eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام من ای مدینه خسوف روی ماه دیدم امام بی سپاه دیدم گودال قتلگاه دیدم من ای مدینه سنگ و روی آینه دیدم امام بی قرینه دیدم چکمه بروی سینه دیدم پیش از سه ساعت امام من آب و صدا زد آتش به کل ما سوا زد به پیش عمه دست و پا زد من طفل بودم که دیده تر گشته دیدم من عمه سر گشته دیدم من پیکر برگشته دیدم من طفل بودم که روزی صد بار جان سپردم زنده شدم دوباره مردم مثل رقیه سیلی خوردم توی خرابه من جان سپردنش رو دیدم من سیلی خوردنش رو دیدم گرسنه مردنش رو دیدم دیدم تو گودال حسین ما رو تنها دیدن خنجر به حنجرش کشیدن خیلی سرش رو بد بریدن دیدم تو گودال عزیز ما شد نا مرتب دیدم شده از خون لبالب مانده به زیر ده تا مرکب حاج هفتم ذیحجه ۱۴۴۵ ه. ق ۱۴۰۳ ه. .👇
. علیه السلام ای مدینه منم باقر علم دین اشگ من می‌چکد دائما بر زمین من تماشایی ام حال من را ببین واویلا واویلا . یا اباعبدالله 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 از طفلی بوده ام زائر کربلا در طفلی دیده ام من شام و کوفه را سیلی خوردم من و افتادم من ز پا واویلا واویلا. یا اباعبدالله 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 دیدم در کربلا من سوز و اشگ و آه دیدم در کربلا گودی قتلگاه دیدم در کربلا امام بی سپاه واویلا واویلا. یا اباعبدالله 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 من دیدم او شرر بر سما می‌زند مادرش را فقط او صدا می‌زند در زیر دست و پا . دست و پا می‌زند واویلا واویلا . یا ابا عبدالله حاج هفتم ذیحجه ۱۴۴۵ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇
4_5945258833961028726.mp3
551.8K
❣﷽❣ 💥 💥 ای هوای دیدنت سوز آه من 💥 واسونک شیرازی 💥 دیدنی صحرای خم شد دیده بگشا و ببین می‌رسد بر گوش جانم ذکر ختم المرسلین 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین آرزو داند علی بر هر دو عالم آرزوست هر که من مولای اویم این علی مولای اوست 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین مرغ دل از سینه من رفته تا وادی خم هر که هستم کرده مستم جام اکملت لکم 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین یا علی هستم سراپا تیر عشقت را هدف آرزو دارم بمیرم من در ایوان نجف 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین من گدای بینوایم تو امیری تو امیر عاشق عید غدیرم عاشق عید غدیر 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین مژده مژده دلبر مشکل گشا پیدا شده بر سر دست نبی دست دست خدا پیدا شده 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین دل گواهی می‌دهد تنها تو هستی دلبرم در صف محشر خدا داند تو هستی محشرم 💥یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین آمده عید غدیر و می دهم من این شعار لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین ()
. از سما نغمه شادی خوش آمد لب گشا و بگو هادی خوش آمد این مه جبین است ، هادی دین است خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ....... بوی گل میرسد از دشت و صحرا خنده دارد به لب عروس زهرا او را ببوید ، پیوسته گوید خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ...... این پسر رهنمای عدل و داد است این پسر لاله باغ جواد است مستم زجامش ، هستم غلامش خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ...... ای گل فاطمه جانم فدایت مرغ دل پر زند در سامرایت تو دلربایی ، ابن الرضایی خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ...... یابن زهرا به ما عیدی عطا کن قسمتم کربلا و سامرا کن دهم امامی ، ماه تمامی خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا .👇
