#سرود
#امام_سجاد_علیه_السلام
#سال۹۷
بند ۱
هر کسی دل پریشون نداره ۲
عشقی رو تو سینه مهمون نداره۲
عاشقی سخته به والله یعنی کار همه نیست۲
هر کسی لایق عشق تو گل فاطمه نیست۲
یا علی ( علی علی ۳ )
بند ۲
تا گل روی تو آمد به وجود ۲
همه ی دو گیتی افتاد به سجود ۲
سجده ی ملائکه به آدم از برای توست ۲
همه ی هستی طُفیلِ هستی و ولای توست۲
یا علی ( علی علی ۳ )
بند ۳
صدف بهر ولا گهر اُورد ۲
عروس فاطمه یک پسر اُورد۲
هر کسی در خونه حسین بیاد سود می بره۲
چون پذیرایی مهمونا با جام کوثره۲
یا علی ( علی علی ۳ )
بند ۴
شهرِ بانوی حسین ثمر داده۲
خدا به حسین یه گل پسر داده۲
رفته از هوش کسی که ماه جمالشو دیده۲
عموش عباس به تموم عاشقا عیدی میده۲
یا علی ( علی علی ۳ )
#محمد_مبشری
#سرود
#حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#سال۹۷
بند ۱
ای که کار عالمی به دست توست ۲
تویی ساقی ، همه دل ها مست توست ۲
هر کی هر دینی داره از ذکر تو نور می گیره ۲
هر کی تُو هر هیئتی با اسم تو شور می گیره ۲
یا عباس ( یا اباالفضل ۳ )
بند ۲
ای بلا گردون و هستی حسین۲
به علی مرتضی نور دو عین۲
دست خالی هیچ کسی از در خونت نمی ره۲
هر کی حاجتی داره از تو میاد زود می گیره ۲
یا عباس ( یا اباالفضل ۳ )
بند ۳
حرمت قبله ی حاجات منه ۲
اسم تو ذکر و مناجات منه ۲
هر کسی زائر تو میشه تو بین الحرمین ۲
میگه خالیه جای شهیدا و پیر خمین ۲
یا عباس ( یا اباالفضل ۳ )
#محمد_مبشری
Shab02Ramazan1401[01].mp3
12.38M
🥀نمیدانم کجایی؟ (نجوا با #امام_زمان)
بانوای: حاج #میثم_مطیعی
#ماهرمضان#سال۱۴۰۱
آفتابا بسکه پیدائی نمی دانم کجائی
دور از مائی و با مائی نمیدانم کجائی
هر طرف رو آوروم روی دل آرای تو بینم
جلوه گر از بس بهر جائی نمی دانم کجائی
جمع ها سوزند گِرد شمع رخسار تو و، تو
در میان جمع تنهائی نمیدانم کجائی
گاه چون یونس به بحری گه چو عیسی در سپهری
گاه چون موسی به سینائی نمیدانم کجائی
گاه دلها را بکوی خویش از هر سو کشانی
گاه خود پنهان به دلهائی نمیدانم کجائی
در جهان جویم رخت یا از جنان گیرم سراغت
در دو عالم عالم آرائی نمیدانم کجائی
هر کجا میخوانمت بر گوش جان آید جوابم
پیش من با من هم آوائی نمیدانم کجائی
شهر را گردم به شوقت کو به کو منزل به منزل
یا به دشت و کوه و صحرایی نمیدانم کجائی
کعبهای یا کربلا یا در نجف یا کاظمینی
یا کنار قبر زهرائی نمیدانم کجائی
عبد را هجران مولا تلخ تر از زهر باشد
من تو را عبدم تو مولائی نمیدانم کجائی
زخم قرآن را شفابخشی به تیغ انتقامت
درد عترت را مداوائی نمیدانم کجائی
مانده بر لب های اصغر همچنان نقش تبسم
تا برای انتقام آئی نمیدانم کجائی
«میثم» از خون جگر دائم بیادت دیده شوید
تا بر او هم چهره بگشائی نمیدانم کجائی
#شاعر #استاد حاج غلامرضا سازگار