📝 #وای_ته_گودال
🖊 #شور_لطمه_زنی
🖊 #شب_عاشورا_محرم_الحرام_۱۴۴۲
وای ته گودال وای شده جنجال
وای سر و خنجر زبونم لال
آخر از روی مرکب افتاد
ای وای ای وای ای وای ای وای
تکیه بر نیزه غربت داد
ای وای ای وای ای وای ای وای
آخرین لحظه های جنگه
ای وای ای وای ای وای ای وای
اما نه تازه وقت سنگه😔
ای وای ای وای ای وای ای وای
خنجر حنجر ویلی یاحسین
پیکر بی سر ویلی یاحسین
زینب مادر ویلی یاحسین
غارت معجر ویلی یاحسین
ویلی ویلی یاحسین
وای حسین تنها وای حرم غوغا
وای رسید از راه خود زهرا
پیرمردا عصا آوردن
ای وای ای وای ای وای ای وای
از تنش هر چی بود رو بردن
ای وای ای وای ای وای ای وای
نیزه دار قلبشو سوزونده
ای وای ای وای ای وای ای وای
تو تنش نیزه رو چرخونده😔😔
ای وای ای وای ای وای ای وای
آتیش گیسو ویلی یاحسین
سنگ و ابرو ویلی یاحسین
نیزه پهلو ویلی یاحسین
زخمی بازو ویلی یاحسین
ویلی ویلی یاحسین
وای گل پر پر وای تن بی سر
وای غروب اومد شده محشر
از قفا ضربه میزد ای وای
ای وای ای وای ای وای ای وای
یا که با چکمه میزد ای وای
ای وای ای وای ای وای ای وای
رو تل بود و زینب میدید ای وای
ای وای ای وای ای وای ای وای
بس کن نامرد ویلی یاحسین
مادر دق کرد ویلی یاحسین
میگفت مادر ویلی یاحسین
زینب برگرد ویلی یاحسین
ویلی ویلی یاحسین
فرات بود روضه خون لب عطشان حسین
فرات بود
لشکری راهی خیمه مخدرات بود
فرات بود
صبور بود خنجر کهنه به روی حنجرش صبور بود
گرفت روی سری که غرق نور بود صبور بود
عجول بود قاتلش نشسته روی سینه و عجول بود
زیر دست و پا عزیز بضعة الرسول بود عجول بود
تمام شد مهر فاطمه به لبهای حسین حرام شد
وقت غارت حرم خون به دل امام شد تمام شد
پیکر سه روز مانده بر زمین رها حسین من حسین من حسین من
السلام علی غسیل به الدما
حسین من حسین من حسین من
کشته ی حسادت مردم بی وفا
حسین من حسین من حسین من
السلام علی ذبیح بالقفا
حسین من حسین من حسین من
کبود بود مثل مادرش تموم صورتش کبود بود
😔😔😔
میکشه آدم و اینکه قاتلش حسود بود کبود بود
شهید بود خواهرش رسیده بود و دیگه نا امید بود😔😔😔😔
آخ جای زخم تیر و نیزه رو تنش شدید بود شهید بود
اسیر بود😔 پیکر مطهر حسین بر حصیر بود
دختر فاطمه با حرمله هم مسیر بود😔😔😔😔
اسیر بود اسیر بود😔
مادرت رسیده تا گودی قتلگاه
حسین من حسین من حسین من
السلام علی القتیل بالرما
حسین من حسین من
بر تنت نمونده بوده ..... الردا
حسین من حسین من
السلام علی الجریح بالعصا
حسین من حسین من حسین من
سراب بود ناله های غربت حسین بی جواب بود
غرق خاک و خون تن عزیز بوتراب بود
سراب بود
عذاب بود تشنن کشتنش ولی بین دو نهر آب بود😔😔😔
خنده های حرمله به گریه ی رباب بود😔😔 عذاب بود عذاب بود
عمیق بود جای نیزه رو تنش دقیق بود😔😔
ساربان رسیده و فکر بردن عقیق بود عمیق بود
ای زمین خورده از آن نیزه بی هوا
حسین من حسین من
ای سر مقدست چراغ نیزه ها
حسین من حسین من
نوحه خون تو شده ملیکة السما
حسین من حسین من
السلام علی غریب کربلا
حسین من حسین من
شلوغ بود وا اما وا اما وا ما
شلوغ بود دل آسمون گرفته بود و بی فروغ بود
کاشکی روضه های قتلگاه تو دروغ بود
شلوغ بود
یک نفر صدای یا مقلب القلوب بود
بعد تیر و نیزه تازه وقت سنگ و چوپ بود
غروب بود غریب بود جای نعل تازه روی صورتش عجیب بود
زیر چکمه های قاتلی که نانجیب بود غریب بود
غبار بود😔 مادرش گوشه ی قتلگاه بی قرار بود
خواهرش پیاده بود و دشمنش سوار بود غبار بود
پیکرت سه روز مانده بر زمین رها
حسین من حسین من
السلام علی غسیل بالدما
حسین من حسین من
کشته ی حسادت مردم بی وفا
حسین من حسین من
السلام علی ذبیح بالقفا
حسین من حسین من
وای حسین وای حسین وای حسین
وای حسین وای حسین وای حسین
کربلا کربلا کربلا
واای وااای
وا عطشا به کربلا
.
#شور_لطمه_زنی
#ورود_به_شام
#اسارت
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
به پشت دروازه ساعات
معطله عمه ی سادات
قافله از شلوغترین راه
اومده در شام خرابات
میان همه برا تماشا
تو بازار برده فروشا
زینبو میزنن به پیش
چشمای ساقی العطاشا
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
نمونده بود هیچ احترامی
محله ها پر از حرامی
سر همه بچه یتیما
شکسته با سنگای شامی
به انتقام بدر و خیبر
ما رو زدن با بغض حیدر
سرا میفتاد زیر مرکب
حتی سر علیه اصغر
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
سوت و کف و هلهله بودو
خنده های حرمله بودو
دستا توی سلسله بسته
پاها پر از آبله بودو
کنار سرهای بریده
قامت دخترا خمیده
دروازه تا دم خرابه
صبح تا غرووب طول کشیده
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
آتیش رو معجرا میریختن
خاکستر از بالا میریختن
یه عده رقاصه ی شامی
به دور محملا می ریختن
جونمونو به لب رسوندن
دل یتیما رو سوزوندن
جلوی چشمای ابالفضل
سکینه رو خارجی خوندن
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
#مرتضی_کربلایی ✍