. دیدنی صحرای خم شد دیده بگشا و ببین می‌رسد بر گوش جانم ذکر ختم المرسلین یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین ........                    آرزو داند علی بر هر دو عالم آرزوست هر که من مولای اویم این علی مولای اوست یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین ........                  مرغ دل از سینه من رفته تا وادی خم هر که هستم کرده مستم جام اکملت لکم یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین ...... یا علی هستم سراپا تیر عشقت را هدف آرزو دارم بمیرم من در ایوان نجف یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین ...... من گدای بینوایم تو امیری تو امیر عاشق عید غدیرم عاشق عید غدیر یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین ...... مژده مژده دلبر مشکل گشا پیدا شده بر سر دست نبی دست دست خدا پیدا شده یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین ... دل گواهی می‌دهد تنها تو هستی دلبرم در صف محشر خدا داند تو هستی محشرم یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین             ..... آمده عید غدیر و می دهم من این شعار لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار یا امیر المؤمنین مولا امیر المؤمنین     ✍ .👇
. من به مویت هستم اسیر یا علی جان دستم بگیر من که از خود هم بیخودم کرده مستم خم غدیر ای امام نازنین ای نگار مه جبین در روز عید غدیر احوال من رو ببین یا امیر المومنین ــــ یا امیرالمؤمنین ☘️☘️ همه هست پیغمبر است او که مست پیغمبر است در غدیر خم دست او روی دست پیغمبر است محمد در زمزمه است در شور و در همهمه است گوید که از بعد من علی مولای همه است یا امیرالمؤمنین ــــ یا امیرالمؤمنین ☘️☘️ ای دوای دردم علی به تو رو آوردم علی حاجی ام من تو کعبه ای دور تو میگردم علی تو هستی اول امام تو هستی رکن و مقام تو مروه ای تو صفا تو هستی بیت الحرام یا امیرالمؤمنین ــــ یا امیرالمؤمنین ☘️☘️ تو برای من دلبری تو برای من محشری به همه عالم گفته ام حیدری هستم حیدری تویی شاه لوکشف منم منم جان به کف تو ماه و من رو سیاه من و ایوان نجف یا امیرالمؤمنین ــــ یا امیرالمؤمنین ☘️☘️ حاج غدیر خم ۱۴۴۵ ه.ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. 👏 امشب همه بیایید دلدار ما ببینید امشب همه بیایید مشگل گشا ببینید بروی دست احمد دست خدا ببینید ای روح و ریحانم ای دین و ایمانم مولا علی جانم مولا علی جانم ☘️☘️ ای ماه عالم آرا ماه تمام مایی صفا و مروه ما رکن و مقام مایی شب تا سحر علی جان ذکر مدام مایی اول امام ما بیت الحرام ما مولا علی جانم مولا علی جانم ☘️☘️ قسم به ماه گردون تو ماه در زمینی قسم به نازنینان امام نازنینی مولای هر دو عالم امیر مومنینی ای جان پیغمبر ای محشر محشر مولا علی جانم مولا علی جانم ☘️☘️ امید هر دو عالم برای ما امیدی من آمدم که امشب دست مرا بگیری مست خم غدیرم . غدیریم غدیری قربان روی تو پیچیده بوی تو مولا علی جانم مولا علی جانم ☘️☘️ قسم به تار مویت بر موی تو اسیرم بگی بمون میمونم بگی بمیر میمیرم من عاشق تو هستم عشق تو کرده پیرم من جان به کف دارم میل نجف دارم مولا علی جانم مولا علی جانم ☘️☘️ حاج غدیر خم ۱۴۴۵ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. علیه السلام به کی بگم من دیدم که عمه بیقراره چشم از بابام بر نمیداره داره بابام و می شماره به کی بگم من من گل پرپر گشته دیدم من عمه سرگشته دیدم من پیکر برگشته دیدم به کی بگم من دیدم که سقای دلاور شده به اندازه اصغر ندیدم از او من کوچکتر به کی بگم من دلاور و از پا فکندند سرش رو رو نیزه میبندن دارن میبندن و می‌خندن شب شده بود و بابای من پیدا نمی شد گره ز کارش وا نمی شد شمر از رو سینه پا نمی شد پیش از سه ساعت تنهایی بابام و دیدن خنجر به حنجرش کشیدن سر بابام و بد بریدن بر سر بازار روز من‌ و سیاه کردن سینه غرق آه کردن ناموسم و نگاه کردن وای از رقیه تو ازدهام میزدن او رو تو شهر شام میزدن او رو به وقت شام میزدن او رو حاج ✍ ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇
