لالایی میخونه ، یه مادرِ دل خون
لالایی بخونید مادرا لالاییِ بارون
لالایی گلِ بی ابم ، لالایی گلِ بی خوابم بارون میباره
یذره ببند چشماتُ ، انقدِ نکش پاهاتو بارون میباره
لالایی جونِ من ، یذره تاب بیار
به عمو گفت بابا ، اگه میشه اب بیار
بند دوم
از دستِ من ای وای ، دیگه داری میری
کاش که بدن ابت لااقل تشنه نمیری
مشکشُ عمو پر کرده ، دیگه داره برمیگرده ابُ میاره
عمو که بیاد رو لبهات ، رویِ کبودیِ چشمات بارون میباره
بابایی اومده ، با قدِ خم ولی
مثل اینکه عمو ، دیگه نمیادِش علی
بند سوم
لالایی عزیزم ، لالایی بهارم
داری میری میدون ای وای طاقت ندارم
حرمله کمون اورده ، دلِ بی امون اورده ، میترسم اصغر
با یه شعبشم این حنجر ، که نمیاره تاب مادر ، میترسم اصغر
گره میشه سرت ، به سینه یِ بابا
لالایی اصغرم ، نری رویِ نیزه ها
#خادم_زینب
#شب_هفتم_محرم_زمینه_روضه_ای