.
#زمینه
#شب_هشتم_محرم
#زمینه_حضرتعلیاکبر
[بند اول]
یه لحظه آروم تر برو علی جانم
بزار ببینم من تورو علی جانم
یه لحظه چشمات و نبند علی جانم
تو صورت بابا بخند علی جانم
زیر پات می لرزه
با هر قدم تو بابا،زمین کربلا
بروبه میدون تاکه
چهره پیمبر رو،ببینِ کربلا
الله اکبر
به این جمال و به این قد و قامت
برو به سلامت
ولی بدون که
بابای پیرت،نمیاره طاقت
برو به سلامت
(ولدی علی ولدی علی اکبر)
[بند دوم]
دنیام شده تاریک و تار علی جانم
سرت و روی پام بزار علی جانم
اشک غریبی مو ببین علی جانم
پاتو نکش روی زمین علی جانم
بلندشو از رو خاکا
دست و پا نزن بابا،چی اومده سرت
ای ارباًاربا بابا
پخشه توی این صحرا،همه پیکرت
با گریه و اشک
از گلوی تو خون لخته میگیرم
از زندگی سیرم
خدامیدونه
کنارنعشت همینجا میمیرم
از زندگی سیرم
(ولدی علی ولدی علی اکبر)
به قلم:
مهدی کامیاب
.👇
.
#زمینه
#حضرت_علی_اکبر
#زمینه_حضرتعلیاکبر
[بند اول]
پاشو از رو زمین پسرم
از داغت خم شده کمرم
تنهایی آخه من چه جوری
جسمت رو تا حرم ببرم
التماسم و ندیده هیچ کسی تا حالا
پاشو و ببین که عمه اومده تا کجا
چرا من باید بلندت بکنم رو زمین
تو قرار بود که بشی عصای دست بابا
روضه میخونم بالای سرت علی اکبر³
گریونم برا تن پرپرت علی اکبر³
جون میدم با تشییع پیکرت علی اکبر³
(ولدی علی،ولدی³ علی)
[بند دوم]
مثل ابر بهار می بارم
صورت به صورتت میذارم
من موندم واسه بردن تو
باید چند تا عبا بیارم
تو رو بی هوا شبیه مادرم زدنت
دقیقا جلو چشای مضطرم زدنت
دیدن اسمت علیه تلافی مدینه
آخرم از روی بغض پدرم زدنت
یه بار دیگه صدام کن علی بگو بابا³
مث تسبیح دونه دونه شدی ارباً اربا³
بعد تو سخته برام زندگی اُف به دنبا³
(ولدی علی،ولدی³ علی)
به قلم:
#علیرضا_عابدی✍
#شب_هشتم_محرم
.👇