. علیه السلام بسمل بی بال و پر گشته دیدم من خودم عمه سرگشته دیدم بخدا پیکر من آتیش گرفت وقتی من پیکر برگشته دیدم ######## بابامو از من جدا کردن همه بابامو جدا جدا کردن همه من خودم دیدم بابای تشنه مو توی آفتاب رها کردن همه ######## بردنش کار من تنها نبود چون بابای من یکی دوتا نبود در میان کشته ها غیر بابام هیج کسی محتاج بوریا نبود ######## من دیدم بابام ز خون لبالبه من دیدم بابام چه نامرتبه شب شده بود و هنوزم می دیدم که بابام به زیر ده تا مرکبه ######## بی عدد کشتن رقیه رو تو شام خیلی بد کشتن رقیه رو تو شام پیش چشمان من و عمه من با لگد کشتن رقیه رو تو شام ######## روی دامن رباب می زدنش وسط بزم شراب می زدنش کسی دخترو تو خواب نمی زنه اونو حتی توی خواب می زدنش ######## حاج ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. ای مدینه منم سید الساجدین ای مدینه بیا حال من را ببین دائما می‌چکد اشک من بر زمین واویلا واویلا واویلا واویلا ای مدینه ببین روز من‌ شد سیاه ای مدینه منم زائر قتلگاه ای مدینه بیا کن به حالم نگاه واویلا واویلا واویلا واویلا میزد بابای من مادرش را صدا پیش چشمان من شد سر او جدا پیش چشمان من میزد او دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا پیش من خیلی بد کشتن رقیه را پیش من بی عدد کشتن رقیه را پیش من با لگد کشتن رقیه را واویلا واویلا واویلا واویلا حاج ✍ ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. منم که در کربلا رفته همه هست من شبیهِ دست علی بسته شده دست من وای حسین وای حسین وای حسین به چشم خود دیده ام عمه سرگشته را به چشم خود دیده ام پیکر برگشته را وای حسین وای حسین وای حسین یوسف زهرا شده جدا جدا وای من یکی یکی چیده شد تو بوریا وای من وای حسین وای حسین وای حسین دیدم علمدار من از همه کوچکتره ساقی و سالار ما قد علی اصغره وای حسین وای حسین وای حسین عمه و شام خراب که می‌شود باورش عمه و بزم شراب که می‌شود باورش وای حسین وای حسین وای حسین چها که من دیدم از سه ساله نازنین بسکه لگد خورده او خورده با صورت زمین وای حسین وای حسین وای حسین .👇
. به کی بگم من دیدم که عمه بیقراره چشم از بابام بر نمیداره داره بابام و می شماره به کی بگم من من گل پرپر گشته دیدم من عمه سرگشته دیدم من پیکر برگشته دیدم به کی بگم من دیدم که سقای دلاور شده به اندازه اصغر ندیدم از او من کوچکتر به کی بگم من دلاور و از پا فکندند سرش رو رو نیزه میبندن دارن میبندن و می‌خندن شب شده بود و بابای من پیدا نمی شد گره ز کارش وا نمی شد شمر از رو سینه پا نمی شد پیش از سه ساعت تنهایی بابام و دیدن خنجر به حنجرش کشیدن سر بابام و بد بریدن بر سر بازار روز من‌ و سیاه کردن سینه غرق آه کردن ناموسم و نگاه کردن وای از رقیه تو ازدهام میزدن او رو تو شهر شام میزدن او رو به وقت شام میزدن او رو 👇
. چهل روزه از تو بی خبرم خون شده جگرم ـــ خم شده کمرم کنار قبرت میمونم حسین من زیارت نامه میخونم حسین پاشو از جا ای یار و دلدار که من از همه دیدم آزار خبر داری ای یوسف من که زینب رو بردن ببازار حسین جان حسین جان حسین جان 🖤🖤 عزیزت رو جا گذاشتم حسین تو خرابه تنها گذاشتم حسین گرسنه بود و همه زدنش من خودم دیدم که کبوده تنش دیدم به رقیه می‌خندن دو دستش رو دارن میبندن نمیتونس از جا بلند شه با موهاش بلندش میکردن حسین جان حسین جان حسین جان 🖤🖤 پا شو از جا ماه ام بنین ماه ام بنین حال من رو ببین نمیدونی چی اومد به سرم ای امید سپاه ای امید حرم با چشم پر آب اومدم من ز شام خراب اومدم من دو چشم تو روشن ابالفضل ز بزم شراب اومدم من حسین جان حسین جان حسین جانجان 🖤 حاج ✍ اربعین ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش ..................... 👇
