حضرت_علی_اصغر_ع
🕊 #سبک میگذرد کاروان
میان خیمه عمو رباب چشم انتظار
ز علقمه ای عمو جرعهی آبی بیار
به دامنش از عطش فتاده طفلی صغیر
اگر که ششماهههست به عالمی شد امیر
لعل لبانش گشته کبود
پشت و پناهم جز تو نبود
🕊ای عمو ای عموی رشید(۲)
ببین تلظی کند کودک دردانهام
شکسته شد ای عمو ساغر و پیمانهام
مشک ترا دیدم و رنگ ز رویم پرید
رقیه از تشنگی آه و فغان میکشید
چشم طفلان همه سوی تو
آب روان آبروی تو
🕊ای عمو ای عموی رشید(۲)
از عطش کودکان بند دلم پاره شد
زادهی امالبنین ز عضه آواره شد
اشک ز دیده روان مشک بدوشش عیان
راهی شط فرات به دیدهی خونفشان
شرمنده از روی کودکان
بهر یک جرعه آب روان
🕊واویلا واویلا ای عمو(۲)
(#مرتضی_محمودپور)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6010339146252422400.mp3
1.1M
❣﷽❣
🔲 #زمزمه_حضرت_علی_اصغر_ع
🔲 #سبک خیمه ها میسوزد و شمع شب تارم شده
از درون خیمه ها آید صدای تشنگان
ای سپهدارم برو بر خیمه ها آبی رسان
ای عموی مهربان
ای امید کودکان
🔲جان من عباس من
حالیا که می روی سوی فرات آب آوری
گوییا جان برادر را تو با خود می بری
ای علمدار حسین
یار وغمخوار حسین
🔲جان من عباس من
آن قد وبالای تو آرامش اهل حرم
زود برگرد خواهرت زینب بماند محترم
چشم ما ماند براه
تا که برگردی تو ماه
🔲جان من عباس من
تا که بر گوش حسين او رسید ادرک اخا
برد رو به آسمان دست دعا خون خدا
ای خدا آب آب آورم
رحم کن من مضطرم
🔲جان من عباس
چون رسیدش دست عباسش زتن افتاده بود
تیر در چشم وسر وتن پر زخون، جان داده بود
در کنار اونشست
گفت که پشتم شکست
🔲جان من عباس
(اسماعیل تقوایی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5904309091047573670.mp3
4.97M
❣﷽❣
☑️#سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
☑️#زمزمه_حضرت_علی_اصغر_ع
☑️#آقای_طاهری
مرد میدان بابا روي دستان بابا
گریه کن جای خنده جان بابا
مهر طومارم هستی طفل سردارم هستی
این تویی کز گهواره یارم هستی
☑️لالایی اصغرلالا لالا لالا
میبرم پیکرت راخون گرفته سرت را
با چه رویی ببینم مادرت را
سرنهادی بردوشم مقتلت شد اغوشم
باعبا حلقومت را من می پوشم
☑️لالایی اصغر لالا لالا
پشت خیمه هراسان مخفی ازنیزه داران
میکنم تربتت را ای علی جان
می شود مثل زینب مادر تو جان برلب
گرببیند بررویت پای مرکب
☑️لالایی اصغر لالا لالا
☑️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)☑️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🥀 #زمزمه_حضرت_رباب_س
🥀 #زمزمه_حضرت_علی_اصغر_ع
هرجا که ظرف آبی ، می دید گریه کرد
هر صبح با طلوع خورشید گریه می کرد
با یاد حنجری که شد پاره گریه می کرد
لالا همین که می خواند ، گهواره گریه می کرد
از تیر بر گلو بود بغضی که در گلو داشت
یادش بخیر روزی ، این مادر آرزو داشت
آغوش خالی او ، یک روز کودکی داشت
طفلی که تشنه بود و لبهای کوچکی داشت
یک جرعه آب می خواست ، زخم زبان نمی خواست
طفلی که رفتنی بود ، تیر و کمان نمی خواست
دندان نداشت وقتی جان داد طفل شیری
از حنجرش در آمد دندانه های تیری
تیر از کمان که آمد اول به حنجرش خورد
بعد از گلو در آمد ، بر قلب مادرش شد
یکسال داغدار پاشیدن گلو بود
با کودکی خیالی مشغول گفتگو بود
از آن غروب دلگیر تا این غروب آخر
آب خوش از گلویم پایین نرفته مادر
آخر تورا گرفتند از شیر با سه شعبه
تیر دگر هم او داشت ، آخر چرا سه شعبه
از زه صدا در آمد از حلق پاره ات نه !
بر نیزه بند آمد اشک از نظاره ات ؟ نه !
تا شام پر هیاهو ، با اضطراب رفتی
آغوش من چه کم داشت بر نیزه خواب رفتی
سنگت زدند و حتی یک آه هم نگفتی
بالا نشینم ای کاش ، از نیزه ها نیفتی
من پا به پای نیزه ، تو پا به پای مادر
سر دادی و خریدی سایه برای مادر...
(ناصر دودانگه)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5904309091047573670.mp3
4.97M
❣﷽❣
☑️#سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
☑️#زمزمه_حضرت_علی_اصغر_ع
☑️#آقای_طاهری
مرد میدان بابا روي دستان بابا
گریه کن جای خنده جان بابا
مهر طومارم هستی طفل سردارم هستی
این تویی کز گهواره یارم هستی
☑️لالایی اصغرلالا لالا لالا
میبرم پیکرت راخون گرفته سرت را
با چه رویی ببینم مادرت را
سرنهادی بردوشم مقتلت شد اغوشم
باعبا حلقومت را من می پوشم
☑️لالایی اصغر لالا لالا
پشت خیمه هراسان مخفی ازنیزه داران
میکنم تربتت را ای علی جان
می شود مثل زینب مادر تو جان برلب
گرببیند بررویت پای مرکب
☑️لالایی اصغر لالا لالا
☑️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)☑️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