#شب_است_و_سکوت_است_و..
#حضرت_زهرا_شام_غریبان
شب است وسکوت است وحیدر غریب
علی مانده از فاطمه بی نصیب
شب وخانه از بانگ زهرا خموش
فلک در فغان و ملک در خروش
شب وخلوت وآتش و بوی دود
همه جمع بودند و زهرا نبود
شبی که گل اشک طفلان شکفت
شبی که دمی چشم زینب نخفت
عجب امشب این خانه راغم گرفت
خدا هم دراین سوگ ماتم گرفت
علی چاره ی دردِ بیچارگان
ندارد دگر چاره ای جز فغان
از آن خانه ای که شکسته درش
علی ماند و طفلان بی مادرش
چنان داغ زهرا اَمانش برید
علی بی هوا ناله از دل کشید
علی زیر لب دارد این زمزمه
مرا می کُشد داغ تو ، فاطمه
نخواهد دگر زندگی بو تراب
زمین و زمان برسرش شدخراب
یتیمان او بال در بال هم
بنالند غریبانه بر حال هم
علی بهترین یارش ازدست رفت
دگر یار غمخوارش ازدست رفت
درآن خانه ای که فغان پا گرفت
علی مجلس ختم زهرا گرفت
حسن روضه خواندوعلی سینه زد
علی سینه از داغ آیینه زد
حسین بسکه درگریه هِق هِق کند
چه سازد اگر زینبش دق کند
چه سازدعلی بین این شوروشین
بهانه ی مادر بگیرد حسین
علی خود گرفتار این ماتم است
مگر داغ زهرا برایش کم است؟
کسی نیست دیگر درآن خانه اش
علی سر گذارد بر شانه اش
یتیمان زهرا همه کودکند
واز بهر دلداری اش کوچکند
بزن ناله «مداح»به صوت جلی
بگو جان عالم فدایت علی
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح🦋🦋🔳🔳🔳🔳🦋🦋