. کجا هستی تو ای نازنین دلبرم کجا هستی تو ای یوسف مادرم کجا هستی تو ای امام بی سرم واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 کنار قبرتو من نشستم حسین رفته از دست من همه هستم حسین پیراهنت بود روی دستم حسین واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 ببین برگشته ام من به چشم پر آب ببین برگشته ام من ز شام خراب ببین برگشته ام من ز بزم شراب واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 یوسف فاطمه آمده اربعین دلبر نازنین حال من را ببین کنار قبرتو میخورم من زمین واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 ای که برای من هستی ماه تمام زائرت هستم و میکنم من سلام زینب را برده اند سر بازار شام واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 حاج ✍ اربعین ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇
. مرثیه مانده ام با غم بیرون ز حسابم چکنم مانده ام با دل ویران و خرابم چکنم اربعین من و تو هردو همین امروز است بسته شد بعد تو چشمان پرآبم چکنم یار برگشته من، من ز سفر برگشتم اشک طفلان تو شد عطر و گلابم چکنم قبر تو کعبه و من با سر زانو به طواف بهر اعمال نمانده تب و تابم چکنم از تو ای یوسف من پیرهنی دارم و بس برده پیراهنت آرامش و خوابم چکنم می دهد پیرهنت بوی سم اسب هنوز می دهد جای سم اسب عذابم چکنم غیرت اللَّه من از بزم شراب آمده ام وای برگشته من از بزم شرابم چکنم در تمام سفر هرجا که صدایت کردم شمر می داد بجای تو جوابم چکنم خولی و زجر گرفتند رکاب زینب می کند تا به ابد گریه رکابم چکنم با که گویم که رباب همسفر حرمله بود همه شب تا به سحر فکر ربابم چکنم به عزیزان تو دائم صدقه می دادند خارجی زاده همه کرده خطابم چکنم همه هستند ولی جای رقیه خالی است گر بپرسی تو ز من کو در نابم چکنم دخترت گوشه ویرانه نمی دید مرا مانده بودم به سوی او نشتابم چکنم سر بازار به زینب چقدر خندیدند بخدا خنده اشان کرده کبابم چکنم حاج ✍ اربعین ۱۴۴۵ ه. ق ۱۴۰۲ ه. ش .
. ای قبله من من رو به قبله ام حسین جان هستم پریشان پریشان من آمدم از شام ویران یادم نمیره که پیکرت پیدا نمی شد گره ز کارت وا نمی شد شمر از رو سینت پا نمی شد یادم نمیره دیدم که تو کفن نداری دیدم که پیراهن نداری دیدم که اصلا تن نداری با سم مرکب حسینم و خراب کردند گل من و گلاب کردند حسین و آسیاب کردند یادم نمیره همه به قتلگاه رفتن همه به سوی ماه رفتن همه برویش راه رفتن یا ابوفاضل چشم تو روشن ای علمدار ای پسر حیدر کرار ناموست و بردن به بازار یا ابوفاضل روز من‌ و سیاه کردند زینب و غرق آه کردند همه به من نگاه کردند من و از اینجا با چشم پر از آب بردن با دست در طناب بردن تو مجلس شراب بردن یادم نمیره رقیه طاقت من و برد گرسنه بود و سیلی می‌خورد طوری زدن گفتم که او مرد حرمله اون و رو دامن رباب میزد تو مجلس شراب میزد رقیه رو تو خواب میزد حاج حاج ✍ اربعین ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇
. چهل روزه از تو بی خبرم خون شده جگرم ـــ خم شده کمرم کنار قبرت میمونم حسین من زیارت نامه میخونم حسین پاشو از جا ای یار و دلدار که من از همه دیدم آزار خبر داری ای یوسف من که زینب رو بردن ببازار حسین جان حسین جان حسین جان 🖤🖤 عزیزت رو جا گذاشتم حسین تو خرابه تنها گذاشتم حسین گرسنه بود و همه زدنش من خودم دیدم که کبوده تنش دیدم به رقیه می‌خندن دو دستش رو دارن میبندن نمیتونس از جا بلند شه با موهاش بلندش میکردن حسین جان حسین جان حسین جان 🖤🖤 پا شو از جا ماه ام بنین ماه ام بنین حال من رو ببین نمیدونی چی اومد به سرم ای امید سپاه ای امید حرم با چشم پر آب اومدم من ز شام خراب اومدم من دو چشم تو روشن ابالفضل ز بزم شراب اومدم من حسین جان حسین جان حسین جانجان 🖤 حاج ✍ اربعین ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش ..................... 👇
