#طَعامِ_امیرالمومنین
احنف بن قیس نقل میکند که روزی به دربار #معاویه رفتم و دیدم طعامهای مختلفی بـرای او آوردند کـه حتی نـام برخی را بلد نبودم. از معاویه پرسیدم این چه طعامی است؟ در جواب گفت مـرغابی است ، کـه شکم آن را با مـغز گوسفند آمیخته . اشکم جاری شد ..
معاویه پرسید علّت گریه ات چیست؟ گفتـم به یاد علی علیه السـلام افتادم. روزی در خـانه او میهمان بـودم . آنگاه سـفره ای مُهر و موم شـده آوردند . از علی علیه السلام پرسیدم در این سفره چیست؟ فرمود #نان_جو . گفتم شما اهل سخاوت میباشید، پس چرا غذای خود را پنهان می کنید؟
ایشان فرمود این کار از روی خساست نیست ، بلکه میترسم حسن و حسین، نان مرا با روغن زیتون یا روغن خوب نرم و خوش طـعم کنند . گفتم یا علی مگر این کار حرام است؟
فرمودند نه ، بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن مانند فقیر ترین مردم باشد تا #فقر مردم ، باعث کافر شدن آن هـا نگردد و هـر وقت که فقر به مـردم فشـار آورد بگـویند بر ما چه باک ، سفرۀ امیرالمؤمنین نیز مانند ماست . مـعاویه گفت ای احنف! مردی را یاد کردی که فضیلت او را نمی توان انکار کرد