7. روضه کوچه.mp3
زمان:
حجم:
3.6M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_ششم
#ادامه_متن_روضه
به شیخ عبدالزهرا فرمود : شیخ عبدالزهرا ، چرا روضه ی مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه ی شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه ی مارو نمیخونی ! گفت آقا روضه ی شما کدامه ؟ آماده اید بگم ؟
فرمود روضه ی ما اون موقعی بود که مادر مارو میزدند ! های های ی ... ، الهی نبینی مادرت جلوی چشمت حتی زمین بخوره ، حتی طاقتِ زمین خوردنِ مادرتو نداری ! آقا آقا ...
نفسم حبس شد به دل
اشکِ چشمم ستاره شد
های های ، حالا که امشب پای روضه امام حسن نشستی ، خوب دل بده به شعر
نفسم حبس شد به دل
اشکِ چشمم ستاره شد
(آخ بمیرم ) مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
تو اون مجلس وقتی که مغیره بلند شد سخن بگه ، امام حسن بهش فرمود : تو ساکت باش ! تو همون کسی هستس که تو کوچه ها مادر مارو میزدی ! اِای ی ی .. جانم ، ناله بزن ، صداتو آزاد کن ، خجالت نکش ، اگه اینجا برا مادر ناله نزنی ، کجا ناله میزنی ؟ یا امام حسن ...
سه نفر مادرِ مرا ، بر درِ خانه میزدند
مردم ، یه نفر نمیزد ، سه نفری میزدند ! یکی مغیره میزد ، یکی قنفذ میزد ، اون نانجیب خودش تازیانه رو گرفت ، مادرم رو میزد !
سه نفر مادرِ مرا ، بر درِخانه میزدند
خواهرانم نفس نفس ، چه غریبانه میزدند
الهی اگر مادر رو میزنند جلوی دخترش نزنند، آی ی ی زینب زینب زینب ، آی ی ی .