. کجا هستی تو ای نازنین دلبرم کجا هستی تو ای یوسف مادرم کجا هستی تو ای امام بی سرم واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 کنار قبرتو من نشستم حسین رفته از دست من همه هستم حسین پیراهنت بود روی دستم حسین واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 ببین برگشته ام من به چشم پر آب ببین برگشته ام من ز شام خراب ببین برگشته ام من ز بزم شراب واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 یوسف فاطمه آمده اربعین دلبر نازنین حال من را ببین کنار قبرتو میخورم من زمین واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 ای که برای من هستی ماه تمام زائرت هستم و میکنم من سلام زینب را برده اند سر بازار شام واویلا واویلا ـــ یا اباعبدالله 🖤 حاج ✍ اربعین ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇
. به کی بگم من کسی نمی‌باشد به یادم بگو کجا هستی جوادم بیا که من از پا فتادم بیا جوادم بابای تو رنگش پریده چها شنیده و چه دیده بر سر خود عبا کشیده 🖤 بیا جوادم به هر طرف باشد نگاهم خون جگر ریزد ز آهم یاد حسین و قتلگاهم مانند جدم سر من از تنم جدا نیست تنم به زیر اسبها نیست پیکر من جدا جدا نیست 🖤 شنیده ام من همه به قتلگاه رفتن همه به سوی ماه رفتن همه برویش راه رفتن شنیده ام من حسین شرر به ما سوا زد یک نفس او آب و صدا زد بیش از سه ساعت دست و پا زد 🖤 شنیده ام من سر اون و به زور بردن سر رو به راه دور بردن سرش رو در تنور بردند شنیده ام من عمه شده قافله سالار شنیده ام عاقبت کار عمه رو بردن سر بازار 🖤 حاج ✍ آخر صفر ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. تماشایی شده علی موسی الرضا . تنهای تنها من میزنم دست و پا . ای جوادم بیا ای جوادم بیا واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤 بی تو من ماندم و رنگ پریده ام کس ندارد خبر من چها دیده ام تو ببین بر سرم عبا کشیده ام واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤 جواد من بیا حال من را ببین که شده دیدنی امام هشتمین مانند مادرم شدم نقش زمین واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤 بر لب من بود گفتگوی حسین بر مشامم رسد عطر و بوی حسین میروم میروم من به سوی حسین واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤 حاج آخر صفر ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇
. به کی بگم من امام عسکری فدا شد سامرا چون کرببلا شد صاحب زمان صاحب عزا شد به کی بگم من محو تماشا شده مهدی تنهای تنها شده مهدی مبهوت بابا شده مهدی به کی بگم من صاحب زمان بابا ندارد سر را به زانو می‌گذارد بابای او جان میسپارد به کی بگم من امام عسکری کفن داشت بر تن خود یک پیرهن داشت جان رفته بود اما تن داشت به کی بگم من بسمل مانده بی پر وبال اگر شده آشفته احوال اما نمانده ته گودال به کی بگم من تنهایی امام و دیدند او رو به هر طرف کشیدند اما سرش رو بد بریدند مهدی زهرا اگر به شهر سامرا بود ولی بیاد کربلا بود یاد امام سر جدا بود بابای خود را به حال دست و پا ندیده اون و به زیر پا ندیده میان بوریا ندیده حاج ✍ ربیع الاول ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. مهدی فاطمه شده صاحب عزا بوی غم می‌رسد از شهر سامرا امام عسکری می‌زند دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 می‌ریزد اشگ غم پسر فاطمه زیر لب می‌کند با پدر زمزمه بابابابای او برده دل از همه واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 یوسف فاطمه دارد سوز و گداز قرآن می‌خوانداو با صدای حجاز می‌خواند بر جسم پدر خود نماز واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 تماشایی بود امام دلربا با سختی می‌شود از پدر او جدا صورتش را کند به سوی کربلا واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 حاج ربیع الاول ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. 