#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
درست آنگونه که با رقصِ تاک، انگور میریزد
زمان گردگیری از ضریحت، نور میریزد
مرا بیرون نکن از خانهات هرچند میدانم
که دهقان، جنس نامرغوب خود را دور میریزد
نمیبینیم لطفت را و میپرسد ملک از خود:
چرا شاهی طلا در دامن یک کور میریزد؟
بگو این صحنهی رویایی باران و گلدستهست؟
و یا آب وضو از گونههای حور میریزد؟
تو صیادی، ضریحت دام، هر کس میرسد از راه
دلش را مثل مشتی دانه در این تور میریزد
یقین قصد زیارت کرده با پیراهنِ احرام
همین ابری که خود را پای نیشابور میریزد
**
شبی در خواب دیدم حضرتش در جام زائرها
به لبخندی شرابِ «سَعیُکُم مَشْکور» میریزد
#سعید_مبشر
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
دوباره عازم تسخیر خیبر است علی
که تیغ دارد و همنام حیدر است علی
بعید نیست که نازل شود فرشتهی وحی
به کربلا که سراپا پیمبر است علی
اذانِ او دل اصحاب را پرانده به عرش
صدای قدسی دنیای دیگر است علی
به نفیِ شرک برافراخت گیسوانش را
که شکل بیرق اللهُ اکبر است علی
چهار سوی دلم را به نام او زدهام
صفا و مروه و میقات و مَشعر است علی
به دیگران چه نیازی که خود به تنهایی
برای خون خدا چند لشکر است علی
چه خطبهای! چه رجرخوانِ بیهماوردی!
به اهل کوفه بگو روی منبر است علی
اگر هر آینه تکثیر میشود در دشت
عجیب نیست که از نسل کوثر است علی
نسیم روضه گرفتهاست در حریم تنش
مزار زخمی گلهای پرپر است علی
تمام زندگیاش غرق ذات حق بوده است
که بین خون خود اکنون شناور است علی
مگر عبای پدر راز را بپوشاند
از اهل خیمه که پاشیدهپیکر است علی
جدا چگونه توان کرد نور را از نور؟
به عینه اکبر و سجاد و اصغر است علی
#سعید_مبشر