"دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر"
دعا کن بر ندارم سر ز درگاه شما یک عمر
تو کوه تکیه گاه باورم هستی و من تنها
به دلگرمی مهرت ایستادم روی پا یک عمر
دو ماه از آخرین بوسه گذشته بر ضریح تو
بگو دیگر نمی افتد جدایی بین ما یک عمر
برای روضه هایت نوکر ساده نمی خواهی؟
نه امروز و نه فردا تا ابد تا انتها، یک عمر
هوای گریه در آغوش صحنت کرده ام بازم
بگو که حوصله داری برای این گدا یک عمر؟
به آن شهری که عطر پرچمت در زلف یادش نیست
بهشت حتی اگر باشد ندارم اعتنا یک عمر
به یاد زندگی هایی که با شوق سفر کردم
نخواهد رفت از یادم خیال کربلا یک عمر
#شعر_مناجات_سیدالشهدا_ع
#حسن_کردی
در دلم حسّی شبیه گم شدن دارم حسین
دور از کرب و بلا خیلی محن دارم حسین
من همین دیروز از پیش تو برگشتم ولی
بیشتر از پیش شوق آمدن دارم حسین
من که کامم بود آلوده ولی تطهیر شد
از همان وقتی که نامت بر دهن دارم حسین
من که در دوزخ نخواهم سوخت چون که سالها
در میان روضه رزق سوختن دارم حسین
من که سیر از نوکری تو نخواهم شد، ببین
مثل قبل انگیزه ی سینه زدن دارم حسین
تا ابد مشق شب و روزم حسین است و حسین
تا لحد شوق حسین آموختن دارم حسین
باید از این غم بمیرم، بوریا دیگر چه بود؟
بی کفن هستی، منِ نوکر کفن دارم حسین
من سه ساعت کمتر است، از تو جدا ماندم ولی
مثل اینکه سالها با تو سخن دارم حسین
هیچ باور داشتی با شمر رو در رو شوم؟
زینبم با شمر جنگ تن به تن دارم حسین
بعد خولی و سنان آمد کنارم، داد زد:
شمر هستم خنجری گردن شکن دارم حسین
#شعر_مناجات_سیدالشهدا_ع
#روضه
#بهمن_ترکمانی