👏 صلی الله علیه وآله یار قدیم امشب با چشم خود بینید در یتیم امشب با چشم خود بینید یار کریم امشب با چشم خود بینید یک دسته گل آمد. ختم رسل آمد حق یا رسول الله. حق یا رسول الله ☘️ به آبرو بگویید این آبروی مکه است به آرزو بگویید این آرزوی مکه است به عطر و بو بگویید این عطر و بوی مکه است شد آمنه مستش . آمد همه هستش حق یا رسول الله. حق یا رسول الله ☘️ خیل رسل بدانید این ختم مرسلین است بگو به ماه گردون این ماه در زمین است بگو به نازنینان این یار نازنین است محشر شده بر پا . آمد ابالزهرا حق یا رسول الله. حق یا رسول الله ☘️ از ذره کمترم من تو ماه دلربایی تو مشعر و منایی تو مروه و صفایی تویی کریم امشب من آمدم گدایی من سائلت هستم . باشد تهی دستم حق یا رسول الله. حق یا رسول الله ☘️ منم که بی قرار قرآن ناطق هستم منم که بی قرار نشرالحقایق هستم منم که بی قرار امام صادق هستم ای یوسف زهرا . عیدی بده بر ما حق یا رسول الله. حق یا رسول الله ☘️ حاج هفده ربیع الاول ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. آمده هست آمنه بروی دست آمنه آمنه باشد مست او او بود مست آمنه آمد یار مه جبین یک دلدار نازنین از سر شب تا سحر آمنه گوید چنین یا رسول الله مدد يا رسول الله مدد ☘️ مکه شد مست روی او می‌دهد امشب بوی او قبله ما ابروی او شب قدر ما موی او هستم من آواره اش هستم من بیچاره اش میگردم شب تا سحر من دور گهواره اش یا رسول الله مدد يا رسول الله مدد ☘️ آمد امشب روی خدا آمد امشب مشگل گشا آمد امشب این خوش خبر آمده ختم الانبیا همه جا شور و همهمه غمها آمده خاتمه با فاطمیون بگو آمد اباالفاطمه یا رسول الله مدد يا رسول الله مدد ☘️ شب عيدت ای قرص ماه کن به احوال من نگاه ای تو هستی پادشاه صف مژگان تو سپاه تو گلی من خار تو من هستم بیمار تو تو یوسفی و منم بر سر بازار تو یا رسول الله مدد يا رسول الله مدد ☘️ عاشق روی صادقم مست از بوی صادقم به خم موی او قسم عاشق موی صادقم هستم من دیوانه ات دلم باشد خانه ات من عاشقم عاشق تربت ویرانه ات یا رسول الله مدد يا رسول الله مدد ☘️ حاج هفده ربیع الاول ۱۴۴۶ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇
www.maktab-zakerin.blogfa.com.wav
21.88M
. شمع شام تار زینب - مادر بیمار زینب می کشد من را سکوتت - مادر من مادر من از چه مادر دلغمینی - در نماز آخرینی دیدنی باشد قنوتت - مادر من مادر من اشک غربت می چکد از چشم بابای غریبم در کنار بسترت در ناله ام یجییبم مادر قامت کمانم - می زنی آتش بجانم مادر زینب به روی زینب خود دیده بگشا دارد امشب مادرم حال پرستارت تماشا * مادر قامت خمیده - از چه رنگ تو پریده هست و بود زینبی تو - مادر من مادر من من پرستار تو هستم - در کنار تو نشستم از چه رو جان بر لبی تو - مادر من مادر من مادر بیمار من ناز تو با جان میخرم من تا نفس دارم میان خانه راهت میبرم من ای همه هستم فدایت - دستم من باشد عصایت این چنین ره رفتنی در خانه ما کس ندیده دست تو در دست من اما شود پایت کشیده * بسته ای چشمان تر را - بسته ای بار سفر را تا سحر از غم نخفتی - مادر من مادر من می روی از آشیانه - از حدیث تازیانه رفتی و باکس نگفتی - مادر من مادر من می دهی بوی خزان ای لاله از غم فسرده از چه مادر می زنی امشب نفس اما شمرده من کجا و خانه داری - من کجا و سوگواری مادرم بار دگر بوسه بزن بر روی زینب با همان دست شکسته شانه کن گیسوی زینب